140 «إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْكَ الْأَيّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَداءَ وَاللّهُ لا يُحِبُّ الظّالِمِينَ»
ترجمه:
140. اگر اصابت كند به شما از طرف دشمن الم و جراحتى، پس محقق است كه به آنها هم از طرف شما اصابت شده و ايام و ازمنه زير و بالا دارد و تغيير پذير است بين افراد بشر، گاهى غالب و گاهى مغلوب (به قول فردوسى:گهى پشت به زين و گهى زين به پشت) و اين تغييرات امتحان است تا خداوند امتياز دهد كسانى كه از روى حقيقت ايمان آوردهاند از غير آنها و بگيرد از شما شهدايى و خداوند عنايت با ظالمين ندارد.
[در بيان چهار مطلب محورى آيه]
از اين آيه شريفه مطالبى استفاده مىشود:
[مطلب اول: تسليتِ مؤنين :]
كه اگر در احد شكست و چشم زخمى به شما رسيد، يك عده شهيد و يك عده مجروح شديد، در بدر بر مشركين مثل آن وارد شد، بسيار از آنها كشته و بسيارى مجروح شدند، نبايد شما متأثّر شويد، البته جنگ است، حكايت كشتن و كشته شدن است و كمتر وقعه و جنگى است كه از يك طرف كشتار و زخمى نباشد، ولى عاقبت فتح و ظفر و فيروزى با شماست به نصرت الهى، لذا مىفرمايد:
«إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ» «قرح» به معنى الم و درد و جراحت و دانهها كه در بدن ظاهر مىشود، و ظاهرا اينجا مراد معنى عام است، اعم از قتل و جرح و الم و درد.
«فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ» «قوم» ، مشركين و كفار هستند كه در جنگ بدر بودند. «قَرْحٌ مِثْلُهُ» كه به دست مسلمين و مدد ملائكه مقتول و مجروح و اسير گشتند و مراد از «مَسَّ» اصابه است كه دو چيز با يكديگر اصابت كنند «امساس» مىگويند؛ يعنى قرح به آنها اصابت كرد.
[مطلب دوم: وضع و حال عالم يكنواخت نمىماند :]
اثبات اينكه عالم متغير است و بالاخص انسان كه هر روز يك انقلابى دارد، گاهى صحيح، گاهى مريض، عزيز، ذليل، غنى، فقير، مسرور، مهموم و تمام اينها از روى حكمت و مصلحت است. و از اين جمله حق و باطل است، گاهى باطل جلوه مىكند و گاهى حق، لكن «للباطل جولة و للحق دولة»[1]، و تمام امتحانات الهى است در هر دو حالت و اين است معناى «وَ تِلْكَ الأْيّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النّاسِ» «دول» بالضمّ و الفتح به معنى صرف است؛ يعنى صرف مىكنيم بين مردم، گاهى از اين گرفته مىشود و به ديگرى داده مىشود، تمام يك منوال نيست، چه بسا اغنيا كه فقير شدند و چه بسا فقرا كه به غنا رسيدند، چه بسا سلاطين كه اسير شدند و چه بسا اسيران كه به سلطنت نايل شدند، چه بسا اعزّه كه ذليل شدند و چه بسا اذلّه كه به عزّت رسيدند، غالب مغلوب، مغلوب غالب و هكذا تمام اين انقلابات و حالات مختلفه امتحانات الهى است تا مقام هر كس معلوم گردد.
«وَ لِيَعْلَمَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُوا»، خداوند علمش ذاتى است، عين ذات است، قابل تغيير نيست، چيزى بر او مجهول نيست تا معلوم شود. و مراد از «لِيَعْلَمَ اللّهُ» اظهار علم است بر بندگان كه مؤن از غير مؤن امتياز پيدا كند، كسانى كه ثابتُ الايمان هستند در هر انقلابى دست از ايمان نمىكشند كه تعبير به ايمانِ مستقر مىكنند و كسانى كه به اندك انقلاب از ايمان خارج مىشوند كه ايمانِ مستودع است، بر خود آنها و ديگران معلوم گردد.
[مطلب سوم: جمله «وَ يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَداءَ» است :]
«شُهَداءَ» يا جمع شاهد است چنانچه به نظر مىآيد، يا جمع شهيد است چنانچه بعضى گفتند، اگر جمع شاهد باشد مناسب با جمله قبل است كه جماعتى بفهمند مؤن ثابت كيست و در حقّ او شهادت دهند، بالاخص انبيا و ائمه طاهرين عليهمالسلام كه قبلاً تذكر داده شده كه شهداى روز قيامت هستند، چنانچه مىفرمايد در زيارت جامعه: «وشهداء على خلقه» و نيز: «وشهداء دار الفناء»[2]،
و اگر جمع شهيد باشد مناسب با كلمه «نُداوِلُها» است؛ زيرا اگر فتح و فيروزى در تمام حروب نصيب شما باشد كسانى كه لايق اين موهبت عظمى هستند كه به درجه رفيع شهادت نايل شوند، از اين فيض محروم مىگردند.
[مطلب چهارم: جمله «وَ اللّهُ لا يُحِبُّ الظّالِمِينَ» : ]
اگر مراد مشركين باشند، يك نوع تسليت ديگرى است براى مؤنين كه گمان نكنيد كه فتح مشركين براى اين بوده كه خداوند به آنها عنايتى داشته باشد، بلكه به اشدّ عقوبات گرفتار مىشوند، چنانچه مهلتى كه خدا به ظالمين مىدهد براى ازدياد معاصى و شدت عذاب آنهاست؛ «إِنَّما نُمْلِى لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً»[3] و اگر مراد كسانى باشند كه در شكست از كفار فرار كردند يا از ايمان برگشتند اين هم يك امتحانى بوده كه علّت «تِلْكَ الْأَيّامُ نُداوِلُها» بوده.
----------------------------------------------
[1] . باطل تنها جولانى دارد، امّا حكومت و قدرت با حق خواهد بود.
[2] . شما ائمّه شاهدان بر مخلوقات و شاهدان دنيا هستيد. عيون اخبار الرضا عليهالسلام: ج2، ص306 و307 ؛ تهذيب الاحكام: ج6، ص97 و بحار الأنوار : ج99 ، ص150 و151.
[3] . ما فقط به ايشان مهلت مىدهيم تا بر گناه [خود] بيفزايند. سوره آل عمران: آيه 178.
آیه ١٤٠ « إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ »
- بازدید: 1791