129 «وَكَذلِكَ نُوَلِّى بَعْضَ الظّالِمِينَ بَعْضاً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ»
ترجمه :
129. و همين نحو مسلط مىكنيم بر بعض ظالمين بعض ديگرى را به سبب آن معاصى كه تكسب و تحصيل مىكردند.
[ معاصى اى كه باعث تسلط ظالمان مىشود ]
يكى از عقوبات در بسيارى از معاصى است كه موجب تسلط ظالم مىشود كه به آنها ظلم كنند و هر چه دعا كنند اثر نداشته باشد ، بلكه تسلط اشرار و اراذل بر آنها مىشود ؛ مثل ترك امر به معروف و نهى از منكر و اعراض از علما و فرار از آنها و ترك زكات و خمس و بسيارى از معاصى ديگر ، كه در اخبار در ابواب متفرقه تصريح به آن شده مخصوصاً ظلم . كه هر كه ظلم كند ظالم ديگرى بر او مسلط شود و به او ظلم كند و هكذا به تسلسل . و امروز سرتاسر دنيا را ظلم گرفته : پدر به فرزند و بالعكس، شوهر به زن و بالعكس، ارحام به يكديگر، كاسب و مشترى، همسايه به همسايه، كارفرما و كارگر، رئيس و مرئوس و هكذا و هكذا.
تفسير :
«وَكَذلِكَ» ، يعنى همان نحوى كه بعضى از بعضى استمتاع و بهرهبردارى كردند همين نحو بعضى به بعضى ظلم كردند كه هر دو قسم ، عقوبت معاصى است.
«نُوَلِّى» ؛ يعنى مسلط مىكنيم «بَعْضَ الظّالِمِينَ بَعْضاً» كه آنها را در تحت سيطره آنها در مىآوريم «بِما كانُوا يَكْسِبُونَ» . هم ظالمين در اثر ظلم كه مىكنند به عقوبت سخت گرفتار مىشوند كه ظلم ، ظلمات يوم القيامة است و روز قيامت منادى ندا مىكند : « اين الظلمة و أين أعوان الظلمة و أين أشباه الظلمة . فتضرب لهم سرادق من نار حتى يفرغ الخلائق من الحساب » .[1]
مكاسب[2] . و در حديث قدسى است:
«و عزّتي و جلالي لا يجوزني ظلم ظالم»[3]. و قنطره هفتم صراط ، سؤل از مظالم است .
و هم مظلومين در اثر ترك واجبات و فعل محرمات و منع حقوق فقرا و سادات و ساير ذوى الحقوق گرفتار ظالم مىشوند كه مفاد «بِما كانُوا يَكْسِبُونَ» است.
----------------------------------------------------
[1] . كجايند ظالمان و ياران ظالمان و شبيه ظالمان ! براى آنان سرا پردههايى از آتش زده مىشود تا آفريدگان از حساب فارغ شوند . عوالى اللآلى : ج4 ، ص69 ، ح31 و مستدرك الوسائل : ج13 ، ص124 ، ح9 .
[2] . از بيان مؤلف بر مىآيد كه آن را از مكاسب شيخ انصارى ج2 ، ص53 نقل كرده است كه اگر چنين باشد نقل قولى كه ايشان انجام داده با كتاب مكاسب مرحوم شيخ تفاوت دارد ، به عبارتى نويسنده اين كتاب دو حديث را به هم آميخته و با اضافاتى ذكر كرده است . در مكاسب محرمه ( مسئله 22 از نوع چهارم ) دو حديث نزديك به اين مضمون و الفاظ آمده است :
الف ) « إذا كان يوم القيامة ينادى منادٍ : أين الظلمة ، أين أعوان الظلمة ، أين اشباه الظلمة ، . . . » تا اينجا شبيه نقل مؤلف است .
ب ) « . . . إنّ أعوان الظلمة يوم القيامة في سرادق من نار حتى يفرغ اللّه من الحساب » . در منابع ديگر ، مانند كافى : ج5 ، ص107 و التهذيب : ج6 ، ص331 ، به صورت : « إنّ اعوان الظلمه يوم القيامة فى سرادق من نار حتى يحكم اللّه بين العباد » آمده است .
[3] . به عزت و جلالم سوگند ! ستم ستمكارى از محاسبه من خارج نمىشود . المحاسن : ج1 ، ص67 ، ح18 ؛ كافى : ج2 ، ص443 ، ح1 ؛ امالى صدوق : ص70 ، ضمن ح36 و بحار الأنوار : ج6 ، ص29 ، ح35 و ج7 ، ص264 ، ح21 و ج72 ، ص314 ، ح29 .
آیه ١٢٩ « وَكَذلِكَ نُوَلِّى بَعْضَ الظّالِمِينَ بَعْضاً ... »
- بازدید: 2756