آیات ١٦٦ و ١٦٧

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

166   «وَما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللّه‏ِ وَلِيَعْلَمَ الْمُؤمِنِينَ»
167   «وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ نافَقُوا وَقِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا فِى سَبِيلِ اللّه‏ِ أَوِ ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لاَتَّبَعْناكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلاْءِيمانِ يَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَيْسَ فِى قُلُوبِهِمْ وَاللّه‏ُ أَعْلَمُ بِم  يَكْتُمُونَ»
ترجمه:
166. و آنچه اصابت كرد شما را روزى كه دو جمعيت مقابل يكديگر شدند جمعيت مسلمين و جمعيت مشركين ـ پس به مشيت خدا بود و براى اينكه مؤنين معلوم شوند.
167. و منافقين هم معلوم گردند و به آن‏ها گفته شد كه بياييد و در راه خدا مقاتله نماييد يا دفع دشمن از حريم اسلام نماييد، گفتند اگر مى‏دانستيم كه قتال و جهادى بود ما هم متابعت مى‏كرديم شما را. اين‏ها به كفر نزديك ترند در اين روز تا به ايمان، مى‏گويند به زبان چيزى كه در قلوب آن‏ها نيست و خداوند داناتر است به آنچه كتمان مى‏كنند.
اين آيه شريفه هم راجع به غزوه احد است، آن روزى كه دو لشكر كفر و ايمان مقابل شدند. مى‏فرمايد: «وَ ما أَصابَكُمْ»، مراد همان كشته شدن هفتاد نفر از مسلمين است «يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ» [؛ مقابل يكديگر شدند] جمع مسلمين و جمع كفار.
«فَبِإِذْنِ اللّه‏ِ»، مفسرين نظر به اينكه خداوند اجازه نمى‏دهد در قتل مسلم و اباحه نمى‏كند براى كفار قتل مسلمان‏ها را ، زيرا اين از اعظم معاصى كبار است ، بعضى تفسير كردند به «علم اللّه‏» و بعضى به «عقوبة اللّه‏» و بعضى به
«تخلية اللّه‏ بين الفريقين». لكن اين كلام غلط است زيرا ، فرق است بين اذن تشريعى و اذن تكوينى : اذن تشريعى است كه ، به حرام و معصيت تعلق نمى‏گيرد، و امّا اذن تكوينى ، كه عباد مطلقا مستقل در افعال نيستند كه تفويض محض باشد، و مجبور و بدون اختيار هم نيستند كه جبر صرف باشد، بلكه افعال عباد به اختيار از آن‏ها صادر مى‏شود، لكن تا مشيت حق نباشد و اراده او، محال است تحقق پيدا كند، و اين اذن تكوينى است كه در بسيارى از آيات اشاره دارد، مثل «ما قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوها قائِمَةً عَلى أُصُولِها فَبِإِذْنِ اللّه‏ِ»[1] و مثل: «وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ
وَ لكِنَّ اللّه‏َ رَمى»[2] و غير اين‏ها از آيات.
[در تميز بين مؤمن و منافق]
و البته اراده و مشيت حق بايد از روى حكمت و مصلحت باشد، لذا خداوند وجه حكمت آن را بيان مى‏فرمايد كه تميز بين مؤن و منافق باشد كه مى‏فرمايد: «وَ لِيَعْلَمَ الْمُؤمِنِينَ» و معنى اين نيست كه مؤن بر خداوند مجهول باشد؛ زيرا جهل در مبدأ راه ندارد، بلكه مراد اظهار علم است كه ديگران هم مؤنين واقعى را بشناسند، آن‏هايى كه ثابت قدم بودند و تا آخرين خاتمه قيام داشتند، چه به درجه شهادت نايل شدند و چه نشدند. در مصاحف تا اينجا را يك آيه شمرده‏اند و جمله «وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ نافَقُوا» را آيه مستقله قرار داده‏اند، ولكن بعيد نيست كه تماما يك آيه باشد.
و منافق كسانى هستند كه اظهار ايمان مى‏كنند و با مؤنين محشور هستند، لكن قلبا ايمان ندارند، چنانچه خداوند در اوايل سوره بقره اوصاف آن‏ها را بيان فرموده و شرحش در مجلد دوم اين تفسير گذشت[3].
«وَ قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا فِى سَبِيلِ اللّه‏ِ»، قائل از مؤنين مجاهدين ثابت قدم بوده يا شخص نبىّ  صلى‏الله‏عليه‏و‏آله يا يك نفر از اصحابش، و گفتند عبداللّه‏ بن عمرو بن حزام انصارى[4] بوده، و مرجع ضمير «لَهُمْ» منافقين كه ترك قتال كردند و مراجعت نمودند، گفتند آن‏ها عبد اللّه‏ بن ابىّ و اصحابش از منافقين كه قريب سيصد نفر را مخذول نمودند.
«تَعالَوْا» مقول قول است كه بياييد و مقاتله كنيد در راه خدا.
«أَوِ ادْفَعُوا»، دفع دشمن و جلوگيرى از حملات آن‏ها لا اقل براى تكثير سواد مجاهدين.
«قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لاَتَّبَعْناكُمْ»، جواب منهزمين است كه جنگ خاتمه پيدا كرد و ديگر قتالى نيست.
«هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ»؛ يعنى «إلى الكفر» «أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلاْءِيمانِ»، وجه اقربيّت اينكه كفر قلبى است و ايمان افواهى و لفظى و ظاهرى است.
«يَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ»، قولِ نفْس «تفوّه» است، و تقييد به «افواهم» براى اين است كه اين قول از روى عقيده قلبى نيست، بلكه مجرد سر زبانى است.
«ما لَيْسَ فِى قُلُوبِهِمْ» كه عين نفاق است.
«وَ اللّه‏ُ أَعْلَمُ بِما يَكْتُمُونَ»، خداوند عالم السّر و الخفيات است و از قلوب بندگان با خبر است، و تعبير به اعلميت براى اين است كه خود آن‏ها هم عالم به خفاياى قلوب خود هستند، لكن خدا داناتر است.
--------------------------------------------------
[1] .  آنچه قطع مى‏كنيد از درخت خرما يا وامى‏گذاريد ايستاده بر ريشه‏هاى آن، پس به اذن خداى متعال است. سوره حشر: آيه 5.
[2] .  تو رَمْى نكردى [= تير نينداختى] آن‏ها را زمانى كه رمْىْ كردى، ولكن خداوند رمى فرمود. سوره انفال: آيه 17.
[3] .  ر. ك: همين تفسير، ج2 ، ذيل تفسير آيات 8 ـ 15 .
[4] .  عبداللّه‏ بن عمرو بن حزام انصارى: يكى از اصحاب بزرگ پيامبر خدا و پدر جابر بن عبداللّه‏، صحابى مشهور پيامبر و ائمه مى‏باشد. وى جزو هفتاد نفرى است كه از مدينه نزد رسول خدا در مكه آمده و با ايشان بيعت كردند، همچنين او را جزء دوازده نفرى مى‏دانند كه پيامبر با اشاره جبرئيل، آن‏ها را به عنوان خواص و نقيبان خود برگزيد. وى در جنگ احد به شهادت رسيد. معجم رجال الحديث: ج11، ص79

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page