آیه 85 : ( ثُمَّ أَنْتُمْ هؤُلاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ ... )

(زمان خواندن: 7 - 14 دقیقه)

 آیه 85 :  ( ثُمَّ أَنْتُمْ هؤُلاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقاً مِنْكُمْ مِنْ دِيارِهِمْ تَظاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالاِْثْمِ وَالْعُدْوانِ وَإِنْ يَأْتُوكُمْ أُسارى تُفادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْراجُهُمْ أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْض فَما جَزاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَيَوْمَ الْقِيامَةِ يُرَدُّونَ إِلى أَشَدِّ الْعَذابِ وَمَا اللهُ بِغافِل عَمّا تَعْمَلُونَ )
ترجمه:
85 . پس شما، اى جماعت بنى اسرائيل! مى كشيد يكديگر را و بيرون مى كنيد گروهى از خودتان را از سراهايشان در حالى كه كمك مى دهيد همديگر را عليه ايشان به گناه و تجاوز و اگر بيايند نزد شما در حالى كه اسيران باشند فدا مى دهيد براى ايشان و حال آنكه حرام است بر شما بيرون كردن آن ها از سراهايشان، آيا به بعض از كتاب «تورات» ايمان مى آوريد و به بعض از آن كافر مى شويد؟ پسْ پاداش كسانى كه چنين كنند جز رسوايى در زندگى دنيا نيست و روز قيامت نيز به سخت ترين عذاب بازگشت مى كنند و خداوند از آنچه شما مى كنيد غافل نيست.
تفسير :
(أنْتُم) خطاب به بنى اسرائيل است و (هؤُلاءِ) اسم اشاره جمع و منادى است به تقدير حرف ندا، يعنى «ثم انتم يا هؤلاء الناقضون لميثاق الله»(1) و يا خبر است براى (أنْتُمْ) به تقدير «انتم هؤلاء الذين فعلوا كذا و كذا»(2).
(تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ) يعنى «يقتل بعضكم بعضاً» و شرح قتال هايى كه در بنى اسرائيل بعد از يوشع تا زمان نَبوكَد نَصّر «بُخْتُ نَصَّر» و بعد از آن تا زمان «اينطوكس» پادشاه فرنگ، 160 قبل از ميلاد، و بعد از آن تا زمان «طيطوس» پادشاه روم 37 سال بعد از عروج مسيح (عليه السلام) واقع شد و هزاران هزار از آن ها كشته شدند و هزارها از آن ها به اسارت برده شدند و اكثر اين قتل ها به دست پادشاهان مشرك خود بنى اسرائيل و به كمك بعضى از قبايل آن ها عليه قبيله ديگر اتفاق مى افتاد و ما در الكلم الطيب از كتب خودشان آن ها را نقل كرده ايم(3).
(تَظاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالاِْثْمِ وَالْعُدْوانِ) يعنى پشتيبانى و كمك مى داديد به ستمگران و پادشاهان مشركتان عليه مظلومان و آنان كه مى خواستند از شهر و ديارشان بيرونشان كنند و هر دسته اى از آن ها، ظالم و ستمگرى را اعانت و همراهى مى كردند و به جان دسته ديگر افتاده آن ها را مى كشتند و از شهر بيرون مى نمودند و مراد از «اثم» گناه و مراد از «عدوان» تجاوز است; يعنى اين «تظاهر» و تعاون آن ها بر گناه و تجاوز بوده، نه كار خير و دفع ظلم، و اين عمل، يعنى اعانت بر ظالم و عدوان، از گناهان بزرگ است، چنانچه در كلام مجيدش مى فرمايد: (تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوى وَلا تَعاوَنُوا عَلَى الاِْثْمِ وَالْعُدْوانِ)(4) و از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) روايت شده كه فرمود:
«من دلّ جائراً على جَور كان قرين هامان في جهنّم، و من تولّى خصومة ظالم أو أعان عليها ثمّ نزل به ملك الموت قال له: أبشِر بلعنة الله و نار جهنّم و بئس المصير»(5).
و نيز فرمود:
«إذا كان يوم القيامة نادى مناد: أين الظلمة و أعوانهم، و من لاق لهم دواةً، أو ربط لهم كيساً، أو مدّ لهم مدَّ قلم؟ فاحشروهم معهم»(6).
و نيز فرمود بر درِ چهارم دوزخ سه كلمه نوشته شده:
«أذلّ الله من أهان الإسلام، أذلّ الله من أهان أهل البيت، أذلّ الله من أعان الظالمين على ظلمهم للمخلوقين»(7).
و غير اين ها از اخبار ديگر.
و مثل اعانت به ظالم است ركون به ظالم، يعنى اعتماد به او و ميل به بقاى او، چنانچه در قرآن مجيد مى فرمايد: (وَلا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النّارُ)(8) و در حديث مناهى از حضرت رسالت كه فرمود:
«مَن مدح سلطاناً جائراً و تخفّف و تضعضع له طمعاً فيه كان قرينه إلى النار»(9).
و حديث صفوان جمّال(10) راجع به كرايه دادن شترانش به هارون و كلام حضرت موسى بن جعفر(عليهما السلام) در اين باره و همچنين حديث على بن حمزه(11) و تشرف او با كاتب بنى اميه خدمت حضرت صادق(عليه السلام) و كلام آن حضرت به او كه در سفينة [البحار] نقل نموده است در اين مورد قابل توجه است; ولى چون مفصل است به آنجا مراجعه شود(12).
(وَإِنْ يَأْتُوكُمْ أُسارى تُفادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْراجُهُمْ) مفسرين در تفسير اين جمله گفتند: بنى النضير كه طايفه [اى] از يهود مدينه بودند، با قبيله خزرج هم قسم بودند و بنى قريظه طايفه ديگر از يهود با قبيله اوس و در جنگ هايى كه اين دو قبيله با هم مى نمودند، حليفان [= هم پيمانانِ] آنان به كمك آنان مى آمدند و برادران يهود خود را مى كشتند و از ديارشان بيرون مى نمودند، ولى اگر از آن ها اسير مى شد از جانبينْ فديه مى دادند و آن را رها مى ساختند ومى گفتند: فديه دادن براى رهايى اسيران وظيفه دينى ماست; لذا خداوند در مذمّت آن ها مى فرمايد: (أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْض) چرا به بعض كتاب كه فديه دادن براى رهايى اسيران باشد ايمان مى آوريد، ولى به بعض ديگر كه حرمت قتل برادران دينى و حرمت اخراج آن ها باشد كافر مى شويد.
ولى ممكن است در تفسير آيه گفته شود كه (تُفادُوهُمْ) از باب مفاعله است و فديه دادن و فديه گرفتن هر دو را شامل مى شود و در آيه مراد فديه گرفتن باشد و يهود در جنگ هايى كه بين آنان واقع مى شده، علاوه بر اينكه برادران يهودى خود را مى كشتند، بسيارى از آن ها را از شهر و ديار خود خارج نموده و به عنوان اسارت مى بردند و از آن ها تا فديه نمى گرفتند رها نمى نمودند، آيه در مقام مذمّت آن هاست كه برادران و هم كيشان خود را مى كشيد و بعضى از آن ها را از شهر و ديار خودشان به عنوان اسارت بيرون مى بريد و تا فديه از آن ها نگيريد رها نمى كنيد و حال آنكه بيرون نمودن آن ها از شهر و ديارشان بر شما حرام بود تا چه رسد فديه گرفتن از آن ها.
و مراد از جمله (أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْض) به نحو كلى باشد; يعنى هر چه از تورات به نفع شما و مطابق ميل شماست مى پذيريد و هر چه خلاف ميل شما و منافى منافع مادى شماست از آن اعراض مى نماييد، مانند آياتى كه نام و نشان و صفات و خصوصيات پيغمبر اسلام را ذكر مى كند و ايمان آوردن به او را براى آنان لازم و ضرورى مى شمارد، چنانچه در قرآن مى فرمايد: (الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الاُْمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَالاِْنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالاَْغْلالَ الَّتِي كانَتْ عَلَيْهِمْ...)الآية(13) و ما در الكلم الطيب آياتى كه از تورات كه بشارت به ظهور پيغمبر اسلام(صلى الله عليه و آله)داده از كتب خود آن ها نقل نموده ايم(14).
و اين يك اشكال علمى به يهود است كه اگر اين توراتى كه در دست شماست كتاب آسمانى و وحى الهى است و موسى آورده، بايد به تمامش ايمان داشته باشيد و بالنتيجه رسالت پيغمبر اسلام را تصديق كنيد و اگر چنين نيست، چرا ادعا مى كنيد كه كتاب آسمانى و وحى الهى است و به آن اقرار و گواهى مى دهيد؟
فرع :
بعضى از مفسرين به اين آيه تمسك نمودند كه ايمان و كفر ممكن است با هم جمع شود، به اين معنى كه شخص، مؤمن به بعض از امور دينى و كافر به بعض ديگر باشد; ولى اشتباه بزرگى نموده اند، براى اينكه اولاً، ايمان مركّب ارتباطى است و عبارت از: اعتقاد به مجموع امور دينى من حيث المجموع است، به طورى كه اگر همه امور اعتقادى و ضروريات را به استثناى يكى از آن ها قبول كند، اطلاق مؤمن بر او نمى شود، و ثانياً، آيه در مقام مذمّت است، يعنى چگونه مى شود كسى ادعاى ايمان به آيين بنمايد و حال آنكه بعضى از آن آيين را قبول و بعضى از آن را رد كند؟
(فَما جَزاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاّ خِزْيٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا) «خزى» در لغت به معنى هلاكت و ذلّت و فضيحت و اهانت و نحو اين هاست; و قدر جامع اين معانى عذابى است كه جامع و شامل همه آن ها باشد و يهود در دنيا گرفتار انواع خزى شدند، چنانچه از مطاوى [= ميانِ] مطالب قبل استفاده مى شود; و مشار اليه (ذلِكَ) ممكن است همين جمله اخير، يعنى ايمان به بعض كتاب و كفر به بعض آن باشد و ممكن است همه جملات آيه باشدْ از قتل نفوس و اخراج بلد و اخذ فديه و ممكن است اشاره به همه اعمال آن ها باشد كه در آيات قبل ذكر شده.
(وَيَوْمَ الْقِيامَةِ يُرَدُّونَ إِلى أَشَدِّ الْعَذابِ) اگر گفته شود از كلمه (أشَدِّ الْعَذابِ) استفاده مى شود كه فرداى قيامت عذاب يهود از همه طوايف كفار سخت تر است، در صورتى كه عذاب دهرى و طبيعى كه منكر وجود خدا و منكر معاد است و همچنين عذاب مشرك كه منكر توحيد است بايد سخت تر باشد؟
گوييم: اولاً، يهود كه قائل به تجسّم و جهل و عجز خدا مى باشند، چنانچه از قصه آدم و يعقوب كه در تورات رايج شان مذكور است معلوم مى شود نسبت زنا و شرك و كفر به ساحت مقدس انبيا، مانند لوط و داود و سليمان و هارون مى دهند، با منكر خدا و منكر انبيا چندان فرقى ندارند.
و ثانياً، شدت عذاب قيامت تنها داير مدار كفر نيست، بلكه عمده براى قساوت قلب و عناد و عصبيت است و اين صفات به اعلا مراتبش در يهود ثابت و محقق بوده و هست.
و ثالثاً، اشدّيت امر نسبى است و منافات ندارد كه عذاب نسبت به جماعتى اشد و نسبت به جماعت ديگر اخف باشد.
(وَمَا اللهُ بِغافِل عَمّا تَعْمَلُونَ)، يعنى خداوند علمش به همه چيز از جزئى و كلى و ظاهر و باطن تعلق دارد و هيچ چيز از اعمال بندگان از علم او پنهان نيست و جهل و غفلت در ساحت قدسش راه ندارد.
_____________________________________________________
[1] .  آنگاه شما اى كسانى كه عهد و پيمان خداوند را نقض كرديد.
[2] .  شما همان كسانى هستيد كه چنين وچنان كرديد.
[3] .  الكلم الطيب: ص 262 ـ 274.
[4] .  معاونت كنيد و كمك دهيد بندگان خدا را بر اعمال برّ و تقواى از معاصى و كمك نكنيد آن ها را بر معاصى وتعدّيات. سوره مائده: آيه 2.
[5] .  هر كس انسان ظالمى را بر ظلمى راهنمايى كند، در جهنم همنشين هامان خواهد بود وهر كس دشمنى و خصومت ظالمى را دوست بدارد يا به آن ظالم كمك كند، آن گاه فرشته مرگ بر او فرود آمده و به او مى گويد: به لعنت ونفرين خدا وآتش جهنم بشارت بده كه بد بازگشتى است.امالى صدوق: ص 512 و 513، ضمن ح707 ; بحارالانوار: ج73، ص331 و 332، ضمن ح1 و سفينة البحار: ج3، ص 271 و272.
[6] .  وقتى كه روز قيامت شود، يك منادى فرياد مى زند: ظالمان و همدستان آن ها و كسانى كه در دوات آن ها ليقه مى انداختند و يا براى آن ها كيسه محكم مى كردند يا براى آن ها قلم فرسايى مى كردند، كجا هستند؟ آن ها را با همديگر محشور كنيد. ثواب الأعمال: ص307; بحار الأنوار : ج72، ص 372، ح17 و سفينة البحار: ج3، ص 272.
[7] .  خداوند، كسى را كه اسلام و اهل بيت را خوار كند و به ظلم كردن ظالمان نسبت به مخلوقات كمك كند، ذليل و خوار مى كند. الروضة في فضائل اميرالمؤمنين(عليه السلام) : ص 177، ضمن ح153; بحارالأنوار: ج8، ص 145، ح17; مستدرك الوسائل: ج13،ص 126، ح19 و سفينه البحار: ج3، ص 272.
[8] .  و ركون و اعتماد نكنيد به سوى كسانى كه ظلم كردند، پس تماس پيدا مى كند آتش دوزخ به شما. سوره هود: آيه 113.
[9] .  هر كس پادشاه ظالمى را ستايش كند و به خاطر طمع به او، خود را براى او سبك و خوار كند، همراه او به طرف جهنم و همنشين او در آتش خواهد بود.امالى صدوق: ص513، ضمن ح707 و بحار الأنوار: ج73، ص 331، ضمن ح1.
[10] .  صفوان بن مهران بن مغيره اسدى معروف به صفوان جمّال : از خواص وبزرگان اصحاب امام صادق وامام كاظم(عليهما السلام) بوده و رواياتى را نيز از ايشان نقل كرده است. نزد علماى شيعه توثيق وتأييد شده است. خود صفوان مى گويد: نزد امام كاظم(عليه السلام) رفتم، ايشان از تمام كارهاى من به جز يك كار ابراز رضايت كردند. گفتم: آن عمل چيست؟ فرمودند: اينكه شترانت را به خليفه كرايه داده اى. گفتم: من فقط براى سفر به مكه كرايه داده وغلامان خود را با آن ها فرستادم. ايشان فرمود: پس تو دوست دارى كه تا زمان بازگشت آن ها، اين حكومت دوام داشته باشد؟ گفتم: بله. فرمود: هر كس دوام آن ها را دوست داشته باشد، از آن ها بوده و وارد جهنم مى شود. صفوان مى گويد: من برگشتم و شتران خود را از آن ها گرفتم. وى در حدود سال 170 هجرى از دنيا رفت. موسوعة طبقات الفقهاء: ج2، ص277.
[11] .  على بن ابى حمزه بطائنى: عالم فقيهى كه نزد امام صادق و امام كاظم(عليهما السلام) شاگردى نموده وعلم آموخت واز ايشان نيز روايت نموده است. احاديثى نيز از ديگر ائمه از طريق وى روايت شده است. وى يكى از اركان و بنيانگذاران مذهب وفرقه واقفى است، ولى گفته شده كه در اواخر عمر خود به مذهب شيعه اثنى عشرى بازگشت. كتاب هايى در موضوعات نماز، زكات وفقه تأليف كرده است. وى در زمان حيات امام رضا(عليه السلام) از دنيا رفت. موسوعة طبقات الفقهاء: ج2، ص393.
[12] .  سفينه البحار: ج3، ص 273 و بحار الأنوار:ج72، ص 376 ، ح  34.
[13] .  كسانى كه متابعت مى كنند آن پيغمبرى كه آن نبىّ اُمّى است ، همان كسى كه نام مباركش مكتوب نزد آن هاست در تورات و انجيل، امر مى فرمايد آن ها را به كارهاى نيك و نهى مى كند از اعمال بد و حلال مى كند بر آن ها چيزهاى پاكيزه و حرام مى كند بر آن ها چيزهاى پليد را و برمى دارد از آن ها تكاليف سنگين و سخت و غل هايى كه برگردن آن ها بار بود. سوره اعراف: آيه 157.
[14] .  الكلم الطيب: ص284 ـ 290.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page