171 «يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَالْمُؤمِنِينَ»
ترجمه:
171. و نيز بشارت مىدهند به نعمت الهى و فضل خداوند و اينكه خدا اجر مؤنين را از بين نمىبرد.
اين آيه مشتمل بر سه جمله است كه سابقين «يَسْتَبْشِرُونَ» [ = بشارت مىدهند ] لاحقين را.
[توضيح نعمت و فضل و اجر]
1. «بِنِعْمَةٍ مِنَ اللّهِ» «بنعمة» مفرد است و منوّن به تنوين است و اين دلالت دارد بر يك نعمت بسيار بزرگى كه بالاترين نعمتهاست و البته ساير نعم را هم در بر دارد.
2. «وَ فَضْلٍ» كه اين هم دلالت مىكند كه فضل بزرگى از جانب حق به آنها مىرسد كه ساير تفضلات را هم شامل باشد.
3. «وَ أَنَّ اللّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤمِنِينَ»، اطلاق اجر به نوعى از عنايت است؛ زيرا احدى حقى بر خدا ندارد و طلب از او ندارد، ولو عبادت اهل دنيا را كرده باشد وظيفه عبوديت خود را انجام داده و شكر نعماى او نموده، و تمام عبادات كافى نيست بر اداى شكر كوچكترين نعماى او، چه رسد به نعمتهايى كه «وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللّهِ لا تُحْصُوها»[1]، بلكه اطلاق اجر از جهت وعدههاى الهى است كه البته خلف ندارد و اين هم دليل است كه مراد جميع مؤنين است.
تنبيه:
[اخبار فضل جهاد و شهادت]
احاديث در فضيلت جهاد و شهادت بسيار است، و در جواهر اول كتاب جهاد نقل فرموده، و در بحار در ابواب متفرقه مفصلاً بيان فرموده، و در وسائل نيز اخبار را ذكر كرده، هر كه طالب است مراجعه كند، و مختصرا اشارهاى
مىشود: «الجهاد باب من أبواب الجنة فتحه اللّه لخاصّة أوليائه... ، والجهاد هو لباس التقوى، ودرع اللّه الحصينة، وجنّته الوثيقة، فمن تركه رغبةً عنه ألبسه اللّه لباس الذلّ...». الخبر[2].
و از پيغمبر صلىاللهعليهوآله است فرمود:
«الخير كلّه في السيف، وتحت ظِلّ السيف، لا يقيم الناس إلاّ السيف، والسيوف مقاليد الجنّة والنار»[3].
و حديث مفصلى از اميرالمؤنين عليهالسلام از پيغمبر اكرم صلىاللهعليهوآله روايت مىكنند كه بعض فقراتش اين است:
«إنّ الغُزاة إذا همّوا بالغزو كتب اللّه لهم براءةً من النار ... ، وإذا زال الشهيد عن فرسه بطعنةٍ او ضربةٍ لم يصل إلى الأرض حتى يبعث اللّه عزّ وجلّ زوجته من الحور العين، فتبشِّره بما أعدّ اللّه له من الكرامة... ؛ أبشِر فإنّ لك ما لا عين رأت ولا اُذن سمعت، ولا خطر على قلب بشر ... ، ويخرج من قبره شاهراً سيفه تشخب أوداجه دماً ... ، لو كان الأنبياء على طريقتهم لترجّلوا لهم لِما يرون من بهائهم...» الخبر[4].
إلى غير ذلكَ من الاخبار.
و در سفينه بعد از ذكر جماعتى از مجاهدين در عصر نبى صلىاللهعليهوآله مثل على عليهالسلام و حمزه و جعفر و عبيدة بن حارث و ابو دجانه و براء بن عازب و سعد بن معاذ و محمد بن مسلمه و غير اينها مىفرمايد:
«ولقد اجتمعت الاُمّة على أنّ هؤاء لا يقاسون بعليّ عليهالسلام في شوكته وكثرة جهاده، فأمّا أبوبكر وعمر فقد تصفّحنا كتب المغازي فما وجدنا لهما فيه أثر البتة»[5].
و احكام جهاد و شرايط آن و آداب آن مربوط به كتب فقهيه است و افضل جهاد ، جهاد با نفس است كه جهاد اكبر گفتند، و در حديث قدسى است در اوصاف اهل خير مىفرمايد:
«يموت الناس مرّةً، ويموت أحدهم في كل يوم سبعين مرّة من مجاهدة أنفسهم ومخالفة هواهم والشيطان الذي يجري في عروقهم»[6].
-------------------------------------------
[1] . و اگر نعمت خدا را شماره كنيد، نمىتوانيد آن را به شمار در آوريد. سوره ابراهيم: آيه 34.
[2] . جهاد درى از درهاى بهشت است كه خداوند آن را براى دوستان خاص خود باز كرده و آن پوشش تقوا و محافظ محكم و سپر قوى و سخت خداست. هر كس به خاطر تنفر از جهاد، آن را ترك كند، خداوند لباس خفت وخوارى بر تن او مىكند. كافى: ج5، ص4، ح6 و وسائل الشيعة: ج15، ص14، ح13.
[3] . تمام خير و خوبىها در شمشير و زير سايه آن است و فقط شمشير مردم را به راه مىآورد و شمشيرها، كليدهاى بهشت و دوزخ هستند. كافى: ج5، ص2، ح1 و وسائل الشيعة: ج15، ص9، ح1.
[4] . هر گاه رزمندگان به ميدان جنگ مىروند، خداوند برگه آزادى از آتش را براى آنان مىنويسد و هنگامى كه رزمنده با ضربه شمشير يا نيزه از روى اسب خود مىافتد و شهيد مىشود، هنوز به زمين نرسيده، خداوند حور العين او را به سوى او فرستاده كه او را به آنچه خداوند در بهشت برايش مهيا كرده، بشارت مىدهد و مىگويد: مژده بده كه چيزهايى براى توست كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه به ذهن هيچ انسانى خطور كرده است. و او با شمشير آخته و رگهاى بريده از قبر خود بيرون مىآيد. اگر پيامبران در مسير شهدا قرار گيرند، به خاطر مقام و ارزش آنها، به استقبال آنان رفته و به آنها مىپيوندند. بحار الأنوار: ج97، ص12، ح27 و صحيفة الرضا عليهالسلام: ص267.
[5] . تمام امت اتفاق نظر دارند كه هيچ يك از اين افراد در شوكت و بزرگى و فراوانى جهاد و جنگ با على عليهالسلام قابل مقايسه نيستند. در مورد ابوبكر و عمر نيز تمام كتابهاى تاريخى را خوانديم، ولى هيچ نشانه و اثرى از وجود آن دو نفر در جنگهاى صدر اسلام نيافتيم. سفينة البحار: ج1، ص476 .
[6] . مردم يك بار مىميرند، ولى هر يك از آنها به خاطر مبارزه با نفس و مخالفت با دل خواههاى خود و شيطانى كه در رگهاى خود جريان دارد، در هر روز هفتاد مرتبه مىميرد. ارشاد القلوب: ج1، ص376 و بحار الأنوار: ج74، ص24، ضمن ح6.
آیه ١٧١ « يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ ... »
- بازدید: 2352