هنر عشق
محمّد جواد نوری
سخن از مردان خدا، چندان که شیرین و دلنواز است؛ خود هنری است که آموختن آن بسی دشوار و دقیق است. تاریخ، شاهد صادق هنرنمایی عاشقانی است که در پی دیدار محبوب، نه زر که سرفشاندند و گوی سبقت از رهپویان کمهمّت ربودند. عاشقان شیدایی که در راه رضایت معبود یگانه خویش، تا اوج بندگی پرکشیدند و به معراج وصال یار رسیدند؛ عاشقان بیقراری چون عمار بن یاسر، او که صحیفه پرارزش عمرش، سرشار از نقشهای صفا و اخلاص و مردانگی است و نهال راستقامت ایمانش به شکوفههای فضیلتهای انسانی مزیّن است. کسی که در راه محبت خدا و اهلبیت علیهمالسلام و پاسداری از مکتب اسلام، به تنهایی اجر صبر و جهاد و شهادت را به کف آورد و در این راه، تا جان خویش را فدا نکرد، از پای نایستاد. همو که دانای اهلبیت علیهمالسلام ، حضرت صادق علیهالسلام در وصفش فرمود: «خداوند بهشت فردوس را، مسکن و منزلگاه عمار قرار داده است». روحش در جوار اولیای الهی، متعالی و مسرور باد.
اجر صبر
صبر، شاهراه سیر الی اللّه است و پروردگار متعال، صبرکنندگانِ بر مصیبت را مژده داده، میفرماید: «[ای پیامبر]، صابران را بشارت ده؛ آنان که در هنگامه بلا و مصیبت گویند: همانا ما از خداییم و به سوی او باز خواهیم گشت». صبر برای مجاهدان راه خدا، ظفرساز و مبارک است و عمار و خانواده او از همین طایفهاند. خانوادهای که جملگی به شرف شهادت در راه محبوب نایل شدند. عمار، اولین کسی است که خود، پدرش و مادرش در راه اسلام به شهادت رسیدند و پدر و مادرش، نخستین شهدای اسلاماند. آنان در زیر سختترین شکنجهها، دست از هدف والای خویش برنداشتند؛ چندان که صبر از صبوریشان در آزرم شد. سمیه و یاسر، پدر و مادر عمار در زیر عذاب و شکنجه قریش جان باختند و پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله چون حال ایشان را بدید، فرمود: «ای خاندان یاسر، شکیبایی کنید، همانا میعادگاه شما بهشت جاوید است».
محبت اولیاء
دوستی دوستان خداوند، راهی برای جلب محبت و دوستی پروردگار است و از این رو، در معارف دینی جایگاهی والا و ارزشمند دارد.حضرت امام سجاد علیهالسلام در اینباره میفرمایند: «پروردگارا، من [هم] محبت تو را خواستارم و [هم] محبت کسانی را که دوستدار تواند». آنجا که محبوب آدمی برترین آفریده خدا، حضرت محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآله باشد، ارزش این دوستی و محبت در وصف نیاید و در وهم نگنجد، چنانکه برگهای کتاب تاریخ، به نام و نشان اصحابی مزین است که پروانهوار گرد شمع وجود آن حضرت میگشتند و از انوار محبت ایشان گرمی و روشنایی میجستند و عمار، یکی از ایشان است که نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآله محبت خویش را بدو اظهار میفرمود. حضرت امام علی علیهالسلام میفرماید: روزی عماریاسر به خدمت پیامبر صلیاللهعلیهوآله آمد و اجازه ورود طلبید، آن حضرت چون صدای عمار را شنید فرمود: «آفرین! آفرین! پاکِ پاک زاده را اجازه ورود بدهید».
ایمان و اطمینان
پذیرش حق و حقیقت، آن گاه که با یقین و اطمینان قلبی همراه باشد، موجب صفای روح و جلای باطن است و میتواند که وسیله پیشرفت روحی آدمی و سیر منازل انسانیت شود. عمار یاسر، داستان پذیرش ایمان خویش را چنین نقل میکند: روزی به خدمت محمدمصطفی صلیاللهعلیهوآله رفتم، در حالی که نسبت به ایشان شکی در دلم رخنه داشت. گفتم: ای محمد صلیاللهعلیهوآله ، تا آن گاه که قلبم به شما درشک است، راهی برای تصدیق [نبوت] شما برایم وجود ندارد، آیا در این باره دلیلی داری؟ حضرت فرمود: آری، چون به منزل خویش بازگشتی، سنگها و درختان را از نبوت من بازپرس تا به پیامبری من نزد تو شهادت دهند. عمار گوید: بازگشتم و دیدم سنگ و درختی نماند، مگر آن که در پاسخ سؤالم، بر صدق نبوت پیامبر، گواهی داد؛ پس صادقانه به او ایمان آوردم.
کتمان ایمان
هنگامی که یاسر و سمیه، پدر و مادر عمار زیر شکنجههای مشرکان، مظلومانه به شهادت رسیدند، وی برای رهایی و خلاص از بند دشمنان، به ظاهر آنچه را آنها از وی طلب میکردند، بر زبان جاری ساخت و آزاد شد. این خبر به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله رسید و عدهای گفتند: عمار [با این کار] کافر شده است. اما پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: هرگز! سرتاپای عمار را ایمان به خدای متعال پرکرده وایمان با خون و گوشت او آمیخته است. پس از مدتی، عمار در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بود، به خدمت حضرت رسید و از این که به اجبار به خواسته مشرکان در ستودن بتها تن داده بود، اظهار ندامت کرد. پیامبر صلیاللهعلیهوآله دستهای مهربان خویش بر چشمان عمار کشید و فرمود: «اگر ایشان با تو دشمنی کردند، [باری] تو نیز با وجود آنچه گفتی، به دشمنی ایشان برخیز».
بهشت، در شوق عمّار
شوق به بهشت، عامل مهمی در سیر انسان به سوی خدای رحمان و فرار او از شر شیطان به شمار میآید. در این میان، خوشا حال آنانی که بهشت مشتاق دیدارشان است و بیصبرانه انتظار قدوم آنان را میکشد و عمار یکی از ایشان است؛ چنان که در روایتی، امام علی بن ابیطالب علیهالسلام به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله عرض کرد: ای پیامبر خدا، [به ما خبر رسیده که [شما فرمودهاید بهشت مشتاق سه کس میباشد، آنان چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: «تو که اولین آنانی، سلمان فارسی...، و عمّار یاسر که در جنگها و مشکلات همراه تو خواهد بود، جنگی نیست، جز اینکه عمار در کنار توست. خیر او فراوان، نور [جانش [فروزان و اجر و پاداشش بسیار است».
عمّار، شاگرد واقعی مکتب اسلام
آن کس که بیشتر در کسب فضیلت و به دست آوردن صفات اخلاقی و روحانی بکوشد، انوار عشق و معرفت بر دل و جانش میتابد و بیشتر مورد محبت و عنایات پروردگار قرار میگیرد، تا بدانجا که عملی از او سر نمیزند، جز آنکه رضایت خداوند در آن است و کاری را دشمن نمیدارد، مگر آنکه آن کار مورد غضب و دشمنی خالق متعال باشد. چنین انسانی، مقامی برتر از ملائک خواهد یافت که به دست و اختیار خویش، رنج طاعت بر جان خریده و در بهای آن رضایت محبوب به کف آورده است. عمار یاسر، از کسانی است که به واسطه شاگردی واقعی و عاشقانه در مکتب پیامبر صلیاللهعلیهوآله و علی علیهالسلام به چنین معرفتی دست یازید تا بدانجا که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله درباره وی فرمود: «عمار همراه حق، و حق نیز همراه عمار است، هر جا که باشد». نیز در روایتی دیگر فرمود: «آن کس که با عمار به مبارزه و دشمنی برخیزد، خدا با او به دشمنی برخواهد خواست، و هر کس که عمار را به غضب آورد، خدا را به غضب آورده، و هر کس عمار را دشنام دهد، خدایش را دشنام داده است».
پیوندها