فضائل امير مؤمنان على(عليه السلام)از زبان عثمان
على(عليه السلام) به داد عثمان رسيد
احمد بن حنبل و ديگران نقل كرده اند كه مردى بنام يحنس و همسرش زنى بنام صفيه هر دو برده و از سهم الخمس اسراى جنگى بودند.
پس صفيه با مرد ديگرى كه او نيز از سهم الخمس اسيرى و برده بود مرتكب زنا شد و پسرى آورد، يحنس از يكسو و مرد زانى از سوى ديگر هر يك مدعى بودند نوزاد پسر از آنِ اوست، و چون كار به مشاجره انجاميد براى داورى به نزد عثمان رفتند، ولى عثمان كه نمى دانست چگونه بين آن دو قضاوت كند آنان را به امير مؤمنان على(عليه السلام) ارجاع داد.
امير مؤمنان(عليه السلام) فرمود: قضاوت من در اين ماجرا همچون قضاوت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) باشد كه مقرر نمود: «الولد للفراش و للعاهر الحجر».
فرزند از آن صاحب فراش (همبستر شرعى) است و زنا كار بايد سنگسار شود، پس بچه را تحويل يحنس شوهر آن زن داد و آن مرد و زن زناكار را ـ چون بَرده بودند و برده از محكوميت به حكم زناى محصنه و سنگسار معاف است و حدش نيمى از حد زناكار آزاد مى باشد ـ هر يك را پنجاه ضربه شلاق زد.
در صورتيكه عثمان با اشغال مسند خلافت نه از الحاق فرزند به فراش آگاهى داشت و نه از تفاوت حَدِّ آزاد و بنده.(183)
___________________________________________
(183) مسند، ج1، ص104 . تفسير ابن كثير، 1/478 . كنز العمّال متقى هندى، 3/227، چ قديم، و6/198 چ حلب .