فصل دوم: اهل بيت كاخ يزيد را سياه پوش كردند

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

اهل بيت عصمت و طهارت هر چند داغدار و سوگوار بودند، امام با خاطر فارغ آسوده و با اطمينان كامل به پيروزى خويش و بيچارگى دشمن رهسپار مدينه شدند.
هنوز اهل بيت در شام بودند كه نشانه هاى بيچارگى يزيد به چشم مى خورد.
اهل بيت از اسيرى بيرون آمدند و به دستور خليفه غاصب به دار الخلافه منتقل شدند و آن جا مورد احترام و تكريم اهالى دمشق قرار گرفتند، و چنان كه طبرى مى نويسد: زنان خاندان معاويه بدون استثنا براى تسليت نزد بانوان بنى هاشم آمدند و بر امام عليه السلام سوگوار و عزادار شدند و سه روز در كاخ خليفه براى شهيدان بنى هاشم مجلس سوگوارى برقرار بود و يزيد نهار و شام را جز با حضور امام چهارم عليه السلام صرف نمى كرد. در يكى از همين روزها بود كه يكى از پسران صغير امام حسن يا امام حسين عليه السلام همراه امام چهارم حاضر شده بود، و يزيد ضمن صحبت به او گفت: با پسر من خالد كشتى مى گيرى؟ گفت: نه مگر آن كه كاردى به من دهى و كاردى به او دهى و آن گاه با هم جنگ مى كنيم.
يزيد را اين شجاعت و صراحت لهجه آن هم از پسرى كوچك كه آن همه پيش آمدهاى ناگوار ديده است بسيار خوش آمد و او را سخت در آغوش ‍ كشيد سخنى گفت كه معناى آن به فارسى اين است: شير را بچه همى ماند بود نعمان بن بشير دستور يافت كه وسايل بازگشت اهل بيت را فراهم سازد و مردى امين و درست كار با ايشان همراه كند و به گفته شيخ مفيد (رحمه الله) خود نيز در خدمت ايشان برود.
به روايت اخبار الدول، نعمان بن بشير با سى نفر همراه اهل بيت از شام به مدينه رفتند، و در طول راه به خدمت ايستاده بودند و نعمان به اندازه اى با ادب رفتار كرد كه پس از ورود بهمدينه فاطمه دختر اميرالمومنين عليه السلام كه يكى از بانوان اسير بود به خواهرش زينب گفت: اين مرد به ما بسيار محبت كرد و شايسته است جايزه اى به وى داده شود. اما نعمان جايزه بانوان را نپذيرفت و گفت: من اگر خدمتى كرده ام براى خدا و براى خويشاوندى شما با رسول خدا بوده است. اين نعمان بن بشير خود و پدرش هر دواز اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله هستند.(1)
جريان شام و ستم ظالمان را به اختصار نقل كرديم. به علت اين كه حجم كتاب زياد نشود، از دختر عزيز امام حسين عليه السلام تنها يك معجزه نقل مى كنيم.
يزيد به اهل بيت پيامبر گفت: اگر مايل هستيد در شام نزد ما بمانيد و اگر نمى خواهيد به مدينه برويد. امام سجاد فرمود: مى خواهيم به مدينه باز گرديم. (2)
بعد از تصميم حضرت، پسر معاويه مقدارى مال و منال تهيه كرده به اهل بيت عرض مى كند: خذوا هذا المال عوض ما اصابكم اين اموال را بگيريد در برابر آن مصيبت هايى كه به شما رسيده است.
ام كلثوم در پاسخ فرمود: اى يزيد! چقدر بى حيا و بى شرمى، اهل بيت ما را و برادران مرا مى كشى و در عوض آن به ما مال مى دهى؟ ما اموال غارت شده خود را مى خواهيم. (3)
حاجات اهل بيت عليهم السلام
امام سجاد عليه السلام حاجات خود را بيان كرد، يزيد گفت: اى خواهر، حسين آيا حاجت و مقصدى دارى تا تمام را برآورم؟
فرمود: اى پسر آزاد شدگان، سه چيز خواهم: عمامه جدم و مقنعه مادرم و پيراهن برادرم، تمام اينها بر يزيد حجت است كه به او مى فهماند تو دختر پيغمبر و دختر زهرا و خواهر امام را اسير كرده اى و مى خواهى به او چيزى بدهى. يزيد لعين گفت: اما عمامه و مقنعه را گرفتم و براى تيمن و تبرك در خزانه ام نهادم، اما پيراهن را تاكنون نديده ام و ندانم نزد كيست؟
شگفتا! كه عمامه رسول خدا صلى الله عليه و آله را براى تبرك به خزينه مى گذارد ولى پسرش را شهيد مى كند.
پيراهن با دسترنج حضرت زهرا سلام الله عليها
فرمود: اى يزيد، آگاه باش در اوان طفوليت روزى خدمت فاطمه زهرا عليه السلام بودم، نخ اين پيراهن را مى ريسيد و گريه مى كرد، سبب پرسيدم؟ فرمود: دخترم، جبرئيل از خداى جليل خبر شهادت برادرت حسين را به پيغمبر صلى الله عليه و آله آورده كه در زمين كربلا با بدن چاك چاك برهنه خواهند ماند. اين نخلها را مى ريسم كه براى نور چشمم پيرهنى ترتيب دهم بلكه اندام پر جراحتش در بيابان عريان نماند.
اى يزيد! روز عاشورا برادرم اين پيراهن را بر تن كرد. شمر آن را غارت كرد بايد آن را به من باز دهند تا ببوسم و ببويم وسينه ام (از دسترنج مادر و بوى برادرم) شفا يابد.
يزيد حكم موكد كرد تا آن غارت شده ها را بياورند.
قيامت آن وقتى شد كه چشم بانوان داغديده به لباس جوانان و برادران افتاد هر يك ناله جان سوز از دل كشيدند خصوصا آن وقتى كه چشمشان به پيراهن خون آلود سوراخ شده سرور عالميان امام حسين عليه السلام افتاد. خدا مى داند چه شورشى برپا شد. (4)
زينب كبرى ماموريتى را كه داشت با خطبه هاى آتشين اداى وظيفه كرد.
همسر يزيد
يزيد بزمى آراسته بود تا پيروزى را جشن بگيرد، تا كاميابى خود را نشان دهد، تا خاندان وحى را بكوبد. ولى چنين نشد، مجلس بزمش دادگاه محاكمه اش گرديد و حكم عليه او صادر شد. پيروزى او به شكست تبديل گرديد و شهد در كامش شرنگ شد، به جاى كوبيدن خاندان وحى، خودش ‍ كوبيده شد. حق در همه جا پيروز است، ناله مظلوم از قدرت ظالم قوى تر است.
نخستين حكمى كه در اين محاكمه جهانى عليه يزيد صادر گرديد، از سوى همسرش هند بود. هند ناظر جريان هاى مجلس بود، آنچه رخ داده بود ديده و آنچه گفته شده بود شنيده. ناگهان خود را درون مجلس انداخت و از شوهر پرسيد: اين سر حسين پسر فاطمه دخت رسول خداست؟
يزيد گفت: آرى برو شيون كن و سياه بپوش. هند گريه كنان از مجلس بزم شوهر بيرون رفت. اين هم شاهكارى از شاهكارى زينب عليهاالسلام. يكى از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله كه در مجلس بزم شركت داشت رو به يزيد كرده گفت: تو روز رستخيز خواهى آمد و ابن زياد شفيع تو است و اين سر خواهد آمد و رسول خدا شفيع اوست.
يزيد جز ابن زياد شفيعان ديگر نيز دارد. پدرش معاويه، جدش ابوسفيان، و دگران! قضات ديگرى كه حكم عليه يزيد صادر كردند، مسلمانان آن روز، مردم شام كه همگى مسلمان نبودند، آيندگان بشرى، فرشتگان آسمان ها. اين محاكمه فورى يزيد است و محاكمه بزرگ او در آينده بود كه زينب عليهاالسلام از آن خبر داد، در دادگاهى كه قاضى آن خدا و خصم يزيد، رسول خدا و گواهان اعضا و جوارح يزيد و فرشتگان باشند، فرشتگانى كه از سوى خدا ناظر رفتار و كردار بندگان هستند و پرونده اى تشكيل مى دهند كه محال است چيزى در آن فراموش شود. گواه بالاتر از همه خود خداست كه هر چه كرده و شده در حضورش بوده و خواهد بود.
يزيد دستور داد كه اسيران را از كاخ بيرون بردند و زندانى كردند. زندان آنها جز ويرانه اى نبود، خرابه اى كه ساكنانش را از گزند سرما و سوز گرما محفوظ نمى داشت. ديرى نپاييد كه پوست چهره هاى اسيران تركيد، و سوزش  بيرون بر آتش درون افزوده شد! اين پذيرايى يزيد از مهمانان اسير بود و آن پذيرايى كوفيان از ميهمانان شهيد. هر دو گروه ميهمان بودند و هر دو گروه پذيرايى شدند و چگونه پذيرايى شدند؟ اسارت حضرت زينب عليهاالسلام و شهادت حسين عليهاالسلام رابطه مستقيم دارند و اسارت شهادت را شناسا مى سازد و نمى گذارد شهيد ناشناخته بماند. (5)
زينب عليهاالسلام يزيد را رسوا كرد
زينب خواهرى با وفا بود كه برنامه انقلاب برادر شهيد را به سر حد تكامل رسانيد. خون چنان در زينب نقش آفرين بود كه نه تنها رسم زنان را در مقابل بروز حوادث و معصيت ها فراموش كرد، بلكه چون مردان به او شجاعت و شهامت بخشيد، او برنامه اش را تا اين جا خوب ايفا كرده و حال نيز بايد همان برنامه اى كه در كوفه و شام پياده شد در مدينه هم اجرا شود، زيرا همان بى اطلاعى و نا آگاهى در مدينه هم به چشم مى خورد.
زينب چنان افكار عمومى را روشن كرده بود كه زنان آل ابى سفيان با ديده هاى گريان، در حالى كه ضجه و شيون مى كردند به استقبال خاندان رسول خدا آمده و بر دست هاى آنان بوسه مى زدند، اين روش سه روز ادامه داشت. زينب رهبر انقلابى است كه تمامى زنان بنى اميه را در مجلس يزيد وادار به شورش عليه يزيد كرد و او را رسوا ساخت. (6)
برنامه انقلابى زينب چنان اثر بخشيد كه يزيد موقعيت خود را در مخاطره ديد و در هر جا و هر وقت مى توانست در مورد شهادت حسين عليه السلام و يارانش خود را تبرئه مى كرد و گناه را به گردن عبيدالله زياد مى افكند.
يزيد مى گفت: خدا لعنت كند پسر مرجانه را، به خدا سوگند، اگر من با حسين رو به رو مى شدم هر چه از من مى خواست، از او دريغ نمى كردم و جلو مرگ او را مى گرفتم، اگر چه به قيمت يكى از فرزندانم تمام مى شد. سخنرانى هاى آتشين زينب كه از كودكى آموخته بود و او اعمال مادرش را به خاطر داشت كه چطور و چگونه خليفه كودتايى را رسواى خاص و عام نمود. او نيز چون مادر جوان خود فرياد برآورد، و تمامى آنهايى را كه يزيد رسيده بايد تمام آن نقشه ها را دنبال كند و برنامه اى دقيق تر داشته باشد، زيرا هنوز عده اى در مدينه ديده مى شوند كه از حقايق اطلاعى ندارند و عمال كثيف يزيد به دنبال دستورهاى ننگين، مرگز حقايق را تحريف نموده، به خورد مردم مى دهند، ولى حضرت زينب پيوسته در افكارش با خود سخن مى گفت: من نبايد در مدينه سكوت را اختيار كنم، زيرا مردم را بى اطلاع تر از اهالى كوفه و شام نمى دانم.
من حتما بايد در مدينه برنامه اى براى رسوا كردن يزيد داشته باشم. زيرا او به خيال خودش ما را از سر خود باز كرده و به مدينه فرستاد و ما در اين جا آرام خواهيم گرفت.
من نبايد بگذارم آب خوش از گلوى قاتلان برادرم پايين رود، ولى از سويى نمى توانم آن روش كوفه و شام را داشته باشم. برنامه اى تازه طرح مى كنم كه مسووليتم را فراموش نكرده باشم.
من نبايد فكر كنم چون مدينه مركز اسلامى است و مردم با ما آشنايى دارند سكوت كنم و عمال كثيف يزيد كه ثمره خلافت كودتايى عمر بن خطاب است سم پاشى كنند.
من بايد حتما در مدينه هم برنامه اى داشته باشم، ولى خيلى دقيق است. من نبايد به برادرزاده ام نگاه كنم، زيرا او مسووليت ديگرى دارد. فقط فكر مى كنم اگر افكار زنان را روشن سازم براى هر خانواده اى آن زن كفايت مى كند كه حقايق را بازگو كند ويزيد را رسوا سازد.
---------------------------
1-بررسى تاريخ عاشورا، ص 219
2-تذكره ابن جوزى، ص 150
3-ناسخ حالات امام حسين عليه السلام، ج 3، ص 172
4-مقتل جامع، ج 2، ص 219
5-پيشواى شهيدان، ص 276
6-تاريخ طبرى، ج 6، ص 26
------------------------
على ربانى خلخالى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page