برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
ابن قتیبه دینوری در الإمامة و سیاسة آورده است که این بچه (محسن بن علی علیهما السلام)به ضربه غلاف قنفذ سقط شد و از دنیا رفت/پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نام او را محسن گذاشت/چند نفر از علمایشان نوشته اند/برای چه شرح حال او را نمیگویید؟چون میدانند ماجرا خراب میشود/آن مولوی سنی شبهه پراکنی میکند که شما میخواهید اشک مردم را در بیاورید این داستانها را نقل میکنید که دستان علی بن ابیطالب علیهما السلام را بستند/او که میگویید در قلعه خیبر را کنده است و احوالات جنگ آوری حضرت چنین و چنان بود/بعد چطور همسر او را میزنند و او ایستاده و نگاه میکند؟این شیعیان ضدو نقیض میگویند.
جواب اینکه جمعت فی صفاتک الأضداد/شعر گفته اند علماء (صفی الدین حلی، متوفای قرن هشتم هجری)در ایشان صفات اضداد جمع شده است در محراب عبادت گریان در هنگام جنگ خندان/جلوی لشگر را چندین بار عوض میکردند شهید میشدند,زخمی میشدند,خسته میشدند, یک نفر بود که ثابت بود و آن حضرت امیر علیه السلام بود/علامه مجلسی میفرمایند:وقتی جنگ مغلبه پیدا میکرد ذوالفقار را از این دست به آن دست می انداختند و میفرمودند الان تنور داغ شده است وقت چسباندن است(کنایه از شعله و ر شدن آتش جنگ) هنوز خون شمشیر تازه بود-بچه یتیمی را میدیدند می نشستند و گریه میکردند و او را روی زانو می نشاندند/در عین عصمت و قدرت حیا و صبر این مخصوص معصوم علیه السلام است/آنها با خودشان قیاس کردند/حضرت در نهج البلاغه میفرمایند: لا یقاس بنا احد /مارا با کسی مقایسه نکنید/سلمان میگوید در مسیر دست آقا را بسته بودند(امام سجاد علیه السلام میفرمایند در کربلا دست من را مانند جدم بسته بودند یکی از پشت و دیگری از بالا به پشت برده بودند-پهلوانها را اینطور میبستند)سلمان میگوید با خودم در ذهنم گفتم حضرت علی علیه السلام گوشۀ چشمی تکان دهند زمین اهلش را فرو میبرد چطور شده؟ایشان اسم اعظم میداند/حضرت با آن حال و در احاطه رَجاله سرشان را برگرداندند و گفتند یا سلمان الصبر فی هذا المواضع هو اسم الأعظم/صبر در این مواضع اسم أعظم است/وقتی وارد خانه شدند یقۀ عُمَر را گرفت و به زمین زد فرمودند پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم مرا امر به صبر کرده است و الا می دیدید چطور سرهایتان را میزدم/در بقیع پس از دفن حضرت زهرا سلام الله علیها آنها آمدند چند زن با بیل و کلنگ بردند که صورتهای قبرهای ساختگی که 40 تا بود را بشکافند تا بر بدن مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها نماز بخوانند(میخواستند حضرت علی علیه السلام را شکنجه روحی بدهند)آمدند روی دیوار شکسته ای لباس زردی تنشان بود ذوالفقار در دست و چکمه پوشیده بودند/پیرمردی گفت من از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم بترسید از آن زمانی که ابالحسن علیه السلام لباس زرد بپوشد ذوالفقار در دست بگیرد و روی دیوار شکسته ای بایستد/حضرت علی علیه السلام فرمودند یک سنگ در بقیع جابجا کنید تمام سرها را به یک اندازه میزنم ترسیدند و رفتند/امام باقر علیه السلام میفرمایند سپس حضرت نشست و سرش را روی زانو گذاشت و شروع کردند به گریه کردن/سر قبر زنش نتواند برود,مظلومیت مواج است
ما ضدو نقیض نگفتیم تو شعورو درک نداری امیر المؤمنین علی علیه السلام را با ائمه خودت که شارب الخمر بودن مقایسه میکنی کسی که هفت دختر زنده به گور کرده است
برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
جشن میلاد امیرالمؤمنین علی علیه السلام،سخنران : استاد بندانی نیشابوری،با نوای : کربلایی احمد
ادامه خبر...معاونت پژوهش حوزههای علمیه با همکاری واحدهای پژوهشی حوزوی برگزار می کند: نمایشگاه کتاب و
ادامه خبر...
|