164 «لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِى ضَلالٍ مُبِينٍ»
ترجمه:
164. هر آينه به تحقيق منت گذارد خداوند بر مؤنين زمانى كه فرستاد در ميان آنها پيغمبرى از خود آنها تلاوت فرمايد بر آنها آيات الهى را و تزكيه نمايد از آنها ارجاس و اخلاق سيّئه را و تعليم فرمايد به آنها كتاب و حكم و مصالح را و اگر چه بودند قبل از بعثت در گمراهى آشكارا.
تفسير:
[در معناى منّت و اينكه از خدا حَسَن است و از بنده قبيح]
«لَقَدْ مَنَّ اللّهُ»، «منّت» اظهار بزرگى نعمت است و اظهار احتياج منعم اليه است به نعمت و قدردانى او و نگاهدارى پاس نعمت منعم را و اين از مخلوق نسبت به مخلوق قبيح است؛ زيرا اولاً، منافى با اخلاص و قربت است و ثانيا، بنده مستقل در انعام نيست، تفضّل و توفيقى است [كه] خدا به او عنايت فرموده و ثالثا، از خود او نيست، از خداوند است و رابعا، موجب تحقير و كوچكى و شرمندگى طرف مىشود، لكن از جانب خدا بجا و به موقع است. بايد بنده قدردان نعمت خدا باشد و در پيشگاه احديت حقير و ناچيز باشد و شدّت احتياج به نعم او دارد و خداوند مستقلّ در انعام است و از خود اوست.
و بالجمله منّت نظير تكبّر است كه از بنده بسيار قبيح است و خاص پروردگار است، و اينكه در بعض السنه است كه خداوند براى نعم خود منّت بر بندگان نمىگذارد غلط است. يكى از صفات ربوبى «هو المنّان بالعطية»[1] است و آيات شريفه دال بر آن است؛ «قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَىَّ إِسْلامَكُمْ بَلِ اللّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلاْءِيمانِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ»[2]، «قالَ أَنَا يُوسُفُ وَ هذا أَخِى قَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَيْنا»[3]، «لَوْلا أَنْ مَنَّ اللّهُ عَلَيْنا لَخَسَفَ بِنا»[4]، الى غير ذلك من الآيات. «عَلَى المُؤمِنِين»، وجه اختصاص به «مؤنين» با اينكه حضرت مبعوث بر كافّه جنّ و انس است، براى اين است كه مؤنين از بعثت او بهره بردارى كردند و هدايت شدند. و امّا كفار و مشركين حجت بر آنها تمام تر شد و عذاب شديدتر و ضلالت آنها زيادتر گرديد، پس بر آنها نقمت است، چنانچه در زيارت اميرالمؤنين عليهالسلام است: «السلام على حجّة اللّه البالغة، ونعمته السابغة، ونقمته الدامغة»[5].
«إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ» «بعث» قريب المعنى است با ارسال و به فارسىْ برانگيختن، و حقيقت بعث از حال ضعف و سستى و خمود به حال قوّت و علوّ است، مثلاً از حال نوم به يقظه، مثل «مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا»[6]، يا از حال موت به حيات؛ «ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ تُبْعَثُونَ»[7]، يا از حال نزول به مقام ارتفاع، مثل «عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً»[8].
و در اين مقام ، بعث به مقام نبوت و رسالت و ولايت كليه و ساير شئونات نبويه است . در ميان آنها رسولى كه از نوع خود آنها باشد، از ملك يا جن يا ساير مخلوقات نباشد تا بتوانند با او تماس بگيرند و معاشرت كنند، بلكه به لسان قوم خود ، تا زودتر بتوانند استفاده كنند؛ «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ»[9].
«يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ»، «تلاوت» به معنى قرائت است، لكن تِلو يكديگر يعنى «آية بعد آية» كه يكى تابع ديگرى است، و «آيات»، آيات قرآنى است كه هر آيه يك معجزه است، و از اين جهت تعبير به آيات كردهاند.
[در بيان تزكيه و تعليم كتاب و حكمت و اقسام ضلالت]
«وَ يُزَكِّيهِمْ»، «تزكيه» به معنى رفع كثافت و رجاست و پليدى و خباثت و نجاست است و حضرتش مبعوث شد براى رفع رجس كفر و شرك و اخلاق رذيله و افعال سيّئه كه در دوره جاهليت سرتاسر عالم را گرفته بود، بالاخص در جزيرة العرب.
«وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ» ، و «كتاب»، قرآن است و «تعليم» غير از تلاوت است، تلاوت مجرد قرائت است و تعليم بيان مفاد آيات و تفسير و تأويل آن است. «وَ الحِكْمَةَ» ، بيان احكام و اخلاق و عقايد و مواعظ و نصايح آن است. «وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ» ، يعنى قبل از اسلام و بعثت حضرت رسالت «لَفِىضَلالٍ مُبِينٍ»، «ضلالت»، گمراهى و راه نجاتى نداشتن است و اين دو قسم است:
يكى گمراهى مخفى كه نمىداند گمراه شده و يكى آشكارا كه متحيّر شود و راه نجات نداشته باشد.
-----------------------------------------------
[1] . او با عطاهاى خود منت گذار است .
[2] . بفرما به آنها كه منت بر من نداريد كه ايمان آوردهايد، خدا بر شما منت گذارده كه شما را هدايت فرموده و توفيق داده كه به شرف ايمان مشرف شدهايد اگر راست مىگوييد. سوره حجرات: آيه 17.
[3] . فرمود من يوسف هستم و اين بنيامين برادر من است، به تحقيق منت گذاشت خدا بر ما. سوره يوسف: آيه 90.
[4] . اگر نبود اينكه خدا منت گذارد بر ما، هر آينه خسف هم دامن ما را مىگرفت. سوره قصص: آيه 82.
[5] . سلام بر حجت كامل و نعمت تمام و نقمت و عذاب سر سخت الهى. المزار الكبير: ص 185 و مستدرك الوسائل: ج10، ص22، ح1.
[6] . چه كسى ما را مبعوث كرد از خوابگاه. سوره يس: آيه 52.
[7] . پس از مردن، روز قيامت زنده مىشويد و مبعوث مىگرديد. سوره مؤنون: آيه 16.
[8] . اميد است كه پروردگار تو، تو را مبعوث فرمايد مقامى پسنديده. سوره اسراء: آيه 79.
[9] . و نفرستاديم رسولى را مگر به زبان قوم خود تا اينكه بيان فرمايد براى آنها. سوره ابراهيم: آيه 4.
آیه ١٦٤ « لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً ... »
- بازدید: 2763