قال العلّامه، ابن شهرآشوب (ره):
« و كناها: اُمّالحسن، و اُمّالحسين، و اُمّالمحسن، و اُمّالأئمه، و اُمّأبيها.»[1]
و قال المولى الأنصارى 1 و ذكر بعضهم:
« إنَّ من جمله كناها: اُمّالخيره، اُمّ المؤمنين، و اُمّ الاخيار، و اُمّ الفضائل، و اُمّ الأزهار، و اُمّ العلوم، و اُمّ الكتاب.»[2]
و قال في «نخبه البيان فی تفضیل سیّده النّسوان» :
« فمنها اُمّاسماء، ذكره الخوارزمى في مقتله، و لعلّه لتعدّد أسمائها الحسنى، الحاكيه عن صفاتها العُليا و مناقبها العظمى.»[3]
اُمّابيها
مهمترين كنيه ی فاطمه زهراء (سلام الله علیها)«اُمّابيها» مىباشد. براى اين كنيه معانى متفاوتى شده است.
بعضى اين كنيه را صِرف محبّت پدر به فرزند دانستهاند و مىگويند انسان هرگاه فرزند خود را زياد دوست بدارد و بخواهد اين محبّت را ابراز كند، به فرزندش مىگويد: «بابا»، «مادر» و اين در تكلّم عموم مردم رايج است. بنابراين، كنيهی «امّ ابيها» نوعى ابراز محبّت شديد از طرف پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)به فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها)بوده است.
و شايد اينكه پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به او مىگويد: «اى مادر پدر» به اين علّت باشد كه فاطمه زهراء (سلام الله علیها)، مانند مادرى مهربان، براى پدر خود زحمت مىكشيد. خاكستر از سر و رويش پاك مىكرد، جراحات او را پانسمان مىكرد و كارهايى را كه يك مادر در حق فرزند خود انجام مىدهد، ايشان براى پدر انجام مىداد.
و معناى ديگر آنكه، پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) مانند فرزند، با دخترش برخورد مىكرد، دستش را مىبوسيد، همانگونه كه فرزند در مقابل مادر بايد چنين باشد، در برابر حضرت زهراء (سلام الله علیها)، تمامقد برمىخاست، در هنگام سفر از او خداحافظى مىكرد و هنگام بازگشت از سفر اولين ديدارش از زهراى مرضيه (سلام الله علیها)بود. اين عملى است كه هر فرزند مؤدّب به آداب الهى آن را انجام مىدهد.
برخى از محقّقين، از معانى « اُمّ» كمك گرفته و وجوهى را براى معناى اين كنيه ذكر نمودهاند و گفتهاند يكى از معانى « اُمّ» اصل و ريشه هر چيز است.
فاطمهی زهراء (سلام الله علیها)ريشهی شجرهی طيّبه نبوت است و براى تقويت سخن خود به روایت ذيل نيز تمسّك جستهاند.
قال الباقر علیه السلام: « الشجره الطيّبه، رسولاللَّه (صلی الله علیه و آله وسلم) و فرعها، على علیه السلام و عنصر الشّجره، فاطمه (سلام الله علیها)و ثمرتها، أولادها و أغصانها و أوراقها، شيعتها.»[4]
امام باقر علیه السلام فرمود: درخت پاكى و طهارت، پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله وسلم) است، كه شاخهى آن على علیه السلام، ريشههاى آن فاطمهی زهرا (سلام الله علیها)، ميوهی آن حسن و حسين و زينب و اُمّكلثوم:، شاخ و برگ اين درخت شيعيان آنها مىباشد.
قال رسولاللَّه (صلی الله علیه و آله وسلم):
« أنا شجره، و فاطمه أصلها، و علي لقاحها، والحسن والحسين ثمرها.»[5]
پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: من درخت پاكى و فاطمه (سلام الله علیها) ريشههاى آن و على علیه السلام پيوند و ماده بارورى آن و حسن و حسين 8 ميوههاى اين درختند.
_____________________________
[1]- فاطمه الزهراء بهجه قلب المصطفى، ج 1، ص 203، از «المناقب»، ج 3، ص 357.
[2]- فاطمه الزهراء بهجه قلب المصطفى، ج 1، ص 203 از «اللمعه البيضاء»، ص 50.
[3]- فاطمه الزهراء بهجه قلب المصطفى، ج 1، ص 203 از «نخبه البيان في تفضيل سيده النسوان»،ص 86.
[4]- فاطمه الزهراء بهجه قلب المصطفى، ج 1، ص 205 از «مجمعالبحرين» ماده شجر.
[5]- فاطمه الزهراء بهجه قلب المصطفى، ج 1، ص 205 از «ميزان الاعتدال»، ج 1، ص 234 على ما في «احقاقالحق»، ج 9، ص 152.
اسناد كنيههاى حضرت صدّيقهی طاهره (سلام الله علیها)
- بازدید: 3310