در قرآن مجيد مى فرمايد : (فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ)(1) (هر گاه قرآن قرائت كردى ، پناه به خدا ببر از شيطان رانده شده) و در اين موضوع در چند مقام بحث مى شود :
از طريق آيات و اخبار و برهان عقل ثابت شده ، كه انسان بايد هميشه اوقات و در جميع حالات به خدا پناه برد و از شرّ حوادث و آفات و شرور به حصن حصين و دژ محكم الهى ملتجى گردد ، چنانچه خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد :(قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ* مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ . . . .)(2) .
و نيز مى فرمايد : (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ* مَلِكِ النّاسِ* إِلهِ النّاسِ* مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ . . . .)(3) .
(بگو : پناه مى برم به پروردگار مردم و پادشاه مردم و معبود مردم ، از شرّ وسوسه گر پنهانكار ، [ آن كس كه در سينه هاى مردم وسوسه مى كند ]) .
و از قول حضرت نوح حكايت مى فرمايد : (قَالَ رَبِّ إنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْئَلَكَ ما لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ)(4) .
(نوح گفت : پروردگارا! پناه مى برم به تو از اينكه سؤال كنم چيزى را كه دانشى براى من نسبت به آن نيست) .
و از قول حضرت يوسف(علیه السلام) حكايت مى فرمايد : (قالَ مَعاذَ اللهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوايَ)(5) .
(پناه مى برم به خدا ، به درستى كه او پروردگار من است كه درباره من احسان فرموده) .
و از قول حضرت موسى (علیه السلام) حكايت مى فرمايد : (أَعُوذُ بِاللهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجاهِلِينَ)(6) .
(پناه مى برم به خدا از اينكه از نادانان باشم) .
و از قول حضرت مريم(سلام الله علیها) مى فرمايد : (إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيّاً)(7) .
(محققاً من به خداوند از تو پناه مى برم اگر پرهيزكار بوده باشى) و غير اين ها از آيات ديگر .
و اخبار نيز در اين موضوع بسيار ; و اكثر ادعيه و عوذات كه از رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) و ائمّه اطهار روايت شده ، متضمّن اين قسمت مى باشد ; مانند خبرى كه از پيغمبر روايت شده :
«أعوذ بوجه الله الكريم ، و بكلمات الله التامّات التي لا يجاوزهنّ برّ و لا فاجر ، من شرّ ما ينزل من السماء و من شرّ ما يعرج فيها ، و من شرّ ما ينزل إلى الأرض و من شرّ ما يخرج منها . . .» الحديث(8) .
(پناه مى برم به ذات خداوند كريم و به كلمات الهى ، كه هيچ آدم خوب و بدى از آن ها تجاوز نمى كند (از نعم و بليّات دنيوى) از شرّ آنچه از آسمان فرود مى آيد و آنچه در آن بالا مى رود و از شرّ آنچه از زمين فرود مى آيد و آنچه از زمين خارج مى شود) .
و مانند حديثى كه در كافى از حضرت امام صادق (عليه السلام) روايت مى كند كه فرمود :
«إذا أصبحت فقل : اللهمّ إنـّي أعوذ بك من شرّ ما خلقت و ذرأت و برأت في بلادك و عبادك ، اللهمّ إنِّي أسألك بجلالك و جمالك وحلمك و كرمك ، كذا و كذا»(9) .
(هر گاه داخل صبح شدى ، بگو : خدايا! پناه مى برم به تو از شرّ آنچه آفريدى در شهرها و در ميان بندگانت . خدايا! از تو سؤال مى كنم به جلال و حلم و كرمت چنين و چنان) و غير اين ها از اخبار ديگر ; و به برهان عقل نيز اين مطلب ـ يعنى پناه بردن به خدا در همه امور ـ ثابت است ; زيرا انسان قدرت و نيروى مستقلّى ندارد كه دفع شرور و مضرات و آفات و بليات دنيوى و اخروى ، ارضى و سماوى ، باطنى و ظاهرى را از خود بنمايد ، مگر به حفظ و حراست خداوند ; چنانچه قدرت جلب نفعى را هم ندارد ، مگر به فضل و عنايت حق :
«لا يملك لنفسه نفعاً و لا ضرّاً و لا موتاً و لا حياتاً و لا نُشورا»(10) .
و اين بديهى است كسى كه نيرو و قدرتى از خود ندارد بايد هميشه به منبع فيض و قدرت مطلقه پناهنده شود ، تا از حوادث روزگار مصون بماند ; و بايد دانست كه استعاذه تنها به گفتن كلمه : «أعوذ بالله من الشيطان الرجيم» نيست ; زيرا جمله ، لفظ و خبر حاكى از باطن و واقع است و اگر در واقع به خدا پناه نبرده باشد دروغگو بوده است ; و پناه بردن حقيقى منوط به دو امر است :
يكى فرار از شيطان و طرق آن به واسطه ازاله (11) اخلاق رذيله و عقايد فاسده و ترك معاصى و هواهاى نفسانى; و ديگر رفتن رو به خدا و حصن حصين الهى به وسيله تكميل عقائد حقه و تحصيل اخلاق پسنديده و به جا آوردن اعمال شايسته .
ضمناً از كلمه استعاذه ، بطلان جبر و تفويض و ثبوت مذهب اختيار نيز استفاده مى شود ; زيرا اگر جبر باشد ، استعاذه از جانب عبد معنى ندارد و اگر تفويض باشد ، احتياج به استعاذه نخواهد داشت ; و تفصيل اين مطلب را در ذيل آيه شريفه (إِيّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيّاكَ نَسْتَعِينُ) بيان خواهيم نمود ، إن شاء الله تعالى. (12) .
_______________________________________________________
[1] . سوره نحل : آيه 98 .
[2] . بگو : پناه مى برم به پروردگار سپيده دم ; از شرّ آنچه آفريده ; و از شرّ تاريكى چون فراگيرد ; واز شرّ دمندگان افسون در گره ها ; و از شرّ (هر) حسود ، آنگاه كه حَسَد ورزد . سوره فلق : آيه 1 ـ 5 .
[3] . سوره ناس : آيه 1 ـ 5 .
[4] . سوره هود : آيه 47 .
[5] . سوره يوسف : آيه 23 .
[6] . سوره بقره : آيه 67 .
[7] . سوره مريم : آيه 18 .
[8] . بحار الأنوار : ج60 ، ص283 ح177 و ص 329 به نقل از : الدر المنثور : ج3 ، ص41 والموطّأ ، بااختلاف الفاظ .
[9] . كافى : ج2 ، كتاب الدعاء ، باب القول عند الاصباح و الامساء ، ص527 ، ح15 .
[10] . انسان نمى تواند سودى به خود رساند ونه ضررى از خود براند و مالك مرگ وزندگى و برانگيختن خودش نيست . كافى : ج1 ، كتاب العقل والجهل ، ص130 ، ص 234 ومحاسن : ص148 . بااختلاف الفاظ .
[11] . از ميان بردن ، محو كردن ، كنار گذاردن . فرهنگ بزرگ جامع نوين ، واژه « زول » .
[12] . ر . ك : همين جلد ص 228 .
مقام اول : در حقيقت استعاذه
- بازدید: 1852