نامت
کلیدی است به صبح
بی شک
هیچ پنجرهای بی شک
هوای تازهای به ارمغان ندارد؛
مگر گشودنی به تو...
[165]
خروش رودها
آواز نام توست،
در بیکرانه نگاهها،
و آسمان
یاد تو را زمزمه می کند،
در شگفتم آه!
نذر ناد علی چه می کند با زخم
چه می کند با قفل!
و تو چه می کنی در سجدهگاه
گاه که می رقصد زخم...
در شگفتم!
از سکوت ساده نخلستان
و غربت چاه.
آه!
ماه واقعیت عریانی است،
بی پرده
وقتی تو
سکوت می کنی
کدام واژه
کدام حس
نور را
آن گونه که تویی
منتشر می کند؟
و نور، تویی
و فردا، درخت
[166]
قیام عاشقانهای است،
بر فراز دستهای زمین؛
در رویش سرخ ذوالفقارها
نرگس ریگی نژاد
علی(ع) آیینه جمال و جلال / 175
در ازدحام ناگزیر واژه ها
- بازدید: 156