جانم آمد بلب از دوری یارم چکنم؟ ************** روز و شب از غم او زار و نزارم چکنم؟
قابض روح چو خواهد که بگیرد جانم ************** اگر آن یار نیاید بکنارم چکنم؟
اگر آن دلبر جانانه ی دوران از من ************** دستگیری نکند، آخر کارم چکنم؟
عمر بگذشت به مهجوری و غفلت هیهات ************** گر نبینم رخ تابان نگارم چکنم؟
ایکه با یک نظری صد گره را بگشائی ************** گره ای سخت فتاده است بکارم چکنم؟
نبرد ره به تو جز رهرو راه تو ولی ************** من که گم کرده ره اندر شب تارم چکنم؟
گفته ای صبر کن آخر که فرج نزدیک است ************** رخت بر بسته ز دل صبر و قرارم چکنم؟
گر خداوند بعدلش به حسابم برسد ************** چون شود بسته بمن راه فرارم چکنم؟
تو مگر شافع من روز قیامت باشی ************** ورنه با اینهمه سنگینی بارم چکنم؟
من بیمار بدرد تو و بر درد فراق ************** هم چنان (ملتجی) ای دوست دچارم چکنم؟
دوری یار
- بازدید: 488