برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
مسیر من به سوی خانه ات افتاد در باران
ورق می زد زیارتنامه ات را باد در باران
چنان آغوش گرمت را دل هر صحن حس میکرد
که هر آیینه ای حتی صدا را منعکس میکرد
صدایی ناگهان آمد، صدا فریاد عالم بود
صدا آرام و آشفته، پریشان و منظم بود
نفسها هم نفس در سینه ها، فریاد هم بودند
تمام زائران نقاره زنهای حرم بودند
بکوب آری، بکوب آری که سرتاسر، جهان گوش است
شفا میریزد از دیوار و در، نقاره چابوش است
بکوب آری که با نقارهات در دل ملالی نیست
که در دنیا به جز آهنگت آهنگ حلالی نیست
به وجد آمد وجودم بیخود از خود پردرآوردم
میان شعر از نقاره خانه سر در آوردم
از آن بالا هزاران شعر در تصویر می دیدم
تو را از دیده ی کورنا نواز پیر میدیدم
تو را می دیدم آری در نگاه مادری خسته
که جانِ خویش را بر پنجره فولاد تو بسته
تو را در بغض سربازی که پوتین بغل دارد
تو را در چشم مداحی که روی لب غزل دارد
یکی مابین مردم ، داشت با دلواپسی میگشت
تو گویی در حرم یک عمر دنبال کسی میگشت
یکی از تو براتِ اربعین در هر قدم میخواست
یکی با التماس اذنِ دفاعِ از حرم میخواست
خلاصه روضه ای شد ، مشهدت را کربلا کردند
دَمِ نقاره زنها گرم ، غوغایی به پا کردند
به سوی خانه برگشتم ، تمام راه باران بود
برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
جشن میلاد امیرالمؤمنین علی علیه السلام،سخنران : استاد بندانی نیشابوری،با نوای : کربلایی احمد
ادامه خبر...معاونت پژوهش حوزههای علمیه با همکاری واحدهای پژوهشی حوزوی برگزار می کند: نمایشگاه کتاب و
ادامه خبر...
|