حديث 1 عن الباقر(ع): …ثم ليندب الحسين(ع) و يبكيه و يأمر من في داره ممن لايتقيه بالبكاء عليه، و يقيم في داره مصيبته بإظهار الجزع عليه و يتلاقون بالبكاء بعضهم بعضاً في البيوت و ليعزّ بعضهم بعضا بمصاب الحسين(ع) …قال: فكيف يعزي بعضهم بعضاً؟ قال: يقولون «عظم الله أجورنا بمصابنا بالحسين(ع) و جعلنا و إياكم من الطالبين بثاره مع وليه الإمام المهدي من آل محمد(ص)» .[1]
از امام باقر(ع) روايت شده است:
... سپس بايد ندبه كند بر حسين(ع) و بر او گريه كند و به كساني كه در خانهي خودش هستند ـ اگر از ايشان ترس و تقيهاي ندارد ـ دستور بدهد كه بر امام حسين(ع) گريه كنند و در خانهي خود مصيبت آن حضرت را برپا دارد، به اين ترتيب كه براي آن حضرت اظهار بيتابي و جزع نمايند و در خانهها گرد هم بيايند و با گريه يكديگر را ملاقات نمايند و همديگر را به مصيبت حسين(ع) تعزيت دهند...
راوي سؤال كرد: چگونه به همديگر تعزيت بگويند؟ حضرت فرمود: بگويند: «عَظَّم اللهُ اُجورَنا بِمُصابنا بالحُسين عليه السلام و جَعَلنا و إيّاكم مِنَ الطّالِبينَ بِثاره مع وَلِيِّه الامامِ المَهدِيّ من آلِ محمّد صلي الله عليه و آله» [يعني: «خداوند پاداش ما را بزرگ قرار دهد به مصيبت ما بر حسين عليهالسلام و قرار دهد ما و شما را از خونخواهان و منتقمين آن حضرت به همراه وليّ او امام مهدي از آل محمد صلي الله عليه و آله»].
حديث 2 روي الشيخ في المصباح عن عبدالله بن سنان قال: دخلت علي سيدي أبي عبدالله جعفربن محمد(ع) في يوم عاشوراء، فألفيته كاسف اللون ظاهر الحزن و دموعه تنحدر من عينه كاللؤلؤ المتساقط. فقلت: يا بن رسول الله(ص) مم بكاؤك لا أبكي الله عينيك؟ فقال لي: أوفي غفلة أنت؟ أما علمت أن الحسين بن علي(ع) أصيب في مثل هذا اليوم؟ قلت: يا سيدي فما قولك في صومه؟ فقال لي: صمه من غير تبييت و أفطره من غير تشميت، و لا تجعله يوم صوم كملاً، و ليكن إفطارك بعد صلاة العصر بساعة علي شربة من ماء، فإنه في مثل ذلك الوقت تجلّت الهيجاء من آل رسول الله(ص) وانكشفت الملحمة عنهم و في الأرض منهم ثلاثون صريعاً في مواليهم. يعز علي رسول الله(ص) مصرعهم، و لو كان في الدنيا يومئذ حياً لكان صلوات الله عليه و آله هو المعزي بهم. قال و بكي أبو عبدالله(ع) حتي اخضلت لحيته بدموعه[2]...
شيخ در مصباح از عبدالله بن سنان نقل كرده است كه گفت:
در روز عاشورا بر آقاي خودم حضرت امام صادق(ع) وارد شدم. آن حضرت را رنگپريده يافتم [به طوري كه از شدت حزن رنگ صورت او تغييركرده بود] و آثار حزن بر ايشان نمودار بود و دانههاي اشك مانند درّ و گوهري كه به زمين ميريزد، از چشمهاي حضرت فرو ميافتاد. عرض كردم: اي فرزند رسول خدا(ص)! خداوند چشمان شما را گريان نكند. چه چيزي باعث گريهي شما شده است؟ به من فرمودند: آيا تو در غفلت هستي؟ آيا نميداني كه در مثل چنين روزي حسين(ع) مورد اصابت [بلاها و مصائب] واقع شد؟
عرض كردم: اي آقاي من، بنابراين نظر شما دربارهي روزه گرفتن در اين روز چيست؟ به من فرمودند: اين روز را روزه بگير، بدون آنكه از شب نيت روزه گرفتن داشته باشي و روزهات را در روز افطار كن بدون آنكه [افطار كردن و غذا خوردن تو] باعث شماتت باشد و اين روز را براي گرفتن روزهي كامل اختصاص نده و زمان افطارت را در اين روز يك ساعت از نماز عصر گذشته قرار بده و به شربتي از آب افطار كن؛ چرا كه در چنين زماني جنگ بر خاندان رسول خدا(ص) خاتمه پيدا كرد و شدت آن صحنهي كشتار از آنان مرتفع شد؛ در حالي كه سي نفر از آل پيامبر(ص) در ميان مواليان و ياران خود كشته و نقش بر زمين شده بودند، كه كشته شدن آنان براي رسول خدا سخت و طاقتفرسا ميباشد. اگر رسول خدا(ص) در آن روز زنده بود، او بود كه بايد مورد تعزيت به داغ كشته شدن آن عزيزان قرار ميگرفت.
راوي گويد: پس از آن حضرت امام صادق(ع) آن قدر گريه كردند كه محاسن شريفشان از اشكهاي چشمشانتر شد...
------------------------------------
[1] ـ وسايل الشيعه 14/509. مستدرك الوسائل 10/315.
[2] ـ مستدرك سفينـ] البحار 7/237.
--------------------------------
سید علیرضا شاهرودی
آدابي از عزاداري روز عاشورا
- بازدید: 1228