در رثاى خديجهى كبرى
رخصتى تا كنم سخن انشا
لب گشايم به مدح بانويى
كه بود بى نظير و بى همتا
صاحب عزّ و جاه و قدر و مقام
طاعت محض و اسوهى تقوى
بانويى كز علوّ جاه و مقام
زد سرادق به بام عرش علا
دين مدارى نمونه و نادر
جان نثارى چو كوه پا برجا
گاه بخشايش و عطاورزى
آفتابى در آسمان سخا
همسر با وفاى پيغمبر
مادر مهر پرور زهرا
آنكه مال و منال خويش نمود
صرف دين در ره رضاى خدا
روز و شب از سر صفا كوشيد
تا نماند حبيب حق تنها
افتخار جهان اسلام است
فخر نسوان خديجهى كبرى
هست از پرتو حمايت او
گر كه اسلام مانده پا برجا
با فداكاريش فراتر رفت
نامش از بام گنبد خضرا
دل به دنياى بى ثبات نبست
كه بود رو سفيد درعقبى
همهى عمر با تمام توان
بندهاى بود تابع مولا
من و اوصاف آن خجسته خصال
مَثَل قطره باشد و دريا
عذر تقصير «قائمى» خواهد
حق مطلب اگر نكرد ادا
« قائمى » على نريمانى
منبع : سایت حضرت خدیجه