« نعيمان بن عمرو انصارى » از ياران پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم ، مردى بود بذله گو و شوخ طبع . روزى مردى اعرابى از باديه به مدينه آمد و شتر خود را پشت مسجد خوابانيد و وارد مسجد شد .
بعضى از اصحاب به نعيمان گفتند : « چه خوب مىشود اگر اين شتر را بكشى تا گوشت آن را تقسيم كنيم . پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم قيمتش را به اعرابى خواهد داد » .
نعيمان شتر را كشت و پس از مدتى صاحبش سر رسيد و فرياد برآورد و پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم را به دادخواهى خواست . نعيمان اوضاع را نامساعد ديد و از آنجا فرار كرد . رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم از مسجد بيرون آمدند و شتر اعرابى را كشته ديدند ، پرسيدند : « چه كسى اين كار را كرده است » ؟
گفتند : « نعيمان » .
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلمفردى را به دنبال او فرستاد تا او را بياورد . نعيمان را در خانه « ضُباعة بنت زبير »[1] كه نزديك مسجد بود ، يافتند كه درون گودالى ، پنهان شده بود و با مقدارى علوفه تازه خود را پوشانده بود . پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم با جمعى از اصحاب به مخفىگاه او در منزل ضُباعه آمدند و او را يافتند .
به دستور پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم علفها را از سر و صورت او كنار زدند . نعيمان با پيشانى و رخسارى كه از علفهاى تازه ، رنگين شده بود روبهروى پيامبر ايستاد . پيامبر به او فرمودند : « اى نعيمان ، اين چه كارى بود كه كردى » ؟
عرض كرد : « يا رسول اللّه ، به خدا قسم ، آنهايى كه شما را به مخفىگاه من راهنمايى كردند مرا به اين كار وادار ساختند » .
پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم تبسم كنان رنگ علف را با دست مبارك خود از پيشانى و رخسار او پاك كرد و قيمت شتر را به اعرابى داد[2] .
-----------------------------------------------
[1] . او دختر عموى رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلمو همسر مقداد بن اسود بود .
[2] . الاعلام : ج8 ص41 و لطائف الطوائف : ص 26 .
پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم و خون بهاى شتر
- بازدید: 1518