پاسخ به شبهات

نوع رسانه
19:19
اثبات ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام از کتب اهل سنت (بخش اول شبکه وهابی کلمه) - حجت الاسلام ابوالقاسمی
اثبات ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام از کتب اهل سنت (بخش اول شبکه وهابی کلمه) - حجت الاسلام ابوالقاسمی
1,397 بازدید
1
جزئیات
عبدالله حیدری میگوید:ابوطالب علیه السلام کافر از دنیا رفته است ولی مورد شفاعت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قرار میگیرد و این جزء جاهایی هست که قرآن با سنت تخصیص میخورد. پیامبر گرامی با اینکه آن همه تلاش کردند موفق نشدند و خداوند فرمود : إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ (قصص 56) بنابر این ابوطالب علیه السلام بدون ایمان از دنیا رفت,ولی ابوطالب علیه السلام برای پیامبر صلوات الله علیه و آله زحمت زیاد کشید و به همین دلیل است طبق حدیث صحیح بخاری در قیامت خفیفترین عذاب برای ایشان است.کارشناس ادعا میکند پدر معاویه مسلمان از دنیا رفته است. مجری :علاوه بر ادعاهایی که کرده اند این سوال مطرح میشود که شما شفاعت را قبول ندارید و میگویید پارتی بازی است اما در اینجا میگویید حضرت ابوطالب علیه السلام که به قول شما-نعوذ بالله-کافر از دنیا رفته اند مورد شفاعت قرار میگیرند؟ استاد ابوالقاسمی:خب در اینجا که به نفعشان است, میگویند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شفاعت میکند و ابوطالب علیه السلام کمترین عذاب را درک میکند,ولی جایی که به نفعشان نباشد میگویند اصلا شفاعت نداریم و شرک است. مگر در آیه ی قرآن نمی خوانید : فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ (48 مدثر) شفاعت شفاعت کنندگان اصلا سودی به کفار نخواهد رساند,شما این آیه که اطلاق دارد را میگویید مقیّد کرده ایم در حالی که خداوند میفرماید این آیه تقیید نمی خورد, و ابن تیمیه میگوید به کفار و منافقین شفاعتی نمی رسد و به طور مستقیم پیامبر اکرم نهی شده اند از شفاعت عمو و پدرشان (حضرت ابو طالب و عبدالله علیهما السلام) این مطلب در سه کتاب ابن تیمیه آمده است,التوسل و الوسیلة ص 6 - کتاب توحید الاُلوهیة ج 1 ص 144 - مجموع الفتاوا ج 1 ص 144.آقای حیدری این توجیه شما پس درست نیست. نکته ی دیگر:آیا حضرت ابوطالب علیه السلام که مقامش از بقیه ی کفار بالاتر می آید و عذابش تخفیف دارد اگر به خاطر اعمالش این شایستگی را دارد پس شفاعت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چه فایده ای دارد؟یا اینکه ایشان شایستگی ندارد و پیامبر شفاعت میکند؟ پس میشود پارتی بازی و طبق نظر خدای شما ابن تیمیه اینکار نشدنی است. علمای اهل سنت کتابهایی دارند: از جمله زینی دحلال مفتی مکه در کتاب اسنی المطالب فی نجاة ابی طالب علیه السلام میگوید ایشان نجاة پیدا کرده اند و مسلمان بوده اند,طبق همین روایتی که اینها نقل میکنند میگوید باید بگوییم ابوطالب مسلمان بوده است که شفاعت شامل حالش میشود ,و میگوید ممکن است حضرت ابوطالب علیه السلام گناهانی داشته اند که بخاطر آن جهنمی شده اند اما مسلمان بوده است که مورد شفاعت قرار میگیرند.حتی طبق روایت بخاری که به آن استدلال میکنید, ابوطالب علیه السلام بهشتی است. اما روایتی در بخاری که به آیه ی قرآن اشاره میکند -إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ -در چند جا آورده است,بخاری نقل میکند لحظات اخر عمر ابوطالب علیه السلام است و ابوجهل و دیگران جمع شده اند و پیامبر صلی الله عیه و آله و سلم هست به او میگویند اسلام بیاور و دیگران به او میگویند :أترغب عن ملة عبد المطلب میخواهی از دین عبدالمطلب روی برگردانی و اسلام بیاوری؟در آخر گفت من اسلام نیاوردم و از دنیا رفت,وقتی از دنیا رفت پیامبر اکرم گفتند من برایش استغفار میکنم,آیه نازل شد که حق استغفار نداری و آیه 56 قصص نازل شد. چند اشکال دارد اول :اینکه این آیه در کجا نازل شده است؟و این مانند این آیه است -ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللّهَ رَمى (انفال 17)-اثبات کند که تو هدایت کردی اما خدا خواسته است. دوم:خود اهل سنت گفته اند هرکس دشمن ابوطالب علیه السلام باشد کافر است چون پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ایشان را دوست داشته اند,از قول سفیان بن عیینة نقل میکنند:من ابغض ابا طالب فهو کافر فقیل لمه قال لأن النبی کان یحبه...با اینکه خداوند میفرماید کافران را دوست نداشته باشید, و هرکس که دشمن کسی است که پیامبر او را دوست دارد کافر است,آقای حیدری شما ابوطالب علیه السلام را دوست داری یا نداری؟اگر بگویی دوست دارم یک جهنمی را دوست داری اگر بگویی دوست نداری کافری. سوم:در کتاب الإصابة فی تمییز الصحابه ج 7 ص 239 راجع به وفات حضرت ابوطالب علیه السلام میگوید : قد ورد ما هو اصح منه یعنی روایتی که صحیح است قطعا و ابو داوود نسائی آورده و ابن خزیمه صحیح دانسته است,که حضرت علی علیه السلام وقتی ابوطالب علیه السلام از دنیا رفت آمد نزد پیامبراکرم خبر داد و گفت -انَّ عمک الضال قد مات-پیامبر فرمود برو دفنش کن و به من خبر نده تا کارها تمام شود,در آن روایت میگویند پیامبر صلوات الله علیه بالای سر ابوطالب علیه السلام بوده است در این روایت میگوید خبر نداشته و حضرت علی علیه السلام راجع به پدرش اینگونه گفته است و جالب است هردو صحیح است,از این دروغها در کتب شما زیاد است. یک سوال:آیا این روایت را قبول ندارید که پیامبر اکرم خطاب به علی بن ابیطالب علیهم السلام فرمود: لا يُحِبُّكَ إلّا مؤمنٌ ، ولا يُبغِضُكَ إلّا منافقٌ-جز مؤمن تو را دوست ندارد و جز منافق دشمن تو نیست,نه تنها اسلام ابوطالب علیه السلام را ثابت میکنیم بلکه ایمان ایشان را ثابت میکنیم,اگر ابوطالب علیه السلام حضرت علی علیه السلام را دوست داشته پس میشود مؤمن نه فقط مسلم,و ابوسفیان آیا حضرت علی علیه السلام را دوست داشت یا دشمن ایشان بود؟از فرزندش معاویه بپرسید... پس میشود منافق و کافر. آقای حیدری قبلا به امام زمان عجل الله فرجه الشریف توهین کردی اگر ادامه دهی مستند کامل کال کراب و ماجراهای مادرت را پخش میکنیم و همینطور نسب خُلَفایتان که ابن کثیر در البدایة و النهایة آورده است را هم میگوییم,روایتی که هیثمی با سند صحیح راجع به نسب عایشه نقل کرده است را میگوییم,آن وقت است که حرف ابن اسیر که میگوید مشهور است بین علما-دشمن حضرت علی علیه السلام-حرامزاده است مشخص میشود
نوع رسانه
8:16
آیا اعتقاد به عالم الغیب بودن رسول الله صلی الله علیه و آله طبق آیات قرآن کفر است - حجت الاسلام توحیدی
آیا اعتقاد به عالم الغیب بودن رسول الله صلی الله علیه و آله طبق آیات قرآن کفر است - حجت الاسلام توحیدی
1,420 بازدید
2
جزئیات
کارشناس وهابی:در آیه ی قرآن داریم عالم الغیب و الشهادة فقط الله عالم غیب است و هرکسی که معتقد باشد بعد از الله کسی عالم غیب است ,او کافر شده است. استاد توحیدی:هیچ جا و هیچگاه تعبیری از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السلام نقل نشده است که بگویند- انا عالم الغیب - چون معنای آن این است که من کل غیب و همه چیز را میدانم. کسی که حرفی میزند باید کامل بگوید که کسی به اشتباه نیافتد, مگر اینکه مغرض باشد و عمدا این کار را بکند. شما که آیه قرآن میخوانی چرا آیات را گزینشی مطرح میکنی؟اگر به قرآن اعتقاد داری و میخواهی بگویی قرآن در بحث علم غیب چه گفته است چرا یک جانبه مطرح میکنی و تمام ایات را نمی اوری و نمیگویی؟ همان قرآنی که میگوید خداوند عالم الغیب است ,همان قرآن که میگوید ای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بگو من اگر غیب میدانستم خیر بیشتری کسب میکردم ,همان قرآنی که میگوید: إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ (یونس 20) غیب مخصوص خداست./چرا این آیه را نخواندی؟ - عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَىٰ غَيْبِهِ أَحَدًا (26 جن)-خدا عالم غیب است و آگاه نمی کند بر غیبش احدی را الا...چرا الا را بیان نمیکنید؟ إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا (27 جن) مگر هرکسی را خدا راضی باشد ,مثلا رسولی را خدا را ضی باشد که او را آگاه بر وی بکند -پس اینجا یک استثنا خورد-موقعی که خداوند متعال صلاح دانست پیامبری را بر غیب آگاه کند ,وقتی خدا به او گفت او آگاه به غیب میشود یا خیر؟ و وقتی آن پیامبر خبر را به دیگری گفت آن دیگری آگاه به اخبار غیب میشود یا خیر؟ در اینجا ابتدا پیامبر اکرم را استثنا کرد و لی بر اساس خود آیات قرآن غیر از پیامبر هم آگاه میشود چون در خود قرآن خداوند متعال یکسری اخبار غیبی را بیان کرده است.اول جبرئیل آیات را برای پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)خواند و ایشان مطلع شدند.آیا بعد که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم این آیات را برای مردم خواندند آنان از این اخبار غیبی مطلع شدند یا نه؟ مثلا جبرئیل به پیامبر اکرم گفت لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ ۖ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَٰلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا (27 فتح)قطعا شما داخل در مسجدالحرام میشود با احساس امنیت و آرامش و اعمال حج را بجا می آورید تا آخر یعنی سر تراشیدن بدون اینکه هیچ خوفی داشته باشید... این آیه را جبرئیل برای پیامبر خواند و این خبر از آینده و غیب است, خداوند این خبر غیبی را گفت و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر آن آگاه شدند ,وقتی پیامبر اکرم این ایه را برای عموم مسلمانان خواندند آیا آنان آگاه به این خبر غیبی شدند یا نشدند؟ همچنین اگر کسی گفت پیامبر یا ائمه اطهار از غیب خبر دارند مقصود همین است ,یعنی آن اخبار غیبی که توسط خداوند متعال به آنها گفته شده است را خبر دارند ,کسی نمیگوید پیامبر یا امام از خودش غیب میداند,کسی نمیگوید پیامبر و ائمه سلام الله علیهم اجمعین همه ی اخبار غیب عالم را میداند ,چه مقدار میدانند؟هر قدر خدا بدهد. اما خدایی که بخیل نیست و بیشترین اخبار غیب را به کسانی میدهد که از همه شایسته تر هستند,از پیامبر و ائمه اطهار صلوات الله علیهم اجمعین چه کسی شایسته تر است؟ پیامبر اسلام وقتی از غیب با خبر میشد یک سری اخبار را در جمع عموم مسلمانان بیان میفرمایند مثل اینکه در جمع عموم فرمودند عمار در اینده کشته میشود و آن گروهی که او را به قتل برسانند گروه باطل و ستمگری هستند ,آیه ی قرآن هم نیست به خود عمار خطاب کردند یا عمار تقتلک فئة الباغیه(1)...خب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم این را در جمع عموم مسلمانان فرمودند و همه خبر دار شدند و در جنگ صفین جناب عمار در لشگر حضرت علی علیه السلام بود و توسط لشگر معاویه به شهادت رسیدند. اینها را نمیگویند که قضیه روشن شود که اگر آیه میفرماید غیب مخصوص خداست یعنی آنکه از خود غیب میداند فقط خداوند است ,هیچ پیامبر و امام و جن ملکی از خودش غیب نمی داند ,اصلا سنخ علم غیب خداوند با آنچه راجع به مخلوقات خداوند بیان کرده است کاملا متفاوت است ,خداوند هرچه دارد از خود اوست اما دیگران تعلم من ذی علمِ است یعنی یاد گرفتن از صاحب علم ,خداوند که دارای تمام علوم است به هر مقدار که صلاح بداند به هر پیامبر و یا غیر پیامبری با واسطه میدهد و هیچ منافاتی ندارد و آن حصر یک چیز دیگر است. شایسته تر از پیامبر خدا صلوات الله علیه و آله المعصومین چه کسی است؟بعد ایشان فرمودند هر علمی که خداوند به من داده است من به علی علیه السلام دادم- انا مدینة العلم و علی بابها (2)- و از آن حضرت به سوی ائمه ی اطهار منتقل شده است این علمها و اخبار ولی همه ی اینها از سوی خداوند متعال است. --------------------------------------------- 1-ابن کثیر، البدایه و النهایه، بیروت، مکتبه المعارف، چاپ ششم، ۱۴۰۹، ج ۶، ص ۲۱۴ ابن حجر عسقلاني، الاصابه في تمييز الصحابه، بيروت، دارالكتب العربي، ج 2، ص 506 2-المستدرک علی الصحیحین: ج ۳ ص ۱۳۸ ح ۴۶۳۹، المناقب لابن المغازلی: ص ۸۰ ح ۱۲۰ کلاهما عن جابر بن عبد اللّه و ص ۸۱ ح ۱۲۱، المعجم الکبیر: ج ۱۱ ص ۵۵ ح ۱۱۰۶۱، تاریخ بغداد: ج ۴ ص ۳۴۸ ح ۲۱۸۶ و ج ۱۱ ص ۴۹، تاریخ دمشق: ج ۴۲ ص ۳۷۹ ح ۸۹۷۷ و ص ۳۸۱ ح ۸۹۸۱، اُسد الغابه: ج ۴ ص ۹۵ ح ۳۷۸۹، المناقب للخوارزمی: ص ۸۳ ح ۶۹
نوع رسانه
3:52
عثمان خلیفه سوم اهل تسنن ، قرآن را به آتش کشید - حجت الاسلام یزدانی (همراه عکس منبع)
عثمان خلیفه سوم اهل تسنن ، قرآن را به آتش کشید - حجت الاسلام یزدانی (همراه عکس منبع)
1,856 بازدید
0
جزئیات
خلیفه ی سوم قرآنی که صحابه با دست خط خود نوشته بودند و دست خط ابوبکر در آن بود همه را جمع کرد و آتش زد. روایت در کتاب صحیح بخاری چاپ دار ابن کثیر دمشق و بیروت در کتاب فضائل القرآن روایت 4987 صفحه ی 1257 باب 66 - روایت مفصلی از حذیفة بن یمان نقل میکند. نقل میکند وقتی به فتح ارمنستان و آذربایجان میرود میبیند مردم در خواندن قرآن با هم اختلاف کرده اند ,حذیفه به عثمان پیشنهاد داد که امت را دریاب ,قبل از اینکه مانند یهود و نصاری در کتابشان دچار اختلاف شوند شما این اختلاف را بردار. عثمان شخصی را پیش حفصه دختر عمر بن خطاب فرستاد و مصحف و نسخه ی قرآن او را گرفت و طبق نسخه ی حفصه قرآنی را استنساخ کرد و فرستاد به شهرهای مختلف و همه ی قرآن های دیگری که در دست صحابه و مردم بود را جمع کرد و همه را آتش زد. وأمرَ بما سواه من القرآن فی کل صحیفة او مصحفٍ أن یُحرقَ... دستور داد هر قرآنی غیر از نسخه ی قرآن حفصه باشد را آتش بزنند چه یک ورق باشد و چه بصورت کتاب باشد. این خیلی عجیب هست.مثلا مصحف عایشه با حفصه فرق داشته است؟با اینکه هردو همسر پیامبر بودند. مصحف علی بن ابیطالب علیهما السلام یا دیگران یا مصحف ابوبکر با مصحف حفصه فرق داشته است؟ صدها نفر از صحابه حافظ قرآن بودند و مصحف داشتند و اگر مصحف آنها با حفصه فرق داشته باشد این یعنی تحریف قرآن و این را نمی پذیریم,جدا از آن چرا اصلا مصحف حفصه را باید انتخاب کند؟
نوع رسانه
3:07
سؤالی بی پاسخ از اهل تسنن ، شما اهل سنت چه کسی هستید؟ - حجت الاسلام یزدانی
سؤالی بی پاسخ از اهل تسنن ، شما اهل سنت چه کسی هستید؟ - حجت الاسلام یزدانی
1,504 بازدید
4
جزئیات
یک روایت بسیار جالب در کتاب صحیح بخاری هست چاپ دار الکتاب العربی بیروت/کتاب الأحکام باب 51 حدیث 7218 از عبدالله بن عمر هست که میگوید قیل لعمر الا تستخلف؟کسی به عمر گفت نمی خواهی برای خودت جانین انتخاب کنی؟گفت اگر بخواهم انتخاب کنم کسی که بهتر از من است یعنی ابوبکر انتخاب کرده.(عکس منبع در پایین صفحه) اگر انتخاب نکنم -و إن اَترک فقد تَرک من هو خیرٌ منی رسول الله- اگر ترک کنم و برای خودم جانشین انتخاب نکنم خب کسی که بهتر از من که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است ترک کرده و میتوانم به او اقتدا کنم. چند نکته میود از این روایت استفاده کرد/نکته ی اول:خلیفه ی دوم برای سنت ابوبکر همان اندازه ارزش قائل است که برای سنت پیامبر اکرم ارزش قائل است, یعنی از نظر خلیفه ی دوم به یک اندازه و موازی هم ,سنت ابوبکر به اندازه ی سنت پیغمبر خاتم مشروعیت بخش است. این چه دلی برایش وجود دارد؟بخصوص اینکه این سنت مخالف صریح سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است, پیامبر انتخاب نکرده اند ولی خلیفه ی دوم انتخاب کرده است. یعنی از نظر خلیفه ی دوم سنت ابوبکر حتی اگر مخالف سنت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله باشد بازهم مشروعیت بخش است. نکته ی دوم : ابوبکر بر خلاف سنت پیامبر اکرم برای خودش جانشین انتخاب کرده است مگر قرآن کریم صریح و واضح نفرموده - لقد کان فی رسول الله اُسوة حسنة(احزاب 21) -چرا ابوبکر پیامبر اکرم را اُسوه ی خود قرار نداده؟چرا بر خلاف سنت پیامبر عمل کرده است؟ مگر شما اهل سنت نیستیید؟آیا اهل سنت پیامبراکرم صلوات الله علیه و آله هستید یا اهل سنت بقیه هستید؟اگر اهل سنت پیامبر اکرم هستید باید به سنت ایشان عمل میکردید,مگر اینکه بگوید ما سنتمان سنت پیغمبر خاتم نیست. نکته ی سوم : اگر ابوبکر حق انتخاب داشت چرا پیامبر اکرم حق انتخاب نداشتند؟میگویید 1400 سال پیش ابداع گر دموکراسی بوده اید , خب این دموکراسی و انتخاب خلیفه توسط امت را ابوبکر قبول نداشت؟ چرا بر خلاف دموکراسی و حکومت مردم بر مردم ,ابوبکر یک شخصی که خودتان میگویید عصبانی و بد اخلاق بوده انتخاب کرد و بر گرده ی مردم سوار کرد؟ چرا برای مردم حق انتخاب قائل نبود؟ اهل سنت تا قیامت جوابی برای این سوالات و تناقضها پیدا نخواهند کرد(مگر جعل و توجیه و دروغ)
نوع رسانه
9:48
حدیث قرطاس در بخاری - استاد حسینی قزوینی(همراه عکس منابع)
حدیث قرطاس در بخاری - استاد حسینی قزوینی(همراه عکس منابع)
1,534 بازدید
4
جزئیات
در صحیح بخاری از ابن عباس نقل میکند که :(لما حٌضِرَ رسول الله و فی البیت رجالٌ)در خانه ی نبی مکرم صلوات الله علیه و آله و سلم رجالی بودند, در اینجا نمی خواهد بگوید مردان بودن چون در احادیث دیگر داریم که زنها در پشت پرده بودند,مراد از رجال یعنی شخصیتهای برجسته و روشن است,شخصیت بزرگی مانند پیغمبر خاتم که میخواهند از دنیا بروند معمولا این طور است که شخصیتهای برجسته و صحابه ی بزرگ برای عیادت می آیند. در میان آن رجال عمر بن خطاب بود و پیامبر فرمودند قلم و کاغذی بیاورید که من برای شما چیزی بنویسم که بعد از من گمراه نشوید. (عکس صفحات کتب در پایین مطلب,برای دیدن عکس در سایز اصلی روی آن راست کلیک کنید و پنجره ی جدید باز کنید) در اینجا عمر میگوید:إن النبی قد غَلَبَ علیه الوَجَع و عندکم القرآن...حدود سی یا چهل نفر در آنجا هستند عمر این توهین را میکند. البته آنجایی که بخاری و مسلم میخواهند به صحابه نسبت دهند میگویند :قالوا إنهُ لَیَهجُر _ صحابه گفتند پیامبر هذیان میگوید(صلی الله علیه و آله و سلم) آنجایی که میخواهند به خلیفه ی دوم نسبت دهند کلمه ی هَجَرَ را نمی گویند. البته معنای هر دو یک چیز است و هیچ فرقی ندارد قد غَلَبَ علیه الوَجَع یعنی بیماری بر او غلبه کرده و حرفی که میزند بی حساب است و قابل توجه نیست,یعنی وقتی بیماری و تب شدت پیدا میکند انسان حرفهایی میزند بی اختیار ,همان هذیان است و هیچ فرقی با لَیَهجُر ندارد چون آن هم میشود هذیان گفتن. و جالب این است که مردم بجای اینکه سخن پیامبر صلوات الله علیه و آله را طبعیت کنند سخن عمر را گوش دادند.با اینکه طبق نقل ابن حجر و دیگران پیامبر اکرم معصوم هستند فی صحته و مرضه- چه پیامبر مریض باشد و چه در صحت باشند معصوم هستند/وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ*إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ(3و 4 نجم)از روی هوا و هوس سخن نمی گوید-گفتار او چیزی جز وحی که به او نازل می شود، نیست/یعنی در تمام حالات پیامبر اکرم,چه در خوشی و چه در غضب چه در شوخی چه در جدی چه در بیماری چه در صحت فرقی نمیکند و آیه کاملا مطلق است. فاختلف اهل البیت فاختصموا منهم -بعد از حرف عمر اهل خانه به اختلاف افتاده و به مخاصمه با یکدیگر پرداختند. نبی مکرم در بستر بیماری هستند و آنها با یکدیگر مخاصمه کردند در حالی که قرآن میگوید: - لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ(2 حجرات)کسی حق ندارد بالای صدای پیامبر صدایش را بلند کند-حتی در بالای مرقد مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم این را نوشته اند اگر کسی با صدای بلند زیارت نامه هم بخواند شرطه ها به او اعتراض میکنند. با هم درگیر شدند عده ای حرف عمر را زدند و عده ای گفتند نه پیامبر اکرم قلم و کاغذ میخواهند تا چیزی بنویسند که ما برای همیشه گمراه نشویم. فلما اکثروا الغو و الإختلاف عند النبی- اختلافات و سخنان لغو در محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به اوج رسید.آقایان توجیه میکنند که خلیفه ی دوم این حرف را زده بخاطر شفقت بر پیامبر اکرم که اگر کاغذ و قلم بیاورند ایشان به زحمت می افتد, آیا آن زحمتش بیشتر بود یا این اختلاف و مخاصمه و دادو بیداد کردن بالای سر پیامبر که بیمار بودند؟ پیامبری که -وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ(قلم 4)-هست به اینها میگوید:قوموا عنی- از پیش من دور شوید از خانه ی من بروید بیرون,تا آیندگان قضاوت نکنند که بله این اختلاف مورد نظر پیامبر بوده است و آن خصومت و دادو بیداد مسئله ای نیست,پیامبر طلب کاغذ و قلم کرد و گفتند ایشان هذیان میگوید و پیامبر قانع شدند-نه میگوید قوموا...تا آیندگان متوجه شوند این کار آنها موجب آزار و ناراحتی پیامبر اکرم شد. در خیلی از روایات اهل سنت میگوید:رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم غمگین شدند ,آیا این موجب ایذاء پیامبر هست یا نه؟با آیه 57 سوره ی احزاب چه میکنید؟إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا... هدف پیامبر اکرم از درخواست کاغذ و قلم چه بود؟بدرالدین عینی ,ابن حجر عسقلانی ,سفیان بن عُیَینَه,احمد امین مصری معلوم نیست از کجا آورده اند که میگویند:اراد ان ینص علی اسامی الخلفاء بعده /پیامبر اکرم میخواستند اسامی خلفا را معین کنند. چون پیامبر میدانند که بعد از او بزرگترین اختلاف بحث خلافت است,شهرستانی در الملل و المحن میگوید:ما سل سیف فی الإسلام علی قاعدة دینیة مثل ما سل علی الإمامة فی کل زمان/در تاریخ برای هیچ امری مانند خلافت و امامت شمشیر کشیده نشده است. تعبیر نبی مکرم اسلام که فرمودند و ان تستخلفوا(تؤمروا) عليا-و ما اراكم فاعلين-تجدوه هاديا مهديا يحملكم من (على) المحجة البيضاء (1)اگر علی علیه السلام را خلیفه قرار دهید-گرچه میدانم نمیکنید-هم هدایت شده است و هم شما را به راه راست هدایت میکند. ------------------------------------------ 1-حلية الأولياء، ج 1، ص 64، ترجمة على بن ابى طالب؛ اسنى المطالب، ص 74؛ مناقب الأسد الغالب، ص 33؛ كنز العمال، ج 11، ص 630، حديث 33072،1-مسند امام احمد، ج 1، ص 109، حديث 861، عن على؛ كنز العمال، ج 11، ص 630، حديث 33071؛ صواعق المحرقة، ص 46، الفصل الخامس، ذكر شبه الشيعة، الشبهة الحادية عشرة؛ مناقب الأسد الغالب، ص 33.
نوع رسانه
4:51
سؤال هایی که اهل تسنن جوابی برای آن ندارند - حجت الاسلام قزوینی
سؤال هایی که اهل تسنن جوابی برای آن ندارند - حجت الاسلام قزوینی
2,493 بازدید
2
جزئیات
به خاطر چاپ های متعدد امکان دارد صفحات فرق داشته باشد.عکس صفحات کتب داخل متن آمده است لطفا تا آخر مطالعه بفرمایید. سوال 1- پیامبر اکرم می فرمایند: جنگ با علی جنگ با من است(علیهما السلام) (انا حرب لمن حاربکم و سلم لمن سالمکم)مسند احمد جلد 2 صفحه ی 442 /صحیح ابن حبان جلد 15 صفحه ی 434 /حاکم نیشابوری در مستدرک میگوید این حدیث حسن است. نظر اهل سنت نسبت به جنگ افروزان جمل و صفین چیست؟آیا این دو جنگ را همان جنگ با رسول خدا میدانید؟تکلیف طلحه و زبیر و عایشه و معاویه چیست؟ اگر میگویید اینها اجتهاد کرده اند و در اجتهاد خود خطا نموده اند ,اجتهاد باید در مرتبه ی اول متکی به کتاب و سنت باشد,اینها از کدام آیه و حدیث نبوی این اجتهاد را کرده اند؟ اگر میگویید اینها سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که جنگ با علی علیه السلام را جنگ با خود میداند انکار کرده و فتوای دیگری برای مشروعیت جنگ با علی علیه السلام داشتند ,پس در اینصورت شما اینها را مشرّع میدانید و قائل به نقص اسلام هستید یا منکر خاتمیت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم هستید. سوال 2- پیامبر مکرّم می فرمایند من عادی لی ولیا فقد اذنته بالحرب.(هرکس ولیِ از اولیاء من را دشمن بدارد من با او اعلام جنگ میکنم)صحیح بخاری جلد 7 صفحه ی 190 حدیث 6502. آیا شما علی علیه السلام را ولیِ خدا میدانید یا خیر؟اگر ولیِ خدا بدانید پس در اینصورت جنگ او او جنگ با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است,پس تکلیف آتش افروزان جمل و صفین را روشن کنید. و یا انکار سنت پیامبر خدا نموده و با توجیهات ضد عقل و شرع, بر عملکرد اتش افروزان جمل و صفین سرپوش نهاده و در زیر پوشش اجتهاد پاداشی هم برای آنها منظور میکنید پس پاسختان برای قیامت چیست؟ سوال 3- فرق جنگ جمل و مخالفان علی علیه السلام و جنگ ردّه و مخالفان ابوبکر چیست؟در یکی با قیچی اجتهاد پاداش می برند و دیگری با لبه ی شمشیر سر بریده و به ناموسشان به نام دین تجاوز میشود؟مثل قضیه ی تجاوز خالد بن ولید به همسر مالک بن نویره... با اینکه مخالفان خلیفه ی اول از دین مرتد نشده بودند و بر طبق گفته ی ابوبکر معتقد به رسالت نبوی بودند نماز و زکات را قبول داشتند ولی از پرداخت زکات به ابوبکر خود داری میکردند.حرف ابوبکر در صحیح بخاری :و الله لاقاتلن مَن فرّق بین الصلاة و زکات,والله لو مَنَعونی عناقاً کانوا یُؤَدونهاالی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم لقاتلتُهم علی منعها(میجنگم با کسانی که بین نماز و زکات فرق میگذارند-یعنی خدا را قبول دارند ,نماز میخوانند و زکات میدهند ولی بین نماز و زکات فرق میگذارند,اگر چنان چه به اندازه ی یک افسار شتر یا پالان شتر که به پیغمبراکرم می دادند-معلوم است پیغمبر را هم قبول داشتند -اگر آن اندازه به من ندهند با آنها میجنگم.صحیح بخاری جلد 2 صفحه ی 109 حدیث 1400. ابن کثیر دمشقی می گوید:یقِّرون بالصلاة , و یمتنعون عن اداء الزکات و منهم من امتنعوا عن دفعها الی صدیق ابی بکر(آنهایی که مخالف ابی بکر بودند اقرار به نماز داشتند زکات را هم قبول داشتند ولی میگفتند به ابوبکر زکات نمی دهیم.البدایة و النهایة جلد 6 صفحه ی 304.پس بنابر این مخالفین ابی بکر هم خدا را قبول داشتند هم پیغمبر و نماز و زکات را قبول داشتند اما چون به ابوبکر زکات ندادند هزاران نفر به دست خالد و دیگران کشته شدند.
نوع رسانه
10:56
آیا نقل روایت قهر کردن حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها با ابوبکر توهین به حضرت زهراست ؟ - حجت الاسلام یزدانی
آیا نقل روایت قهر کردن حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها با ابوبکر توهین به حضرت زهراست ؟ - حجت الاسلام یزدانی
1,769 بازدید
2
جزئیات
کارشناس وهابی:اینکه میگویند حضرت زهرا حقش را میخواسته دروغ است چون ایشان نمیدانستند که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ارث باقی نمیگذارند و ایشان نمیتوانند ارث ببرند,و این داستانها را شیعه درست کرده که حضرت زهرا آمد در مسجد شلوغ کرد و حقش را خواست و تا آخر عمر با ابوبکر سخن نگفت و میگویند در مسلم و بخاری آمده است, و از این جریان غافل هستند که قهر کردن با یک شخص مسلمان شرعا حرام است و حضرت زهرا سلام الله علیها فقه و علم را از پیامبر یاد نگرفته بود؟که حرام است بر شما که با هریک از برادران دینی خود بیش از سه روز روی گردان باشید,این جعل تاریخ است. حجت الاسلام یزدانی:اولا این مطلب که حضرت زهرا سلام الله علیها ارث خود را از ابوبکر طلب کردند در صحیح ترین کتابهای سنی و شیعه آمده است. در صحیح بخاری حد اقل سه روایت آمده که حضرت زهرا سلام الله علیها ارث خود را از ابوبکر طلب کردند و وقتی ابوبکر نداد و روایات جعلی و دروغ از زبان پیامبر نقل کرد ,حضرت زهرا سلام الله علیها خشمگین شد و تا آخر عمر خویش با ابوبکر حرف نزد و با او قهر بود. کتاب صحیح بخاری جلد سه صفحه ی 1126 حدیث 2926 روایتی که از عایشه نقل شده است(أن فاطمة علیها السلام ابنة رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم سألت ابابکر صدیق بعد وفاة رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ان یقسم لها میراثها...فهجرت ابا بکر)میگوید حضرت زهرا سلام الله علیها میراث خود را از ابوبکر طلب کرد ,ابوبکر گفت رسول خدا فرمودند ما انبیاء هرچه میگذاریم صدقه است ,حضرت زهرا سلام الله علیها از این قضیه خشمگین شدند(نقل بخاری)(ناراحت شدند)وبا ابوبکر قهر کردند و تا زنده بودند با او قهر بودند. اگر این روایتی که ابوبکر خوانده بود صحیح بود ,حضرت زهرا سلام الله علیها نباید خشمگین میشدند,ولی حضرت زهرا سلام الله علیها میدانند که ابوبکر راستگو نیست در این قضیه و روایتی که میخواند و به پیامبر خدا نسبت میدهد واقعیت ندارد. روایت دیگر هم در بخاری هست به نقل از عایشه در جای دیگر نقل شده و مضمون دیگر که باز اشاره دارد که حضرت زهرا سلام الله علیها به خاطر حرف دروغ ابابکرو غصب فدک با او قهر کردند و با او سخن نگفتند تا از دنیا رفتند. پس این قضیه در کتابهای خودتان با سند های مختلف نقل شده است که حضرت زهرا سلام الله علیها ارث خودشان را از ابوبکر طلب کردند و با او قهر کردند ,اگر خیانت در گزارش تاریخ شده است این خیانت را بخاری کرده است,و اکثر علمای شیعه و سنی که به اتفاق نقل کرده اند پس همه خیانت کرده اند؟ از طرفی روایات دیگر که قهر کردن با برادر مؤمن جایز نیست,در صحیح ترین کتابهای شیعه و سنی آمده است. و لا یحل لمسلمٍ عن یهجر اخاه فوق ثلاثة ایامٍ ,108 مصدر از مصار اهل سنت این را نقل کرده است که من جمله صحیح بخاری جلد 5 صفحه ی 2253 باب ما ینهی عن تحاسد و تدابر و قوله تعالی (ومن شر حاسد اذا حسد)روایت 5718 که انس بن مالک از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل میکند که ایشان دستوراتی دادند و سپس فرمودند حلال نیست برای مسلمان که با برادر خودش بیش از سه روز قهر کند. در صحیح مسلم هم همین روایت آمده است جلد 4 صفحه ی 1984 از عبدالله بن عمر نقل شده. پس این دو روایت قطعی است پس اهل سنت دو راه بیشتر ندارند یا باید قبول کنند که نعوذ بالله صدیقه ی طاهره زهرای اطهر سلام الله علیها که با ابوبکر تا آخر عمر قهر کرده اند ایشان دیگر مؤمن نبوده اند,راه دوم اینکه باید بگویند حضرت زهرا سلام الله علیها ابوبکر را برادر ایمانی خود نمی دانسته است و حتی مسلمان بودن او را قبول نداشته است. نمی توانند قبول کنند که نعوذ بالله حضرت زهرا سلام الله علیها بدون ایمان از دنیا رفته اند,چون طبق روایات صحیح در کتب سنی و شیعه ایشان سیدة النساء هذه الاُمة هستند در روایت دیگر آمده فاطمة سیدة النساء اهل الجنة ,یعنی برترین زنی که وارد بهشت میشود حضرت زرها است چگونه ممکن است همچنین زنی دستور پیغمبر خاتم را فراموش کرده باشد و با برادر دینی خودش بیش از سه روز قهر کند؟ اینجاست که اهمیت کار صدیقه شهیده سلام الله علیها روشن میشود فاطمه زهرا علیه السلام با درخواست حق خود و قهر با ابوبکر,عدم مشروعیت خلافت ابوبکر را به اثبات میرسانند,و اصلا بحث فدک نبوده است و هدفشان اثبات عدم مشروعیت خلافت بوده,حضرت زهرا سلام الله علیها با قهرشان مشخص کردند ابوبکر را به عنوان برادر دینی قبول ندارند و طبق وصیت خودشان,ابوبکر لیاقت و اجازه ی شرکت در تشییع جنازه ی ایشان را ندارد. عكس: عمدة القاري شرح صحيح البخاري جلد 15
نوع رسانه
4:12
وقايع بعد  از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام - حجت الاسلام ابوالقاسمی
وقايع بعد از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام - حجت الاسلام ابوالقاسمی
1,385 بازدید
3
جزئیات
آقا امام عسکری علیه السلام شهید شدند,جعفر عموی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و علیه السلام,طبیعتا احساس میکرد الان خودش بزرگ این خاندان است و باید نماز و امورات را به عهده بگیرد,چون نماز بر امام یکی از علائم امام بعدی است ,او به جعفر کذاب معروف شد ولی در روایات ما و در کتب شیعه هست که توبه کرد و با توبه از دنیا رفت و معروف به جعفر تائب شد. در کتب اهل سنت بیشتر به این نام معروف است از جمله فخر رازی در الشجرة المبارکة نقل کرده است.و آن لقب از آن جا آمد که پادشاه به او گفت کذاب و البته چون ابتدا ادعای امامت کرد این لقب بر او تطبیق کرد و بعد که توبه کرد از او برداشته شد. جعفر آمد نماز بخواند بر پیکر مبارک امام حسن عسکری علیه السلام که یک آقازاده ای آمدند و ردایش را کشیدند و فرمودند عمو عقب بایست که من بر نماز بر پدرم از تو اُولی هستم ,بی اختیار عقب ایستاد و راوی میگوید آن کودک ماه پاره تکبیر گفت و شروع کردیم به نماز خواندن.(1) قبل از این جریانات یک مقدماتی هست,راوی میگوید(ابوالادیان):امام عسکری علیه السلام من را به جایی فرستادند برای انجام مأموریت,و فرمودند وقتی برمیگردی من از دنیا رفته ام ,و کسی که بر من نماز بخواند و کسی که از تو سوال بپرسد و کسی که فلان خواسته را از تو داشته باشد او امام تو است. میگوید من ابتدا دیدم که جعفر برای نماز ایستاده و تعجب کردم ,وقتی دیدکم این کودک(امام عصر علیه السلام)امدند دلم یک مقدار آرام گرفت چون امامت امام هادی و امام جواد علیه السلام را در سنین کودکی و نوجوانی دیده بودم. نماز تمام شد و مردم پراکنده شدند و جعفر هم به خانه ی خود رفت و روایتی هم میگوید که رفت به کاخ پادشاه و گفت اگر مقام برادرم را به من بدهید سالی 200 هزار سکه طلا بشما میدهم,پادشاه گفت ای احمق دروغگو ما با این شمشیر اجداد تو را کشتیم بخاطر اینکه این ادعا را میکردند ,حالا خودم بیایم این ادعا را برای تو نصب کنم؟ما منکر این مقام بودیم. خوب نشان میدهد که این مقام یک مقام معنوی است نه خلافت دنیوی,چون جعفر که نمی رود به پادشاه بگوید من را پادشاه کن ,جعفر میدانست امامت با خلافت خیلی فرق دارد. راوی میگوید :گفتند جعفر در خانه اش نشسته و به سوالات جواب میدهد من هم رفتم سوالی پرسیدم دیدم بلد نیست جواب بدهد و بعد گفتم نامه هایی آورده ام جوابشان را بده,گفت من علم غیب ندارم که نامه ی در بسته را جواب دهم,گفتم نه سابقه بر این بوده است امام بدون دیدن نامه ها جواب آنها را میگفتند. از آنجا بیرون آمدم نگران و حیران دیدم غلامی آمد و گفت بیا نزد امام رفتم دیدم حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند و سوالاتی پرسیدم و دلم آرام گرفت. ----------------------------------------------- 1-کمال‌الدین ۲/۴۷۵
نوع رسانه
4:59
چند دلیل مختصر بر رد دلیل دروغین نحن معاشر الانبیاء لانورث ماترکناه صدقه که ابوبکر با جعل این حدیث فدک را غصب کرد - استاد حسینی قزوینی
چند دلیل مختصر بر رد دلیل دروغین نحن معاشر الانبیاء لانورث ماترکناه صدقه که ابوبکر با جعل این حدیث فدک را غصب کرد - استاد حسینی قزوینی
1,328 بازدید
1
جزئیات
مبنای حدیث: نَحنُ مَعاشِرَ الانبیاءِ لا نُوَرِّثُ ما تَرَکنا صَدَقَة , ما انبیاء ارث نمیگذاریم و هرچه از ما باقی ماند صدقه است ,اگر رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)همچنین روایتی را فرموده باشند,چرا قبل از اینکه از دنیا بروند نقل نکرده است؟و چرا هیچ صحابه ای غیرذ از ابوبکر این مطلب را نقل نکرده است؟ پیامبر اکرم یک مرتبه مطلبی را به ابوبکر گفته اند بدون اینکه به حضرت علی و زهرا سلام الله علیهما و عباس عموی خود که مرتبت هستند با جریان ارث این مطلب را گفته باشند؟یا این مطلب را به همسرانشان نگفته باشند؟اینها هم رفتند و ارث خود را میخواستند. مطلب دیگر اینکه فدک بحث ارث نبوده است,آن را پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت زهرا بخشیده بودند و هبه کرده بودند این را در منابع اهل سنت نیز داریم. ابو یعلی الموصلی در کتاب مسند خود در جلد 2 صفحه 334 میگوید هنگامی که آیه ی 26 سوره ی اسرا نازل شد(وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ) (دعا النبی فاطمة و أعطاها فدک)پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حضرت زهرا سلام الله علیها را خواستند و فدک را به ایشان عطا کردند و بخشیدند .(عکس منابع در پایین صفحه) این جریان در زمان حیات پیامبر خاتم بوده است و حتی شامل روایت جعلی ابوبکر نمی شود.این مطلب را بلاذری در فتوح البلدان جلد یک صفحه ی 44 آورده است ,سیوطی در درّ المنصور جلد 5 صفحه ی 273 آورده است , فتح الغدیر جلد 3 صفحه ی 224 آورده است ,بیهقی در سنن جلد 6 صحفه ی 31 آورده است , ابن کثیر دمشقی در تفسیرش در جلد 3 صفحه ی 37 آورده است.و بسیاری دیگر از علمای اهل سنت این مطلب را نقل کرده اند. حضرت زهرا سلام الله علیها ابتدا فرمودند این فدک ملک من است,آنها ملکیت را انکار کردند با اینکه فدک در دستان حضرت زهرا بود و اموراتش دست منصوبین ایشان بود(قاعده ی ید) بعد از آن حضرت زهرا سلام الله علیها گفتند اگر ملکیت را قبول ندارید و میگوید از اموال پیامبر بوده است باشد من وارث ایشان هستم که ابوبکر آن حدیث ساختگی را نقل کرد. در کتاب تاریخ مدینه ی منوره ابن شبه که وهابی ها آن را از تاریخ طبری معتبرتر می دانند, در جلد 1 میگوید:(إن ابابکر انتزع من فاطة فدک)ابابکر فدک را به زور از حضرت زهرا سلام الله علیها گرفت. همیمن تعبیر را ابن هجر هیثمی در الصواعق المحرقه دارد صفحه ی 45/حلبی در سیره ی حلبیه جلد 3 صفحه ی 448 میگوید بعد از اینکه حضرت زهرا سلام الله علیها آمدند و با ابوبکر صحبت کردند و ابوبکر متقاعد شد یک چیزی بنویسد (ثم اخذ عمر الکتاب فشقه)ولی عمر این نامه ی ابوبکر را گرفت و پاره کرد...
نوع رسانه
2:11
اثبات دروغ ابوبکر درباره روایت نحن معاشر الانبیاء لانورث - حجت الاسلام ابوالقاسمی
اثبات دروغ ابوبکر درباره روایت نحن معاشر الانبیاء لانورث - حجت الاسلام ابوالقاسمی
1,433 بازدید
2
جزئیات
این حدیث یک قانونی است که ابوبکر از خودش ادعا کرد برای اینکه میخواست فدک را از حضرت زهرا سلام الله علیها بگیرد, با چه ادعایی؟ اینکه از پیغمبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم شنیده است که ما پیغمبران ارث نمیگذاریم,اگر میگفت شنیده ام که پیامبر فرمودند من ارث نمیگذارم, در اینجا حضرت زهرا سلام الله علیها میفرمودند من دختر ایشان هستم چرا به من نگفته اند و مگر میشود؟ ادعای ابوبکر هم که خلاف قرآن است : وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ(آیه ی 16 سوره ی نمل) / يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ(آیه ی 6 سوره ی مریم) ارث انبیا ارث مادی هم بوده است طبق اعتراف بسیاری از علمای اهل سنت. خب گیر کرده اند,پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم ,به ابوبکر گفت و به حضرت زهرا سلام الله علیها نگفت با اینکه ایشان قرار بود ارث ببرند,میگویند چون ابوبکر خلیفه بود میتوانست کنترل کند,یعنی پیامبر اکرم میدانستند که ابوبکر بعد از ایشان خلیفه میشود. ما بگوییم پیامبر میدانستند به خانه ی حضرت زهرا سلام الله علیها و حمله میشود و ایشان را می زنند میگویند نه پیامبر علم غیب نداشته است اما اینجا میگویند علم غیب داشته است. خب پیامبر به خود حضرت زهرا سلام الله علیها میگفتند مگر ایشان نعوذ بالله بخیل بودند؟به ایشان میگفتند دخترم اینها صدقه است صدقه بده. حضرت زهرایی که در زمان حیات پیامبر از اموال شخصی خودشان صدقه میدادند,انفاق آن گردنبندی که باعث این شد فقیری را ثروتمند کرد,گرسنه ای را سیر کرد و بر برهنه ای لباس پوشانید و کافری را مسلمان کرد که ماجرای آن معروف است که گردنبند از اموال شخصی حضرت زهرا سلام الله علیها بود, آن را به خاطر درخواست پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هدیه دادند آن وقت اموالی را که پیامبر در اختیارشان گذاشته اند را اگر درخواست میکردند هدیه نمی دادند؟
نوع رسانه
3:26
آیا امیرمؤمنان علی علیه السلام در لیله المبیت در بستر پیامبر صلی الله علیه و آله خوابید - استاد جباری
آیا امیرمؤمنان علی علیه السلام در لیله المبیت در بستر پیامبر صلی الله علیه و آله خوابید - استاد جباری
2,273 بازدید
2
جزئیات
کارشناس وهابی میگوید:دروغ است که حضرت علی علیه السلام در بستر پیامبر خوابیده است بله در اتاق و در منزل پیامبر خوابیدند ولی دلیلی نیست که در بستر ایشان خوابیده باشند اینها بعدا اضافه شده است. استاد جباری:حاکم نیشابوری از علمای قرن چهارم و پنجم ,از بزرگی این عالم اهل سنت همین که کتاب مستدرک علی الصحیحین را نوشته است یعنی روایاتی که بخاری و مسلم باید می آورده اند و لی نیاورده اند و او کشف کرده آنها را از بین تاریخ و روایات. این مطلب را حاکم در جلد سوم مستدرک صفحه ی 133 آورده است.و کتاب مسند احمد بن حنبل در جلد اول صفحه 331 چاپ دار صادر بیروت روایتی نقل میکند که مفصل است و از ابن عباس نقل میکند که مجموعه ای از فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام است این روایت.از جمله این تعبیر که: و شری علی نفسه,لبس ثوب النبی صلی الله علیه و آله و سلم نامَ مکانه . اشاره میکند به آیه ی 207 سوره ی بقره وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد .فرادی هستند (امیر مؤمنان علی (علیه‌ السّلام)) که جان خویش را با خداوند معامله می‌کند به خاطر به دست آوردن رضایت او، و خداست که نسبت به بندگانش مهربان است. در متن روایت مراد از اینکه لباس پیامبر اکرم را پوشید این است که آن رو انداز سبز پیامبر را روی خود کشیدند و خوابید جای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و مشرکان خیال میکردند که پیامبر در آنجا خوابیده است و سنگ می انداختند داخل خانه و ابوبکر آمد و خیال میکرد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آنجا خوابیده اند در حالی که علی علیه السلام در جای ایشان خوابیده بود و از جا برخواست و به او فرمود پیامبر اکرم رفته اند به فلان سمت و برو آنجا
نوع رسانه
1:43
اهل بیت علیهم السلام چه کسانی هستند ؟ - حجت الاسلام هاشمی
اهل بیت علیهم السلام چه کسانی هستند ؟ - حجت الاسلام هاشمی
1,599 بازدید
0
جزئیات
در کتاب صحیح مسلم چاپ دار الفکر در صفحه ی 1207 باب فضائل اهل البیت,از زبان عایشه روایت را آورده است که نقل میکند: خرج النبي صلّى اللّه عليه و آله غداة و عليه مرط مرحّل من شعر أسود، فجاء الحسن بن علي فأدخله، ثمّ جاء الحسين فدخل معه، ثم، جاءت فاطمة فأدخلها، ثمّ جاء عليّ فأدخله، ثمّ قال: إِنَّمٰا يُرِيدُ اَللّٰهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روزی بیرون آمدند و یک عبایی(لباسی یمنی در بعضی روایات,یا عبایی سیاه) بر سر ایشان بود ,حسن بن علی علیهما السلام آمد و پیامبر اکرم ایشان را داخل آن عبا یا ردا کردند,سپس حسین بن علی علیهما السلام آمد و ایشان را هم داخل کردند سپس فاطمه ی زهرا سلام الله علیها آمد و ایشان را هم وارد آن عبا یا ردا کردند سپس علی بن ابی طالب علیهما السلام امد و ایشان را هم داخل کردند سپس آیه تطهیر را در همانجا قرائت کردند: انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا (33 احزاب) این آیه را نه نسبت به عایشه خواندند نه نسبت به زنان دیگر و نه گفتند که عایشه تو هم بیا,هیچ جا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نفرمودند که آیه ی تطهیر نسبت به زنان من است, هر جا هست برای اهل بیت علیهم السلام است.
نوع رسانه
2:56
نسبت هذیان به پیامبر اکرم با عصمت ایشان منافات دارد - استاد حسینی قزوینی
نسبت هذیان به پیامبر اکرم با عصمت ایشان منافات دارد - استاد حسینی قزوینی
1,233 بازدید
1
جزئیات
تعدادی از بزرگان اهل سنت همین قضیه را در حدیث قرطاس نقل کرده اند که آیا این نسبت هذیان دادن به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با عصمت ایشان منافات دارد یا نه؟ایشان گفته اند که منافات دارد. من جمله آنها ابن حجر عسقلانی متوفی 850 بوده است میگوید حُجر یعنی هذیان و مراد سخنی است که از مریض سر میزند هیچ نظم و نظامی ندارد و کسی به این سخنان اعتنا نمی کند و همچنین چیزی ازپیامبر صادر شود این محال است چون پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم عصمت دارند چه در بیماری و چه در صحت. من از بزرگان اهل سنت تقاضا دارم یک مقداری دقت کنند.این سخن ابن حجر عسقلانی است که از بزرگان اهل سنت است هم رجالی است هم فقیه است میگوید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در صحت و بیماری عصمت دارند و هذیان نمیگوید چون : وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ ﴿٣﴾إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ ﴿٤﴾ سوره ی نجم. در کتاب فتح الباری جلد هشت باتعلیقات آقای بن باز مفتی اعظم سابق عربستان ,در صفحه ی 133 این تعبیر را عزیزان دقت کنند که همین مطلب را نقل میکند و اضافه میکند که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند من در غضب و رضا جز حق از دهانم خارج نمیشود.
نوع رسانه
3:26
مباهات خداوند به امیرالمؤمنین علی علیه السلام ، ماجرای شنیدنی لیله المبیت در کلام عالم سرشناس اهل تسنن - استاد حسینی قزوینی
مباهات خداوند به امیرالمؤمنین علی علیه السلام ، ماجرای شنیدنی لیله المبیت در کلام عالم سرشناس اهل تسنن - استاد حسینی قزوینی
812 بازدید
1
جزئیات
عبارتی آورده است ابن اثیر جزری متوفی 630 در کتاب اُسدالغابة که یکی از معتبر ترین کتابهای اهل سنت در شرح حال صحابه است. در این چاپ بیروت که تحقیق شیخ محمد علی معوَّض و شیخ عادل احمد عبدالموجوداست و کلی افراد دیگر بر آن مقدمه زده اند. در صفحه ی 98 یک روایت خیلی زیبایی نقل میکند اینکه خدای متعال به جبرئیل و میکائیل فرمود من بین شما برادری و اُخوَّت ایجاد کردم ,اگر بنا باشد یکی از شما زندگی را انتخاب کنید یا خودتان را فدای دیگری کنید کدام را انتخاب میکنید؟هر دو گفتند ما زندگی را انتخاب میکنیم و خودمان را فدای دیگری نمیکنیم. خداوند متعال به اینها امر کرد که بروید بر روی زمین و ببینید من بین حضرت رسول و حضرت علی علیهما السلام برادری برقرار کردم. علی بن ابیطالب علیهما السلام تمام زندگی و وجود خودش را فدای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم کرده است. مشرکینی که آمده اند پیامبر خدا را قطعه قطعه کند چون از تمام راه های مقابله مأیوس شده بودند ,از هر قبیله یک نفر را انتخاب کرده بودند که بیایند رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را بُکشند,و خون پیامبر بین قبیله ها تقسیم بشودد و نتوانند قصاص کنند و مجبور به دادن دیه شوند. جالب اینجاست که خدای متعال به جبرئیل و میکائیل فرمان میدهد به زمین هبوط کنید و علی علیه السلام را از دشمنانش حفظ کنید. و آن دو ملک مقرب امدند و جبرئیل بالای سر حضرت علی علیه السلام و میکائیل پایین پای ایشان ,جبرئیل ندا میکرد:بَخٍّ َبَخٍّ من مثلک یا علی بن ابیطالب علیهما السلام ,به به به مانند تو یاعلی با این فداکاری که کردی خدای عالم افتخار و مباهات میکند به وجود شما در برابر ملائکه رسول اکرم که در حال هجرت به مدینه بود ,خدای عالم بر او آیه ای نازل فرمود که در شأن علی بن ابیطالب علیهما السلام است آیه ی 207 سوره ی بقره(وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ)بعضی از مردم که منظور حضرت علی علیه السلام است جان خودشان را به فروش گذاشته اند به خاطر به دست آوردن رضای الهی.
نوع رسانه
4:28
لیلة المبیت ، مباهات خداوند به امیرالمؤمنین علیه السلام در کتب عامه - حجت الاسلام ابوالقاسمی
لیلة المبیت ، مباهات خداوند به امیرالمؤمنین علیه السلام در کتب عامه - حجت الاسلام ابوالقاسمی
2,869 بازدید
2
جزئیات
یکی از فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام زمانی بود که ایشان در شب اول ماه ربیع الأول در بستر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و به جای ایشان خوابیدند و جان خودشان را فدایی پیامبر اکرم نمودند و همان شب هنوز از بستر پیامبر اکرم بیرون نیامده بود که آیه نازل شد. وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد(207 بقره) و در همین زمینه روایات فراوانی درکتب اهل سنت هست,چند روایت از ابن عباس هست,در تاریخ دمشق جلد 42 صفحه ی 67 روایت را نقل میکند روایت دیگر در شواهد التنزیل همین روایت را نقل میکند از ابن عباس.ودر کتاب تذکرة الخواص سبط بن جوزی در صفحه ی 35 روایتی را نقل میکند از ابن عباس,که ابو اسحاق ثعلبی در تفسیرش آورده است(البته این روایت در چندین کتب مشهور تاریخی از جمله البدایة و النهایة آمده است). پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم امیرالمؤمنین علیه السلام را در جای خود خوابانید و فرمودند به تو آسیبی نخواهد رسید از طرف احدی,در ان زمان بود که دشمنان خانه را محاصره کرده بودند,خدای متعال به جبرئیل و میکائیل وحی فرستاد ,من بین شما دوتن برادری گذاشتم و عمر یکی را از دیگری بیشتر قرار دادم کدام یکی از شما دو مَلَک حاضر هست عمر طولانی را برای رفیقش قرار دهد هر دو گفتند ما میخواهیم عمر طولانی تر را داشته باشیم, خداوند به آنها فرمود:چرا شما مانند علی بن ابی طالب نبودید؟(علیهما السلام)که بین او و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) برادری گذاشتم و او بجای پیامبر خوابید و جانش را فدای او کرد,به زمین بروید و جان او را حفظ کنید. آن دو به زمین نازل شدند,جبرئیل در کنار سر امیرالمؤمنین علیه السلام و میکائیل در کنار پای حضرت قرار گرفت و ملائکه صدا میزدند بخٍّ بخٍّ مَن مثلُکَ یابن ابی طالب(علیه السلام)چه کسی مانند توست که خدا با او به ملائکه مباهات کنند؟ سپس پامبر صلی الله علیه و آله و سلم به سمت مدینه رفتند و آن آیه معروف نازل شد,وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد(207 بقره) و از ابن عباس این روایت نقل شده و میگوید امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند آن شب شعری سرودم. وَقَيْتُ بِنَفْسِي خَيْرَ مَنْ وَطِئَ الْحَصَى‏/وَ مَنْ طَافَ بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ وَ بِالْحِجْرِ/رَسُولَ إِلَهِي خَافَ أَنْ يَمْكُرُوا بِهِ/فَنَجَّاهُ ذُو الطَّوْلِ الْإِلَهُ مِنَ الْمَكْرِ. من جانم رو فدای کسی کردم که بهترین کسی است که روی خاک قدم برداشته است,بهترین فردی که دورِ کعبه طواف کرده است,و مطرح میکند من خودم را آماده ی هر نوع شکنجه ای کرده بودم. این روایت از امام حسن مجتبی علیه السلام نیز آمده است ,در تذکرة الخواص صفحه ی 200. امام حسن مجتبی علیه السلام یک سخنرانی کردند و مقامات امیرالمؤمنین علیه السلام را مطرح کردند برای معاویه و عمروعاص(چون قصد توهین به حضرت را داشتند, که در قسمتی از سخنرانی حضرت میفرمایند:امیرالمؤمنین علیه السلم جان خود را فدای پیامبر اکرم نمودند تا این آیه نازل شد. وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد(207 بقره) و در جای دیگ این کتاب میگوید (وَ وَسطه بالإیمان) قطعا او مؤمن است و آیه یإِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ را می آورد البته بطور ناقص ولی میگوید مراد علی بن ابیطالب علیهما السلام است
نوع رسانه
1:39
شیخ عبدالعزیز بن الریس - لزوم اطاعت تام از حاکم فاسق و فاجر
شیخ عبدالعزیز بن الریس - لزوم اطاعت تام از حاکم فاسق و فاجر
1,686 بازدید
1
جزئیات
اعتقادات و اصول مکتب سقیفه و اباطیل این جماعت ، عامل شهادت سیدالشهدا علیه‌السلام شیخ عبدالعزیز بن الریس ، مفتی سرشناس سلفی میگوید : «در بین اهل سنت و جماعت هیچ اختلافی نیست (!) که باید از حاکم و خلیفه ای که لواط کار است. شراب می‌نوشد. حتی روزی نیم ساعت در برنامه زنده، زنا میکند اطاعت کنیم! و قیام و براندازی علیه او حرام است. باید زیر پرچم او جهاد هم بکنیم (!) شیخ آلبانی، شیخ ابن عثیمین، شیخ ابن باز و شیخ صالح فوزان هم به این حکم شرعی تصریح کرده اند!!»
نوع رسانه
4:46
چرا امام حسین علیه السلام چاه حفر نکردند ؟ - حجت الاسلام یزدانی
چرا امام حسین علیه السلام چاه حفر نکردند ؟ - حجت الاسلام یزدانی
1,540 بازدید
2
جزئیات
در کلیپهایی که در فضای مجازی پخش شده است نقشه ی هوایی کربلا را نشان میدهند میگویند کربلا بین دو رود واقع شده و دریاچه دارد و فضای سر سبزی هست و منطقه ی جنگلی است , و آبهای زیر زمینی زیادی دارد و میشود با کندن حدود پنج متر به آب رسید, پس امام حسین علیه السلام میتوانست چاه بکند و به آب برسد و تشنه شهید نشود , بنابر این نتیجه میگیرند اصلا قضیه ی تشنه شهید شدن امام حسین علیه السلام دروغ است. ما از اینها سوال میکنیم چرا امام حسین علیه السلام نرفتند از خود رودخانه ی فرات آب بیاورند؟دیگر نیاز به کندن چاه هم نبوده جواب میدهند اینکه لشگریان عمر سعد دورِ شریعه ی فرات را گرفته بودند و اجازه نمی دهند آب بردارد. ما به اینها جواب میدهیم:همان کسی که به عمر سعد نامه نوشته بود جلوی رسیدن امام حسین علیه السلام به آب فرات را بگیر, همان شخص دستور داده بود اجازه ی کندن چاه را هم نده. برید تاریخ را بخوانید یک نمونه در مقتل الحسین(علیه السلام) خوارزمی موجود است جلد یک صفحه ی 346 و منابع مختلفی از شیعه و سنی این را نوشته اند که ابن زیاد به عمر سعد نامه نوشت که من شنیده ام امام حسین علیه السلام میخواهد چاه بِکند , جلوی چاه کندن آنها را بگیر و سخت بگیر بر آنها. بنابر این همانطور که اجازه نمی دادند حضرت از آب فرات استفاده کنند , همانطور هم اتجازه ی حفر چاه نمی دادند. در تاریخ موجود است و در کتابهای شیعه و سنی آمده و شنیده اید :برای خواندن چند رکعت نماز چندین نفر خود را سپر کردند و تیرها را به جان خریدند تا امام حسین علیه السلام بتوانند نماز بخوانند , خب اگر میخواستند چاه بکنند قطعا حمله ی عمومی میکردند به خصوص اگر در خیمه ها میکندند و می فهمیدند حمله میکردند به خیمه گاه و امام حسین علیه السلام دوست نداشتند تا وقتی زنده هستند دشمنی سمت خیمه گاه بیاید و هتک حرمت بشود.آن سر سزی هایی که در نقشه ی هوایی میبینید درخت خرما است , نخلستان است , خرما جایی رشد میکند که هوا گرم و خرما پزان باشد. آنهایی که میگویند عاشورا در مهر ماه بوده است , همین الآن برید نگاه کنید , در مهر ماه هم هوای کربلا بالای چهل درجه است. شما تصور کنید در وسط میدان جنگ مشغول نبرد , خود همین به تنهایی باعث تشنگی و خشکی حلق میشود با ان گرما و آن حجم شمشیر زدن و آب هم نباشد. بنابراین این شبهات پوسیده را مطرح نکنید و قبلش مطالعه کنید. مطلب دیگر وقتی رودی قرنها در جایی جاری است دیواره های اطراف به خودی خود آب بندی میشود و رسوب میکند و دیگر نفوذ خاصی به زیر زمین ندارد ,بیل و کلنگی اصلا بود که بخواهند چاه بکنند؟سنگ و غیره را چه میکردند؟مگر حفر پنج متر چاه با شمشیر و نیزه کار یک یا دو ساعت است آنهم با جاسوسانی که دشمن داشت و هر آن امکان حمله بود؟
نوع رسانه
3:38
پاسخ دکتر نصیری به کسانی که می گویند به جای مجالس عزا برای نیازمندان هزینه کنید
پاسخ دکتر نصیری به کسانی که می گویند به جای مجالس عزا برای نیازمندان هزینه کنید
1,881 بازدید
1
جزئیات
من غریب به ده سال است در امورات خیر کار میکنم در بهزیستی در جهاد مدرسه سازی و الآن در وزارت بهداشت مشغول هستم. با خیرین و مؤسسات خیریه محشور هستم. در فضای نزدیک محرم و عاشورا صحبتهایی میشود و در کانال های مجازی چیزهایی میبینیم و میشنویم که من را به شخصه خیلی اذیت میکند. مثلا اگر سره ی امام حسین علیه السلام برود برای نیاز مندان یا خرج بیماران و غیره...بهتر است. من به عنوان کسی که در استخدام دولت هستم و مشغول پیگیری و ساماندهی امورات خیر و خیریه ها هستم میگویم:عموم خیرات و مبراتی که در حوزه ی سلامت و مدرسه سازی و ایتام انجام میشود , خروجی مجالس امام حسین علیه السلام است عموم خیرین و درصد بالایی از آنها خرجشان جداست یک خرج برای امام حسین علیه السلام و یک خرج جدا گانه برای امورات خیر دارند. همه ی آنها یا خود سفره دار امام حسین علیه السلام هستند یا نقشی دارند در یک مجلس و هیأت , اصلا هم از روی ظاهر نمی شود آنها را قضاوت کرد. هر وقت هم که صحبت میکنیم میگویند اگر ما داریم کارِ خیر میکنیم به خاطر این امر است(مجالس امام حسین علیه السلام)و اتفاقا بیشترین نذورات را در مجالس همان هایی میدهند که بیشترین کارِ خیر را میکنند در حوزه های مختلف. میبینی برای افتتاح یک مرکزش کلی مراسم و غیره میگیرد ولی در مجلس امام حسین علیه السلام دمِ در ایستاده و کفش جفت میکند. یکی از بزرگواران میگفت , روز عاشورا همه ی آنهایی که در مجالس می آیند و غذا میخورند قرار بوده در خانه هایشان غذا بخورند امام آمده اند سر سفره ی امام حسین علیه السلام و این زیباست و اتفاقا جایی است که فقیر و غنی یک غذا و یک مدل و با هم میخورند...
نوع رسانه
6:19
اگر حسبنا کتاب الله را قبول دارند چرا خودشان را اهل سنت می نامند ؟ - استاد غیب غلامی
اگر حسبنا کتاب الله را قبول دارند چرا خودشان را اهل سنت می نامند ؟ - استاد غیب غلامی
1,539 بازدید
4
جزئیات
سنی های امروز حسبنا السنة میگویند و حسبنا کتاب الله عمر را قبول ندارند فلذا به خود میگویند اهل سنت و نمیگویند اهل قرآن , کسی گفته که این حسبنا کتاب الله محدود بوده از نظر زمانی به زمان خاص , فلذا هر شاهدی می آورند از سنت است نه از کتاب الله , و از روایت بزرگان خود استشهاد میکنند در امورات خود. الان گروهی در هند و گروهی در مصر هستند که اهل قرآن هستند و فقط قرآن را قبول دارند , و هیچ روایتی را قبول ندارند, البته کم هستند و منزوی هستند. آن تفکری که میگفتند حسبنا کتاب الله و مولود سقیفه بود عمرش خیلی کم بود , بعد از دفن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آن را کنار گذاشتند. صدیقه ی کبری فاطمه ی زهرا سلام الله علیها در خطبه ی خود چقدر به آیات قرآن استناد و استشهاد کردند ولی طرف مقابل به یک آیه هم تمسک نکرد بلکه حدیثی ساخت که سَمِعت رسول الله نحنُ معاشر الأنبیاء لا نُوَرِث ,از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که ما انبیاء ارث نمی گذاریم. اگر تو قرآنی هستی از قرآن دلیل بیاور این همه آیات ارث داریم,چطور شما که میگفتید حسبنا کتاب الله پس چرا یک حدیث جعلی آوردید؟ آنهم حدیثی که فقط ابوبکر نقل کرده , ابوبکر در زمره ی مقلین در حدیث است یعنی بسیار کم روایت نقل کرده است, و هیچ صحابه ی دیگری آن حدیث را نشنیده و نقل نکرده است. معلوم است حتی بعد از آن مجلس یوم الخمیس اصلا قرآنی در کار نبود, هرچه بود حدیث بود تماما نسبت های دروغ به خاتم الأنبیاء میدادند و از قول ایشان هرچه میخواستند نقل میکردند,شاهد و مشهود همه با هم بودند, هر کاری میخواستند بکنند به اسم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تمام میکردند. و هیچکدام از دلایلی که امروزی ها بیان می کنند مثل حدیث اقتدا , حدیث اهتدا اینها در سقیفه مورد استدلال نبود و وجود نداشت بلکه بعد ها خلق شد و مستمسک عده ای قرار گرفت, در مجامع حدیثی نیامده. غرض اینکه عمر حسبنا کتاب الله کوتاه بود و در همان لحظات پایانی عمر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود که ایشان کاغذ و قلم در خواست کرده بودند و بعد ه ها از بین رفت , خیلی از سنس ها مخالف این حسبنا کتاب الله هستند و اصل را صحیح بخار و مسلم میدانند.
نوع رسانه
1:13
آیا امام حسین علیه السلام به خاطر نماز به شهادت رسیدند ؟ - حجت الاسلام بندانی
آیا امام حسین علیه السلام به خاطر نماز به شهادت رسیدند ؟ - حجت الاسلام بندانی
1,144 بازدید
0
جزئیات
آنچه مربوط به سیدالشهدا علیه السلام دفاع از پدرش امیرالمؤمنین علیه السلام است. میگویند امام حسین علیه السلام برای نماز کشته شده است , اُشهدوا بالله یک روایت مقطوعه بیاورید...یکی از اصحاب عرض کرد هذا اول وقت الصلاة (الان اول وقت نماز است)امام علیه السلام فرمودند جعلک الله من المصلین , انّی اُحبُ الصلاة(من نماز را دوست دارم) مردم کوفه تارک الصلاة بودند؟اتفاقاَ نذوراتشان را ببینید , مقاتل سنی ها نوشته است 40 مسجد نذر کردند فرحاً لقتل الحسین علیه السلام(به خاطر خوشحالی کشتن امام علیه اسلام 40 مسجد ساختند)اولین مسجد را شبث بن ربعی ساخت خودش هم امام جماعت شد. می دانید روزی چند نماز جماعت در لشگر عمر سعد برگزار میشد؟ ائمه ی جماعت آنها شمر و ثنان و عمر سعد و شبث بن ربعی بودند در تاریخ آمده بعضی نماز جماعتها 5 مکبّر داشت برای اینکه صدا نمیرسید. شب عاشورا نافله خواندند در قنوت شفعشان دعا کردند خدایا توفیق بده صبح با سر سید الشهدا علیه السلام به کوفه برویم
جزئیات
62,144 بازدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page