زنان و عاشورا

(زمان خواندن: 15 - 29 دقیقه)

بى تردید یکى از گروه هاى نقش آفرین در نهضت عاشورا، زنان بودند. اگر اسلام با قیام امام حسین علیه السلام زنده است، سهم بزرگى از آن مربوط به زنانى است که تاریخ، مانند آن را کمتر دیده است.


زنان در کربلا نشان دادند که تکلیف اجتماعى، خاص مردان نیست، بلکه آنان نیز برابر وظیفه شرعى خود باید به جریان هاى اجتماعى توجه کنند و آنجا که مسئله حمایت از دین و اقامه حق، به میان مى آید تنها با قیام آنان میسر مى شود، در صحنه حضور یابند.
در این بخش برآنیم تا با معرفى زنان هاشمى و غیرهاشمى در کربلا، علت حضور و نقش آفرینى آنان را در کربلا بیان کنیم. سپس به معرفى شخصیت والاى حضرت زینب کبرا علیهاالسلام مى پردازیم. پس از بیان اصول مدرسه زینبى، شاخص هاى خبررسانى آن حضرت را پس از واقعه کربلا بررسى مى کنیم و ویژگى هاى زن عاشورایى و درس هایى را که زن امروز از زن کربلایى مى آموزد، مى آوریم.
معرفى زنان حاضر در کربلا
الف) زنان هاشمى
1. زینب کبرا علیهاالسلام : زینب کبرا علیهاالسلام ، خواهر امام حسین علیه السلام به حکم تکلیف الهى و اطاعت از فرمان امام و نیز عشق به برادر، با فرزندان خود همراه امام به کربلا آمد. او در روز عاشورا، ناظر شهادت فرزند، برادران و دیگر بستگان خویش بود و پس از آن با اسارت خاندان رسول خدا صلى الله علیه و آله ، سرپرستى کاروان اسیران اهل بیت را برعهده گرفت. در کوفه و شام و در مجلس ابن زیاد و یزید، با سخنانش، فساد بنى امیه و جنایت هایشان را برملا و نام عاشورا و قیام کربلا را براى همیشه در اذهان مردم تثبیت کرد.
2. ام کلثوم: بر اساس داده هاى تاریخى، یکى دیگر از دختران امام على علیه السلام ، به نام «ام کلثوم»، در کربلا حضور داشته است. ایشان در رساندن پیام امام حسین علیه السلام و به ثمر نشاندن خون شهیدان کربلا نقش مهمى ایفا کرد و در کوفه خطبه خواند.
3. فاطمه، دختر امام حسین علیه السلام
مادرش، ام اسحاق، دختر طلحه بن عبیداللّه بود. فاطمه با حسن مثنّى، فرزند امام حسن مجتبى علیه السلام ازدواج کرد. حسن در واقعه کربلا مجروح شد. فاطمه هم گام با عمه اش، زینب علیهاالسلام و دیگر بانوان اهل بیت علیهم السلام در رساندن پیام امام و افشاى جنایت هاى بنى امیه حضور فعال داشت و در کوفه، پس از عمه اش زینب علیهاالسلام سخنرانى کرد.
4. سکینه، دختر امام حسین علیه السلام
مادرش، رباب، دختر امرؤ القیس است. نامش را امینه، امیمه و آمنه ذکر کرده اند و سکینه لقب او است. سکینه در کربلا حضور داشت و در آن زمان از زنان رشید اهل بیت علیهم السلام به شمار مى رفت. وى از نظر جمال، کرامت، ادب و سخاوت داراى جایگاه والایى بود و به جهت آگاهى اش به شعر و ادب، خانه اش محل تجمع ادیبان و شاعران بود.
5. رباب
او دختر امرؤ القیس است. امرؤ القیس در زمان خلیفه دوم به مدینه آمد و مسلمان شد. وى پس از مسلمانى، سه دختر خود را به امام على علیه السلام ، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام تزویج کرد. رباب، مادر سکینه و عبداللّه رضیع است که در آغوش امام حسین علیه السلام به شهادت رسید. او همراه زینب کبرا علیهاالسلام و دیگر بانوان اهل بیت علیهم السلام به اسارت برده شد. در مجلس ابن زیاد، سر مطهر امام حسین علیه السلام را از میان تشت برداشت و بغل کرد و بوسید و آهى کشید.
او با سرودن اشعارى درباره واقعه عاشورا راه بسیارى از تحریف ها را بست. پس از بازگشت به مدینه، به مدت یک سال در غم از دست دادن همسرش به سوگوارى پرداخت و زیرسایه ننشت تا از دنیا رفت.
ب) زنان غیر هاشمى
1. ام خلف، همسر مسلم بن عَوْسَجه
او همراه شوهر و فرزندش به کربلا آمد و پس از شهادت شوهرش، پسر خود را روانه میدان کرد، ولى امام مانع رفتن او شد. با این حال، ام خلف، سر راهش را گرفت و او را به نبرد در رکاب حسین علیه السلام تشویق کرد. او عازم میدان شد و پس از نبردى جانانه به شهادت رسید. کوفیان سرش را به سوى مادرش افکندند و ام خلف سر فرزندش را برداشت و چنان گریست که همگى به گریه افتادند.
2. اُمّ عَمْرو بن جناده
نامش، «بحریه»، دختر مسعود خزرجى و همسر جنادة بن کعب انصارى است. جناده از شیعیان مخلص على علیه السلام بود که از مکه با خانواده خود همراه حسین علیه السلام گردید و هرگز از آن حضرت جدا نشد.
پس از شهادت جناده، همسر او، فرزندش، «عمرو» را روانه میدان کرد. امام حسین علیه السلام مانع شد، ولى عمرو گفت: «مادرم مرا امر به قتال کرد.» سرانجام به میدان رفت و در رکاب حسین علیه السلام به شهادت رسید. کوفیان سر او را به طرف مادر انداختند. مادر سر جوان خود را برداشت و به سینه چسبانید و پس از گفت وگویى با آن، سر را به سوى دشمن پرتاب کرد و عمود خیمه را برداشت و به دشمن حمله کرد. امام، او را برگرداند و در حقّش دعا کرد.
3. مادر وهب
این زن مسیحى، هنگامى که در ثعلبیه (نزدیک کربلا) به طور موقت سکنى گزیده بود، به کاروان امام حسین علیه السلام برخورد و به ایشان از کمى آب شکایت کرد. امام علیه السلام نیزه خود را بر زمین زد و ناگهان آب فراوان از زمین بیرون زد. آن زن که تا آن زمان مسیحى بود و شناختى از امام نداشت، مجذوب بزرگوارى و کرامت امام شد و پس از آن که با پسر و عروسش به خدمت امام رسیدند، هر سه مسلمان شدند و به کاروان امام حسین علیه السلام پیوستند. مادر وهب و پسرش در واقعه عاشورا به شهادت رسیدند.
هنگامى که سر وهب را براى مادرش آوردند، سر را بوسید و گفت: «سپاس خداوندى را که با شهادت تو در رکاب امام حسین علیه السلام مرا رو سفید کرد. سپس ستون خیمه را برداشت و به دشمن حمله کرد و دو تن از آنان را کشت.
علت حضور زنان در کربلا
در پاسخ به این پرسش که چرا زنان در کربلا حضور داشتند، چند نظریه مطرح شده است. به نظر مى رسد مناسب ترین پاسخ به این پرسش این باشد که امام حسین علیه السلام با علم به شهادتش، براى ادامه قیام و تحقق اهداف خود و رسوا کردن بنى امیه و جلوگیرى از انحراف امت و تحریف حقیقت، زنان و کودکانش را همراه برد.
در واقع، تلاش هاى بانوان حرم حسینى علیه السلام ، تکمیل کننده قیام امام حسین علیه السلام بود؛ یعنى هم چنان که شهادت امام براى دین، ضرورى بود، اسارت اهل بیت علیهم السلام نیز لازم بود.
با توجه به اینکه هدف امام حسین علیه السلام ، اصلاح امت و بازگرداندن آن به سنت پیامبراعظم صلى الله علیه و آله و آشکار کردن فساد حکومت بنى امیه به ویژه یزید بود، آن حضرت باید با نقشه اى دقیق و حساب شده به مردم دنیا ثابت مى کرد که آنها نمى خواهند کسى از خاندان پیامبر زنده بماند و با اهل بیت رسول خدا صلى الله علیه و آله ، بدتر از اسیران و مشرکان و کفار رفتار مى کنند. این هدف، با توجه به شدت انحرافى که در جامعه پدید آمده بود، جز با قیامى خونین و سرمایه گذارى کلان امکان پذیر نبود. ازاین رو، امام مى بایست علاوه بر کشته شدن، پیام الهى خود را نیز به گوش تمام مسلمانان و حتى تمام دنیا مى رساند. دست یابى به این هدف، با ادامه نهضت پس از شهادت ممکن بود و امام حسین علیه السلام با آگاهى از این نکته، اهل بیت خود را به کربلا برد.
اگر امام حسین علیه السلام بدون اهل بیت خویش به کربلا مى رفت و در آنجا به شهادت مى رسید، تاریخ، این حادثه را فقط از منظر دشمنان ثبت مى کرد و بى تردید، اصل واقعه، کاملاً وارونه جلوه مى یافت. در این میان، بانوان اهل بیت علیهم السلام به رهبرى زینب کبرا علیهاالسلام نگذاشتند جنایت هاى بنى امیه پنهان بماند و حاملان صدیق رسالت عاشورا، نهضت کربلا را زنده نگه داشتند.
در یک جمله مى توان گفت امام حسین علیه السلام ، اهل بیت خود را براى انجام رسالتى بزرگ و ایفاى نقشى بسیار مهم در ساختن تاریخى بزرگ همراه برد.
سرّ نى در نینوا مى ماند، اگر زینب نبود     کربلا در کربلا مى ماند، اگر زینب نبود

بى تردید یکى از گروه هاى نقش آفرین در نهضت عاشورا، زنان بودند. اگر اسلام با قیام امام حسین علیه السلام زنده است، سهم بزرگى از آن مربوط به زنانى است که تاریخ، مانند آن را کمتر دیده است.


زنان در کربلا نشان دادند که تکلیف اجتماعى، خاص مردان نیست، بلکه آنان نیز برابر وظیفه شرعى خود باید به جریان هاى اجتماعى توجه کنند و آنجا که مسئله حمایت از دین و اقامه حق، به میان مى آید تنها با قیام آنان میسر مى شود، در صحنه حضور یابند.
در این بخش برآنیم تا با معرفى زنان هاشمى و غیرهاشمى در کربلا، علت حضور و نقش آفرینى آنان را در کربلا بیان کنیم. سپس به معرفى شخصیت والاى حضرت زینب کبرا علیهاالسلام مى پردازیم. پس از بیان اصول مدرسه زینبى، شاخص هاى خبررسانى آن حضرت را پس از واقعه کربلا بررسى مى کنیم و ویژگى هاى زن عاشورایى و درس هایى را که زن امروز از زن کربلایى مى آموزد، مى آوریم.
معرفى زنان حاضر در کربلا
الف) زنان هاشمى
1. زینب کبرا علیهاالسلام : زینب کبرا علیهاالسلام ، خواهر امام حسین علیه السلام به حکم تکلیف الهى و اطاعت از فرمان امام و نیز عشق به برادر، با فرزندان خود همراه امام به کربلا آمد. او در روز عاشورا، ناظر شهادت فرزند، برادران و دیگر بستگان خویش بود و پس از آن با اسارت خاندان رسول خدا صلى الله علیه و آله ، سرپرستى کاروان اسیران اهل بیت را برعهده گرفت. در کوفه و شام و در مجلس ابن زیاد و یزید، با سخنانش، فساد بنى امیه و جنایت هایشان را برملا و نام عاشورا و قیام کربلا را براى همیشه در اذهان مردم تثبیت کرد.
2. ام کلثوم: بر اساس داده هاى تاریخى، یکى دیگر از دختران امام على علیه السلام ، به نام «ام کلثوم»، در کربلا حضور داشته است. ایشان در رساندن پیام امام حسین علیه السلام و به ثمر نشاندن خون شهیدان کربلا نقش مهمى ایفا کرد و در کوفه خطبه خواند.
3. فاطمه، دختر امام حسین علیه السلام
مادرش، ام اسحاق، دختر طلحه بن عبیداللّه بود. فاطمه با حسن مثنّى، فرزند امام حسن مجتبى علیه السلام ازدواج کرد. حسن در واقعه کربلا مجروح شد. فاطمه هم گام با عمه اش، زینب علیهاالسلام و دیگر بانوان اهل بیت علیهم السلام در رساندن پیام امام و افشاى جنایت هاى بنى امیه حضور فعال داشت و در کوفه، پس از عمه اش زینب علیهاالسلام سخنرانى کرد.
4. سکینه، دختر امام حسین علیه السلام
مادرش، رباب، دختر امرؤ القیس است. نامش را امینه، امیمه و آمنه ذکر کرده اند و سکینه لقب او است. سکینه در کربلا حضور داشت و در آن زمان از زنان رشید اهل بیت علیهم السلام به شمار مى رفت. وى از نظر جمال، کرامت، ادب و سخاوت داراى جایگاه والایى بود و به جهت آگاهى اش به شعر و ادب، خانه اش محل تجمع ادیبان و شاعران بود.
5. رباب
او دختر امرؤ القیس است. امرؤ القیس در زمان خلیفه دوم به مدینه آمد و مسلمان شد. وى پس از مسلمانى، سه دختر خود را به امام على علیه السلام ، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام تزویج کرد. رباب، مادر سکینه و عبداللّه رضیع است که در آغوش امام حسین علیه السلام به شهادت رسید. او همراه زینب کبرا علیهاالسلام و دیگر بانوان اهل بیت علیهم السلام به اسارت برده شد. در مجلس ابن زیاد، سر مطهر امام حسین علیه السلام را از میان تشت برداشت و بغل کرد و بوسید و آهى کشید.
او با سرودن اشعارى درباره واقعه عاشورا راه بسیارى از تحریف ها را بست. پس از بازگشت به مدینه، به مدت یک سال در غم از دست دادن همسرش به سوگوارى پرداخت و زیرسایه ننشت تا از دنیا رفت.
ب) زنان غیر هاشمى
1. ام خلف، همسر مسلم بن عَوْسَجه
او همراه شوهر و فرزندش به کربلا آمد و پس از شهادت شوهرش، پسر خود را روانه میدان کرد، ولى امام مانع رفتن او شد. با این حال، ام خلف، سر راهش را گرفت و او را به نبرد در رکاب حسین علیه السلام تشویق کرد. او عازم میدان شد و پس از نبردى جانانه به شهادت رسید. کوفیان سرش را به سوى مادرش افکندند و ام خلف سر فرزندش را برداشت و چنان گریست که همگى به گریه افتادند.
2. اُمّ عَمْرو بن جناده
نامش، «بحریه»، دختر مسعود خزرجى و همسر جنادة بن کعب انصارى است. جناده از شیعیان مخلص على علیه السلام بود که از مکه با خانواده خود همراه حسین علیه السلام گردید و هرگز از آن حضرت جدا نشد.
پس از شهادت جناده، همسر او، فرزندش، «عمرو» را روانه میدان کرد. امام حسین علیه السلام مانع شد، ولى عمرو گفت: «مادرم مرا امر به قتال کرد.» سرانجام به میدان رفت و در رکاب حسین علیه السلام به شهادت رسید. کوفیان سر او را به طرف مادر انداختند. مادر سر جوان خود را برداشت و به سینه چسبانید و پس از گفت وگویى با آن، سر را به سوى دشمن پرتاب کرد و عمود خیمه را برداشت و به دشمن حمله کرد. امام، او را برگرداند و در حقّش دعا کرد.
3. مادر وهب
این زن مسیحى، هنگامى که در ثعلبیه (نزدیک کربلا) به طور موقت سکنى گزیده بود، به کاروان امام حسین علیه السلام برخورد و به ایشان از کمى آب شکایت کرد. امام علیه السلام نیزه خود را بر زمین زد و ناگهان آب فراوان از زمین بیرون زد. آن زن که تا آن زمان مسیحى بود و شناختى از امام نداشت، مجذوب بزرگوارى و کرامت امام شد و پس از آن که با پسر و عروسش به خدمت امام رسیدند، هر سه مسلمان شدند و به کاروان امام حسین علیه السلام پیوستند. مادر وهب و پسرش در واقعه عاشورا به شهادت رسیدند.
هنگامى که سر وهب را براى مادرش آوردند، سر را بوسید و گفت: «سپاس خداوندى را که با شهادت تو در رکاب امام حسین علیه السلام مرا رو سفید کرد. سپس ستون خیمه را برداشت و به دشمن حمله کرد و دو تن از آنان را کشت.
علت حضور زنان در کربلا
در پاسخ به این پرسش که چرا زنان در کربلا حضور داشتند، چند نظریه مطرح شده است. به نظر مى رسد مناسب ترین پاسخ به این پرسش این باشد که امام حسین علیه السلام با علم به شهادتش، براى ادامه قیام و تحقق اهداف خود و رسوا کردن بنى امیه و جلوگیرى از انحراف امت و تحریف حقیقت، زنان و کودکانش را همراه برد.
در واقع، تلاش هاى بانوان حرم حسینى علیه السلام ، تکمیل کننده قیام امام حسین علیه السلام بود؛ یعنى هم چنان که شهادت امام براى دین، ضرورى بود، اسارت اهل بیت علیهم السلام نیز لازم بود.
با توجه به اینکه هدف امام حسین علیه السلام ، اصلاح امت و بازگرداندن آن به سنت پیامبراعظم صلى الله علیه و آله و آشکار کردن فساد حکومت بنى امیه به ویژه یزید بود، آن حضرت باید با نقشه اى دقیق و حساب شده به مردم دنیا ثابت مى کرد که آنها نمى خواهند کسى از خاندان پیامبر زنده بماند و با اهل بیت رسول خدا صلى الله علیه و آله ، بدتر از اسیران و مشرکان و کفار رفتار مى کنند. این هدف، با توجه به شدت انحرافى که در جامعه پدید آمده بود، جز با قیامى خونین و سرمایه گذارى کلان امکان پذیر نبود. ازاین رو، امام مى بایست علاوه بر کشته شدن، پیام الهى خود را نیز به گوش تمام مسلمانان و حتى تمام دنیا مى رساند. دست یابى به این هدف، با ادامه نهضت پس از شهادت ممکن بود و امام حسین علیه السلام با آگاهى از این نکته، اهل بیت خود را به کربلا برد.
اگر امام حسین علیه السلام بدون اهل بیت خویش به کربلا مى رفت و در آنجا به شهادت مى رسید، تاریخ، این حادثه را فقط از منظر دشمنان ثبت مى کرد و بى تردید، اصل واقعه، کاملاً وارونه جلوه مى یافت. در این میان، بانوان اهل بیت علیهم السلام به رهبرى زینب کبرا علیهاالسلام نگذاشتند جنایت هاى بنى امیه پنهان بماند و حاملان صدیق رسالت عاشورا، نهضت کربلا را زنده نگه داشتند.
در یک جمله مى توان گفت امام حسین علیه السلام ، اهل بیت خود را براى انجام رسالتى بزرگ و ایفاى نقشى بسیار مهم در ساختن تاریخى بزرگ همراه برد.
سرّ نى در نینوا مى ماند، اگر زینب نبود     کربلا در کربلا مى ماند، اگر زینب نبود

نقش آفرینى زنان حاضر در کربلا

بدون تردید، زنان در واقعه کربلا نقش انکارناپذیرى داشتند که مهم ترین آنها عبارت است از:
الف) تشویق مردان به جهاد
حضور برخى مردان را باید مرهون فداکارى و تشویق زنان دانست. همچنین صبر و استقامت زنان کاروان حسینى و شکیبایى آنان در فراق عزیزان یکى از عوامل تشویق مبارزان بود.
ب) تقویت روحى (صبر و استقامت)
زنان حاضر در کربلا با وجود شهادت نزدیکان خویش، نه تنها خود پایدار و استوار ماندند، بلکه دیگران را نیز در این راه دلدارى دادند. زینب کبرا علیهاالسلام زمانى که از شهادت على اکبر با خبر شد، درحالى که صدا مى زد: «واحبیباه و ابن أخیاه....» براى دلدارى حسین علیه السلام به استقبال او شتافت.
ج) جهادگرى و رزمندگى
در روز عاشورا، برخى زنان همانند مردان وارد صحنه کارزار شدند که از جمله مى توان به همسر عبداللّه بن عمیر کلبى اشاره کرد. او دو بار در میدان نبرد حاضر شد و شجاعت و رزمندگى خود را در مقابل مردان سپاه یزید به نمایش گذارد.
د) دفاع از امامت و خاندان پیامبراعظم صلى الله علیه و آله
از گفتار و رفتار زنان حاضر در کربلا مى توان میزان همت آنان را در دفاع از امامت دریافت. در آخرین لحظه ها، هنگامى که شمر قصد بریدن سر مبارک امام را داشت، زینب علیهاالسلام به امید نجات جان امام یا براى اتمام حجّت، بر سر عمر سعد فریاد زد: «آیا حسین کشته شود و تو نظاره گر باشى؟»
همچنین در مجلس ابن زیاد هنگامى که وى قصد کشتن على بن الحسین علیه السلام را داشت، زینب کبرا علیهاالسلام مانع این اقدام ابن زیاد شد، به این شکل که خود را پسر امام کرد و در خطاب به ابن زیاد گفت: «آنچه از خون هاى ما ریختى، کافى است. به خدا سوگند! از او جدا نمى شوم تا مرا نیز با او بکشى». ابن زیاد نیز از این تصمیم منصرف شد.
ه) پرستارى
از دیگر وظایف بانوان، پرستارى از بیماران و مجروحان و کودکان بود. پیش از واقعه، مراقبت از بیماران کاروان را بر عهده داشتند، چنان که در شب عاشورا و پس از واقعه عاشورا، زینب علیهاالسلام سرگرم پرستارى از امام زین العابدین علیه السلام بود. وى پس از شهادت امام حسین علیه السلام و در زمان اسارت نیز با وجود آشفتگى شدید روحى، نگه دارى کودکان و مراقبت از آنها را عهده دار شد.
و)پیام رسانى
مهم ترین و مشکل ترین وظیفه اى که پس از شهادت امام حسین علیه السلام برعهده بانوان قرار گرفت، رساندن پیام شهیدان و هدف قیام امام حسین علیه السلام به گوش مردم آن زمان بود که تفصیل آن را در شاخص هاى خبررسانى حضرت زینب علیهاالسلام خواهیم آورد.
حضرت زینب علیهاالسلام
برجسته ترین زن عاشورا، زینب کبرا علیهاالسلام است که انسانى تربیت یافته در خاندان رسالت و امامت، دانشمندى بزرگ و قهرمانى بى نظیر است که مى تواند بهترین به عنوان زن نمونه و سرمشق براى زنان باشد. آنچه در تاریخ و به ویژه در واقعه عاشورا و پس از آن از ایشان مى بینیم، در حقیقت، ظهور نوع زندگى و تربیت ایشان از کودکى تا سال هاى جوانى و تجربه هاى بى نظیر ایشان در کوره حوادث سال هاى پس از رحلت پیامبراعظم صلى الله علیه و آله است.
به رویدادهاى مهم تاریخى که در دوران زندگى با برکت ایشان اتفاق افتاده است، نگاهى گذرا مى افکنیم.
روز شمار زندگى حضرت زینب علیهاالسلام
ـ در ششمین سال هجرت به دنیا آمد.
ـ در 5 سالگى (سال یازدهم هجرى)، شاهد شکستن درخت پرثمر انسانیت و رهبر جامعه اسلامى و آخرین پیامبر خدا بود.
ـ شاهد طرح انحرافى سقیفه بنى ساعده و کوشش بى امان مادرش براى جلوگیرى از این انحراف بود.
- شاهد سخنرانى شجاعانه و کوبنده مادرش در مسجد النبى در دفاع از مقام ولایت بود.
ـ شاهد هجوم وحشیانه غاصبان خلافت به خانه امامت و عصمت بود.
ـ شاهد شهادت مادر عزیزش و به خاک سپارى شبانه او بود.
در 12 ـ 13 سالگى (سال 18 ـ 19 هجرى)، با عبداللّه بن جعفر ابى طالب ازدواج کرد.
ـ در 34 سالگى (سال 40 هجرى)، شاهد شهادت پدرش امیرالمؤمنین علیه السلام بود.
ـ شاهد بى وفایى هاى مردم کوفه و توطئه هاى حساب شده دشمنانى چون معاویه علیه برادرش، امام حسن علیه السلام بود.
شاهد قرارداد مظلومانه صلح امام حسن مجتبى علیه السلام با معاویه بود.
در 43 سالگى (سال 49 هجرى)، شاهد شهادت برادرش، امام حسن مجتبى علیه السلام و اهانت به جنازه آن عزیز بود.
در 55 سالگى (سال 61 هجرى) شاهد حماسه عاشورا در کربلا و شهادت برادرش، امام حسین علیه السلام ، حضرت عباس علیه السلام و فرزندان و دیگر خاندانش بود.
ـ سرانجام در سال 62 هجرى به دیار حق شتافت.
شش اصل از اصول مدرسه زینبى
مدرسه زینبى، مدرسه عشق به آرمان هاى حسین علیه السلام است با رویکردى فراتاریخى و فراجغرافیایى، مدرسه اى مبتنى بر مدیریتى اسلامى ـ الهى. در مدرسه زینبى، کسانى که معناى صبر و مقاومت را مى فهمند، خدا را به آسانى مى شناسند.
در مدرسه زینبى، انسان به عالى ترین سطح از انسانیت مى رسد، به گونه اى که در برابر ستم سکوت نمى کند و در این راه حاضر است از جان خود بگذرد.
رسیدن به این الگوى انسانى از اهداف مدرسه زینبى است؛ یعنى گذشتن از محبوب ترین تعلقات دنیایى در راه خدا و در جهت اهداف متعالى حق.
هر که بخواهد در این مدرسه و در سلک زینبیان درآید، باید به دنیا پشت کند و در راه خدا و براى خدا قدم بردارد.
اصل اول: بیدارى
ارزش واقعى انسان در مدرسه زینبى در این است که بتواند چشم دلش را باز کند و با معرفت و عشق در جهت مسیر الى اللّه قدم بردارد. حضرت زینب علیهاالسلام در مدرسه زینبى خود مى آموزد که هر آنچه از سر جهل و ناآگاهى است، راهى جز به تباهى و سرنوشتى جز به گمراهى ندارد.
اصل دوم: پایدارى
پایدارى در برابر مصایب و مشکلات از مهم ترین اصول مدرسه زینبى است. زینب علیهاالسلام به تمام مخاطبان مکتب خود مى آموزد اگر در راه آرمان هاى الهى شکیبایى ورزند، به آنچه کمال مطلوب انسانى است، خواهند رسید. او این اصل را در مکتب پیامبر و پدرش، على علیه السلام و مادرش، زهرا علیهاالسلام آموخته بود. کسى که پرورده دامان پیامبراعظم صلى الله علیه و آله است و در آغوش امیر مؤمنان على علیه السلام و دامان حضرت زهرا علیهاالسلام پایدارى را تجربه کرده است، به جایى مى رسد که آزمون الهى را نماد زیبایى معرفى مى کند، آنجا که فرمود: «ما چیزى ندیدیم جز زیبایى.» فریاد برمى آورد و کاخ یزید را این گونه مى لرزاند: «اى یزید! آیا چنین مى پندارى که چون اطراف زمین و آسمان را بر ما تنگ گرفتى و ما را مانند اسیران از این شهر به آن شهر بردند، ما در پیشگاه خداوند خوار شدیم و تو گران مایه گشتى؟»
اصل سوم: دفاع از مقام ولایت
زینب علیهاالسلام ، بزرگ آموزگار مکتبى است که در آن، زن زیر پرچم عشق به خدا حاضر است. راه را بر فرومایگان ببندد و مظهر والاى دفاع از ارزش هاى اسلام شود. در مدرسه زینبى، زن، مرزبان حریم ولایت است. حمایت از ولایت از آموزه هاى این مکتب است. زینب علیهاالسلام به خوبى مى دانست که پس از سیدالشهدا علیه السلام ، امام سجاد علیه السلام ، وظیفه امامت امت و بار سنگین ولایت را بر دوش دارد. پس باید زنده بماند تا زمین از حجت خالى نشود. بنابراین، مسئولیت حفاظت از جان امام سجاد علیه السلام را بر دوش خود احساس مى کرد. او در چند جا توانست از عهده این مسئولیت خطیر برآید. اول، هنگام حمله لشکر عمر سعد به خیمه ها، آنجا که شمر خواست امام سجاد علیه السلام را به شهادت برساند، فرمود: «به خدا سوگند، نمى گذارم او را بکشید مگر اینکه اول مرا بکشید.» دوم، هنگام عبور اسیران از قتل گاه هنگامى که امام سجاد علیه السلام ، اجساد کشته را دید، کم مانده بود از شدت غم روح از بدن نازنینش جدا شود. در این حال، زینب علیهاالسلام با یادآورى اهداف نهضت عاشورا، وى را دلدارى داد تا از آنجا گذشتند. سوم، در کاخ ابن زیاد، آنجا که زیاد دستور داد تا گردن امام سجاد علیه السلام را بزنند».
اصل چهارم: حضور سیاسى
یکى دیگر از اصول مهم مدرسه زینبى، اصل حضور سیاسى است. زن در مدرسه زینبى مى آموزد که در حساس ترین و سرنوشت سازترین صحنه هاى سیاسى وارد عمل شود. قرآن کریم با بیان نمونه هایى از حضور سیاسى بانوان در صحنه اجتماع، افزون بر اینکه بر این حضور صحّه گذارده، از این گونه فعالیت ها تجلیل کرده است. حضرت خدیجه علیهاالسلام ، اولین مشارکت عملى بانوان در صحنه هاى سیاسى اسلام را پدید آورد. همچنین مادر موسى علیه السلام با هوشمندى، باردارى خود و تولد موسى را از فرعون پنهان کرد پس از تولد نیز با الهام الهى موسى را به آب انداخت و خواهر موسى را موظف کرد که وى را دورادور تعقیب کند. اوج مشارکت سیاسى حضرت زینب علیهاالسلام نیز در کربلاست، آنجا که دوشادوش مردان در صف مخالفان یزید ایستاد و با خطبه هایش به تشریح عملکرد نادرست الگوهاى منفى پرداخت.
اصل پنجم: پاى بندى به حجاب
مدرسه زینبى، مدرسه تربیت بر اساس پاى ژبندى به تقواى الهى و پروا داشتن از زشتى و پلیدى است. زینب علیهاالسلام ، آموزگار این مدرسه، پاى بندى به حرمت ها و احکام خدا و مراعات حجاب را از جلوه هاى حضور زنان در حماسه عاشورا معرفى مى کند. او منادى متانت و عفاف و دفاع از حریم و حدود الهى است، آنجا که خطاب به یزید فرمود:
اى زاده آزادشدگان فتح مکه! آیا این عدالت است که همسران و کنیزان خود را پشت پرده ها قرار داده اى، ولى دختران رسول خدا صلى الله علیه و آله را به عنوان اسیر، روانه کرده اى. پرده هاى حرمت آنان را دریده، چهره هایشان را آشکار کرده اى و زیر سلطه دشمنان از شهرى به شهرى مى گردانى، آن گونه که مردم شهرها آبادى ها و قلعه ها به آنان مى نگرند و از دور و نزدیک به آنها نگاه مى کنند.
اصل ششم: شهید پرورى
راه حسین علیه السلام ، جز با فداکارى و از خودگذشتگى پیموده نمى شود. در مدرسه زینبى، میراث دارى و نگهبانى از خط و خون شهیدان و تبیین آرمان هاى آنان، به همراه صبر بر بلا در راه خدا به انسان آموخته مى شود. پیام مدرسه زینبى به انسان، شهیدپرورى و تربیت نسلى شهادت طلب است.
آنجا که مادر وهب، مادر عمروبن جناده، ام خلف و... نه تنها از شهادت جوانان خویش در راه عقیده اندوهگین نمى شوند، بلکه مشوّقى براى این گونه مجاهدت هایند. جلوه دیگر این اصل در شهیدپرورى، حضرت زینب علیهاالسلام است. زینب هم دختر شهید است، هم خواهر شهید، هم مادر شهید و هم عمه شهید.
پیام رسانى
نامیرایى قیام امام، به حضرت زینب علیهاالسلام در کربلا وابسته است، زینب علیهاالسلام بنا به وصیت برادرش، امام حسین علیه السلام ، تلاش هایى کرد که اگر آنها را انجام نمى داد، شاید امروز نامى از عاشورا و عاشوراییان بر زبان ها نبود و پیام نهضت اباعبداللّه علیه السلام در کربلا همراه با اجساد مطهرشان مدفون مى شد و به کسى نمى رسید. زینب علیهاالسلام با فعالیت هاى همراه با سیاست و کیاست خود از عهده وظیفه خبررسانى واقعه عاشورا به خوبى برآمد. شاخص هاى خبررسانى کاروان اسیران به رهبرى حضرت زینب علیهاالسلام الگو و ره توشه اى مناسب براى تمامى خبر رسانان جهان خواهد بود. برخى از این شاخص ها عبارتند از:

واقع گویى و صداقت

راست گویى و بیان واقعیت از ویژگى هایى است که در فرهنگ اسلامى به ویژه قرآن کریم، بر رعایت آن تأکید شده است. قرآن کریم، در آخرین آیه سوره یوسف تأکید مى کند در بیان این حوادث، واقع گویى کاملاً رعایت شده است. از این آیه شریفه در مى یابیم که نقل خبر باید بر اساس واقع باشد.
این ویژگى در خبررسانى واقعه کربلا به خوبى مشهود است. زینب علیهاالسلام به عنوان پیام آور کربلا در خطبه اش در مجلس کفرآمیز ابن زیاد، بر صداقت و حق گویى خود چنین تأکید کرد: «...اى پسر زیاد! رسوا نمى شود، مگر فاسق و دروغ نمى گوید، مگر فاجر! و آن چیزى است که ما از آن به دوریم...».
صداقت حضرت در پیام رسانى واقعه عاشورا سبب جلب اعتماد مخاطبان، اثر بخشى بیشتر و عبرت آموزى مردم شد.
ب) شجاعت
از ویژگى هاى اساسى خبررسانى، شجاعت در بیان خبر و نهراسیدن از پى آمدهاى بیان آن است.
هنگامى که کاروان اسیران وارد کاخ ابن زیاد شد، وى گمان کرد دختر على علیه السلام با ترس، وارد مجلس مى شود و به جرم خطبه اى که در بازار کوفه ایراد کرده بود، عذر تقصیر مى خواهد. حاضران در مجلس شاهد ورود بانویى بودند که کمترین اعتنایى به شکوه ظاهرى کاخ ابن زیاد نداشت و برخلاف انتظار به جایى که از پیش برایش آماده شده بود، نرفت. ابن زیاد که از این وضعیت نامنتظره ناراحت شده بود، پرسید: زنى که با این همه تکبر و غرور بر ما وارد شد، کیست؟
گام برداشتن، لباس پوشیدن و انتخاب جایگاه نشستن و برتر از همه غرور زنانه بانوى فرزانه بنى هاشم در دربار ابن زیاد، نشان دهنده شجاعت بى نظیر وى است، به ویژه هنگامى که یاوه گویى هاى او را بى پاسخ نگذاشت و نغمه شوم و کفرآمیزش را در گلو خفه کرد. زینب بدون هیچ ترس و اضطرابى، با کوچک و بى ارزش دانستن دشمن، در پاسخ ابن زیاد که پرسید: کار خدا را با برادرت چگونه دیدى؟ فرمود: «از خداوند درباره برادرم جز نیکویى و احسان ندیدم. او و یارانش افرادى بودند که خداوند براى آنها شهادت را مقرر فرمود... . اى فرزند زیاد! در روز قیامت براى تو جایگاهى است که باید براى جواب دادن آماده باشى. چگونه مى توانى این گناه عظیم را پاسخ دهى؟ اى زاده مرجانه! مادرت به عزایت بنشیند».
ج) فصاحت و بلاغت زبان
فصیح بودن، توازن و شفافیت کلام، در رساندن پیام به مخاطب نقش مهمى دارد. اهمیت این مسئله تا آنجاست که حضرت موسى علیه السلام هنگامى که مأمور شد براى ابلاغ رسالتش سراغ فرعون برود، از خدا خواست برادرش، هارون را که از او فصیح تر است، همراهش سازد و از خداوند گشایش زبان و فصاحت کلام را درخواست کرد.
رسایى کلام، شیوایى زبان و توفنده بودن لحن حضرت زینب علیهاالسلام چنان لرزه اى در کاخ یزید افکند که همگان را تحت تأثیر قرار داد. زینب علیهاالسلام در دروازه شهر کوفه، اشعارى بلیغ در سوگ برادر خواند و هنگامى که در بازار کوفه، مردمان دور کاروان را گرفتند، با اشاره او سکوت کردند. نفس ها در سینه حبس شد و زنگ ها از صدا افتاد. سپس زینب علیهاالسلام به نیکویى به حمد و ثناى پروردگار پرداخت و بر پیامبراعظم صلى الله علیه و آله درود فرستاد. پس از این آغاز شکوهمندانه، با صدایى گیرا و کلامى پرصلابت فرمود:
اى مردم کوفه! اى اهل فریب و خیانت! آیا براى ما گریه مى کنید؟ هنوز چشمان ما گریان است و ناله هاى ما خاموش نشده است. مَثَل شما مَثَل زنى است که رشته مى بافد و آن گاه خود، آن را پاره مى کند. شما همانند گیاهى هستید که بر مَزبَله بروید! نه قابل خوردن است و نه سودى دارد! شما مستوجب عذاب خدایید. پس از آنکه ما را کشتید، بر ما گریه مى کنید؟ آرى به خدا سوگند که باید بسیار گریه کنید و کم بخندید.
د) سرعت
انتقال سریع از دیگر ویژگى هاى اساسى خبر است که تأثیر مهم در اثربخشى آن دارد.
حساسیت اطلاع رسانى، نیاز مخاطبان به دانستن سریع و به موقع خبرها و از دست نرفتن فرصت براى تصمیم گیرى صحیح، بر ضرورت سرعت در کار خبررسانى مى افزاید.
این ویژگى نیز به خوبى در خبررسانى واقعه عاشورا رعایت شده است. زینب علیهاالسلام از همان لحظه شهادت برادرش، رسالت پیام رسانى نهضت را آغاز کرد. وى در آغاز ورود به کوفه، اشعارى را در مظلومیت برادرش خواند. در شهر کوفه نیز با خطبه آتشین خود، مردم را منقلب کرد و در همان لحظه هاى اولیه ورود به کاخ ابن زیاد، خطبه اى ایراد کرد که در دل ابن زیاد هراس افکند. در مجلس ننگین یزید نیز هنگامى که یزید به آنها پیشنهاد کرد که به مدینه بازگردند، زینب علیهاالسلام وى براى اینکه هرچه بیشتر مردم را در جریان نهضت برادرش قرار دهد، فرمود: «پیش از هر چیز باید براى کشتگان خود سوگوارى کنیم.» همچنین هنگام ورود به مدینه بلافاصله به زیارت قبر جد مطهرش پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله رفت و اشعارى را در سوگ برادر خواند.
ه) روشن سازى افکار عمومى
یکى از وظایف مهم خبررسان، تلاش براى روشن سازى افکار عمومى و بى اعتنا نبودن نسبت به جهل مردم درباره اخبار مهم در جامعه است. یکى دیگر از شاخص هاى بارز خبررسانى عاشورا، افشاگرى و رسوا کردن حکومت یزید و آشکار ساختن چهره پلید امویان بود. عقیله بنى هاشم علیهاالسلام در شهر کوفه، رفتار وحشیانه دشمن را با خاندان پیامبر شرح داد و از چهره پرنفاق و تزویر آنان پرده برگرفت. حضرت زینب علیهاالسلام فرمود:
اى مردم! مى دانید چه پاره جگرى از پیامبر شکافتید؟ کدام پرده نشینان عصمت را از پرده بیرون آوردید؟ آیا مى دانید چه خونى از پیامبر بر زمین ریختید و از او هتک حرمت کردید؟
حضرت زینب علیهاالسلام در خطبه آتشین خود در کاخ یزید نیز پیشینه خانوادگى وى را در جمع سران و بزرگان محفلش آشکار ساخت. خطبه کوبنده سفیر کربلا چنان اوضاع مجلس آراسته یزید را آشفته کرد که وى ترسید با افشاگرى هاى دختر على بن ابى طالب علیه السلام ، پایه هاى حکومتش دچار تزلزل شود. به همین سبب گناه قتل حسین علیه السلام را بر گردن عبیداللّه بن زیاد انداخت. البته برپایى مراسم سوگوارى شهداى کربلا تا حد بسیار زیادى از اعتبار و نفوذ یزید در میان مردم کاست و به همین جهت یزید مصلحت ندید کاروان اسیران در شام بمانند و اسباب سفر آنان را به مدینه فراهم کرد.
و) برجسته سازى
از تأکید یا تکرارِ بخشى از آیات قرآن کریم درمى یابیم که خداوند، توجه خاصى به آن بخش از خبر داشته است.
در واقعه عاشورا نیز سفیران کربلا، با تأکید و تکرار بسیار واقعه عاشورا، از تمامى شیوه ها و امکانات استفاده کردند تا واقعه مهم عاشورا را برجسته سازند. حضرت زینب علیهاالسلام ، امام سجاد علیه السلام و ام کلثوم علیهاالسلام از ابزارى چون شعر، خطبه و برپایى مراسم سوگوارى بهره بردند تا خبر کربلا را به همگان برسانند. همچنین محل تبلیغات اهل بیت در چند شهر مهم اسلام؛ یعنى کوفه، شام و مدینه در آن دوره زمانى از هر جهت مناسب بود و چگونگى بیان واقعه در شهرها بر حسب اوضاع فرهنگى، اجتماعى و سیاسى هر شهر صورت مى گرفت.
ز) مقابله با تحریف
یکى از وظایف و اصول اخلاقى خبررسانى، مقابله با انتشار اخبار و عقاید دروغ و تحریف شده است. در قرآن کریم نیز علماى یهودى که کتاب آسمانى خود را تحریف کرده بودند، نکوهش شده اند.
پس از واقعه کربلا، حکومت پلید اموى قصد داشت نهضت حسینى علیه السلام را تحریف کند. زینب کبرا علیهاالسلام و امام سجاد علیه السلام به عنوان پیام آوران کربلا با خطبه هاى روشنگر خود، از این تحریف جلوگیرى کردند و سخنان آنان به عنوان سند زنده و معتبر در تاریخ جهان، مجال هرگونه تغییر در واقعیت و اهداف نهضت را از دشمن گرفت.
ویژگى هاى زن عاشورایى
الف) انسان ساز و جامعه ساز
زن عاشورایى با پیروى از زینب علیهاالسلام ، باید انسان ساز و جامعه ساز باشد. زینبى که با خطبه هاى آتشین خود، افزون بر رسوا کردن حکومت بنى امیه، افکار عمومى را روشن کرد و جرقه نهضت هاى بعدى همچون قیام توابین را زد.
او نمونه والاى یک همسر و یک خواهر است. در خانه، مسئول تربیت فرزندان و در جامعه، مسئول سرنوشت مردم. بذر اندیشه اسلامى و انقلاب برادرش، حسین علیه السلام از دامن او پراکنده شد، رویید و به بالندگى رسید.
ب) پویا و مشارکت در عرصه هاى اجتماعى
زنِ الهام گرفته از عاشورا، در تمامى عرصه هاى علمى، اقتصادى، اجتماعى و سیاسى حضورى فعال و پویا دارد. همچون زینب کبرا علیهاالسلام که عالمه مدینه و پاسخ گوى پرسش هاى دینى زنان بود. به گواه تاریخ، خانه وى در مدینه، محل مراجعه یتیمان و نیازمندان بود و خودش در سرنوشت سازترین فرازهاى تاریخ اسلام حضورى سربلند و کارآمد داشت.
از حضور زنان در عاشورا درمى یابیم که زن مى تواند در پیچیده ترین صحنه هاى اجتماعى، حضورى جدى و سازنده داشته باشد.
ج) عزت طلب
فریاد آزادى خواهى و عزت طلبىِ زن سربلند و تربیت یافته در مکتب عاشورا، پایه هاى حکومت طاغوت را مى لرزاند و ترسى دهشتناک در جان انسان هاى خودکامه مى اندازد. فریاد عزت طلبى زنِ تربیت یافته در مکتب عاشورا، پرده رسوایى ستمگران را کنار مى زند و بساط ستم را درهم مى چیند.
د) پرورش دهنده شهید
زن عاشورایى، دختر شهید، مادر شهید، خواهر شهید و عمه شهید است. زینب علیهاالسلام ، فرزند نوجوان خود را در اوج احساسات و عواطف مادرانه، راهى جنگى مى کند و یقین دارد بازگشتى در آن نیست. او معتقد است که در مبارزات سیاسى باید فعالانه شرکت کرد و آنجا که اسلام در خطر است، باید از فرزند و شوهر، برادر و احساسات زنانه دست کشید.
ه) باحجاب
زن در مکتب عاشورا، در عین حضور در عرصه هاى مختلف، پاک دامنى خود را با سلاح عزت و شجاعت حفظ مى کند. از دشمن هیچ نمى خواهد جز اینکه آنها را در معرض دید مردم قرار ندهد و حجاب آنها را ندرد.
و) بنده خدا
در دیانت زن عاشورایى همین بس که شب ها را به عبادت مى گذراند و روزها را روزه مى گیرد و در فرداى عاشورا، نماز شب خود را نشسته مى خواند.
ز) بردبار
تاریخ، صبورتر از زن عاشورایى ندیده است. زنى که در یک نیم روز، برادرانش، پسرانش و... به شهادت برسند و او بردبارى پیشه کند. زینب کبرا علیهاالسلام ، گنجینه دار رنج است و وارث بیت الاحزان فاطمه علیهاالسلام . صبر او در آن فاجعه انسانى، سرمشقى است براى تمامى زنان جهان. آن هنگام که در کنار جسد برادر با حفظ تعادل و ثبات روحى از خداوند خواست این قربانى کم را از او بپذیرد، اوج بردبارى او بود.
ح) مهربان و باصلابت
زن عاشورایى هنگام دلدارى اسیران داغ دار، مظهر عطوفت و دریاى مهربانى است و آن هنگام که قرار است طبل رسوایى یزید را در کوفه و شام به صدا در آورد، مردانه تر از تمام مردان جهان، خطبه اى توفنده مى خواند.
ط) جسارت در برابر باطل
زن عاشورایى با سرمشق قرار دادن زینبى که بى محابا به مجلس یزید پا مى گذارد، شجاعانه مى ایستد و صریح و بلیغ سخن مى گوید. رسواکننده سرکشان و افشا کننده ماهیت دشمنان است. صلابت بى نظیر وى در صفحات تاریخ، همه اندیشمندان را متحیر مى سازد.
مدیریت پویا و غیراحساسى در شرایط بحرانى
زن عاشورایى، مدیریت بحران را خوب بلد است؛ زیرا تربیت یافته مکتبى است که در آن، زینب علیهاالسلام ، کاروان مجروح و داغ دیده اسیران را با قدرت روحى بالا سرپرستى کرده و هم درد آنان است.
وى حامى امام حاضر است. نماد زنى شجاع، مدبّر و شایسته که به ظاهر اسیر و دست به زنجیر و در واقع، آزاد و آزاده اى شجاع و مدبر است. زن عاشورایى تربیت یافته در مکتب زینب علیهاالسلام نیز در دوران معاصر در هشت سال جنگ، همچون کوهى استوار، جاى خالى همسر شهیدش را براى فرزندان پر مى کند و سرپرست خانواده مى شود و به خوبى از عهده تمامى مسئولیت هاى سنگین زندگى برمى آید.
د) ادامه دهنده حماسه و حماسه آفرین
حسین، حماسه کربلا را آفرید و زن عاشورایى از غروب عاشورا تا آخرالزمان، پیام آور این حادثه بزرگ انسانى و حماسه سازى دوباره است. حماسه اى که در آن، رهبرى نهضت خونین برادر در سرزمین بیگانه، جنگ تبلیغى با تحریف گران پیام هاى عاشورا، دل جویى از کودکان و زنان داغ دیده، مقابله با بى رحم ترین دژخیمان زمان، تحمل سختى و اسارت عزیزان و گرسنگى و خستگى طاقت فرسا در آن موج مى زند.
مبلّغ دین و پاسدار ارزش هاى اسلامى
زن عاشورایى، زن تربیت یافته اى است که حامل و مبلّغ دین و ارزش هاى دینى است. وى نه تنها فرهنگ دینى را خوب مى شناسد، بلکه زبان گویاى آن است. وى ترویج دین را از خانواده اش آغاز مى کند و فرزندانى پرورش مى دهد که عاشقانه در راه پاسدارى از ارزش هاى دین جانبازى مى کنند.
زن امروز
زن امروز مشتاقانه به دنبال الگویى است که فراگیر باشد.
زن عاشورا الگویى است براى انسان امروز که به کشف افق هاى بسیار متنوع، از هزار توى هستى دست یافته است.
زن امروز باید به گونه اى تربیت شود که براى رویارویى با بحران هایى همچون جنگ یا بحران هاى فرهنگى یا اقتصادى، دانش، قدرت تحلیل، تطبیق، مدیریت و بردبارى لازم را داشته باشد.
زن امروز باید تربیت شود هم براى خانه و خانواده و هم براى مشارکت اجتماعى فعال و سازنده؛ هم براى دوران صلح و هم براى دوران جنگ؛ هم براى شرایط محاصره اقتصادى و هم براى توسعه پایدار؛ هم براى تربیت کودکان و هم براى حضور جدى در معرکه رقابت هاى علمى، فرهنگى، فن آورى و نیز حضور آگاهانه و مقتدرانه در فرآیند «جهانى شدن».
زن امروز به پیروى از سفیر کربلا آن گاه که مى خواهد مقاصد سیاسى اجتماعى خود را مطرح سازد، باید صداقت پیشه کند و روى سخنش با مردم باشد و مردم را متوجه مسئولیتشان در برابر کردارشان بسازد.
زن امروز باید در مسیر تسلیم و رضاى الهى گام بردارد و در سخت ترین مصیبت ها جز زیبایى نبیند که این، آخرین منزل سالکان الى اللّه است.
زن امروز با الگوگیرى از زنان عاشورایى، موظف است در اصلى ترین هسته اجتماع؛ یعنى خانواده، بسترى مناسب براى رشد و بالندگى همسر و فرزندان فراهم آورد.
منابع پیشنهادى در زمینه زنان و عاشورا
1. بانوى کربلا حضرت زینب علیهاالسلام
بنت الشاطى، عایشه، ترجمه: سید رضا صدر، به اهتمام سیدباقر خسرو شاهى، قم، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، چاپ سوم، 1378، 176صفحه.
2. بانوى عاشورا حضرت زینب علیهاالسلام
سیف، رسول، تهران، سازمان نهضت سوادآموزى، سازمان پژوهش و برنامه ریزى آموزشى...، چاپ اول، 1377، 44صفحه.
3. پیام آور عاشورا: بررسى سیر زندگى، اندیشه و جهاد زینب کبرا علیهاالسلام
مهاجرانى، عطاءاللّه ، تهران، اطلاعات، چاپ دوم، 1374، 358صفحه.
4. حضرت زینب علیهاالسلام : سیره عملى اهل بیت علیهم السلام
ارفع، کاظم، تهران، قادر، چاپ اول، 1377، 104صفحه.
5. حضرت زینب علیهاالسلام
مدرسى، محمد تقى، مترجم: محمد صادق شریعت، تهران، محبان الحسین، چاپ اول، 1377، 80صفحه.
6. خصائص زینب علیهاالسلام
جزائرى، سید نورالدین، تحقیق: ناصر باقرى بیدهندى، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ اول، 1377، 347صفحه.
7. زندگانى حضرت زینب علیهاالسلام
یوسفى، حسین، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ اول، 1377، 96صفحه.
8. زینب علیهاالسلام فروغ تابان کوثر
محمدى اشتهاردى، محمد، تهران، برهان، چاپ سوم، 1379، 312صفحه.
9. زندگى نامه سفیر کربلا، حضرت زینب کبرا علیهاالسلام به همراه زیارت نامه حضرت زینب علیهاالسلام و حضرت رقیه علیهاالسلام ، محمدى همدانى، اصغر، تهران، زعیم، چاپ اول، 1380، 80صفحه.
10. مادر مصیبت ها: سوگ نامه حضرت زینب علیهاالسلام
رجالى تهرانى، علیرضا، قم، نبوغ، چاپ اول، 1378، 128صفحه.
11. فاطمه دختر امام حسین علیه السلام
صادقى اردستانى، احمد، تهران، نشر مطهر، چاپ اول، 1379، 204صفحه.
12. یاران کوچک امام حسین علیه السلام ، موسوى وادقانى، سید احمد، چاپ دوم، 1378، 245صفحه.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page