نهج الفصاحه حدیث ١٤٠١ تا ١٥٠٠

(زمان خواندن: 10 - 19 دقیقه)

1401 _ حوسب رجل ممّن كان قبلكم فلم يوجد له من الخير شي ء إلّا أنّه كان رجلا موسرا و كان يخالط النّاس و كان يأمر غلمانه أن يتجاوزوا عن المعسر فقال اللَّه عزّ و جلّ لملائكته نحن أحقّ بذلك منه تجاوزوا عنه.

يكى از پيشينيان را به حساب كشيدند و كار نيكى نداشت جز آنكه مرد توانگرى بود و با مردم داد و ستد داشت و بغلامان خود ميگفت از مطالبه واماندگان درگذريد خداوند بفرشتگان گفت ما بگذشت از او سزاوارتريم، از او درگذريد.

1402 _ الحجّ المبرور ليس له جزاء إلّا الجنّة.

حج مقبول سزائى جز بهشت ندارد.

1403 _ الحجّ جهاد كلّ ضعيف و جهاد المرأة حسن التّبعّل.

حج جهاد ضعيفان است و جهاد زن، شوهردارى خوب است.

1404 _ الحرائر صلاح البيت و الإماء فساد البيت.

زن آزاد مايه اصلاح خانه است و زن بنده موجب فساد خانه است.

1405 _ الحرام بيّن و الحلال بيّن فدع ما يريبك إلى مالا يريبك.

حرام روشن است و حلال روشن است چيزهاى شبهه ناك را بگذار و چيزهاى بى شبهه را برگير.

1406 _ الحرب خدعة.

جنگ يعنى خدعه.

1407 _ الحريص الّذي يطلب المكسبة من غير حلّها.

حريص آنست كه سود به نامشروع جويد.

1408 _ الحزم سوء الظّنّ.

دور انديشى بد گمان بودن است.

1409 _ الحسب المال.

برترى را بمال دانند.

1410 _ الحسد يأكل الحسنات كما تأكل النّار الحطب و الصّدقة تطفى ء الخطيئة كما يطفى ء الماء النّار.

حسد كارهاى نيك را ميخورد چنان كه آتش هيزم را ميخورد و صدقه گناه را نابود ميكند چنان كه آب آتش را خاموش ميكند.

1411 _ الحسد يفسد الإيمان كما يفسد الصّبر العسل.

حسد ايمان را فاسد ميكند چنان كه صبر تلخ عسل را فاسد ميكند.

1412 _ الحكمة ضالّة المؤمن يأخذها ممّن سمعها و لا تبالي في أيّ وعاء خرجت.

حكمت گمشده مؤمن است از هر كه بشنود فرا گيرد و اهميت ندهد كه از كجا آمده است.

1414 _ الحلال بيّن و الحرام بيّن و بينهما أمور مشتبهات لا يعلمها كثير من النّاس: فمن اتّقى الشّبهات فقد استبرأ لعرضه و دينه و من وقع في الشّبهات وقع في الحرام كراع يرعى حول الحمى يوشك أن يواقعه ألا و إنّ لكلّ ملك حمى ألا و إنّ حمى اللَّه تعالى في أرضه محارمه ألا و إنّ في الجسد مضغة إذا صلحت صلح الجسد كلّه و إذا فسدت فسد الجسد كلّه ألا و هي القلب.

حلال روشن است و حرام روشن است و ميان آنها چيزهاى شبهه ناك هست كه بسيارى از مردم آن را ندانند، هر كه از چيزهاى شبهه ناك دورى گيرد دين و آبروى خود را از ارتكاب محرمات بر كنار داشته و هر كه در چيزهاى شبهه ناك افتد در حرام افتد مانند چوپانى كه اطراف قرق گوسفند چراند بيم ميرود كه در قرق افتد. بدانيد كه هر پادشاهى قرقى دارد و قرق خداوند در زمين محرمات اوست بدانيد كه در تن پاره گوشتى است كه اگر بصلاح آمد همه تن بصلاح آيد و اگر بفساد آمد همه تن به فساد آيد بدانيد كه او همين قلب است.

1415 _ الحلال ما أحلّ اللَّه في كتابه و الحرام ما حرّم اللَّه في كتابه و ما سكت عنه فهو ممّا عفي عنه.

حلال آنست كه خداوند در قرآن حلال كرده باشد و حرام آنست كه خداوند در قرآن حرام كرده باشد و هر چه را مسكوت گذاشته مورد گذشت است.

1416 _ الحلف حنث أو ندم.

سرانجام قسم يا شكستن است يا پشيمانى.

1417 _ الحلف منفقة للسّلعة ممحقة للبركة.

قسم در معامله جنس را تمام و بركت را نابود ميكند.

1418 _ الحليم سيّد في الدّنيا و سيّد في الآخرة.

بردبار در دنيا و آخرت بزرگوار است.

1419 _ الحمد على النّعمة أمان لزوالها.

سپاس بر نعمت مايه امنيت از زوال آنست.

1420 _ الحمرة من زينة الشّيطان.

سرخى آرايش شيطان است.

1421 _ الحمّى تحتّ الخطايا كما تحتّ الشّجرة ورقها.

تب گناهان را ميريزد چنان كه درخت برگهاى خود را ميريزد.

1422 _ الحمّى حظّ كلّ مؤمن من النّار و حمّى ليلة تكفّر خطايا سنة.

تب قسمت مؤمن از آتش جهنم است و تب يك شب گناهان يك سال را محو ميكند.

1423 _ الحمّى رائد الموت و سجن اللَّه في الأرض.

تب پيشاهنگ مرگ و زندان خداوند در روى زمين است.

1424 _ الحياء خير كلّه.

حيا سراسر نيكى است.

1425 _ الحياء زينة و التّقى كرم و خير المركب الصّبر و انتظار الفرج من اللَّه عزّ و جلّ عبادة.

حيا مايه زينت و تقوى مايه بزرگى است و بهترين وسيله وصول بمقصود صبر است و انتظار گشايش از طرف خداوند عبادت است.

1426 _ الحياء شعبة من الإيمان.

حيا شعبه اى از ايمان است.

1427 _ الحياء لا يأتي إلّا بخير.

از حيا جز نيكى نمى آيد.

1427 _ الحياء من الإيمان و الإيمان في الجنّة و البذاء من الجفاء و الجفاء في النّار.

حيا از لوازم ايمان است و ايمان در بهشت است و بد زبانى از خشونت است و خشونت در جهنم است.

1428 _ الحياء هو الدّين كلّه.

حيا تمام دين است.

1429 _ الحياء و الإيمان قرنا جميعا فإذا رفع أحدهما رفع الآخر.

حيا و ايمان قرين يك ديگرند اگر يكى از ميان برخاست ديگرى هم برود.

1430 _ الحياء و الإيمان مقرونان في قرن واحد فإذا سلب أحدهما تبعه الآخر.

حيا و ايمان قرين يك ديگرند اگر يكى رفت ديگرى نيز همراه آن ميرود.

1432 _ الحياء و الإيمان مقرونان لا يفترقان إلّا جميعا.

حيا و ايمان قرين يك ديگرند و جز با هم از كسى دور نشوند.

1433 _ الحياء و العىّ شعبتان من الإيمان و البذاء و البيان شعبتان من النّفاق.

حيا و كمزبانى دو شعبه ايمان است و خشونت و زبان آورى از لوازم نفاق است.

1434 _ خاب عبد و خسر لم يجعل اللَّه تعالى في قلبه رحمة للبشر.

بنده اى كه خداوند رحم نسبت بكسان را در دل او قرار نداده زيانكار است.

1435 _ خدمتك زوجتك صدقة.

خدمتى كه بزن خود ميكنى صدقه است.

1436 _ خالطوا النّاس بأخلاقهم و خالفوهم في أعمالهم.

با مردان در اخلاقشان مخالط باشيد و در اعمالشان مخالف.

1437 _ خذ الأمر بالتّدبير فإن رأيت في عاقبته خيرا فأمض و إن خفت غيّا فأمسك.

كار را بتدبير بنگر اگر در سر انجام آن خيرى هست قدم بگذار و اگر از عاقبت آن بيم دارى دست نگهدار.

1438 _ خذوا على أيدي سفهائكم.

از تجاوز سفيهان خود جلوگيرى كنيد.

1439 _ خذوا من العمل ما تطيقون فإنّ اللَّه لا يملّ حتّى تملّوا.

عمل بقدر طاقت كنيد زيرا ملالت شما مايه ملالت خدا مى شود.

1440 _ خرج رجل ممّن كان قبلكم في حلّة له يختال فيها فأمر اللَّه الأرض فأخذته فهو يتجلجل فيها إلى يوم القيامة.

مردى از پيشينان حله اى پوشيد و مكبرانه بيرون آمد خداوند بزمين فرمان داد تا او را گرفت و تا روز قيامت در آن دست و پا ميزند.

1441 _ خرج نبىّ من الأنبياء بالنّاس يستسقون اللَّه تعالى فإذا هو بنملة رافعة بعض قوائمها إلى السّماء فقال ارجعوا فقد استجيب لكم من أجل هذه النّملة.

پيغمبرى با مردم براى دعاى باران بيرون آمد مورچه اى را ديد كه دست خود را بطرف آسمان بلند كرده است گفت باز گرديد كه خدا بخاطر اين مورچه دعاى شما را پذيرفت.

1442 _ خشية اللَّه رأس كلّ حكمة و الورع سيّد العمل.

ترس خدا سر همه حكمتهاست و ورع پيشواى اعمال است.

1443 _ خصّ البلاء بمن عرف النّاس و عاش فيهم من لم يعرفهم.

هر كه كسان را شناخت قرين بلا شد و هر كه نشناختشان در ميانشان آسوده زيست.

1444 _ خصلتان لا يجتمعان في مؤمن: البخل و سوء الخلق.

دو صفت است كه در مؤمن جمع نشود بخل و بدخوئى.

1445 _ خصلتان لا يجتمعان في منافق حسن سمت و لا فقه في الدّين.

دو خصلت است كه در منافق جمع نشود نيكنامى و دانائى در امور دين.

1446 _ خصلتان ليس فوقهما من البرّ شي ء الإيمان باللَّه و النّفع لعباد اللَّه.

دو خصلت است كه نيكتر از آن نيست ايمان بخدا و سودمندى براى بندگان خدا.

1447 _ خصلتان من كانتا فيه كتبه اللَّه شاكرا صابرا و من لم يكونا فيه لم يكتبه اللَّه لا شاكرا و لا صابرا: من نظر في دينه إلى من هو فوقه فاقتدى به و نظر في دنياه إلى من هو دونه فحمد اللَّه على ما فضّله به عليه كتبه اللَّه شاكرا صابرا و من نظر في دينه إلى من هو دونه و نظر في دنياه إلى من هو فوقه فأسف على ما فاته منه لم يكتبه اللَّه شاكرا و لا صابرا.

دو خصلت است كه در هر كه باشد خدا او را صبور و شكرگزار رقم زند و هر كه از آن بى بهره باشد ويرا نه صابر رقم زند نه شكرگزار هر كه در كار دين بكسى كه فراتر از اوست بنگرد و او را پيروى كند و در كار دنيا بآن كه فروتر از اوست بنگرد و خدا را بر آنچه بيشتر دارد شكر كند، خدا او را صابر و شاكر رقم زند و هر كه در كار دين به آنكه فروتر از اوست بنگرد و در كار دنيا بآن كه فراتر از اوست بنگرد و بر آنچه كمتر دارد تأسف خورد خدا او را نه صابر رقم زند نه شكرگزار.

1448 _ خلّتان كثير من النّاس فيهما مفتون الصّحّة و الفراغ.

دو صفت است كه بيشتر مردم بدان دلباخته اند صحت و فراغت.

1449 _ خلّفت فيكم شيئين لن تضلّوا بعدهما: كتاب اللَّه و سنّتي و لن يتفرّقا حتّى يردا عليّ الحوض.

دو چيز ميان شما واگذاشتم كه بعد از آن گمراه نخواهيد شد قرآن و روش من و اين دو از هم جدا نشوند تا بر سر حوض بمن برسند.

1450 _ خلق اللَّه الخلق فكتب آجالهم و أعمالهم و أرزاقهم.

خداوند خلق را بيافريد و زندگى و اعمال و ارزاقشان را رقم زد.

1451 _ خلق اللَّه عزّ و جلّ الجنّ ثلاثة أصناف: صنف حيّات و عقارب و خشاش الأرض و صنف كالرّيح في الهواء و صنف عليهم الحساب و العقاب و خلق اللَّه الإنس ثلاثة أصناف: صنف كالبهائم و صنف أجسادهم أجساد بني آدم و أرواحهم أرواح الشّياطين و صنف في ظلّ اللَّه يوم لا ظلّ إلّا ظلّه.

خداوند جن را سه قسم آفريده يك قسم مارها و عقربها و حشراتند و قسم ديگر مانند باد در هوا روانند و قسم ديگر حساب و عقاب دارند و آدميان را سه قسم آفريده يك قسم مانند چهارپايانند و قسم ديگر تنهايشان مانند تن آدميان و جانهايشان مانند جانهاى شياطين است و قسم ديگر روزى كه سايه اى جز سايه خدا نيست در سايه او هستند.

1452 _ خلق اللَّه مائة رحمة فوضع رحمة واحدة بين خلقه يتراحمون بها و خبأ عنده مائة إلّا واحدة.

خداوند صد جزء رحمت آفريد و يكى را ميان خلق نهاد كه بوسيله آن بر يك ديگر رحم كنند و نود و نه جزء آن را پيش خود نگهداشت.

1453 _ خلق اللَّه يحيى ابن زكريّا في بطن أمّه مؤمنا و خلق فرعون في بطن أمّه كافرا.

خداوند يحيى پسر زكريا را در شكم مادر مؤمن خلق كرد و فرعون را در شكم مادر كافر آفريد.

1454 _ خلقان يحبّهما اللَّه و خلقان يبغضهما اللَّه فأمّا اللّذان يحبّهما اللَّه فالسّخاء و السّماحة و أمّا اللّذان يبغضهما اللَّه فسوء الخلق و البخل و إذا أراد اللَّه بعبد خيرا استعمله على قضاء حوائج النّاس.

دو صفت را خدا دوست دارد، و دو صفت را دشمن دارد، دو صفتى كه خدا دوست دارد بخشش است و گذشت و دو صفتى كه خدا دشمن دارد بدخوئى و بخلست و همين كه خدا براى بنده اى نيكى خواهد وى را براى رفع حوائج مردم بكار ميبرد.

1455 _ خلّلوا بين أصابعكم لا يخلّل اللَّه بينها بالنّار.

هنگام وضو ميان انگشتان خود فاصله دهيد تا خدا بوسيله آتش ميان آنها را فاصله ندهد.

1456 _ خلّلوا لحاكم و قصّوا أظفاركم فإنّ الشّيطان يجري ما بين الّلحم و الظّفر.

ريشهاى خود را شانه كنيد و ناخنهاى خود را كوتاه سازيد زيرا شيطان ميان گوشت و ناخن روانست.

1457 _ خمس بخمس ما نقض قوم العهد إلّا سلّط عليهم عدوّهم و ما حكموا بغير ما أنزل اللَّه إلّا فشا فيهم الفقر و لا ظهرت فيهم الفاحشة إلا فشا فيهم الموت و لا طفّفوا المكيال إلّا منعوا النّبات و أخذوا بالسّنين و لا منعوا الزّكاة إلّا حبس عنهم القطر.

پنج چيز از لوازم پنج چيز ست كسانى كه پيمان شكنند دشمنشان بر آنها مسلط شود و كسانى كه بر خلاف آنچه خدا گفته قضاوت كنند فقر ميان آنها رواج يابد و كسانى كه بى عفتى ميان آنها رواج يابد مرگ ناگهانى ميان آنها شايع شود و كسانى كه كم فروشى پيشه كنند بقحط دچار شوند و كسانى كه زكاة ندهند به خشگسالى مبتلا گردند.

1458 _ خمسة من مصائب الدّنيا فوت الحبيب و ذهاب المال و شماتة الأعداء و ترك العلم و امرأة سوء.

پنج چيز از مصائب دنياست مرگ دوست و تلف شدن مال و سرزنش دشمنان و ترك دانش و زن بد.

1459 _ خمس خصال يفطّرن الصّائم و ينقضن الوضوء: الكذب و الغيبة و النّميمة و النّظر بشهوة و اليمين الكاذبة.

پنج كار است كه روزه را باطل ميكند و وضو را ميشكند، دروغ و غيبت و سخن چينى و نظر شهوت و قسم دروغ.

1460 _ خمس دعوات يستجاب لهنّ: دعوة المظلوم حتّى ينتصر و دعوة الحاجّ حتّى يصدر و دعوة الغازي حتّى يقفل و دعوة المريض حتّى يبرأ و دعوة الأخ لأخيه بظهر الغيب و أسرع هذه الدّعوات إجابة دعوة الأخ لأخيه بظهر الغيب.

پنج دعاست كه مستجاب مى شود دعاى مظلوم تا يارى شود و دعاى زائر كعبه تا باز گرددو دعاى كسى كه بجهاد ميرود تا باقامتگاه خود برسد و دعاى مريض تا شفا يابد، و دعاى برادرى كه در غيبت برادر خود براى او كند و اين دعا از همه دعاها زودتر مستجاب مى شود.

1461 _ خمس ليس لهنّ كفّارة: الشّرك باللَّه و قتل النّفس بغير حقّ و بهت المؤمن و الفرار من الزّحف و يمين صابرة يقتطع بها مالا بغير حقّ.

پنج گناهست كه محوشدنى نيست، شريك قرار دادن براى خدا و كشتن كسان بناحق و بهتان زدن بمؤمن و فرار از جنگ و قسم ناحق كه بوسيله آن مال كسان را ببرند.

1462 _ خمس من الإيمان من لم يكن فيه شي ء منهنّ فلا إيمان له التّسليم لأمر اللَّه و الرّضا بقضاء اللَّه و التّفويض إلى اللَّه و التّوكّل على اللَّه و الصّبر عند الصّدمة الأولى.

نج چيز از لوازم ايمانست و هر كه يكى از آنها در او نباشد ايمان ندارد تسليم بفرمان خدا و رضا بقضاى خدا و تفويض كارها بخدا و توكل بخدا و صبر هنگام صدمه نخستين.

1463 _ خمس من سنن المرسلين: الحياء و الحلم و الحجامة و السّواك و التّعطّر.

پنج چيز از سنت پيغمبرانست حيا و حلم و حجامت و مسواك و عطر زدن.

1464 _ خمس هنّ من قواصم الظّهر: عقوق الوالدين و المرأة يأتمنها زوجها تخونه و الإمام يطيعه النّاس و يعصي اللَّه و رجل وعد عن نفسه خيرا فأخلف و اعتراض المرء في أنساب النّاس.

پنج چيز كمر شكن است، بد- رفتارى با پدر و مادر و زنى كه شوهرش بدو اطمينان دارد ولى بدو خيانت كند و پيشوائى كه مردم او را اطاعت كنند ولى او خدا را اطاعت نكند و مردى كه وعده دهد و تخلف كند و بد گوئى شخص در باره نسب مردم.

1465 _ خمس يعجّل اللَّه لصاحبها- العقوبة: البغى و الغدر و عقوق الوالدين و قطيعة الرّحم و معروف لا يشكر.

پنج چيز است كه خدا مرتكب آن را زود كيفر ميدهد ستم و خيانت و بد- رفتارى با پدر و مادر و بريدن از خويشاوندان و حق نشناسى.

1466 _ خيار أئمّتكم الّذين تحبّونهم و يحبّونكم و تصلّون عليهم و يصلّون عليكم و شرار أئمّتكم الّذين تبغضونهم و يبغضونكم و تلعنونهم و يلعنونكم.

بهترين پيشوايان شما كسانى هستند كه آنها را دوست داريد و شما را دوست دارند شما آنها را دعا كنيد و آنها نيز شما را دعا كنند و بدترين پيشوايان شما كسانى هستند كه آنها را دشمن داريد و شما را دشمن دارند و آن ها را نفرين كنيد و شما را نفرين كنند.

1467 _ خيار المؤمنين القانع و شرارهم الطّامع.

بهترين مؤمنان كسى است كه قانعست و بدترين آنها كسى است كه طمعكار است.

1468 _ خيار أمّتي أحدّاؤها الّذين إذا غضبوا رجعوا.

بهترين امت من تندخويانند كه وقتى بخشم آيند زود آرام شوند.

1469 _ خيار أمّتي علماؤها و خيار علمائها حلماؤها.

بهترين امت من دانشمندانند و بهترين دانشمندان امت من بردبارانند.

1470 _ خيار أمّتي علماؤها و خيار علمائها رحماؤها ألا و إنّ اللَّه تعالى ليغفر للعالم أربعين ذنبا قبل أن يغفر للجاهل ذنبا واحدا، ألا و إنّ العالم الرّحيم يجي ء يوم القيامة و إنّ نوره قد أضاء بمشي فيه ما بين المشرق و المغرب كما يضي ء الكواكب الدّرّيّ.

بهترين امت من دانشمندانند و بهترين دانشمندان امت من رحيمانند بدانيد كه خدا پيش از آنكه يك گناه نادان را ببخشد چهل گناه دانشمند را مى بخشد و بدانيد كه دانشمند رحيم روز رستاخيز مى آيد و در نور خود كه فاصله ميان مشرق و مغرب را چون ستاره هاى درخشان روشن كرده راه رود.

1471 _ خيار أمّتي من دعا إلى اللَّه تعالى و حبّب عباده إليه.

بهترين امت من كسى است كه مردم را بسوى خدا بخواند و بندگان خدا را دوستدار او سازد.

1472 _ خياركم أحاسنكم أخلاقا الّذين يألفون و يؤلفون.

بهترين شما كسانى هستند كه اخلاقشان بهتر است و با مردم سازگارند و كسان را با يك ديگر سازگارى دهند.

1474 _ خياركم أحسنكم قضاء للدّين.

بهترين شما كسانى هستند كه قرض خود را بهتر ادا كنند.

1475 _ خياركم أطولكم أعمارا و أحسنكم أخلاقا.

بهترين شما كسانى هستند كه عمرشان درازتر و اخلاقشان نيكتر است.

1476 _ خياركم أطولكم أعمارا و أحسنكم أعمالا.

بهترين شما كسانى هستند كه عمرهايشان درازتر و اعمالشان بهتر است.

1477 _ خياركم خياركم لنسائهم.

بهترين شما كسانى هستند كه براى زنان خود بهتر باشند.

1477 _ خياركم خيركم لأهله.

بهترين شما كسى است كه براى كسان خود بهتر است.

1478 _ خياركم من ذكّركم باللَّه رؤيته و زاد في علمكم منطقه و رغّبكم في الآخرة عمله.

بهترين شما آن كس است كه ديدار او خدا را بياد شما آرد و سخنانش دانش شما را بيفزايد و رفتارش شما را بآخرت راغب سازد.

1479 _ خير الأصحاب صاحب إذا ذكرت اللَّه أعانك و إذا نسيت ذكّرك.

بهترين ياران كسى است كه وقتى خدا را ياد كردى ترا كمك كند وقتى ياد خدا را فراموشى كردى او را بياد تو آورد.

1480 _ خير الأصحاب عند اللَّه خيرهم لصاحبه و خير الجيران عند اللَّه خيرهم لجاره.

بهترين رفيقان پيش خدا كسيست كه براى رفيق خود بهتر باشد و بهترين همسايگان كسى است كه براى همسايه خود بهتر باشد.

1481 _ خير الأمور أوسطها.

بهترين كارها آنست كه به اعتدال نزديكتر است.

1482 _ خير الدّنيا و الآخرة مع العلم و شرّ الدّنيا و الآخرة مع الجهل.

نيكى دنيا و آخرت با دانش هم راهست و بدى دنيا و آخرت با نادانى قرين است.

1483 _ خير الذّكر الخفيّ و خير- الرّزق ما يكفي.

بهترين ذكرها آنست كه مخفى باشد و بهترين روزيها آنست كه كافى باشد.

1484 _ خير الرّزق ما كان يوما بيوم كفافا.

بهترين روزى آنست كه روز به روز بحد كفايت برسد.

1485 _ خير الرّفقاء أربعة و خير- الطّلائع أربعمائة و خير الجيوش أربعة آلاف.

بهترين دوستان چهار تن و بهترين پيش قراولان چهار صد و بهترين سپاهيان چهار هزار است.

1486 _ خير الزّاد التّقوى و خير ما ألقي في القلب اليقين.

بهترين توشه هاى سفر حيات تقوى است و بهترين صفات قلب ايمان است.

1487 _ خير الشّهادة ما شهد بها صاحبها قبل أن يسألها.

بهترين شهادت ها شهادتى است كه پيش از آنكه بپرسند ادا شود.

1488 _ خير الشّهود من أدّى شهادته قبل أن يسألها.

بهترين شاهدان كسى است كه پيش از آنكه بپرسند شهادت دهد.

1489 _ خير الصّداق أيسره.

بهترين مهرها آنست كه سبكتر باشد.

1490 _ خير الصّدقة ما أبقت غنى و اليد العليا خير من اليد السّفلى و ابداء بمن تعول.

بهترين صدقه ها آنست كه چيزى پس از آن بجاى ماند، و دست دهنده بهتر از دست گيرنده است و صدقه را از نانخوران خود آغاز كن.

1491 _ خير الصّدقة ما كان عن ظهر غنى.

بهترين صدقه آنست كه با فراخ دستى انجام دهند.

1492 _ خير العبادة أخفيها.

بهترين عبادت ها آنست كه پنهان تر است.

1493 _ خير العمل أن تفارق الدّنيا و لسانك رطب من ذكر اللَّه.

بهترين كارها آنست كه هنگام مفارقت از جهان زبانت به نام خدا گويا باشد.

1494 _ خير العمل ما نفع و خير الهدى ما اتّبع.

بهترين اعمال آنست كه سودمند باشد و بهترين هدايتها آنست كه پيروى كنند.

1495 _ خير الكسب كسب يد العامل إذا نصح.

بهترين كسبها كسبى است كه كارگر با دست كند اگر با دقت انجام گيرد.

1496 _ خير المجالس أوسعها.

بهترين مجالس آنست كه وسيع تر باشد.

1497 _ خير المسلمين من سلم- المسلمون من يده و لسانه.

بهترين مسلمانان كسى است كه مسلمانان از دست و زبانش در امان باشند.

1498 _ خير النّاس أحسنهم خلقا.

بهترين مردم كسانى هستند كه اخلاقشان نيك تر باشد.

1499 _ خير النّاس أقرؤهم و أفقههم في دين اللَّه و أتقاهم للَّه و آمرهم بالمعروف و أنهاهم عن المنكر و أوصلهم للرّحم.

بهترين مردم كسانى هستند كه قرآن بهتر خوانند و در كار دين داناتر باشند و از خدا بيشتر ترسند و به نيكى بيشتر امر كنند و از بدى بيشتر جلوگيرى كنند و با خويشاوندان بيشتر نزديك شوند.

1500 _ خير النّاس أنفعهم للنّاس.

بهترين مردم كسى است كه براى مردم سودمندتر باشد.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page