فردي به نام وهب به همراه همسرش، هانيه و مادرش، قمر، در بايان ثعلبيّه خيمه زده بودند و دامداري ميكردند آنها زندگي آرام و سادهاي داشتند وهب، گوسفندان خود را براي چريدن به دشت و كوه ميبرد و شب هنگام باز ميگشت او به تازگي با هانيه ازدواج كرده بود و هر سه نفر آنها مسحي بودند
امام حسين (ع )كه با ياران خويش به سوي كربلا حركت ميكرد، چشمش به خيمه سياهي افتاد امام نزديك آن خيمه رفته، ديد پيرزني فقير در آنجا زندگي ميكند او قمر، مادر وهب بود
امام (ع) حال وي را پرسيد، او گفت روزگار ميگذرد ولي در مضيقه كم آبي هستيم و اگر آب ميداشتيم، بسيار خوب بود امام (ع) با او به كناري رفتند تا به سنگي رسيدند امام (ع) با نيزه خود آن سنگ را از جا كند و آب گوارايي از زير آن بيرون آمد پيرزن، بسيار شادمان شد و از امام تشكر كرد امام حسين (ع) هنگام خداحافظي، جريان خويش را بازگو كرد و به آن مادر پير فرمود ما، نياز به يار و ياور داريم؛ وقتي پسرت وهب، بازگشت، بگو به ما بپيوندد و ما را در راه دفاع از حق و مبارزه با ظلم كمك كند
امام (ع) رفت ولي پيرزن در حيرت فرو رفته بود عظمت، كرامت، ضعيفنوازي و مهرباني امام، فكر و قلب او را قبضه كرده بود، ميخواست پر درآورد و با امام حركت كند صبر كرد تا عروس و پسرش وهب آمدند آنها آب گواراي چشمه را در كنار خيمه خود ديدند و از علّت آن پرسيدند قمر، همه جريان را براي آنها بيان كرد و پيام امام حسين (ع) را نيز به پسرش رساند اين سه نفر، شيفته امام شده، بارو بنه خود را برداشتند و به سوي كاروان امام حركت كردند آنها به حضور امام رسيده، قبول اسلام كردند و همراه سپاه امام، با كمال عشق و علاقه، به راه خود ادامه داده تا به كربلا رسيدند
9 روز از عروسي وهب و هانيه ميگذشت آنها ماه عسل خود را در كربلا، كنار حسين (ع) و خاندان ارجمند او گذراندند سرانجام، وهب و هانيه، در روز عاشورا، هفدهمين روز عروسي خود، به شهادت رسيدند و قمر با دلاوريهاي خود، حماسهها آفريد و روسفيدي دو سرا را كسب كرد
____________________________
سوگنامه آل محمد ص209 به نقل از معالي السبطين، ج1، ص286
«شهادت وهب تازه داماد و همسرش»
- بازدید: 16161
دیدگاهها
باید بگم که این خاص خدا بود که ابا عبدالله تشنه شهید شوند و خدا خواست که امتحان الهی رابرای امام حسین و اصحابش فراهم کند
هرکه در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش می دهند
نمونه اش حضرت ایوب ع
ووقتی دوریش خدمت امام حسین میرسد
جوری غصه می خورد که شما تشنه اید
امام در جواب می فرماید ما امده ایم جان دهیم نیا مید اب بخوریم
این صحبت شما از روی اگاهی نبود
شور حسینی پیدا کنیم همه
حسین خریدار گنه کاران است
امید وارم از ان عده نباشید که دوست داشته باشید حرف حرف خودتان باشد
کسی که خواب است بیدار میشود
و کسی که خود را به خواب زده باشد نه
از ان عزیزی که جواب را به شما هم داده ممنونم
موفقین
اولا شما اگر این طور فکر کنید باید منکر تمام معجزات و کرامات انبیاء و اولیا شوید چون با معجزه می توانستند تمام ظالمان را از بین ببرند و نیازی به این همه زحمت و رنج نبود
مثلا پیامبر اکرم با معجزه تمام مشرکان را از بین می بردند و این همه مجبور به جنگ و قتال و کشته شدن اصحاب نبود و یا در جنگ موته که لشکر مسلمانان از رومیان شکست خورد و سرداران لشکر به شهادت رسیدند ، پیامبر می توانستند با معجزه جنگ را به نفع مسلمانان برگردانند و یا لااقل با توجه به علم غیب ایشان ، لشکر را به سمت رومیان نمی فرستادند .
ماده نقض در این باب بسیار است و شما دوست عزیز بهتر است بجای توهین کردن و رمی در تاریکی کمی مطالعه نمایید
باید بدانیم انبیاء و ائمه علیهم السلام صاحب معجزه بوده اند ولی ماموریت استفاده از ان در هر موقعیتی را نداشته اند و باید امور به طور طبیعی پیش می رفت
فلسفه ان هم امتحان الهی است که اگر قرار بود همه چیز با معجزه پیش می رفت دیگر جایی برای امتحان الهی نمی ماند . مثلا اگر پیامبر اکرم منافقین را قبل از شهادتشان از بین می بردند دیگر هیچ کدام از این حوادث در تاریخ رخ نمی داد و از همان زمان جهان توسط صالحان اداره می شد
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا