موضوع بعدی مشترك بودن فاطمه (سلام الله علیها) است بارسول اكرم(صلی الله علیه و آله وسلم) در مقام ركن بودن نسبت به على بن ابىطالب (علیه السلام).
جابر بن عبداللَّه چنين روايت مىكندكه پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله وسلم) به على(علیه السلام) فرمود:
« سلام عليك ابا الريحانتين، اوصيك بريحانتى من الدنيا من قبل ان ينهد ركناك، و اللَّه خليفتى عليك. فلما مات النبى (صلی الله علیه و آله وسلم)قال (على): هذا احد الركنين الذين قال رسولاللَّه. فلما ماتت فاطمه قال: هذا الركن الثانى الذى قال رسولاللَّه». [1]
« سلام بر تو، اى پدر دو ريحانه من، يا على محافظت آن دو را به تو سفارش مىكنم قبل از آنكه هر دو ركن تو از بين برود، تو را به خدا مىسپارم كه او نگهدارنده توست.
(جابر بن عبداللَّه روايت را چنين ادامه مىدهد):
پس از رحلت پيامبر اكرم، اميرالمؤمنين(علیه السلام) فرمود: اين بود يكى از دو ركن من كه رسول خدا مىفرمود، و اينك منهدم گرديد؛ و هنگامى كه فاطمه (سلام الله علیها) چشم از جهان فروبست، على فرمود: اين بود همان ركن دومى كه به قول پيامبر اكرم، امروز از دست دادم».
اين حديث را عدهاى از علما به اين شرح نقل كردهاند:
حافظ ابونعيم در حليه الاولياء، حافظ ابنعساكر در تاريخ شام، حافظ محبالدين طبرى در رياض و ذخائر، امام احمد بن حنبل (امام حنابله)، حافظ كنجى شافعى در كفايه، ابوالمظفر سبط بن جوزى در تذكره، حافظ سيوطى در جامع كبير و جمعى ديگر از دانشمندان و محققين.
در اينجا لازم است ركن بودن به على (علیه السلام) را دقيقا بررسى كنيم كه آيا مراد از اين «ركنيت» چيست؟ و حقيقت اين رتبه معنوى كه مقام بسيار والا و بزرگى است چگونه مىباشد؟ آنچه مسلم است اين است كه در اين مقام، هر معنايى كه در شان پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله وسلم) تصور شود عينا به همان گونه و بهمان ترتيب در شان حضرت صديقه (سلام الله علیها)وارد است، و به عبارت ديگر، حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مقام ركنيت مثل و همانند پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله وسلم)، و در اين منقبت همتا و شريك و برابر با رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) مىباشد.
يقينا مقصد از ركن على(علیه السلام) بودن، اين نيست كه فاطمه (سلام الله علیها)ادارهكننده امور خانواده و كدبانوى خانه و كاشانه على(علیه السلام)، و گرداننده چرخ زندگانى و آسايش بخش او و خاندان اوست، زيرا كه اينها از وظايف حتمى هر زن مسلمان است. مهم اين است و رمز عظمت زهراى اطهر آنجاست كه با وجود آيه]الرجال قوامون على النساء[[2] كه موضع كلى مردان و زنان را نسبت به يكديگر تعيين مىنمايد، پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله وسلم) در يك مورد استثنائى، حضرت صديقه را ركن على(علیه السلام) مىخواند، همانگونه كه خودش را. رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) به هر معنى و مفاد، و به هر نحو و كيفيتى كه ركن على محسوب مىشود، فاطمه (سلام الله علیها)نيز به همان ترتيب، به همان نسق، و به همان وضع، ركن مساوى و همتاى ديگر در اين منقبت است.
در اينجا مىتوان گفت كه اين ركن بودن به على(علیه السلام) از مقام شامخ ولايت سرچشمه مىگيرد، و از شئون ولايت است كه هر يك از آن سه وجود مقدس، ركن دو نفر ديگر مىباشد، و اين موضوع امكانپذير نيست مگر اينكه فاطمه (سلام الله علیها)نيز در مقام ولايت همتا و همانند و برابر با پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله وسلم) و على(علیه السلام) بوده باشد، يعنى چنان كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) ركن ولايت، اساس اسلام، و اصل مودتى است كه خدا آن را اجر نبوت قرار داده است، حضرت زهرا (سلام الله علیها)نيز در اين شئون شريك، برابر، و همتاى او است و به همين مناسبت است كه پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله وسلم) مىفرمايد:
« لو لم يخلق اللَّه على بن ابىطالب، ما كان لفاطمه كفو».[3]
« اگر خدا على ابن ابىطالب را نمىآفريد فاطمه شبيه و نظيرى در عالمنداشت».
در روايت ديگرى آن حضرت خطاب به على مىفرمايد:
« لولاك يا على لما كان لفاطمه كفو على وجه الارض».[4]
« يا على اگر تو نبودى، فاطمه(سلام الله علیها) را بر روى زمين همانند و نظيرى نبود».
مقصود پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله وسلم)از كفو كه در اين روايات و احاديث ديگر در شان حضرت زهرا(سلام الله علیها) بكار برده است، چيست؟ آيا منظور آن حضرت، كفو در مال، همانند در فقر و غنا، و يا همتايى در خلقت ظاهرى است؟ بطور يقين نه؛ بلكه مقصود كفو و همانند در مقام ولايت و صفات و فضائل است. بلى، فاطمه (سلام الله علیها) در شئون ولايت همتاى على(علیه السلام) است، همانگونه كه خود پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله وسلم) چنين است. چنانكه رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) ركن ايمان، ركن اسلام، ركن توحيد، ركن منطق و بيان، و ركن حقيقت و شرف انسان است، و به همان معنى و مفهوم، حضرت زهرا و ائمه اطهار: نيز ركن و اساس و اصل و پايه و بنيادند.
در زيارت مبعث، على (علیه السلام) را بعنوان ركن بودن چنين خطاب مىكنيم:
« ... و صل على عبدك و امينك الاوفى... و ركن الاولياء و عماد الاصفياء...».[5]
كه ركن و پايه و ستون و تكيهگاه جميع اوليا و اصفيا مىباشد، ركن و تكيهگاهش بفرمايش پيامبر حضرت صديقه (سلام الله علیها) است.
در يكى از زيارات مطلقه نيز حضرت اميرالمؤمنين(علیه السلام) « سيد الاوصياء و ركن الاولياء» ناميده شده است،[6] و در زيارت وارث حضرت اباعبداللَّه الحسين(علیه السلام) چنين عرضه مىداريم:
«اشهد انك من دعائم الدين و اركان المؤمنين»؛[7]
و در زيارت عيد فطر و قربان[8] و همچنين در زيارت اربعين حسين (علیه السلام)[9]
« اشهد انك من دعائم الدين و اركان المسلمين، و معقل المؤمنين»؛
و در زيارت جامعه كبيره:
« ... و ساسه العباد، و اركان البلاد، و ابواب الايمان».[10]
آرى چهارده معصوم : همگى اركان توحيد و ايمان و اسلام هستند، و هر يك از آنان ركن است براى ساير معصومين. حضرت صديقه (سلام الله علیها)در اين مقام- نظير و همانند و همتاى رسول اكرم(صلی الله علیه و آله وسلم)- ركن است براى اميرالمؤمنين (علیه السلام).
--------------------------------------------------------
[1]- تاریخ مدینه دمشق، ج 14، ص 166، تاریخ ابن عساکر، ص 120.
[2]- نساء/ 34.
[3]- اين روايت به همين لفظ در ينابيع الموده ص 237 موجود است. همچنين در فردوس الاخبار ج3،ص 418 ح 5170 (به لفظ: لو لم يخلق على ما كان لفاطمه كفو)، و در مقتل الحسين خوارزمى، ج1،ص66 (به لفظ: لو لم يكن على ما كان لفاطمه كفو) آمده است.
[4]- متن روايت چنين است:
«عوتب النبى 6فى امر فاطمه، فقال: لو لم يخلق اللَّه على بن ابىطالب ما كان لفاطمه كفو، و فى خبر: لولاك لما كان لها كفو على وجه الارض». بحارالانوار، ج43،ص 107.
[5]- اين قسمت از زيارت اميرالمؤمنين (علیه السلام)كه مخصوص روز مبعث مىباشد چنين است: «... اللهم صل على محمد و آلمحمد، و صل على عبدك و امينك الاوفى، و عروتك الوثقى، و يدك العليا، و كلمتك الحسنى، و حجتك على الورى، و صديقك الاكبر، سيد الاوصياء و ركن الاولياء، و عماد الاصفياء، اميرالمؤمنين، و يعسوب الدين، و قدوه الصديقين، و امام الصالحين...». )مصباح الزائر ص 96 -95، مزار الشهيد ص 32، بحارالانوار ج97،ص 379).
[6]- قسمتى از اين زيارت مطلقهى اميرالمؤمنين(علیه السلام) كه از امام صادق (علیه السلام)روايت شده و مرحوم شيخ مفيد آن را نقل نموده است چنين است: «... اللهم صل على محمد و آلمحمد، و صل على اميرالمؤمنين عبدك المرتضى، و امينك الاوفى، و عروتك الوثقى، و يدك العليا، و جنبك الاعلى، و كلمتك الحسنى، و حجتك على الورى، و صديقك الاكبر، و سيد الاوصياء، و ركن الاولياء، و عماد الاصفياء، اميرالمؤمنين، و يعسوب الدين، و قدوه الصالحين، و امام المخلصين...».(مصباح الزائر ص 79 -78، بحارالانوار ج97،ص 307).
[7]- مصباح المتهجد ص 664، بحارالانوار ج98،ص 200.
[8]- مصباح الزائر ص 172، مزار الشهيد ص 184، بحارالانوار، ج 98، ص 353.
[9]- مصباح الزائر ص 154، مزار الشهيد ص 211، المزار الكبير ص 172، بحارالانوار ج98،ص 332.
[10]- عيون الاخبار ج2،ص 277، بحارالانوار ج99،ص 128 -127.
همچنين در يكى از زيارتهاى حضرت اميرالمؤمنين (علیه السلام)مىخوانيم:
«... اشهد انك و الائمه من ولدك سفينه النجاه، و دعائم الاوتاد، و اركان البلاد، و ساسه العباد...». (المزار الكبير ص 76، 77، بحارالانوار ج97،ص 342 ، 148)؛
و در يكى از دعاهاى روز عيد غدير مىخوانيم:
«... اللهم صل على محمد و آلمحمد، الائمه القاده، و الدعاه الساده، و النجوم الزاهره، و الاعلام الباهره، و ساسه العباد، و اركان البلاد...». (اقبال الاعمال ص 492، بحارالانوار ج95،ص320)؛
و در توقى شريف حضرت كه براى استشفاع به محمد و آلمحمد : است مىخوانيم:
«... قد اتاكم اللَّه يا آلياسين خلافته و علم مجارى امره فيما امره فيما قضاه و دبره و رتبه و اراده فى ملكوته، فكشف لكم الغطاء، و انتم خزنته و شهداوه و علماوه و امناوه، ساسه العباد و اركان البلاد و قضاه الاحكام...». (بحارالانوار ج91،ص 37. همچنين مراجعه كنيد به مصباحالزائر ص 223، 224، بحارالانوار ج99،ص 93).
مقام ركنيت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نسبت به اميرالمؤمنين (علیه السلام)
- بازدید: 1813