برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
در صحیح بخاری از ابن عباس نقل میکند که :(لما حٌضِرَ رسول الله و فی البیت رجالٌ)در خانه ی نبی مکرم صلوات الله علیه و آله و سلم رجالی بودند, در اینجا نمی خواهد بگوید مردان بودن چون در احادیث دیگر داریم که زنها در پشت پرده بودند,مراد از رجال یعنی شخصیتهای برجسته و روشن است,شخصیت بزرگی مانند پیغمبر خاتم که میخواهند از دنیا بروند معمولا این طور است که شخصیتهای برجسته و صحابه ی بزرگ برای عیادت می آیند.
در میان آن رجال عمر بن خطاب بود و پیامبر فرمودند قلم و کاغذی بیاورید که من برای شما چیزی بنویسم که بعد از من گمراه نشوید.(عکس صفحات کتب در پایین مطلب,برای دیدن عکس در سایز اصلی روی آن راست کلیک کنید و پنجره ی جدید باز کنید)
در اینجا عمر میگوید:إن النبی قد غَلَبَ علیه الوَجَع و عندکم القرآن...حدود سی یا چهل نفر در آنجا هستند عمر این توهین را میکند.
البته آنجایی که بخاری و مسلم میخواهند به صحابه نسبت دهند میگویند :قالوا إنهُ لَیَهجُر _ صحابه گفتند پیامبر هذیان میگوید(صلی الله علیه و آله و سلم) آنجایی که میخواهند به خلیفه ی دوم نسبت دهند کلمه ی هَجَرَ را نمی گویند.
البته معنای هر دو یک چیز است و هیچ فرقی ندارد قد غَلَبَ علیه الوَجَع یعنی بیماری بر او غلبه کرده و حرفی که میزند بی حساب است و قابل توجه نیست,یعنی وقتی بیماری و تب شدت پیدا میکند انسان حرفهایی میزند بی اختیار ,همان هذیان است و هیچ فرقی با لَیَهجُر ندارد چون آن هم میشود هذیان گفتن.
و جالب این است که مردم بجای اینکه سخن پیامبر صلوات الله علیه و آله را طبعیت کنند سخن عمر را گوش دادند.با اینکه طبق نقل ابن حجر و دیگران پیامبر اکرم معصوم هستند فی صحته و مرضه- چه پیامبر مریض باشد و چه در صحت باشند معصوم هستند/وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ*إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ(3و 4 نجم)از روی هوا و هوس سخن نمی گوید-گفتار او چیزی جز وحی که به او نازل می شود، نیست/یعنی در تمام حالات پیامبر اکرم,چه در خوشی و چه در غضب چه در شوخی چه در جدی چه در بیماری چه در صحت فرقی نمیکند و آیه کاملا مطلق است.
فاختلف اهل البیت فاختصموا منهم -بعد از حرف عمر اهل خانه به اختلاف افتاده و به مخاصمه با یکدیگر پرداختند.
نبی مکرم در بستر بیماری هستند و آنها با یکدیگر مخاصمه کردند در حالی که قرآن میگوید: - لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ(2 حجرات)کسی حق ندارد بالای صدای پیامبر صدایش را بلند کند-حتی در بالای مرقد مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم این را نوشته اند اگر کسی با صدای بلند زیارت نامه هم بخواند شرطه ها به او اعتراض میکنند.
با هم درگیر شدند عده ای حرف عمر را زدند و عده ای گفتند نه پیامبر اکرم قلم و کاغذ میخواهند تا چیزی بنویسند که ما برای همیشه گمراه نشویم.
فلما اکثروا الغو و الإختلاف عند النبی- اختلافات و سخنان لغو در محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به اوج رسید.آقایان توجیه میکنند که خلیفه ی دوم این حرف را زده بخاطر شفقت بر پیامبر اکرم که اگر کاغذ و قلم بیاورند ایشان به زحمت می افتد, آیا آن زحمتش بیشتر بود یا این اختلاف و مخاصمه و دادو بیداد کردن بالای سر پیامبر که بیمار بودند؟
پیامبری که -وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ(قلم 4)-هست به اینها میگوید:قوموا عنی- از پیش من دور شوید از خانه ی من بروید بیرون,تا آیندگان قضاوت نکنند که بله این اختلاف مورد نظر پیامبر بوده است و آن خصومت و دادو بیداد مسئله ای نیست,پیامبر طلب کاغذ و قلم کرد و گفتند ایشان هذیان میگوید و پیامبر قانع شدند-نه میگوید قوموا...تا آیندگان متوجه شوند این کار آنها موجب آزار و ناراحتی پیامبر اکرم شد.
در خیلی از روایات اهل سنت میگوید:رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم غمگین شدند ,آیا این موجب ایذاء پیامبر هست یا نه؟با آیه 57 سوره ی احزاب چه میکنید؟إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا...
هدف پیامبر اکرم از درخواست کاغذ و قلم چه بود؟بدرالدین عینی ,ابن حجر عسقلانی ,سفیان بن عُیَینَه,احمد امین مصری معلوم نیست از کجا آورده اند که میگویند:اراد ان ینص علی اسامی الخلفاء بعده /پیامبر اکرم میخواستند اسامی خلفا را معین کنند.
چون پیامبر میدانند که بعد از او بزرگترین اختلاف بحث خلافت است,شهرستانی در الملل و المحن میگوید:ما سل سیف فی الإسلام علی قاعدة دینیة مثل ما سل علی الإمامة فی کل زمان/در تاریخ برای هیچ امری مانند خلافت و امامت شمشیر کشیده نشده است.
تعبیر نبی مکرم اسلام که فرمودند و ان تستخلفوا(تؤمروا) عليا-و ما اراكم فاعلين-تجدوه هاديا مهديا يحملكم من (على) المحجة البيضاء (1)اگر علی علیه السلام را خلیفه قرار دهید-گرچه میدانم نمیکنید-هم هدایت شده است و هم شما را به راه راست هدایت میکند.
------------------------------------------
1-حلية الأولياء، ج 1، ص 64، ترجمة على بن ابى طالب؛ اسنى المطالب، ص 74؛ مناقب الأسد الغالب، ص 33؛ كنز العمال، ج 11، ص 630، حديث 33072،1-مسند امام احمد، ج 1، ص 109، حديث 861، عن على؛ كنز العمال، ج 11، ص 630، حديث 33071؛ صواعق المحرقة، ص 46، الفصل الخامس، ذكر شبه الشيعة، الشبهة الحادية عشرة؛ مناقب الأسد الغالب، ص 33.
برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
جشن میلاد امیرالمؤمنین علی علیه السلام،سخنران : استاد بندانی نیشابوری،با نوای : کربلایی احمد
ادامه خبر...معاونت پژوهش حوزههای علمیه با همکاری واحدهای پژوهشی حوزوی برگزار می کند: نمایشگاه کتاب و
ادامه خبر...
|