داعى : اين كه فرموديد: بيعت على عليه ‏السلام و بنى هاشم فورى بود، گمان مى‏ كنم عمدا سهو نموديد؛ چه آن كه عموم مورخين شما نوشته‏ اند: بيعت على عليه ‏السلام بعد از وفات فاطمه عليهاالسلام بوده؛ چنان‏چه بخارى در صحيح (1) باب غزوه خيبر و مسلم در صحيح (2) باب قول النبى لانورث نقل مى ‏نمايد كه بيعت على عليه ‏السلام بعد از وفات فاطمه عليهاالسلام بوده است و هم‏چنين عبداللّه‏ بن مسلم بن قتيبه دينورى متوفاى سال 276 قمرى در الامامة والسياسة (3) گويد: فلم يبايع علىّ ـ كرم اللّه‏ وجهه ـ حتى ماتت فاطمة رضى اللّه‏ عنها.(4)
منتها بعضی از علماى شما وفات حضرت فاطمه عليهاالسلام را 75 روز بعد از وفات‏ رسول ‏اللّه‏ صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله مى‏ دانند، مانند خود ابن ‏قتيبه و لكن عموم مورخين خودتان شش ماه بعد از وفات آن حضرت مى ‏دانند؛ پس نتيجه آن مى‏ شود كه بيعت على عليه ‏السلام و بنى‏ هاشم بعد از شش ماه از خلافت بوده؛ چنان‏چه مسعودى در مروج ‏الذهب گويد: ولم يبايعه احد من بنى ‏هاشم حتى ماتت فاطمة.(5)
و ابراهيم بن سعد ثقفى كه از ثقات علماى مقبول‏ الطرفين است، از زهرى روايت نموده كه على بن ابى ‏طالب عليه ‏السلام بيعت نكرد مگر بعد از شش ماه و بر او جرأت به هم نرسانيدند مگر بعد از وفات فاطمه عليهاالسلام؛ چنان‏چه ابن ‏ابى ‏الحديد در شرح نهج نقل نموده است.(6)
بالاخره اكابر علماى خودتان در كتب معتبره خود نقل نموده ‏اند كه بيعت على عليه ‏السلام فورى نبوده، بلكه بعد از توقف بسيار بوده كه وسائل و اسباب فراهم و متقضى موجود گرديد.
و ابن ‏ابى ‏الحديد در آخر شرح نهج ‏البلاغه (7) از زهرى از عايشه روايت نموده: فلم يبايعه على ستة اشهر ولا احد من بنى‏ هاشم حتى بايعه على.(8) و نيز احمد بن اعثم كوفى شافعى در فتوح و ابونصر حميدى در جمع بين ‏الصحيحين از نافع از زهرى روايت نموده ‏اند كه ان عليا لم يبايعه الا بعد ستة اشهر.(9)
و اما اين كه فرموديد: چرا داعى پيروى از عقايد عوام نموده ‏ام، خيلى معذرت مى ‏خواهم از اين كه بگويم امر بر شما مشتبه شده است. اينها عقايد عاميانه نيست؛ بلكه اعتقاد عالمانه است. شما بى ‏خود به ما حمله مى ‏كنيد با اين كه از مضامين كتب خود آگاهى داريد.
واللّه‏ قسم علماى هر قوم مسئول فسادها هستند كه امر را بر عوام مشتبه مى‏ كنند كه گمان نمايند اين خبرها را ما ساخته‏ ايم و حال آن كه علماى بزرگ خودتان معترف به اين معانى مى ‏باشند.
حافظ : علماى ما در كجا گفته ‏اند كه على را جبرا كشيدند و آتش در خانه ‏اش زدند كه در السنه و افواه شيعه معروف است و در مجالس با حال تأثر نقل مى ‏نمايند و تحريك اعصاب مى ‏نمايند كه فاطمه ـ رضى اللّه‏ عنها ـ را آزردند و بچه ‏اش را سقط نمودند.
داعى : آقايان محترم يا واقعا مطالعاتتان بسيار كم است و عمدا روى عادت تبعا للاسلاف مى ‏خواهيد بيچاره شيعيان مظلوم را در نظر عوام خود متهم سازيد و به اين جملات خودتان و بزرگان اسلاف خود را تبرئه نماييد. لذا مى ‏گوييد و مى‏ نويسيد كه اين اخبار را شيعيان جعل نموده ‏اند (مخصوصا از زمان سلطنت صفويه ـ اناراللّه‏ برهانهم) كه به امر ابى ‏بكر، عمر با جمعى آتش به در خانه على عليه ‏السلام بردند و على عليه ‏السلام را با شمشير و هياهو كشيدند و بردند مسجد براى بيعت.
و حال آن كه چنين نيست، قبلاً هم عرض كردم كه نقل اين قضاياى تاريخى مخصوص به شيعيان نيست؛ بلكه اكابر علما و مورخين منصف خودتان نوشته‏ اند، ولى بعضى از روى تعصب خوددارى از نقل نموده ‏اند؛ چنان‏چه ميل داشته باشيد، براى اثبات مرام، چند خبرى كه در نظرم دارم به اقتضاى وقت مجلس از موثقين علماى خودتان به عرض برسانم تا آقايان باانصاف بدانند كه ما بى ‏تقصيريم و نمى‏ گوييم مگر آن‏چه شما خود مى‏ گوييد.
حافظ : بفرماييد، براى استماع حاضريم.
*************************
1-صحيح بخارى، ج 5، ص 82 ـ 83.
2-صحيح مسلم، ج 5، ص 154.
3-الامامة والسياسة، ج 1، ص 20 و 31.
4-على عليه ‏السلام بيعت نكرد «با ابى ‏بكر» تا فاطمه عليهاالسلام وفات نمود.
5-احدى از بنى ‏هاشم بيعت ننمودند با ابى‏ بكر تا فاطمه عليهاالسلام وفات نمود. (مروج ‏الذهب، ج 1، ص 414).
6-شرح نهج ‏البلاغه، ج 2، ص 22؛ ج 6، ص 46.
7-شرح نهج ‏البلاغه، ج 6، ص 46.
8-على و احدى از بنى ‏هاشم مدت شش ماه با ابى ‏بكر بيعت ننمودند تا زمانى كه على بيعت نمود.
9-على عليه ‏السلام بيعت ننمود مگر بعد از شش ماه.

نوشتن دیدگاه