برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
مرحوم سید محمد کاظم قزوینی روی منبر نقل میکردند خودشان یا یکی از دوستانشان یک وقتی تهران حجره ی یکی از تجار نشسته بودند دیدند آقای پیرمردی آمد و این شخص صاحب حجره دست چک و خدکار را برای او گذاشت و درِ گاو صندوق را هم باز کرد و دسته کید یک صندوق کوچک را هم گذاشت گفت بفرمایید داخل آن اتاق چایی بخورید , این پیرمرد نشست و چیزی نوشت و مبلغی هم از ان گاو صندوق برداشت و رفت/به صاحب حجره گفتیم این شخص کی بود؟گفت ما شاگردان این شخص بودیم ,تاجر بزرگی بود همه ی ما نان خور او بودیم راه و رسم تجارت را این شخص یادِ ما داد چند دختر و پسرش را عروس و داماد کرد یک شب زلزله ای آمد و تمام اینها مردند همسرش هم مرد و خودش تنها مانده ,فلان کشتی او با اجناس از هند می آمد غرق شد ,در یک شب همه چیزش از دستش رفت ,خیلی آبرو دار است یک وقتهایی می آید دست چک و گاو صندوق را برای او میگذاریم به اندازه ی احتیاجش بر می دارد و می رود رفقای دیگر هم همینطور هستند.
/بر مال و جمال غره مشو /کان را به شبی برند و این را به تبی /
قیافه ای دارد مانند یوسف اما با یک تب به هم میریزد یا دو روز آینه از دستش کنار برود/وَ قُل لِمَن اِفتَخَرَ بِالمالِ وَ الوَلَدِ: یَومَ لا یَنفَعُ مالٌ وَ لا بَنُون,یوم لاینفع فیه مال و البنون/قُل لِمَن اِفتَخَرَ بِالوَجهِ الحَسَن:یومُ یسودُ الوجوه
برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
جشن میلاد امیرالمؤمنین علی علیه السلام،سخنران : استاد بندانی نیشابوری،با نوای : کربلایی احمد
ادامه خبر...معاونت پژوهش حوزههای علمیه با همکاری واحدهای پژوهشی حوزوی برگزار می کند: نمایشگاه کتاب و
ادامه خبر...
|