مرحوم شيخ مفيد و ديگر بزرگان به نقل از عبدالرّحمن زُهرى آورده اند:
هشام بن عبدالملك در يكى از سال ها، جهت انجام مراسم حجّ و زيارت خانه خدا، وارد مسجدالحرام شد، در حالى كه بر يكى از غلامانش - به نام سالم - تكيه زده بود.
امام محمّد باقر عليه السلام در گوشه اى از مسجدالحرام نشسته و مشغول دعا و مناجات بود.
سالم به هشام گفت : اى اميرالمؤ منين ! اين شخص محمّد بن علىّ ابن الحسين عليهماالسلام است .
هشام اظهار داشت : آيا اين همان كسى است كه اهالى عراق دلباخته و شيفته او هستند؟
سالم در پاسخ به هشام ، گفت : آرى .
هشام گفت : به نزد او برو؛ و به او بگو كه خليفه ، هشام گويد: مردم در روز قيامت - در آن مدّتى كه مشغول بررسى و محاسبه اعمال هستند - چه خوراكى دارند و چه مى آشامند؟
پس هنگامى كه غلام نزد امام باقر عليه السلام آمد و سؤ ال هشام را مطرح كرد، حضرت فرمود:
هنگامى كه مردم محشور مى شوند، در صحراى محشر چشمه هائى است ، كه از آن مى خورند و مى آشامند تا وقتى كه از حساب و بررسى اعمال فارغ آيند.
وقتى سالم ، جواب حضرت را براى هشام بازگو كرد، هشام با شدّت ناراحتى گفت : اللّه اكبر! و آن گاه دوباره سالم را فرستاد تا از حضرت باقرالعلوم عليه السلام سؤ ال كند: چه چيزى مردم را از خوردن و آشاميدن باز مى دارد؟
امام عليه السلام در پاسخ فرمود: آن هنگامى كه خلافكاران در آتش دوزخ قرار گيرند، بيشتر اشتهاء پيدا مى كنند و سپس خطاب به مؤ منين كرده و گويند:
أ فيضُوا عَلَيْنا مِنَالْماءِ أ وْ مِمّا رَزَقَكُمُاللّهُ.(1)
يعنى ؛ يا مقدارى آب و يا مقدارى از آنچه كه خداوند به شما روزى داده است ، به ما هم عنايتى كنيد.
در اين موقع هشام ، با شنيدن جواب صريح و روشنگرانه امام عليه السلام ساكت شد و ديگر حرفى نزد.(2)
----------------------------------------------
1 - سوره اءعراف : آيه 50.
2 - ارشاد شيخ مفيد: ص 282، بحارالا نوار: ج 46، ص 432، ح 14، احتجاج طبرسى : ج 2، ص 172، ش 202.