مجری:چرا در ایران از افراد در مورد کارهایی که میکنند سوال میکنیم با صداقت جواب نمی دهند و حاشیه میروند؟
دکتر دینانی:با نمونه بخواهم جواب دهم/این همکار شما که پشت دوربین ایستاده است دیدم شلوارِ لیِ پاره پایش هست , از او پرسیدم چرا شلوارت پاره است؟گفت از اول که خریده ام پاره بوده/گفتم چرا شلوارِ پاره خریدی؟گفت دوست دارم میگویم چرا شلوار پاره را دوست داری؟جواب درست نمیدهد , حالا برای جواب سوال شما که چرا آدمها صادقانه حرف نمی زنند از این آقا بپرسیم که چرا شلوارِ پاره را دوست داری و پول میدهی و شلوار پاره میخری؟ببینیم چرا راست نمیگوید یا راست میگوید؟اگر ایشان جواب داد من پرسش شما را جواب میدهم/مجری:فرض کنیم بگوید از فلان مدل خارجی دیدم و خوشم آمده یا دیگران این کار را کرده اند من هم بی دلیل چون خوشم آمده دارم انجام میدهم/دکتر دینانی:اگر از او بپرسیم شما باید از آنچه دیگران انجام میدهند به ویژه غربیها, پیروی کنی؟یا از عقلی که خدا به تو داده است؟
مجری: خیلی ها برای کاری که میکنند جوابی ندارند چه باید بکنند؟ دکتر دینانی:آنها آدم های نادانی هستند باید بروند عقلی که خدا به آنها داده است را فعال کنند و پِیرو نباشند وقتی پِیرو شدند و از مُد روز و رسمِ روزگار هرچه باشد پیروی کردند در حد حیوانیت آن بشر تنزل میکند.چرا چون مثلا حیوانات به نهری که میرسند عبور نمیکنند اما وقتی یکی از آنها مثلا یک بُز پرید بقیه میپرند/اینها حُکم گوسفندان را دارند , آدمی که بدون دلیل و بدون عقلانیت از مُدِ روز پیروی میکند با بُز های یک گله فرقی نمیکند/اگر دلیل دارد خوب است و بگوید/مجری:در دنیای امروز با پدیده ای مثل مُد چکار باید کرد؟دکتر دینانی این سوال تاکید عرضهای بنده است که آیا باید از مُد پیروی کرد؟ممکن است کسی بگوید برای من ضرورت دارد و برای اینکه از قافله عقب نمانم از مُد باید پیروی کنم ,اینهم تا حدی میتواند قانع کننده باشد , نمیخواهم خلاف جریان آب شنا کنم/اما وقتی میخواهد از مدی پیروی کند خودِ آن مد را برسی میکند تا چه اندازه معقول است یا نه؟اگر مُد معقول است یا حداقل خلاف عقل نیست ,میشه استفاده کرد و دلیل خوبی است/اما شلواری که چند جای آن پاره است این مطلوب است فی نفسه؟مجری:در نگاه اول ممکن است مطلوب نباشد/دکتر دینانی:در نگاه دوم مطلوب است؟مجری:ممکن است نوعی آرامش روانی به شخص بدهد/دکتر دینانی:پاره بودن لباس آرامش روانی نمی آورد مگر اینکه بگویی چون تابع عرف میشود آرام میشود فقط میتواند بگوید چون مُد است و من از مُد پیروی میکنم و همرنگ جماعت میشوم این آرامش بمن میدهد این همان حرف اول است من هم تا اینجا را معقول میدانم پیروی از مُد و مخالفت نکردن با جریان آب معقول است/امام اگر خودِ آنچیزی که مُد شد و عرف شد غیر معقول بود, من آیا باید باز هم از آن چیزِ غیر معقول پیروی کنم یا نه؟مجری:طبیعتا در یک نگاه واقعی خیر , ولی این اتفاق به وفور می افتد/دکتر دینانی:به شخص و سلیقه افراد کاری ندارم آیا چیزی مُد شد که غیر معقول است و فی نفسه عقلانی نیست باید از آن پیروی کرد؟مجری:نمیتواند فی نفسه عقلانی باشد/دکتر دینانی:پس امر غیر عقلانی را پیروی کردن مطلوب است فی نفسه یا نه؟مجری:قطقا نیست/دکتر دینانی:پس بحث ما به نتیجه رسید/مجری:سوال مهمی که مطرح میشود این است که ما باید چه میکردیم برای این افراد که این کار را انجام ندهند وظیفه ی متفکران ما چه بود در این باره؟دکتر دینانی:اولا من خودم را رسول نمیدانم که بیام دستور بدم چه بکنند و چه نکنند , اگر شما رسالت داری این کار را بکن /من حرف میزنم و میگویم انسان ها کتاب بخوانند هر کتاب یک اندیشه به انسان میدهد و سطح اندیشه ی انسان بالا رفت تسلیم امر نامعقول نمیشود/حالا آنکه میشنود اگر عقلش قبول  کرد حرفم را قبول میکند و الا راه خودش را ادامه میدهد