(قرآن در نهج البلاغه)
اقیانوس بیکران حقایق
قرآن مجید، برترین و آخرین پیام خداوند و بزرگترین گوهر گرانبهای به جای مانده از پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله و سرچشمه جوشان معارف اسلامی و اقیانوس بیکران حقایق است. امیرمؤمنان علی علیهالسلام در خطبهای از نهج البلاغه در توصیف این کتاب آسمانی چنین میفرماید: «قرآن نوری است که خاموشی ندارد، چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد، دریایی است که ژرفای آن درک نشود، راهی است که رونده آن گمراه نگردد، شعلهای است که نور آن تاریک نشود، جدا کننده حق و باطلی است که درخشش برهانش خاموش نگردد، بنایی است که ستونهای آن خراب نشود، شفا دهندهای است که بیماریهای وحشتانگیز را بزداید، قدرتی است که یاورانش شکست ندارند، و حقی است که یاری کنندگانش مغلوب نشوند...، دریایی است که تشنگان آن آبش را تمام نتوانند کشید و چشمهای است که آبش کمی ندارد...».
پناهگاه امن
امیرمؤمنان، حضرت علی علیهالسلام ، درباره ویژگیهای والای قرآن کریم میفرماید: «خدا، قرآن را فرونشاننده عطش علمی دانشمندان، و باران بهاری برای قلب فقیهان، و راه گسترده و وسیع برای صالحان قرار داده است. قرآن، دارویی است که با آن بیماری وجود ندارد، نوری است که با آن تاریکی یافت نمیشود، ریسمانی است که رشتههای آن محکم و پناهگاهی است که قلّه آن بلند است، توان و قدرتی است برای آنکه آن را برگزیند، محل امنی است برای هر کس که وارد آن شود، راهنمایی است تا از او پیروی کنند، وسیله انجام وظیفه است برای آن که قرآن را راه و رسم خود قرار دهد، برهانی است بر آن کس که با آن سخن بگوید، عامل پیروزی است برای آن کس که با آن استدلال کند، نجات دهنده است برای آن کس که حافظ آن باشد و به آن عمل کند، و راهبر آن که آن را به کار گیرد و نشانه هدایت است برای آن کس که در او بنگرد».
جامعیّت قرآن
قرآن کتابی است فراگیر و همه جانبه، که از گذشته و آینده و وقایع گوناگون سخن به میان میآورد. از یک طرف به بیان تاریخ و سرگذشت پیشینیان و انبیا و مردم روزگار قدیم و چگونگی زندگی آنها سخن میگوید، و از طرف دیگر اخبار و اطلاعاتی راجع به وقایع آینده تاریخ به خوانندگان ارائه میدهد. همچنین یکی دیگراز ابعاد قرآن، بیان احکام و قوانینی است که در سایه عمل کردن به آن،مردم از زندگی سالم برخوردار میشوند. امیرمؤمنان علی علیهالسلام درباره جامعیّت قرآن میفرماید: «در قرآن اخبار گذشتگان و آیندگان، و احکام مورد نیاز زندگیتان وجود دارد».
کتاب هدایت
قرآن کتاب هدایت و ارشاد است که هر چه در آیات نورانی آن بیشتر تامّل و دقت کنیم، بر علم و آگاهیمان افزوده خواهد شد و به دنبال آن دردها و نقصانهای زندگی مان برطرف میشود. درکلامی از امیرمؤمنان علیهالسلام در این باره آمده است: «آگاه باشید! همانا این قرآن پنددهندهای است که نمیفریبد، و هدایت کنندهای است که گمراه نمیسازد، و سخنگویی است که هرگز دروغ نمیگوید. کسی با قرآن هم نشین نشد مگر آن که بر او افزود یا از او کاست؛ در هدایت او افزود و از کوردلی و گمراهی اش کاست. آگاه باشید! کسی با داشتن قرآن نیازی ندارد و بدون قرآن بینیاز نخواهد بود. پس درمان خود را از قرآن بخواهید و در سختیها از قرآن یاری بطلبید... و با دوستی قرآن به خدا روی آورید و به وسیله قرآن از خلق خدا چیزی نخواهید؛ زیرا وسیلهای برای تقرّب بندگان به خدا، بهتر از قرآن وجود ندارد. آگاه باشید که شفاعت قرآن پذیرفته است و سخنش تصدیق میگردد. آن کس که در قیامت قرآن شفاعتش کند، بخشوده میشود و آن که قرآن از او شکایت کند، محکوم است».
هدایتگری امین
انسانهای دوراندیش، همواره راهنمایی و ارشاد را از افراد آگاه و حقیقت شناس میگیرند و آن را آویزه گوش خود مینمایند؛ چرا که در غیر این صورت، خویشتن را به سمت گمراهی و ضلالت میکشند، از این رو مطابق فرمایش امیرمؤمنان علی علیهالسلام قرآن هدایتگر و نصیحت کنندهای است که جز به حق و حقیقت سخن نمیگوید و هر کسبر آن تکیه کند، هرگز شکست و نخواهد خورد. براین اساس در خطبه 133 نهج البلاغه میخوانیم «کتاب خدا قرآن، در میان شما سخنگویی است که هیچ گاه زبانش از حق گویی کُند و خسته نمیشود و همواره گویاست، خانهای است که ستونهای آن هرگز فرو نمیریزد، و صاحب عزتی است که یارانش هرگز شکست ندارند». در بخش دیگری از این خطبه آمده است: «این قرآن است که با آن میتوانید راه حق را بنگرید و با آن سخن بگویید و به وسیله آن بشنوید. بعضی از قرآن از بعضی دیگر سخن میگوید و برخی بر برخی دیگر گواهی میدهد. آیاتش در شناساندن خدا اختلافی نداشته و کسی را که همراهش شد، از خدا جدا نمیسازد».
حجت خدا بر خلق
در سخنانی از مولای متقیان امیرمؤمنان علی علیهالسلام درباره اهمیت و عظمت قرآن مجید چنین آمده است: «قرآن،فرماندهی بازدارنده و ساکتی گویا،و حجت خدا بر مخلوقات است. خداوند پیمان عمل کردن به قرآن را از بندگان گرفته و آنان را در گرو دستوراتش قرار داده است. نورانیت قرآن را تمام و دین خود را به وسیله آن کامل فرمود و پیامبرش را هنگامی از جهان برد که از تبلیغ احکام قرآن فراغت یافته بود. پس خدا را آن گونه بزرگ بشمارید که خود بیان داشته است».
پرهیزکاران و تلاوت قرآن
پرهیزکاران، قرآن را همانند نامهای از محبوب دانسته و با عشق تمام بدان روی میآورند. امیرمؤمنان درتوصیف حال پرهیزکاران در حین تلاوت قرآن چنین میفرماید: «پرهیزکاران در شب بر پا ایستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفکر و اندیشه میخوانند، با قرآن جان خویش را محزون میدارند و داروی درد خود را مییابند. وقتی به آیهای برسند که تشویقی در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روی آورند و با جان پرشوق در آن خیره شوند و گمان میبرند که نعمتهای بهشت برابر دیدگانش قرار دارد، و هر گاه به آیهای میرسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن میسپارند، و گویا صدای برهم خوردن شعلههای آتش درگوششان طنین افکن است. پس قامت را به شکل رکوع خم کرده، پیشانی و دست و پا بر خاک مالیده، و از خدا آزادی خود را از آتش جهنم میطلبند».
قرآن؛ نور هدایتگر
خداوند متعال آخرین پیامبر خویش را در عصری مبعوث ساخت که ضلالت و گمراهی به شدت بر زندگی جامعه بشری سایه افکنده بود. از این رو با بعثت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله و نزول قرآن مجید، نور هدایت را بر فراز زندگی بشر برای همیشه روشن ساخت تا انسانها در زندگی فردی و اجتماعی خویش، از آن مدد جویند. امیرمؤمنان علی علیهالسلام در این باره میفرماید: «خداوند، پیامبر صلیاللهعلیهوآله را هنگامی فرستاد که پیامبران حضور نداشتند و امتها در خواب غفلت بودند و رشتههای دوستی و انسانیت از هم گسسته بود. پس پیامبر صلیاللهعلیهوآله به میان خلق آمد، در حالی که کتابهای پیامبران پیشین را تصدیق کرد و با «نوری» هدایتگر انسانها شد که همه باید از آن اطاعت نمایند و آن، نورِ قرآن کریم است. بدانید که در قرآن علم آینده و حدیث روزگاران گذشته است. قرآن، شفادهنده دردها و سامان دهنده امور فردی و اجتماعی شماست».
شفابخش درده
رذایل اخلاقی، در شکلهای گوناگون خود در میان افراد جامعه به چشم میخورد ؛ دروغ، حسد، تهمت، غیبت و...، دردهایی است که گاه در افراد مشاهده میشود. از این رو برای درمان آنها چارهای جز رجوع به طبیبی حاذق و شفابخش نداریم و این طبیب، چیزی جز سفارشهای آسمانی خداوند در قرآن نیست. امیرمؤمنان علی علیهالسلام در اینباره میفرماید: «قرآن را بیاموزید که بهترین گفتار است و آن را نیک بفهمید که بهار دلهاست. از نور آن شفا و بهبودی خواهید که شفای سینههای بیمار است و قرآن را نیکو تلاوت کنید که سود بخشترین داستانهاست؛ زیرا عالمی که به غیر علم خود عمل کند، چونان جاهل سرگردانی است که از بیماری نادانی شفا نخواهد گرفت، بلکه حجت بر او قویتر، حسرت و اندوه بر او استوارتر و در پیشگاه خدا به نکوهش سزاوارتر است».
اهلبیت علیهمالسلام مفسران واقعی قرآن
اهلبیت علیهمالسلام مفسران واقعی قرآن هستند؛ چرا که آنان از هر کس دیگر به اسرار و رموز این کتاب الاهی آشناترند و در عمل به آیات نورانی آن نیز از دیگران مقدمتر میباشند. از این رو مسلمانان برای دستیابی به تفسیر و تأویل صحیح آیات قرآن و دورماندن از تفسیرهای ناصحیح و ناصواب، چارهای جز زانو زدن در مکتب اهل بیت علیهمالسلام ندارند. امیرمؤمنان علیهالسلام در این باره میفرماید: «این قرآنی که در بین شماست، خطهایی است که در یک جا جمع شده و به مفسر و مترجم نیاز دارد. اگر منصفانه و به حق درباره کتاب خدا حکم شود، باید به این حقیقت اذعان کنند که شایستهترینِ مردم به تفسیر قرآن و بیان معارف آن، ما اهل بیت هستیم».
تازگی قرآن
تازگی و نو بودن مطالب و معانی آیات الاهی، از ویژگیهای بارز قرآن کریم است. امیرمؤمنان علی علیهالسلام در اینباره میفرمایند: «بر شما باد عمل کردن به قرآن که ریسمان محکم الاهی، و نور آشکار و درمانی سودمند است که تشنگی را فرو نشاند، نگهدارنده کسی است که به آن تمسک جوید و نجات دهنده آن کس است که به آن چنگ آویزد. کجی ندارد تا راست شود و گرایش به باطل ندارد تا از آن بازگردانده شود. تکرار و شنیدن پیاپی آیات، کهنهاش نمیسازد و گوش از شنیدن آن خسته نمیشود. کسی که باقرآن سخن بگوید، راست گفته و هر کس بدان عمل کند، پیشتاز است».
وظیفه مسلمانان در قبال قرآن
قرآن یکی از عوامل سقوط ملتها و پیروان برخی از پیامبران الاهی در روزگاران قدیم را تغییر احکام کتابهای آسمانیشان بیان میکند ؛ چرا که گاه حلال آن را حرام و حرام آن را حلال میشمردند. از این رو مسلمانان حقیقی باید همواره مطیع صد در صد قرآن باشند و از حوادث گذشتهای که در آن بیان شده، پند و عبرت گیرند که امیرمؤمنان علی علیهالسلام در نامهای خطاب به حارث همدانی که یکی از یاران مخلص آن حضرت بود چنین نوشت: «به ریسمان قرآن چنگ زن و از آن نصیحتپذیر، حلالش را حلال، و حرامش را حرام بشمار، و حقی را که در زندگی گذشتگان بود تصدیق کن، و از حوادث گذشته تاریخ، برای آینده عبرت گیر؛ که حوادث روزگار با یکدیگر همانند بوده و پایان دنیا به آغازش میپیوندد، و همه آن رفتنی است».