فضائل اميرمؤمنان(عليه السلام) از زبان عمر
خلافت و وصايت بخاطر افضليّت
محمّد صالح ترمذى حنفى نقل مى كند; عمر بن خطاب از سلمان روايت نموده كه گفت: من در لحظه هاى درگذشت رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) به خدمتش رسيدم، پس گفتم: يا رسول الله آيا وصيّت فرموده اى؟
فرمود: اى سلمان آيا مى دانى اَوصياء (پيامبران) كيانند؟
گفتم: خدا و رسولش بدان آگاه ترند.
فرمود: همانا كه آدم وصيَّش شيث بود و او برترين فرزند وى بود كه برجاى گذارد.
و وصىّ نوح سام بود كه برترين كسى بود كه بعد از خود برجاى گذارد.
و وصىّ موسى يوشع بود كه بهترين كسى بود كه پس از خود برجاى گذارد.
و وصىّ سليمان آصف بن برخيا بود كه افضل افراد بعد از وى بود.
و وصىّ عيسى شمعون بن فرخيا بود كه برترين افراد بجاى مانده بعد از او بود.
آنگاه فرمود: «وإنّى أوصيت إلى علىّ وهو أفضل من أتركه بعدى».
همانا من على را وصىّ خود قرار دادم كه او افضل افراد بعد از من باشد.(110)
مؤلف: از اين روايت استفاده مى شود كه مقصود از وصىّ همان خليفه و جانشين واجب الاطاعه و ادامه دهنده دين و آيينى است كه پيغمبر از طرف خدا برقرار نموده و تنها شخص پيامبر بود كه مى توانست خليفه و جانشين بعد از خود را با الهام گيرى از خدا تعيين و معرفى كند.
________________________________________
110 ـ كوكب الدُّرى ترمذى ص133 منقبت 158
مناقب المرتضويّه او، ص 128
مودة القربى همدانى، موده هفتم و در چاپ مندرج در ينابيع الموده ص301 به نقل از ابن عمر.