داعى : اولاً خوب است اين اعتراض را به علما و مورخين خودتان بنماييد كه چرا نوشتند. قطعا حق زير پرده نمى ‏ماند: «فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ».(1) تاريخ گم نمى‏ شود؛ عاقبت در هر قوم و ملتى مردمان پاك و منصف و بى‏ غرض پيدا مى‏ شوند كه حقايق را بنويسند، مانند علماى منصف خودتان كه نوشتند و در كتاب‏ هاى خود ضبط نمودند و از زير پرده استتار بيرون آوردند.
ثانيا فرموديد: چرا مى ‏گوييم و مى ‏نويسيم؟ بديهى است اين گفتن ‏ها و نوشتن ‏ها دفاعى است در مقابل حملات و تهمت‏ هاى گويندگان و نويسندگان بى‏ مغز و مغرض و مفترى شما كه جهت تفرقه مسلمين امر را بر برادران مسلمان بى ‏خبر ما مشتبه مى‏ كنند و جامعه شيعيان مؤمن موحد را كافر و مشرك و ملحد معرفى مى ‏نمايند و اين قبيل قضايا و وقايع تاريخى را از جعليات شيعه جلوه مى‏ دهند و اذهان ساده را به نقل اين نوع اكاذيب مشوب مى‏ نمايند.
ما ناچاريم از حق مظلومانه خود دفاع نماييم [و] به برادران روشن ‏فكر مسلمان خود كه در اقطار عالم متفرقند، نشان بدهيم كه شيعيان اهل‏ بيت رسالت، يعنى پيروان على عليه‏ السلام و آل على گويندگان لا اله الا اللّه‏ محمد رسول‏ اللّه‏ مى‏ باشند و درباره على عليه‏ السلام نمى‏ گويند مگر آن‏چه رسول اكرم صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله فرمود؛ چنان‏چه شب‏ هاى گذشته با دلايل عقليه و براهين نقليه ثابت نموديم كه على عليه‏ السلام را بنده صالح خدا و خليفه و وصى منصوص و برادر رسول خدا صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله مى‏ دانيم و با هر عملى كه براى غير خدا باشد، مخالفيم.
مى‏ فرماييد چرا مى ‏گوييم [و] چه نتيجه دارد گفتن حقايق؟ ما هم به شما مى ‏گوييم نگوييد تا نگوييم، ننويسيد تا ننويسيم، دفاع از حق و حقوق واجبه لازم است. ما نمى‏ گوييم؛ ما را وادار به گفتن مى ‏نماييد همين امشب اگر شما نمى ‏فرموديد، اينها عقايد عوام شيعه است و حقيقتى ندارد، داعى مجبور نمى ‏شدم پرده بردارم و به آقايان برادران حاضر بفهمانم عوضى شنيده ‏اند؛ اينها عقايد عوام شيعه نيست، بلكه اعتقاد علماى منصف سنت و جماعت است. چنان‏چه نمونه ‏اى از آنها را به عرض رسانيدم، ما جماعت شيعه كه موحدين پاك هستيم، جز عقايد صحيحه كه مستند به كتاب و سنت و عقل و اجماع باشد، چيز ديگرى نداريم.
حافظ : اين فرموده ‏هاى شما موجب حيرت و تعجب است؛ زيرا در كتاب‏ هاى مهم علماى شيعه، اخبارى هست كه برخلاف كتاب و سنت مى ‏باشد و كاملاً باعث جسارت شيعيان و لاابالى شدن آنها در معاصى مى‏ شود و قطعا اين قبيل اخبار از موضوعات است و مصرفى جز فساد اخلاق امت ندارد؛ شماها هم منع از آنها نمى ‏نماييد.
داعى : خيلى تعجب است كه جناب‏ عالى مطالب را بدون ربط بيان مى ‏فرماييد. خوب است از آن اخبارى كه به نظر شما جعل و موضوع و موجب فساد مى‏ باشد، بيان فرماييد تا مطلب باز شود.
*************************
1-سوره انعام، آيه 149. دليل قاطع و رسا براى خداست.

نوشتن دیدگاه