162 «أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللّهِ كَمَنْ باءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللّهِ وَمَأْواهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ»
ترجمه:
162. آيا كسى كه متابعت كند خشنودى خدا را، مثل كسى است كه موجبات غضب او را فراهم كند و حال آنكه جايگاه او جهنم است و بد بازگشتى است براى او.
تفسير:
«أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللّهِ» استفهام تقريرى است؛ يعنى اين چنين نيست، مثل «أَفَمَنْ كانَ مُؤمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً»[1] و مثل «قُلْ هَلْ يَسْتَوِى الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ»[2].
و «اتّباع» به معنى پيروى است.
و «رِضْوانَ اللّهِ» ؛ يعنى «ما يوجب رضى اللّه»[3] و معنى عام است، شامل عقايد حقّه و اخلاق فاضله و اعمال حسنه مىشود، و تفسير به موردى از باب بيان مصداق است.
[موجبات رضا و سخط]
امّا از حيث عقايد نصّ آيه شريفه «وَ رَضِيتُ لَكُمُ الاْءِسْلامَ دِيناً» و اخبار مرويه از كافى و تفسير عياشى از حضرت صادق عليهالسلام كه به عمار[4] فرمود: «الذين اتّبعوا رضوان اللّه هم الأئمة، وهم واللّه يا عمار درجات للمؤنين، وبولايتهم إيّانا يضاعف اللّه لهم أعمالهم، ويرفع اللّه لهم الدرجات العُلى، وأمّا قوله يا عمار: «كَمَنْ باءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللّهِ...» إلى قوله: «الْمَصِيرُ» فهم واللّه الذين جحدوا حق علي بن أبي طالب وحق الأئمة منّا أهل البيت، فباؤوا بذلك بسخطٍ من اللّه»[5].
و امّا از حيث اخلاق فاضله و اعمال حسنه اخبار بسيارى در موارد مختلفه در باب اخلاق و عبادات داريم كه فلان صفت يا فلان عبادت موجب رضاى الهى است؛ مثل «اول الوقت رضوان اللّه»[6] و «رضانا رضى اللّه»[7] و غير اينها كه احتياج به نقل نداريم، و در قرآن مجيد مىفرمايد: «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللّهِ أَكْبَرُ»[8]، كه در شأن مؤنين و مؤنات وارد شده. و در باب تقوا مىفرمايد: «لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنّاتٌ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللّهِ»[9].
و در باب مهاجرين و مجاهدين مىفرمايد: «يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ»[10]، و غير اينها از آيات.
و معناى رضاى الهى ؛ يعنى معامله مىكند با بنده معامله رضا، و البته به مقدار سر سوزنى عذاب نخواهد فرمود. و امّا خشنودى كه به معنى قلبى باشد در او راه ندارد؛ زيرا محل حوادث نيست.
«كَمَنْ باءَ بِسَخَط مِنَ اللّهِ»، اين جمله شامل مىشود جميع عقايد باطله را كه از روى تقصير باشد، نه از روى قصور. و امّا اخلاق رذيله و اعمال سيئه اگر باعث زوال ايمان باشد مورد آيه است، و الاّ قابل عفو و مغفرت و شفاعت هست و موجب سخط نمىشود. «وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ» مكررا تفسير آن بيان شده.
--------------------------------------------------
[1] . آيا پس كسى كه بوده باشد مؤمن، مثل كسى است كه بوده باشد فاسق؟ سوره سجده: آيه 18.
[2] . بگو: آيا مساوى هستند كسانى كه مىدانند و كسانى كه نمىدانند؟ سوره زمر: آيه 9.
[3] . آنچه كه باعث خشنودى و رضايت خداوند مىشود.
[4] . عمار بن موسى الساباطى: از اصحاب وراويان احاديث امام صادق و امام كاظم عليهماالسلام است. ساباط محلهاى مشهور در شهر مدائن آن زمان بوده است. هر چند برخى علماى رجال وى را فطحى مذهب مىدانند، امّا به احاديث و گفتههاى وى اعتماد كرده و او را توثيق كردهاند، چرا كه از شاگردان امام و فردى عالم و فقيه بوده و بيش از چهارصد روايت از او در كتب حديثى شيعه نقل شده است. موسوعة طبقات الفقهاء: ج2، ص409.
[5] . كسانى كه به دنبال جلب خشنودى خدا هستند، امامان مىباشند، به خدا سوگند اى عمار كه آن مقامات براى مؤمنان است و به خاطر داشتن ولايت و محبت ما، خداوند اعمال آنان را چند برابر مىكند و آنان را به مقامات عالى مىرساند. امّا اين آيه كه فرمود كسانى دچار خشم خدا شدند، به خدا قسم آنها كسانى هستند كه حق على عليهالسلام و ما اهل بيت را انكار كرده و به همين خاطر به خشم خداوند گرفتار شدند. كافى: ج1، ص430 ، ح84 و تفسير عياشى: ج1، ص229، ح167.
[6] . خواندن نماز اول وقت باعث خشنودى خداست. من لايحضره الفقيه: ج1، ص217، ح651 و بحار الأنوار: ج79، ص351.
[7] . رضايت و خشنودى ما، خشنودى خداست. بحار الأنوار: ج44، ص367.
[8] . و خشنودى خداوند از آنها بزرگتر از بهشت و آن منازل است. سوره توبه: آيه 72.
[9] . خداوند اختصاص داده آنها را به اهل تقوا در آخرت، بهشتهايى كه باغستانهايى است كه در آنها نهرها جارى است و هميشه در آنها هستند و زنهايى كه پاك و پاكيزهاند و خشنودى پروردگار از آنها. سوره آل عمران: آيه 15.
[10] . پروردگار آنها بشارت مىدهد آنها را به رحمت غير متناهيه خود و اينكه از آنها راضى وخشنود است. سوره توبه: آيه 21.
آیه ١٦٢ « أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللّهِ كَمَنْ باءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللّه ... »
- بازدید: 2687