مشاجره قطام و خوله

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

با وجود اين كه عمروعاص يقين به گناه خوله پيداكرده بود لكن به علت سخنان بحق عبداللّه دوست داشت كه دفاعيه خوله را نيز بشنود، لذا رو به پدر خوله نمود و گفت : همان طور كه عبداللّه گفت ، او را به حال خود بگذار چون تو ديگر صاحب اختيار او نيستى . پدر خوله در حالى كه با عصبانيت نفس ‍ نفس مى كشيد، كنار رفت ، عبداللّه نيز به كنارى رفت ، اما خوله ايستاده بود. قطام نيز در حالى كه خوشحال به نظر مى رسيد نقاب صورتش را كنار زد.


عمروعاص گفت : اى خوله ! چرا از خودت دفاع نمى كنى ؟ آيا آنچه قطام به تو نسبت داده است صحيح نيست ؟ آيا تو از توطئه قتل من آگاه نبودى ؟
خوله كه مدتى را سكوت اختيار كرده بود گفت : آرى . عمروعاص گفت : آيا تو غلامت را به همراه شتران به كمك سعيد، براى نجات على نفرستادى ؟
خوله گفت : بله ، همه آنچه كه گفتى صحيح است .
عمرو عاص و سائر حاضران در مجلس از صراحت گفتار خوله تعجب نمودند، چرا كه آنها انتظار داشتند. او انكار كند و يا در جواب امير زبانش بند بياد و لااقل سكوت كند. عمروعاص كه صراحت او را مشاهده كرد گفت : با وجود اين كه تو مى دانى پدرت از دشمنان على است به چه دليل اينقدر به صاحب كوفه (على ) اظهار غيرت مى كنى ؟ از همه بهتر اين كه تو از دسيسه قتل من آگاه بودى چرا اين خبر را به پدرت نگفتى كه او مرا در جريان بگذارد؟ آيا مى دانى كه اين كار تو خيانت محسوب مى شود و مستوجب مرگ است ؟ اما با وجود همه اينها راه دفاع را بر تو نمى بندم و آماده ام حرفهايت را بشنوم . پس به من بگو كه چرا مخالف نظر پدرت و امير عمل نمودى ؟ و چرا در نجات جان على تمام سعى و تلاش خود را نمودى اما هيچ كوششى براى سلامتى جان امير نكردى ؟
اما قبل از اين كه خوله جواب بدهد قطام با اعتراض گفت : چرا مولاى من بى جهت خود را خسته مى كنند؟ بعد از اقرار وصى او جائى براى دفاع نمانده است ، آيا براى چنين خيانتى مجازاتى غير از مرگ است ؟
خوله در حالى كه نگاه نفرت انگيزى به قطام مى كرد گفت : بزودى معلوم خواهد شد كه خيانتكار كيست ؟ شايسته است تو در برابر امير با ادب تر صحبت كنى ، چرا كه او از تو به قوانين خودش آگاهتر است .
آنگاه خطابش را به عمر و عاص برگرداند و گفت : اميدوارم امير آزادى بيشترى به من بدهد تا هر چه در دلم دارم بيان كنم . عمروعاص گفت : هر چه مى دانى بگو و ترس و واهمه اى هم نداشته باش .
خوله گفت : اما علت مخالفت من با عقيده و علاقه و دوستى من به على عليه السّلام اينست كه ، من در فكر و انديشه و گفتار با اخلاص و راستگو هستم در صورتى كه پدرم منحرف و رياركار است و اگر مجبور نبودم هيچگاه اين عيب او را فاش نمى كردم .
عمروعاص گفت : منظورت از اين حرفهاى كه مى زنى چيست ؟
خوله ادامه داد: امير خوب مى دانند كه پدرم از سر سفره نعمت و عنايات على عليه السّلام رشد كرده است و من هم در سايه عنايات او پرورش يافته ام ، همه ما يقين داريم كه او پسر عموى رسول خداصلّى اللّه عليه و آله داماد ايشان است و در تمام اعمال خود بر حق بوده است .
در اين هنگام پدر خوله تصميم گرفت كلام دخترش را قطع كند كه با اعتراض شديد عمروعاص مواجه شد و دستور داد كه ساكت باشد. خوله ادامه داد و گفت : پدرم تا قبل از جنگ صفّين به همراه على عليه السّلام بود كه پس از واقعه صفين و مسئله حكميت جزء خوارج گرديد و بناى مخالفت را در پيش گرفت ، اما من بر عقيده و ايمان خود به على عليه السّلام پايبند بوده و تا امروز هم شكى در آن نكرده ام .
عمروعاص حرفهايت را بگو و از هيچ چيزى نترس . از اين رو خوله به سخنانش ادامه داد و گفت : كه از شجاعت خوله تعجب كرده بود گفت : اما على بن ابى طالب همدست جاهلان ، در قتل خليفه مسلمين ، عثمان بود، چرا كه او را مظلوم كشتند و ما نيز به مطالبه خون عثمان به مقابله با او برخواستيم . خوله گفت :
اميدوارم امير مرا وادار نكنند كه درباره مسئله قتل عثمان موشكافى نموده و حقايق را بيان كنم ، چرا كه مى دانم امير از شنيدن اين مسائل خشگمين خواهندشد.
عمروعاص گفت : پس از اين همه جراءت و صراحت در گفتار نمى دانم از چه چيزى مى ترسى ؟
خوله گفت : از خشم و غضب امير مى ترسم ، چونكه نقل اين قضايا پاى امير را نيز به ميان خواهدكشيد.
عمروعاص گفت : شكى ندارم كه امير نه تنها از كشته شدن عثمان ناراحت نبودند بلكه خوشحال نيز بودند. عمروعاص با تعجب نمودن از جراءت خوله گفت :
چطور چنين چيزى مى گويى ؟
خوله گفت : آيا امير جزء محاصره كنندگان خانه عثمان نبود؟ آيا تو نبودى كه به او گفتى : ((اى عثمان هر كارى كردى ما را نيز به سوى خود كشيدى ، پس ‍ هم اكنون توبه كن و به سوى خدا باز گرد، و او در حالى كه به تندى جوابت را مى داد گفت : ((توبه كردم ))، و تو گفتى : ((اما مى دانم اگر توبه كنى بزودى آن را مى شكنى )) عمروعاص گفت : آيا از اين حرفها نتيجه مى گيرى كه من در قتل عثمان دست داشتم ؟ خوله گفت : هرگز، اما حداقل اين نتيجه را مى توان گرفت كه شما كينه و ناراحتى او را بدل داشتيد. عمروعاص گفت : ناراحتى من از عثمان به اين علت بود كه مى خواستم او را متنّبه سازم تا به خلافت خود ادامه دهد. خوله گفت : اين طور نيست اگر تنها همين بود شما نبايد از مرگش ‍ خوشحال مى شديد. عمروعاص كه از اين همه اطلاعات خوله گيج شده بود گفت : شما چه دليلى داريد كه من از قتل عثمان خوشحال شده ام ؟
خوله گفت : اگر گفته هايم ، امير را ناراحت نگرداند، دلايل محكمى بر ادعايم دارم .
عمروعاص گفت : بگو
خوله گفت : آيا شما در روز قتل عثمان در فلسطين نبوديد؟ آيا شما نبوديد كه مردم را به قتل او تحريك مى كرديد؟ آيا طلحه و زبير را بر اين امر تحريك نكرديد؟ و آنگاه كه خبر كشته شدن عثمان را به شما دادند، گفتيد: ((منم بنده خدا، كه هر گاه گياه بى فايده اى را ببينم آنرا از ريشه درمى آورم ))
عمروعاص از جراءت و جسارت خوله ، به علت بيان حقايق قتل عثمان در شگفت ماند، و بسيار عصبانى شد. اما به علت تعهدى كه در آزادى بيان به خوله داده بود سعى كرد اين عصبانيت را از طريق مكر و حيله هميشگى خود خنثى كند، لذا براى توجيه و تفسير بيانات خوله گفت : من از جراءت و جسارت تو درشگفتم ، لكن ما الان نمى خواهيم از على يا از عثمان دفاع كنيم و انحراف فكرى تو يا پدرت براى ما مهم نيست ، آنچه براى ما مهم است ، اينست كه با وجود اين كه تو از دسيسه ترور من آگاه بودى ، و همچنين مى دانستى كه هر روز پدرت به ملاقات من مى آيد اما چيزى به من نگفتيد، آيا اين مساعدت در كشتن من نبود؟
-----------------------------------------------------
مؤ لف : جرجى زيدان
ترجمه و تحقيق : ابراهيم خانه زرّين / ايرج متّقى زاده

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page