آیه ١١٨ : « وَقالَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ لَوْلا يُكَلِّمُنَا اللّه‏ُ أَوْ تَأْتِينا ... »

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

 118   « وَقالَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ لَوْلا يُكَلِّمُنَا اللّه‏ُ أَوْ تَأْتِينا آيَةٌ كَذلِكَ قالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الاْ ياتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ »
ترجمه :
118 . و گفتند كسانى كه نمى‏دانند : چرا خدا با ما تكلم نمى ‏كند و يا آيتى بر ما نمى ‏آيد؟ مانند اين سخن گفتند كسانى كه پيش از اين‏ها بودند ، دل‏ هاى اينان شبيه و نظير يكديگر است ، ما آيات را براى گروهى كه يقين پيدا مى ‏كنند بيان نموديم .  
تفسير :
« وَقالَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ » مراد از « الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ » جهّال از عوام مى ‏باشند كه موازين نبوت و اقامه معجزه و دليل را نمى‏ دانند و تصور مى ‏كنند كه معجزه در تحت اختيار پيغمبر ، يا اقتراح [= پيشنهاد ، توقع] امت است كه هر چه امت بخواهند پيغمبر بتواند اقامه كند ، در صورتى كه آنچه بر خدا لازم است در اقامه حجت و اتمام آن ، كه ديگر بر مردم راه عذرى باقى نباشد و همين مقدار كه معلوم شود كه اين مدعاى نبوت از جانب حقّ است كافى است ، اگر چه به آوردن يك معجزه باشد ، بلكه بسا احتياج به معجزه هم نيست ، مثل اينكه پيغمبر ثابت النبوه و يا معصوم ثابت العصمه خبر دهد كه فلان شخصِ معينْ پيغمبر است ، چنانچه ما مسلمين نبوت انبياى سلف را از روى اخبار پيغمبر اكرم (صلى‏ الله‏ عليه ‏و ‏آله) و قرآن مجيد و اخبار قطعيه از ائمه معصومين  عليهم‏ السلام معتقديم و احتياج به اثبات صدور معجزه از آن‏ها نداريم ، و چنانچه گذشت معجزه به دست خداست و هرجا موافق حكمت و صلاح امت باشد به دست پيغمبر جارى مى ‏سازد و ملعبه دست[1] مردم نيست كه هر ساعت هر كس هر چه بخواهد پيغمبر انجام دهد ؛ به ويژه امورى كه خلاف عقل و موازين عقلى باشد.
« لَوْلا يُكَلِّمُنَا اللّه‏ُ » « لولا » از ادات تخصيص و به معنى « هلاّ »ست ؛ يعنى چرا خدا با ما تكلم نمى‏ كند؟ اين افراد نادان توهم مى ‏كردند كه هر كس قابليت دارد كه خدا با او تكلم نمايد ، لذا مى ‏گفتند اين خدايى كه تو پيغمبر و رسول اويى ، چرا خودش با ما سخن نمى ‏گويد؟ غافل از اينكه بسيارى از انبيا هم داراى اين موهبت نبودند و اين خصيصه حضرت موسى عليه ‏السلام بود ، چنانچه مى ‏فرمايد : « إِنّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَإِسْمعِيلَ وَإِسْحقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْباطِ وَعِيسى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهارُونَ وَسُلَيْمـانَ وَآتَيْنا داوُدَ زَبُوراً * وَرُسُلاً قَدْ قَصَصْناهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلاً لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللّه‏ُ مُوسى تَكْلِيماً »[2] .
و اين موهبت به حضرت رسول اكرم (صلى‏ الله‏ عليه ‏و ‏آله) در شب معراج هم اعطا شد و شايد در موارد ديگر هم بوده ، چنانچه در مقدمه در اقسام وحى ذكر شد[3] .
و بالجمله ، تقاضاى تكلم خدا با بشر اگر از قبيل تكلم او با انبيا باشد هر كسى قابل و لايق اين معنى نيست و اگر از طريق عادى باشد ، آن هم محال است چنانچه واضح است. و كلام خدا به معنى ايجاد صوت است و چون صوت امر عرضى است محتاج به معروض است بايد در جسمى مثل هوا يا درخت ايجاد شود و بر فرض اينكه ايجاد فرمايد در جسمى ، از كجا مى ‏توان فهميد كه اين كلام خداست.
« أَوْ تَأْتِينا آيَةٌ » مفسرين گفتند مراد از «آيَةٌ» معجزه اقتراحى [=  پيشنهادى] آن‏هاست ، مثل اينكه مى ‏گفتند كوه صفا را طلا بگردان و امثال اين‏ها ، و گرنه آيات [و] معجزات بسيار از پيغمبر خدا صادر شده و مشاهده نموده بودند ، ولى به نظر مى‏ رسيد كه سؤال آن‏ها اين بوده كه خداوند آيتى به آنان عنايت فرمايد ؛ يعنى همچنان كه به پيغمبر معجزه عنايت فرموده ، به آنان هم آيتى عنايت فرمايد كه سبب شود پيغمبرِ او را تصديق كنند ؛ زيرا «آيَةٌ» فاعل « تَأْتِينا » و ضمير متكلم «نا» مفعول است ، يعنى ما را آيتى بيايد ، چنانچه اين معنا مناسب قسمت اول است كه «لَوْلا يُكَلِّمُنَا اللّه‏ُ» باشد. « كَذلِكَ قالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ » ظاهراً اين قسمت اشاره به مقالات بنى ‏اسرائيل است كه به حضرت موسى گفتند : « لَنْ نُؤمِنَ لَكَ حَتّى نَرَى اللّه‏َ جَهْرَةً »[4] و امثال اين‏ها از توقعات جاهلانه احمقانه .
« تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ » دل‏ هاى ايشان در قساوت و عناد و حماقت و جهل و ديگر صفات رذيله شبيه به هم است ، و از اين جمله استفاده مى‏ شود منشأ اين نوع توقعات و سؤالات عناد و عصبيت و فساد اخلاق و زير بار حق نرفتن است ، نه اينكه بخواهند حقيقت را كشف نموده و حقانيت پيغمبرى براى آن‏ها ثابت شود .
« قَدْ بَيَّنَّا الاْ ياتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ » ؛ يعنى ما به مقدار كافى و وافى آيات را بيان نموده و معجزه به دست پيغمبرانمان جارى ساخته ‏ايم كه هر كس بخواهد به مقام « يقين » نايل شود و حقيقت را درك كند بتواندْ و اين مؤد و شاهد بر همان مطلب سابق است كه سؤالات آنان از روى حقيقت نبوده و صرفاً جنبه بهانه‏ جويى داشته است .
و « يقين » بالاترين مراتب ايمان است و كسانى كه به اين مقام نايل شوند بسيار كمند ، چنانچه از رسول خدا (صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله) روايت شده كه فرمود :
« أقلّ ما اُوتيتم اليقين و عزيمة الصبر ، و مَن اُوتي حظّه منهما لم يبالِ ما فاته من صيام النهار و قيام الليل »[5] .
و فرمود : « اليقين : الإيمان كله »[6] . و غير اين‏ها از اخبار ديگرى كه در جامع السعادات ذكر نموده[7] ، و از براى يقين سه مرتبه است : علم اليقين و عين اليقين و حق اليقين ، و بيان اين مراتب را قبلاً متذكر شده ‏ايم[8] .
---------------------------------------------------------
[1] .  بازيچه ؛ آلت دست .
[2] .  محققاً ما وحى فرستاديم به سوى تو همان نحوى كه وحى فرستاديم به سوى نوح و انبياى
بعد از نوح ، و وحى فرستاديم به سوى ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط بنى اسرائيل و عيسى و ايوب و يونس و هارون و سليمان و ايتاء فرموديم زبور را به داوود و انبيايى كه ما براى تو ذكر كرديم و شرح حال آن‏ها را بيان كرديم قبلاً و انبيايى كه شرح حال آن‏ها بيان نشده و تكلّم فرمود خدا با موسى تكلّم كردنى . سوره نساء: آيه 163 ـ 164.
[3] .  ر . ك : همين تفسير : ج1 ، گفتار نهم ، ص 165 ـ 170 و نيز ص 441 .
[4] .  اى موسى! ما تو را تصديق نمى ‏كنيم تا اينكه خدا را آشكارا ببينيم . سوره بقره : آيه 55 .
[5] .  كمترين چيزى كه به شما داده شده يقين و استوارى است و كسى كه بهره‏ اى از آن‏ها به او داده شود ، ديگر نگران آن مقدار از روزه روز و عبادت شب از دستش رفته است ، نيست . بحار الأنوار : ج79 ، ص 137 ، ضمن ح 22 و جامع السعادات : ج1 ، ص101 .
[6] .  يقين ، تمام ايمان است . مستدرك الوسائل : ج3 ، ص 53 ح 3717 .
[7] .  ر . ك : جامع السعادات : ج1 ، ص 101 .
[8] .  همين تفسير : ج1 ، ص448 .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page