چهره انگار، نه انگار نداره ماه است
این چه نوریست که در چهرهی عبدالله است
این چه نوریست که تاریکی شب را برده
دل مرد و زنِ اقوام عرب را برده
این چه نوریست که پُر کرده همه دنیا را
راهی مکّه نموده است یهودیها را
جریان چیست فقط اهل کتاب آگاهند
همه انگشت به لب خیره به عبداللهند
همه حیرت زده نوری، که معما شده است
چند وقتیست در آمنه پیدا شده است
شور تا در دلِ اِنس و مَلَک و جن افتاد
چهارده کنگره از کاخ مدائن افتاد
غیر از این هر خبری بود فراموش شدو
ناگهان آتشِ آتشکده خاموش شدو
طالع نیکِ امیران جهان بد افتاد
تهِ جامِ همهشان عکسِ محمّد افتاد
طفل همراه خودش بوی خوشِ گُل آورد
مثنوی رام شد و رو به تغزل آورد
چهره آرام، زبان نرم، قدمها محکم
قامتی راست، تنی معتدل، ابرویی خَم
لبِ بالایی او آبِ بقای کوثر
لبِ پایینی او آبِ حیاتِ زمزم
دست، تفسیرگرِ خَیرُ الاُمور اوسَطُها
آنچه کردست کرامت نه زیاد است نه کم
دخترش از سه زنِ برترِ عالَم برتر
همسرش همرَده با آسیه است و مریم
هر چه گفتیم کم و منزلتش بیشتر است
پیش او خوارترین معجزه شَقُّ القَمَر است
هر که با نیتی از عشق پیمبر دَم زد
دستِ غیب آمد و بر سینهی نامحرم زد
مَحرَم راز علی باشد و باشد کافیست
جمع دستِ علی و دستِ محمّد کافیست
و علی معنی اکملت لکم دینکم است
شاهدِ گفتهی من خطبهی قَرای خُم است
منکران شاهدِ عینی غدیرند، دریغ
سندِ بیعت خود را بپذیرند؟ دریغ
باز از خصلت او با دگران میگوید
آنچه در باطن او دیده عیان میگوید
پیش پیری که به جنگ آوریاش میبالد
از جوانمردی سردارِ جوان میگوید
سود در حبِّ علی است و زیان در بغضش
با عرب باز هم از سود و زیان میگوید
حرف این است فهذا علیٌ مولاکم
یک کلام است که با چند بیان میگوید
شبی مرموز و رویایی
شگفتی خانهی اُمُّ القری در انتظار رویدادی بود
شبِ جهل و ستم کاری بهامیدطلوعِ بامدادیبود
سراسر دستگاه آفرینش اظطرابی داشت
و نبضِ کائنات از انتظاری دَم به دَم میزد
همه سیارهها در گوش هم آهسته میگفتند
که امشب نیمه شب خورشید میتابد
ز شرقِ آفرینش اَخترِ امید میتابد
در آن حال آمنه در عالم سرگشتگی میدید
که هر دَم یک ستاره درسرایش
میچکد رنگین و نورانی
وزین قدرت نماییها نصیب او
شگفتی بود و حیرانی
به کوته لحظهای چرخاند
سر را آمنه با هالهی امید
تنش نیرو گرفت در دلش نورِ خدا تابید
چو دید آن حاصلِ کُن و مکان و لطف سرمد را
دو چشمش برق زدتا دیددرخشان چهره احمدرا
شنیده از هر کران عِطرِ دلآویزِ محمّد را
سپس بشنید این گفتار وحیآمیز
اَلا ای منه، ای مادرِ پیغمبرِ خاتم
سرایت خانهی توحید ما باد و مُشَیَّد باد
سعادت هم رَهِ جانِ تو و جانِ محمّد باد
به مناسبت سالروز شهادت بی بی دو عالم , حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دسته عزاداری و سوگواری با
ادامه خبر...هم زمان با ايام سوگواری سالار شهيدان ابا عبدالله الحسين عليه السلام ، مجلس عزاداری با حضور عاشقان
ادامه خبر...
|
![]() |