نسب عالى حضرت زهرا (سلام الله علیها)

(زمان خواندن: 7 - 14 دقیقه)

1- عبدالمطلب جد اعلاى حضرت زهرا (سلام الله علیها)
عبدالمطلب فرزند هاشم، نخستین جد پیامبر اکرم  (صلی الله علیه وآله و سلم) زمامدار سرشناس قریش بود و در سراسر زندگی اجتماعی خود نقاط روشن و حساسی دارد. شکی نیست که، انسان هر اندازه روح قوی و نیرومندی داشته باشد؛ سرانجام تا حدودی رنگ محیط را به خود می گیرد و عادت و رسوم محیط، در طرز تفکر او اثر می گذارد. ولی گاهی مردانی پیدا می­شوند که با کمال شهامت در برابر عوامل محیط، ایستادگی نموده، خود را از هرگونه آلودگی مصون   می­دارند.
قهرمان این گفتار، یکی از نمونه­ های کامل این گروه است و در صفحات زندگی او نقاط روشنی وجود دارد. اگر کسی متجاوز از هشتاد سال در میان جمعی زندگی کند، که بت پرستی، می­گساری، رباخواری، آدم کشی و بد کاری از رسوم پیش پا افتاده ی آنها باشد؛ ولی در سراسر عمر خود لب به شراب نزند، و مردم را از آدم کشی و می­گساری و بدکاری باز دارد، و از ازدواج با محارم و طواف با بدن برهنه جداً جلوگیری کند، و در راه عمل به نذر و پیمان، تا آخرین نفس پافشاری نماید؛ قطعاً این مرد از افراد نمونه ای خواهد بود که در اجتماعات کمتر پیدا می شوند!!
آری، شخصیتی که در وجود او نور نبی اکرم  (صلی الله علیه وآله و سلم) (بزرگترین رهبر جهانیان) به ودیعت گذارده شده بود؛ باید شخصی پاک و پیراسته از هرگونه آلودگی باشد.
از حکایات و کلمات کوتاه و حکمت آمیز وی چنین استفاده می­شود که، وی در آن محیط تاریک، در شماره­ی مردان موحد و معتقد به معاد بوده است. او پیوسته می­گفت:
« مرد ستمگر در همین سرای زندگی به سزای خود می­رسد، و اگر اتفاقاً عمر او سپری شود و سزای عمل خود را نبیند، در روز واپسین به سزای کردار خود خواهد رسید.»[1] 
2- ابوطالب علیه السلام پدر همسر حضرت زهرا (سلام الله علیها)
ابوطالب نامش عمران و يكى از ده پسر عبدالمطلب است. او با عبداللَّه (پدر محمد (صلی الله علیه وآله و سلم)) و زبير از يك مادر به نام فاطمه بنت عمرو بن مخزومى هستند که تولدش 54 سال قبل از اسلام بود و وفاتش پس از 64 سال و 8 ماه و 14 روز، در آخر سال دهم بعثت سه روز قبل از خديجه(سلام الله علیها) رخ داده و برخى سن او را تا 87 سال هم نوشته‏اند. ابوطالب برحسب وصيت پدرش عبدالمطلب و نبوغى كه در برادرزاده‏اش ديد، خاصّه كه پدر جوانش را از دست داده و داغ مرگ مادر بر دل جا گذاشته بود نسبت به محمد  (صلی الله علیه وآله و سلم)‏ بسیار علاقه نشان داد و تا آنجا كه توانست از حمايت و فداكارى در راه هدف مقدّس محمّد  (صلی الله علیه وآله و سلم) كوتاهى نكرد.
1- وقتی علی علیه السلام خبر وفات ابوطالب علیه السلام را به پیامبر  (صلی الله علیه وآله و سلم) داد؛ وی سخت گریست و به علی  علیه السلام دستور غسل و کفن و دفن صادر نمود، و از خدا برای او طلب مغفرت نمود.
2- در محضر امام چهارم علیه السلام ، سخن از ایمان ابوطالب  علیه السلام به میان آمد. وی فرمود: در شگفتم که چرا مردم در اخلاص او تردید دارند در صورتی که ، هیچ زن مسلمانی نباید بعد از گزینش اسلام در حباله ی شوهر کافر خود بماند، و فاطمه بنت اسد، از سابقات در اسلام است و از آن زنانی است که خیلی جلوتر به پیامبر ایمان آورد و همین زن مسلمان در نکاح ابوطالب بود تا روزی که وی رخ در نقاب خاک کشید.
3- امام باقر  علیه السلام می فرماید: ایمان ابوطالب علیه السلام ، بر ایمان بسیاری از مردم ترجیح دارد و امیرمؤمنان  علیه السلام دستور می داد از طرف وی حج بجا آورند.
4- امام صادق فرمود: حضرت ابوطالب  علیه السلام بسان اصحاب کهف است، در دل ایمان داشتند، و تظاهر به شرک می نمودند، از این جهت دوبار مأجور خواهند بود.
3- عبداللَّه پدر بزرگ حضرت زهرا (سلام الله علیها)
روزی که عبدالمطلب، جان فرزند خود را با دادن صد شتر در راه خدا باز خرید؛ بیش از بیست و چهار بهار، از عمر «عبدالله»، نگذشته بود. این جریان سبب شد که «عبدالله»، علاوه بر اینکه میان قریش شهرت بسزائی پیدا کرد؛ در میان فامیل خود، و به ویژه نزد عبدالمطلب هم مقام و منزلت بزرگی به دست آورد. زیرا چیزی که برای انسان گران تمام شود و درباره ی آن رنج بیشتر ببرد، بیش از معمول به او مهر می­ورزد؛ از این لحاظ «عبدالله»، در میان خویشان و دوستان و نزدیکان خود، فوق العاده مورد احترام بود.
روزی که عبدالله همراه پدر به سوی قربانگاه می­رفت با احساساتِ متضاد روبرو بود. حس احترام به پدر و قدردانی از زحمات او، سراسر کانون وجودِ وی را فرا گرفته بود؛ از این جهت چاره ای جزتسلیم و انقیاد نداشت. ولی از طرف دیگر چون دست تقدیر می­خواست که گلهای بهار زندگی او را مانند برگ خزان، پژمرده کند؛ موجی از اضطراب و احساسات در دل او پدید آمده بود. چنانکه خود عبدالمطلب، در کشاکش دو نیروی قوی « ایمان و عقیده»،   « عاطفه و علاقه» قرار گرفته بود، و این جریان در روح هر دو، یک سلسله ناراحتیهای جبران ناپذیر پدید آورده بود. ولی چون مشکل به صورتی که بیان شد، حل گردید، عبدالمطلب به این فکر افتاد که بلافاصله این احساسات تلخ را به وسیله­ی ازدواج عبدالله به آمنه جبران کند، و رشته ی زندگی او را که به سر حد گسستن رسیده بود؛ با اساسی­ترین رشته­های حیات پیوند دهد.
از این جهت، عبدالمطلب هنگام مراجعت از قربانگاه، در حالی که دست فرزند خود را در دست داشت؛ یکسره به سوی خانه­ی «وهب بن عبدمناف بن زهره» رفت و دختر او آمنه را، که به پاکی و عفّت معروف بود، به عقد عبدالله در آورد؛ و نیز در همان مجلس «دلاله»، دختر عموی آمنه را خود تزویج کرد و حمزه عموی محمد  (صلی الله علیه وآله و سلم) که هم سال پیامبر بود، از او متولد شد.
مورّخ معاصر عبدالوهّاب ( استاد تاریخ در دانشگاه مصر که پاورقی های مفیدی بر تاریخ ابن اثیر نوشته است)، جریان فوق را یک امر غیر عادی تلقی کرده و می­نویسد: رفتن عبدالمطلب در همان روز (که احساسات مردم موج می زد، و اشک شوق و سرور از دیدگان مردم سرازیر بود)، به خانه­ی وهب آن هم به منظور خواستگاریِ دو دختر یکی برای خود و دیگری برای عبدالله از موازین عرف و عادت بیرون است. آنچه در آن روز تاریخی برای او زیبنده و شایسته بود، فقط استراحت و رفع خستگی بود؛ تا هر دو از خستگیهای روحی خود بکاهند و سپس سراغ کار دیگر بروند.
ولی ما معتقدیم که: اگر مورّخ مزبور ، موضوع را از دریچه دیگر مطالعه می­کرد، تصدیق آن برای وی سهل و آسان بود.
عبدالمطلب، برای زفاف وقتی را معین کرد، و پس از فرا رسیدن آن ، مراسم عروسی بر حسب معمولِ قریش، در خانه ی آمنه برقرار شد و مدتی عبدالله و آمنه با هم بودند، تا آنکه  عبدالله برای تجارت به سوی شام رهسپار شد و در موقع مراجعت از جهان رخت بر بست.[2]
4- آمنه بنت وهب مادربزرگ حضرت زهرا (سلام الله علیها)
وهب بن عبدمناف از قريش بوده و از زيباترين و عفيف‏ترين و محبوب‏ترين و با عاطفه‏ترين زنان خاندان قريش بوده كه پس از مراجعت از ميعادگاه و قربانى ده شتر براى خواستگارى آمنه فرستاد و او را براى عبداللَّه تزويج كرد آمنه هم مانند بسيارى از زنان عرب دلباخته جمال زيباى عبداللَّه بود آمنه يگانه دختر و شمع فروزان خاندان وهب بود و به اين ازدواج با نهايت علاقه تن درداد و كمال رضايت را داشت اما از آنجایی كه دست قدرت اين بانوى جوان با فضيلت را براى مادرى يك شخصيت بزرگى پرورش داده با پدرى چون عبداللَّه كه بهترين جوانان با فضيلت عصر خود بوده اقتران نَيّرَين حاصل كرد. ولى متأسفانه زود افول كرده و آمنه هم پس از مدت كوتاهى كه اين فرزند را تربيت كرد بدرود زندگى گفت و ناكام از جهان برفت آمنه در لطافت و ملاحت و عفّت و فضيلت و تقوى، ستاره­ی درخشان قبيله ی عبدمناف و عبدالمطلب بوده اما سنگ فراق شيشه ی عمر آنها را شكست و وصل آنها را مبدّل به فراق و مرگ ساخت و حسرت و آرزوهاى بسيار به خاك بردند اما همه آنچه را مى‏خواستند در فرزند برومندشان بروز كرد و آنها را زنده نام و جاويد گردانيد.
آمنه از رواه به حساب رفته و از او روايت مى‏كنند كه گفت چون فرزندم متولد شد ديدم دو دست بر خاك نهاده و سر به سجده گذاشت و سپس دستها به آسمان بلند كرد و دعائى خواند.
آمنه در سال 576 از مكه به مدينه رفت و ام‏ايمن كنيز خود را همراه داشت كه در (اَبوا) بين مكه و مدينه مريض شد و از جهان درگذشت و براى اولين بار بار سنگينى از فراق و مرگ مادر را بر دوش محمد  (صلی الله علیه وآله و سلم)گذاشت. پیغمبر (صلی الله علیه وآله و سلم) شش ساله بودند كه كاملاً فراق مادر دل او را جريحه‏دار نمود، مضافاً به آنكه گاهى سراغ پدر هم مى‏گرفت ام‏ايمن پس از آمنه پرستار و به منزله مادر آن حضرت بود.[3]
5- حضرت محمد  (صلی الله علیه وآله و سلم) پدر حضرت زهرا (سلام الله علیها)
يكى از مهمترين افتخارات فاطمه‏ى زهرا 3 اين است كه رسول خدا  (صلی الله علیه وآله و سلم) پدر آن حضرت است و عالم خلقت و موجودات هستى، مرهون خلقت پيامبر  (صلی الله علیه وآله و سلم) و اشرف مخلوقات است چنانچه در حديث قدسى پروردگار عالم مى‏فرمايند: « لو لاك لما خلقت الافلاك» [4]
اى پيامبر! اگر تو نبودى، من زمين و آسمان و اين هستى را نمى‏آفريدم. آرى او فضل و بركت و رحمت براى كل جهان هستى است و خداوند متعال  , باز در اين باره مى‏فرمايند:
و ما ارسلناك الّا رحمه للعالمين[ [5]
ما تو را جز براى رحمت جهانيان نفرستاديم.
رسول خدا آن چنان ارزش و اهميت دارند، كه خداوند اوصاف وى را با اسماء مخصوص خود توصيف مى‏نمايد و مى‏فرمايد:
]لقد جائكم رسولٌ من انفسكم عزيز عليه ماعنتّم حريص عليكم بالمؤمنين رئوف رحيم [6]
به يقين، رسولی از خود شما به سويتان آمد كه رنجها و مشكلات شما بر او دشوار است، او اصرار بر هدايت شما دارد و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است.
آنچه در اين آيه با عظمت تعجب‏آميز می باشد، اين است كه پروردگار عالم دو اسم (رئوف و رحيم) از اسماء مبارك خويش را كه از اسماء توقيفيه است، برای حضرت به كار برده و اين نشانه‏ى صفات الهى آن بزرگوار است.
از اين دو آيه مورد بحث استفاده مى‏شود، كه آن سرور كائنات و اشرف موجودات، اقيانوس رأفت و رحمت براى تمام عالميان بود. او خودش را براى ارشاد و هدايت تمام توده‏هاى مردم وقف كرده بود و دوست و دشمن، مسلمان و كافر، كوچك و بزرگ، همه و همه از فيض عطوفت وى بهره‏مند مى‏شدند، زيرا رسالت رسول خدا  (صلی الله علیه وآله و سلم) جهانى و جاودانى بوده و شعاع پرنور وجودى او براى كل عالم پرتوافكن بوده است. چنانچه قرآن مجيد به اين حقيقت اشاره نموده و مى‏فرمايد:
]و ما ارسلناك الا كافّهً للناس بشيرا و نذيراً[ [7]
ما تو را نفرستاديم جز براى همه مردم، تا آنان را به پاداشهاى الهى بشارت داده و از عذاب او بترسانى.
خوانندگان عزيز توجه دارند كه اين آيه از جمله آياتى است كه رسالت آن حضرت را براى كافّه ی مردم اعلان مى‏نمايد و در دو آيه  (انبياء/ 107 و توبه/ 128) نيز، رأفت و رحمت آن بزرگوار را براى توده‏هاى مردم بيان مى‏كند.
سيرى ديگر در اخلاق پيامبر  (صلی الله علیه وآله و سلم) [8]
اگر بخواهيم به اخلاق و ويژگيهاى پيامبر   (صلی الله علیه وآله و سلم) اشاره كنيم،- چنانچه در حديث نيز آمده است- بايد بگوييم: اخلاق او، «قرآن» بود[9] زيرا، او تجسم قرآن به حساب مى‏آمد و در زندگي اش به تمام دستورات قرآن عمل مى‏كرد. (اين ادعا، از نظر كلام‏اللَّه مجيد مورد تأييد است).[10] و در آيه چهارم سوره قلم نيز خداوند متعال اخلاق آن حضرت را فوق‏العاده (عالى) تعريف مى‏كند و مى‏گويد:
اى رسول گرامى اسلام! تو اخلاق عظيم و برجسته‏اى دارى.[11]
و در يك آيه ی ديگر نيز به آثار پربركت آن پرداخته و مى‏فرمايد:
به وسيله رحمت الهى در برابر مردم، مهربان و نرم شدى و چنانچه خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراكنده مى‏شدند....[12]
همان طورى كه قرآن مجيد مى‏گويد، آن بزرگوار اهل درد و اهل دل بود و مشكلات مردم را لمس مى‏كرد. و به احوالات نیازمندان رسیدگی می نمودند، تا جايى كه حضرت امام صادق  علیه السلام مى‏فرمايند:
پيامبر خدا  (صلی الله علیه وآله و سلم) اصلاً نان گندم نخورد و از نان جو نيز هرگز سير نشد.[13]
و همسر آن حضرت (عايشه) مى‏گويد: رسول گرامى اسلام در عمرش از نان جو حتّى دو روز متوالى سير نشد تا اينكه از دنيا رفت.[14]
آرى او تمام ثروت همسرش حضرت خديجه3 را كه به وى بخشيده بود، در راه اعتلاى اسلام، به نيازمندان مسلمان داد و حتى در برابر درخواست فقيرى كه چيزى نداشت، تنها پيرهنش را از تنش درآورد و به او داد و خود از رفتن به مسجد بازماند.[15] و در بخش برخورد با مردم و مهربانى با آنان تا آنجا پيش رفت كه در جنگ احد، چون مورد تهاجم كفار قريش قرار گرفت و زخمهاى بى‏شمارى بر بدن نازنينش وارد گشت، اصحاب آن حضرت درخواست كردند كه وى دشمنان را نفرين كند. ولى او مى‏گفت: «من براى نفرين و لعنت مردم نيامده‏ام، بلكه هدف از بعثتم دعوت مردم و هدايت و شفقت آنان است. سپس فرمود: خداوندا! قوم مرا هدايت كن كه آنان نادانند.[16]
و در برابر بديها و خيانتهاى شَيّادان قريش، وقتى مكه را در ماجرای فتح مکه تسخير كرد، همه را مورد عفو و رحمت خود قرار داد، اگر چه در ميان آنان هبار بن اسود و وحشى (غلام ابوسفيان) و عكرمه بن ابى‏جهل و ... کسانی بودند، كه دختر حامله پیامبر را ترسانده و
تحت تعقيب و شكنجه قرار داده، جنينش را كشته بودند و حمزه سيدالشهداء را شهيد كرده بودند و بيست سال تمام تا آن وقت، در رأس مهاجمين و خيانت‏پيشگان با اسلام و مسلمين به مبارزه برخاسته بودند.[17]
خلاصه رسول خدا  (صلی الله علیه وآله و سلم)، در تمام سجاياى اخلاقى و كمالات انسانى به آخرين درجه ی کمال نائل آمد، « انما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق»[18] را به تجسم عملى رسانيد و افتخارات دخترش حضرت زهرا 3را دو چندان كرد.
_____________________________________
[1]- فروغ ابدیت ج 1 ص 119- 118
[2]- فروع ابدیت ج 1 ص 139 تا 141
[3]- فروغ ابدیت ص 365 
[4]- بحارالانوار، ج 15، ص 28، ح 48
[5]- انبياء/ 107.
[6]- توبه/ 128.    
[7]- سبأ/ 28.
[8]- ما در بيان اخلاق و ويژگيهاى پيامبر خدا، هرگز قصد تفصيل نداريم، علاقه‏مندان، به كتابهاى سيره‏ى نبوى و تفسير آيات مربوطه به ويژه به كتابهاى شريف بحارالانوار از جلد پانزدهم تا بيست و دوم. فروغ ابديت و سفينه البحار واژه‏ى «خُلق» مراجعه فرمايند.
هدف ما اشاره‏ى كوتاهى، دلسوزی و اخلاق اجتماعى آن حضرت، به عنوان «پدر فاطمه 3» مى‏باشد، زيرا: بحث و بررسى اخلاق پيامبر 6كتابهاى مستقلى مى‏خواهد كه از عهده‏ى اين اثر مختصر خارج است.
[9]- (فكان خلقه القرآن): سفينه البحار، ج 1، ص 411.
[10]- ]آمن الرسول بما انزل اليه من ربه...[ بقره/285.
[11]-  ] انك لعلى خلق عظيم[ قلم / 4
[12]-  ] فبما رحمه من اللَّه لنت لهم و لو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك[. (آل‏عمران/ 159).
[13]- ما اكل رسول‏اللَّه خبز برقط و لاشبع من خبز شعير قط. (مكارم الاخلاق، ص 28).
[14]- ما شبع رسول‏اللَّه من خبز الشعير يومين حتى مات. (مكارم الاخلاق، ص 28).
[15]- اسراء/ 29.
[16]- انى لم ابعث لعانا ولكنى بعثت داعيا و رحمه اللَّهم اهد قومى فامهم لايعلمون. (سفينه البحار، ج 1 ص 412).
[17]- سفينه البحار، ج 1، ص 412.
[18]- مجمع‏البيان، ج 1، ص 33- تفسیر نمونه، ج 24، ص 379- سفينه البحار، ج 1، ص 411.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page