بخش اول‏: نكات مقدّماتى‏

(زمان خواندن: 23 - 45 دقیقه)

بخش اول‏: نكات مقدّماتى‏
1 - بينشهاى قرآنى در ساختار كانون خانواده‏
2 - احكام اجازه خواهى‏
3 - فقه نگاه‏
الف - احكام عمومى
قرآن كريم:
حديث شريف:
تفصيل احكام:
ب - موارد جواز نگاه ولمس كردن
حديث شريف:
تفصيل احكام:
ج - احكام نگاه كردن به زنان سالخورده
قرآن كريم:
حديث شريف:
تفصيل احكام:
د - احكام نگاه كردن به پسر بچه ودختر بچه
قرآن كريم:
حديث شريف:
تفصيل احكام:
ه - حدود رابطه ميان مرد وزن نامحرم‏
قرآن كريم:
حديث شريف:
تفصيل احكام:
4 - حكم نگاه كردن به منظور ازدواج‏
حديث شريف:
تفصيل احكام:
5 - ازدواج، سنّتى الهى‏
قرآن كريم:
حديث شريف:
تفصيل احكام:
آثار ازدواج‏
ازدواج در خدمت امت‏
ازدواج، يارى دين‏
نكوهش پديده بى همسرى‏
بخش اول‏: نكات مقدّماتى‏
1 - بينشهاى قرآنى در ساختار كانون خانواده‏
اگر در آيات قرآنى و بويژه "سوره نور" بادقت نگاه كنيم به‏خواست خدا به اين حقيقت خواهيم رسيد كه مقصود از احكام‏شريعت پيرامون پيوند ميان مرد وزن ساختن خانه‏اى آكنده از ايمان‏است وخانواده براين پايه‏ها استوار مى‏باشد:
1 - ديواره اين خانه همان حدود شرع است در مورد زن ومردزناكار، چه هر يك از آن دو بى هيچ ملاطفتى (بنا بر أصل حكم‏شرعى) به صد ضربه تازيانه محكوم‏اند.. خداوند مى‏فرمايد: (الزَّانِي لَا يَنكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ‏وَحُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ (1)).
"زنان ومردان زناكار را هر يك صد ضربه تازيانه بزنيد واگر به خداوروز قيامت ايمان داريد مبادا كه در اجراى حكم خدا نسبت به آنان‏دستخوش رأفت گرديد، بايد گروهى از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده‏كنند."
2 - بدينسان دين، احترام به كانون خانواده را با دژ بندى آن بوسيله‏نرده هايى محكم بنيان نهاده است كه مى‏توان آن را در تحريم پيوندجنسى ميان مرد وزن، جز آنگاه كه پروردگار مى فرمايد جلوه‏گردانست وشايد همين اصل در ساير احكام مربوط به پيوند ميان مردوزن از جمله تحريم (قذف) - نسبت دادن تهمتهاى جنسى به‏ديگران - جارى دانست، البته اين موجب مى‏شود كانون زنا شويى اززبان بيهوده‏گويان در امان بماند واحترامى اجتماعى براى آن در نظرآيد.
خداوند مى‏فرمايد: (وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحَصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِشُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلاَ تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَداً وَأُولئِكَ هُمُ‏الْفَاسِقُونَ (2)).
"كسانى كه زنان پاكدامن را متهم (به عمل منافى عفت) مى‏كنند، سپس چهار شاهد (بر مدعاى خود) نمى آورند، آنها را هشتاد تازيانه‏بزنيد، واز آن پس هرگز شهادتشان را نپذيريد كه آنها همان فاسقانند."
3 - براى تجليل خاص از خانواده وحفظ حرمت آن در برابر زبانهاخداوند حرام كرده است كه مردى به همسر خود نسبت زنا دهدواحكام لعان را بر او فرض گردانيده است، چنانكه جامعه را ازبكارگيرى مسائل جنسى از سوى باندهاى مختلف در راه منافع‏سياسى باز داشته، ومسلمانان را به والاترين ادب، مؤدب ساخته‏است وكسانى را كه تهمت جنسى به ديگران مى‏زنند رسوا كرده‏است. خداوند مى‏فرمايد: (إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ‏آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (3)).
"براى كسانى كه دوست دارند در ميان اهل ايمان كار منكرى اشاعه‏وشهرت يابد، در دنيا وآخرت عذابى درد آور مهياست. وخدا مى‏داندو شما نمى‏دانيد."
4 - خداوند احترام به خانه را واجب گردانيده است واز ما خواسته‏بدون گرفتن اجازه به خانه‏اى درنيائيم وحكمت آن را هم در اين‏دانسته كه چنين كارى براى مسلمانان پاكتر وبهتر خواهد بود.
خداوند مى‏فرمايد: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ‏حَتَّى‏ تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى‏ أَهْلِهَا ذلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ * فَإِن لَّمْ‏تَجِدُوا فِيهَا أَحَداً فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّى‏ يُؤْذَنَ لَكُمْ وَإِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُواهُوَ أَزْكَى‏ لَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ (4)).
"اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد به خانه‏اى غير از خانه خود، بدون‏طلب اجازه وبر ساكنانش سلام كرده باشيد داخل آن نشويد، اين براى‏شما بهتر است، باشد كه پند گيريد. واگر در خانه، كسى را نيافتيد داخل‏نشويد تا شما را رخصت دهند واگر گويند باز گرديد، باز گرديد. اين‏برايتان پاكيزه‏تر است وخدا به هر كارى كه مى‏كنيد آگاه است."
5 - خداوند به زنان ومردان مؤمن دستور مى‏دهد از آنچه برايشان‏حرام گردانيده چشم فرو بندند، وروشن كرده كه اين كار براى آنهابسى بهتر است. خداوند مى‏فرمايد: (قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ‏وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكَى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ * وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ‏يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ... (5)).
"به مردان مؤمن بگو كه چشمان خويش را (از نگاه ناروا) ببندندوشرمگاه خود را (از عمل زشت ونگاه ديگران) محفوظ دارند. اين‏برايشان پاكيزه تر است، زيرا خدا به كارهايى كه مى كنند آگاه است * وبه‏زنان مؤمن بگو كه چشمان خويش را (از نگاه ناروا) ببندند وشرمگاه‏خود را (از عمل زشت ونگاه ديگران) محفوظ دارند...".
از اين آيه در مى‏يابيم كه مقصود حفظ شرمگاه، وپاكيزگى قلب اززنا وفتنه‏هاى بر خاسته از آن است، زيرا كه نگاه كردن زناى چشم‏وتيرى است از تيرهاى ابليس. پس فروبستن چشم از نگاه ناروا پرهيزاز گرفتار شدن در دامى است كه بسى خطرناكتر است. وشايد ازهمين روست كه در آيه شريفه امر به "غض بصر" نموده ومفهوم آن‏ظاهراً نه اين است كه چشم خود را كاملاً ببنديم بل مراد از آيه كريمه‏اين است كه نگاه خود را تيز نكنيم.
6 - خدا زندگى اجتماعى را با تحريم (تَبَرُّج) - آشكار كردن زينت‏وزيبايى‏هاى زن در برابر بيگانه - از انگيزشهاى جنسى پاك ساخته‏است، وزنان مؤمن را از اين كه زينت خويش را هويدا سازند - جزآنكه قهراً ظاهر مى‏شود - بازداشته است. ونمونه آن را همان حرمت‏آشكار سازى سينه‏ها وگردنها قرار داده است، وبه زنان دستور داده‏است كه مقنعه‏هاى خود را تا گريبان فرو گذارند واز آن گروههايى رااستثنا كرده است كه عبارتند از: شمارى از خويشان، بندگان، مردان‏خدمتگزار وكودكان مادام كه بر شرمگاه زنان آگاهى نداشته باشند.از زنها نيز زنان سالخورده استثنا شده است وبه آنها اجازه داده شده‏است در صورتيكه زينتى ندارند بخشى از لباسهاى خود را بنهندوحكمت آن هم اين است كه اميد نمى‏رود اين عده به نكاح كسى درآيند.
خداوند مى‏فرمايد: (...وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ‏بِخُمُرِهِنَّ عَلَى‏ جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَ‏أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْنِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ‏الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى‏ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن‏زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (6)).
"(زنان مؤمن) زينتهاى خود را جز آن مقدار كه پيداست (بربيگانه) آشكار نكنند ومقنعه‏هاى خود را تا گربيان فرو گذارندوزينتهاى خود را آشكار نكنند، جز براى شوهران خود وپدران وپدران‏شوهر وپسران خود وپسران شوهر وبرادران خود وپسران برادر وپسران‏خواهر خود، يا زنان همكيش خود يا بندگان خود يا مردان خدمتگزارخود كه رغبت به زن ندارند، يا كودكانى كه از شرمگاه زنان بى خبرند، ونيز چنان پاى بر زمين نزنند تا آن زينت كه پنهان كرده‏اند معلوم شود.اى مؤمنان! همگان به درگاه خدا توبه كنيد باشد كه رستگار گرديد."
7 - خداوند ورود به اطاق خواب را از سوى اعضاى خانواده جززن وشوهر وكودكان در اوقات مخصوص حرام كرده است، كه افرادغالباً در اين اوقات برهنه ويا در لباس كوتاهند (كه از اين امر لزوم‏رعايت آداب وشؤون اسلامى در لباس پوشيدن را در مى‏يابيم) خداوند مى‏فرمايد: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ‏وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُم مِنْكُمْ ثَلاثَ مَرّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الفَجْرِ وَحينَ تَضَعُونَ‏ثِيابَكُمْ مِن الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلاَةِ الْعِشَاءِ ثَلاَثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلاَعَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى‏ بَعْضٍ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ‏الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَليمٌ حَكِيمٌ(7))
"اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد. بايد بندگان ملكى شما وآنها كه هنوزبه سن بلوغ نرسيده‏اند در سه وقت از شما براى وارد شدن (به اطاق‏خواب و استراحت) رخصت طلبند. پيش از نماز صبح وهنگام ظهر كه‏لباس از تن بيرون مى‏كنيد وبعد از نماز عشاء، اين سه وقت، وقت خلوت‏شماست. در غير اين سه وقت بر شما وآنها باكى نيست اگر بر يكديگربگذريد خدا آيات را اين چنين براى شما بيان مى‏كند وخدا دانا وحكيم‏است."
خداوند ورود به اطاق خواب پدر ومادر را به هنگام خواب‏واستراحت براى كودكان مادامى كه به سن بلوغ نرسيده‏اند استثناكرده است، پس هر گاه آنها نيز به سن بلوغ رسيدند بايد براى ورود به‏اطاق اجازه بگيرند. خداوند مى‏فرمايد:
(وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ‏كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِه وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ(8)).
"وچون اطفال شما به حد بلوغ رسيدند بايد رخصت طلبند همانندكسانى كه قبل از ايشان رخصت من طلبيدند. خدا آيات را اين چنين براى‏شما بيان مى‏كند وخدا دانا وحكيم است."
چنانكه پير زنان را از قانون حجاب استثنا كرده است ومحور اين‏حكم اين است كه پير زنان شهوت را بر نمى‏انگيزند وازدواج با آنهااميد نمى‏رود، مشروط بر آن كه زينتى نداشته باشند وبه آنها اجازه‏داده شده است كه جامه از خويش برگيرند، ولى خداوند براى آنها نيزعفت را بهتر دانسته. خداوند مى‏فرمايد:
(وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لاَ يَرْجُونَ نِكَاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَ جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ‏ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَن يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(9)).
"وزنان سالخورده كه از ولادت وعادت باز نشسته واميد ازدواج‏ونكاح ندارند بر آنان باكى نيست اگر اظهار تجملات وزينت خود نكنندكه جامه‏هاى خود را از تن (نزد نامحرمان) برگيرند، واگر بازهم عفت‏وتقوى بيشتر گزينند (وجامه برنگيرند) بر آنان بهتر است. وخدا (بسخنان خلق) شنوا وآگاه است."
8 - خداوند بر زنان پيامبرصلى الله عليه وآله حرام كرده كه در سخن گفتن آن گونه‏بگويند كه در دل بيماران هوا وهوس فتنه بر انگيزد وموجب طمع آنان‏در آنچه خطر ناكتر است گردد. خداوند مى‏فرمايد: (يَا نِسَاءَ النَّبِيِ‏لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ‏وَقُلْنَ قَوْلاَ مَعْرُوفاً(10)).
"اى زنان پيامبر شما همانند ديگر زنان نيستيد (بلكه مقامتان رفيع‏تراست) اگر تقوا پيشه كنيد، پس به نرمى (با مردان نامحرم) سخن‏مگوئيد، مبادا آنكه دلش بيمار (هوا وهوس) است بطمع افتد، و به‏نيكى سخن گوئيد."
شايد مقصود سخن گفتن همراه با عشوه است كه طمع كسانى را برمى‏انگيزد كه دلى بيمار دارند ودر انجام كار زشت طمع مى‏كنند. به‏نظر مى‏رسد اين حكم همه زنان را در برمى گيرد.
9 - خداوند بر زنان پيامبرصلى الله عليه وآله آشكار كردن زينت وزيبايى‏هاى‏خود را در برابر نامحرمان حرام كرده وآنها را ملزم به خانه نشينى‏نموده است. خداوند مى‏فرمايد:
(وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْاُولَى‏...(11)).
"ودر خانه‏هاى خود بمانيد ومانند زينت نمايى روزگار جاهليت‏پيشين، زينت نمايى نكنيد..."
10 - خداوند وعده وقرار گذاشتن پنهانى با زنان را حرام گردانيده‏است، جز انكه سخنى نيكو ومشروع باشد (منظور خواستگارى‏براى ازدواج بر اساس روشهاى مشروع است).
خداوند مى‏فرمايد: (وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيَما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِأَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَلكِن لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَن‏تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً(12)).
"واگر به كنايت از آن زنان خواستگارى كنيد يا انديشه خود را در دل‏نهان داريد باكى بر شما نيست، زيرا خدا مى‏داند كه از آنها بزودى يادخواهيد كرد ولى در نهان با آنان قرار وپيمانى نگذاريد، مگر آن كه به‏وجهى نيكو ومشروع سخن گوييد."
11 - در پى آن به مردان مجرد دستور مى‏دهد پيوند زناشويى قرارسازند واز تهيدستى نهراسند: (وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى‏ مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ‏عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ(13)).
"بايد مردان بى زن وزنان بى شوهر وبندگان وكنيزان صالح وشايسته‏خود را همسر دهيد، اگر بينوا باشند خدا به كرم ولطف خود توانگرشان‏خواهد ساخت كه خدا رحمتش وسيع (ونامتناهى وبه احوال بندگان(آگاه است."
12 - خداوند از اين كه دختران جوان به فحشاء مجبور گردند نهى‏كرده است، (واين البته پس از زمانى است كه آنها را امر به ازدواج‏مى‏كند).
خداوند مى‏فرمايد: (...وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ‏تَحَصُّناً لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَن يُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌرَّحِيمٌ(14)).
"ودختران خود را اگر خواهند كه پرهيزگار باشند به خاطر طمع مال‏دنيوى به زنا وادار نكنيد، هر كس كه آنان را به زنا وادارد خدا براى آنان‏كه به اكراه بدان كار وادار گشته‏اند آمرزنده ومهربان است."
از اين آيات شريفه، درمى‏يابيم كه مقصود قرآن ساختن خانه‏زناشويى است بدور از زنا، قذف، تهمت ودروغ بستن، ودژ بندى آن‏در پرتو عفت وپاكى چشم وبازداشتن از "تَبَرُّج"، -زينت نمايى زن دربرابر نامحرمان - وحرمت لحظات استراحت وموارد استثنا از تحريم‏نگاه وآرايش وآشكار كردن زينت در برابر ديگران كه همان در ميان‏نبودن حكمت اين حرمت است، همچون آرايش نزد خويشان ونزدكسانى كه به زن نياز ندارند نظير خدمتگزاران مرد وكودكان وكسانى‏همچون زنان كهنسال كه اميدى به نكاح آنها نمى‏رود.
با تأمل وانديشه دقيق در آيات مذكور وتدبر در تأكيد قرآن پيرامون‏تزكيه وپاكى در مى‏يابيم كه حكمت بسيارى از احكام مربوط به زن‏حفظ جامعه از زنااست. خداوند تبارك وتعالى بارها به صراحت‏حكمت تشريع وقانونگذارى را در اين موارد بيان فرموده، واين‏احكام را در پيوند با نياز جنسى واميد ازدواج ورسيدن به سن بلوغ‏معرفى مى كند.
بدين ترتيب فقهاى ما از مجموع احكام شريعت، نگاه كردن توأم‏با لذت و ريبه را حرام دانسته حتى در موارد استثنا شده، ومقصود از (لذت) آنچه غريزه وشهوت را بر مى انگيزد و (ريبه) يعنى ترس ازافتادن در عمل حرام.
وقرآن كريم بيان داشته است كه از برجسته‏ترين ويژگيهاى مؤمنان‏حفظ شرمگاه است. خداوند مى‏فرمايد: (وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ‏حَافِظُونَ * إِلَّا عَلَى‏ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ * فَمَنِ‏ابْتَغَى‏ وَرَاءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْعَادُونَ(15)).
"وآنها كه دامان خود را (از آلوده شدن به بى عفتى) حفظ مى‏كنند* وتنها آميزش جنسى به همسران وكنيزان ملكى‏شان دارند كه دربهره‏گيرى از آنان ملامت نمى‏شوند * وكسانى كه غير از اين طريق را طلب‏كنند، تجاوزگرند."
بدين ترتيب در مى يابيم كه حكمت احكام شريعت پيرامون رابطه‏مرد وزن همان پاكدامنى، عفت وحفظ جامعه از به بازى گرفتن كانون‏خانواده است. واللَّه العالم.
2 - احكام اجازه خواهى‏
قرآن كريم مى‏فرمايد: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ‏أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُم مِنْكُمْ ثَلَاثَ مَرّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحينَ‏تَضَعُونَ ثِيابَكُمْ مِن الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ لَيْسَ‏عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى‏ بَعْضٍ كَذلِكَ يُبَيِّنُ‏اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَليمٌ حَكِيمٌ(16))
"اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! بايد مملوكهاى شما (بردگانتان) وهمچنين كودكانتان كه به حد بلوغ نرسيده‏اند در سه وقت از شما (براى‏ورود به خلوتگاه واطاق خوابتان) از شما اجازه بگيرند، قبل از نمازصبح، ونيم روز (ظهر( هنگامى كه لباسهاى (معمولى) خود را بيرون‏مى‏آوريد، وبعد از نماز عشا، (اين اوقات سه گانه) سه وقت خصوصى‏براى شماست، در غير اين سه وقت گناهى بر شما وبر آنان نيست (كه‏بدون اجازه وارد شوند) وبرگِرد يگديگر بگرديد، اين چنين خداوندآيات را براى شما تبيين مى كند وخداوند دانا وحكيم است."
خداوند مسلمانان را چنين تربيت كرده كه به بندگان وكنيزان ملكى‏وكودكان نابالغ خود دستور دهند كه به هنگام ورود به خلوتگاههاى‏ايشان (اطاق خواب واستراحت) اجازه بگيرند. اوقات اين‏خلوتگاهها عبارتند از پيش از پگاه وهنگام قيلوله (بعد از ظهر) وهنگام خواب شب پس از نماز عشاء.
از اين آيه الهام مى‏گيريم كه انسان دو گونه خلوتگاه دارد كه وروددر آن از سوى ديگران بدون اجازه گرفتن جايز نيست:
نخستين آن عمومى است، كه هيچ يك از مردم اجازه ندارد به‏خانه كسى در آيد مگر پس از اجازه خواستن.
دوم: خاص اهل خانواده وتوابع آنان بجز زن وشوهر است. كه هرانسانى بايد در اوقات استراحت اذن ورود بطلبد ودر زمانهايى كه‏احتمال مى‏رود آدمى برهنه يابه معاشرت زناشويى مشغول باشد.
از اين سخن پروردگار: (ثَلاَثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ) "سه وقت خلوتگاه‏شماست"، در مى‏يابيم كه اين حكم، همه خلوتگاهها را در برمى گيردحتى اگر در غير اين اوقات باشد وآن به عرف هر گروهى بستگى‏دارد. پس اگر در ميان برخى از مردم هنگام استراحت، پس از نمازصبح باشد ونه پيش از آن - چنانكه امروزه بسيارى از خانواده‏ها چنين‏هستند - حكم اجازه خواهى ورخصت طلبيدن، آن وقت را نيز در برمى‏گيرد.
ونيز از اين سخن پروردگار: (الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ) "بندگان ملكى‏شما". فهميده مى شود كه بنده ملكى خواه زن باشد يا مرد مى‏توانددر غير اوقات خلوتگاه براى ارائه خدمت به درون اطاقها رفت وآمدكند همانطور كه براى طفل غير بالغ جايز است.
واز اين سخن خداوند كه مى‏فرمايد:
(وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ‏كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِه وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ(17)).
"وهنگامى كه اطفال شما به سن بلوغ مى‏رسند بايد( در همه اوقات(اجازه بگيرند، همان گونه كه اشخاصى كه قبل از آنها بودند اجازه‏مى‏گرفتند، اين گونه خداوند آياتش را براى شما تبيين مى كند وخداوندعالم وحكيم است."
از اين سخن خداوند چنين در مى‏يابيم كه آن كودكى بايد اجازه‏بگيرد كه به سن تمييز يعنى سنى كه بتواند خوب وبد را از هم‏تشخيص دهد رسيده باشد.
در حديثى حلبى از امام صادق‏عليه السلام روايت كرده كه به حضرت‏عرض كردم: آيا مرد بايد هنگام ورود بر پدرش اجازه بگيرد؟
حضرت فرمود: آرى.. من در حالى از پدرم اجازه مى‏گرفتم كه‏مادرم نزد او نبود، بلكه زن پدرم در كنار او به سر مى‏برد. مادرم مرده‏بود در حالى كه من نوجوان بودم وشايد در خلوتگاهشان چيزى بودكه دوست نداشتم كه آنان را در آن حال بطور ناگهانى ببينم وآنها نيزاين كار را از من ناپسند مى داشتند، پس دريافتم در اين هنگام گفتن‏سلام (به صداى بلند) بهتر ونيكوتر است.(18)
3 - فقه نگاه‏
الف - احكام عمومى
قرآن كريم:
(قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكَى‏ لَهُمْ إِنَ‏اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ * وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ‏فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ...(19))
"به مردان مؤمن بگو كه چشمان خويش را (از نگاه ناروا) ببندندوشرمگاه خود را (از عمل زشت) محفوظ دارند، اين برايشان‏پاكيزه‏تراست، زيرا خدا به كارهايى كه مى كنند آگاه است * وبه زنان‏مؤمن بگو كه چشمان خويش را (از نگاه ناروا) ببندند وشرمگاه خود را (از عمل زشت) محفوظ دارند وزينتهاى خود را جز آن مقدار كه‏پيداست (بر بيگانه) آشكار نكنند."
حديث شريف:
1 - در صحيح فضيل آمده است كه از امام صادق‏عليه السلام پيرامون دوساعد زن پرسيدم كه آيا آنها از زينت محسوب مى شوند كه در اين‏فرموده خداوند به آن اشاره شده است: (وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّالِبُعُولَتِهِنَّ) "زنان مؤمن زينت خود را آشكار نكنند مگر براى شوهران‏خود..؟"
حضرت‏عليه السلام فرمود: آرى.. وهر آنچه زير وپائين‏تر از مقنعه است‏زينت است، وهر آنچه جز مچ دست است كه دستبند بر آن مى بندندزينت است.(20)
2 - در موثق زراره از ابو عبد اللَّه‏عليه السلام پيرامون اين سخن خداوند:(إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا) جز آن مقدار "از زينت كه ظاهر است". آمده است‏كه فرموده: (مقصود از زينت ظاهر سرمه وانگشترى است).(21)
3 - نيز حضرت‏عليه السلام مى فرمايد: (نگاه اول از تو، ونگاه دوم به زيان‏تو، ونگاه سوم نابودى تو در آن است).(22)
تفصيل احكام:
1 - جايز نيست مردى در غير ضرورت به زنى بيگانه نگاه كند مگردر حد متعارف (صورت ودست) مشروط به اينكه توأم بالذت وريبه (يعنى ترس از افتادن در عمل حرام) نباشد.
2 - جايز است به محرمهاى نسبى يا رضاعى ياسببى نگريست‏مشروط بر آن كه محرميت سببى بر اساس ازدواج شرعى باشد.
3 - نگاه كردن به زنان اهل كتاب، بلكه مطلق زنان كافر جايز است، به شرط عدم لذت جويى وبا اطمينان از عدم افتادن در عمل حرام‏ولى احوط آن است كه در نگاه كردن به مقدارى بسنده شود كه‏معمولاً آنها را نمى پوشانند. وبه نظر مى رسد با اين كيفيت اشكالى‏ندارد به زنان باديه نشين وروستا نشين ونيز زنانى كه توجهى به نهى ازمنكر نمى‏كنند نگريست.
ب - موارد جواز نگاه ولمس كردن
حديث شريف:
1 - از امام جعفر صادق‏عليه السلام در حديثى آمده است كه فرمود: برچشم فرض است كه به آنچه خداوند برآن حرام كرده است ننگرد وازآنچه خدا باز داشته روى برتابد واين همان وظيفه ايمانى اوست.خداوند مى‏فرمايد: (قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوافُرُوجَهُمْ) "به مردان مؤمن بگو كه چشمان خويش را (از نگاه ناروا) ببندند، وشرمگاه خود را محفوظ دارند". پس خداوند مؤمنان رابازداشته از اين كه به شرمگاه يكديگر نظر كنند يا مردى به شرمگاه‏برادر خويش بنگرد وبايد شرمگاه خويش را از اينكه برادرش بدان‏نظر كند حفظ كند ونيز فرموده: (وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَ‏وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ) "وبه زنان مؤمن بگو كه چشمان خويش را (از نگاه‏ناروا) ببندند، وشرمگاه خود را محفوظ دارند."
پس نبايد زنى به شرمگاه خواهرش بنگرد وبايد شرمگاه خويش رااز نگاه خواهرش بپوشاند، وحضرت‏عليه السلام فرمود: مقصود از هر چه درقرآن پيرامون حفظ فرج وشرمگاه آمده حفظ آن از زناست مگر اين آيه‏كه مقصود از آن حفظ از نگاه است.(23)
2 - از ابو عبد اللَّه‏عليه السلام نقل است كه فرمود: (شايسته نيست زنى نزدزنى يهودى يا مسيحى خود را بنماياند، زيرا آنها زنان مسلمان را براى‏همسرانشان توصيف خواهند كرد).(24)
3 - از پيامبر اسلام‏صلى الله عليه وآله روايت شده است: (كسى كه زنى را براى‏مردى چنان توصيف كند كه او را به فتنه اندازد وبر اثر آن فحشايى‏بجاى آورد، از دنيا نمى‏رود مگر آن كه مورد خشم وغضب خداوندقرار گرفته شده باشد).(25)
تفصيل احكام:
1 - هر مرد وزنى مى تواند بدون ريبه وترس از افتادن در عمل‏حرام وبدور از انگيزش جنسى به همجنس خويش بنگرد، مگر به‏شرمگاه او كه جز براى زن وشوهر بر كسى روانيست وهر كس بايدشرمگاه خود را از ديگرى حفظ كند.
2 - مكروه است زن مسلمان خود را در برابر زن يهودى يا مسيحى‏بنماياند، زيرا آنها اين را براى مردانشان توصيف خواهند كرد وشايداين حكم درباره همه زنانى كه چنين مى كنند جارى شود.
3 - نگاه كردن ولمس نمودن زن اجنبى (و برعكس) جايز است‏هرگاه ضرورت ايجاب كند واين ضرورت نزد شارع مقدس از حرام‏بودن نگاه ولمس كردن مهمتر باشد، پس نگاه ولمس كردن تنها درحدود ضرورت جايز است.
وبراى اين مسأله نمونه هايى وجود دارد كه ذكر مى شود:
الف - نگاه كردن ولمس نمودن به منظور درمان ومعالجه همچون‏گرفتن نبض ودرمان شكستگى وباند پيچى زخم جايز است، البته‏مشروط بر آن كه همجنس براى درمان كردن يافت نشود ونگاه كردن‏ولمس نمودن جايز نيست جز به مقدار ودر حدود ضرورت.
ب - هنگام نجات دادن كسى از غرق شدن يا آتش سوزى ونظايرآن نيز نگاه ولمس كردن جايز است واين البته هنگامى كه نجات دادن‏بر نگاه يا لمس كردن متوقف باشد.
ج - نگاه كردن براى شهادت دادن، يا شاهد شدن اگر ضرورت‏باشد جايز است، واقوى عدم جواز نگاه به زناكاران است براى‏شهادت دادن، مگر آنكه نگاه نكردن فسادى را انتشار دهد، وحدودخداوند را به تعطيلى كشاند ويا هرچيز ديگرى را سبب شود كه نزدشارع اهميتى بيش از نگاه كردن دارد.
ج - احكام نگاه كردن به زنان سالخورده
قرآن كريم:
(وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَ جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ‏ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَن يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(26)).
"وزنان سالخورده (كه از ولادت وعادت بازنشسته) واميد ازدواج‏ونكاح ندارند، بر آنان باكى نيست اگر زينت نمايى نكنند كه جامه‏هاى (چادرهاى) خود را از تن (نزد نامحرمان) برگيرند، واگر بازهم عفت‏وتقوى بيشتر گزينند (وجامه برنگيرند) بر آنان بهتر است وخدا (به‏سخنان خلق) شنوا وآگاه است."
حديث شريف:
در صحيح بزنطى به نقل از امام رضاعليه السلام در (قرب الاسناد( آمده‏است كه از حضرت پرسيدم: آيا جايز است مرد به موى خواهر زن‏خود بنگرد؟ حضرت‏عليه السلام فرمود: "خير، مگر آنكه زن سالخورده‏اى‏باشد".
گفتم: "خواهر زنش وزن بيگانه يكسانند..؟"
حضرت فرمود: "آرى."
عرض كردم: "اگر سالخورده بود به كجاى او مى توان نگريست"؟
حضرت‏عليه السلام فرمود: "موى ودو ساعد او."(27)

بخش اول‏: نكات مقدّماتى‏
1 - بينشهاى قرآنى در ساختار كانون خانواده‏
2 - احكام اجازه خواهى‏
3 - فقه نگاه‏
الف - احكام عمومى
قرآن كريم:
حديث شريف:
تفصيل احكام:
ب - موارد جواز نگاه ولمس كردن
حديث شريف:
تفصيل احكام:
ج - احكام نگاه كردن به زنان سالخورده
قرآن كريم:
حديث شريف:
تفصيل احكام:
د - احكام نگاه كردن به پسر بچه ودختر بچه
قرآن كريم:
حديث شريف:
تفصيل احكام:
ه - حدود رابطه ميان مرد وزن نامحرم‏
قرآن كريم:
حديث شريف:
تفصيل احكام:
4 - حكم نگاه كردن به منظور ازدواج‏
حديث شريف:
تفصيل احكام:
5 - ازدواج، سنّتى الهى‏
قرآن كريم:
حديث شريف:
تفصيل احكام:
آثار ازدواج‏
ازدواج در خدمت امت‏
ازدواج، يارى دين‏
نكوهش پديده بى همسرى‏
بخش اول‏: نكات مقدّماتى‏
1 - بينشهاى قرآنى در ساختار كانون خانواده‏
اگر در آيات قرآنى و بويژه "سوره نور" بادقت نگاه كنيم به‏خواست خدا به اين حقيقت خواهيم رسيد كه مقصود از احكام‏شريعت پيرامون پيوند ميان مرد وزن ساختن خانه‏اى آكنده از ايمان‏است وخانواده براين پايه‏ها استوار مى‏باشد:
1 - ديواره اين خانه همان حدود شرع است در مورد زن ومردزناكار، چه هر يك از آن دو بى هيچ ملاطفتى (بنا بر أصل حكم‏شرعى) به صد ضربه تازيانه محكوم‏اند.. خداوند مى‏فرمايد: (الزَّانِي لَا يَنكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ‏وَحُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ (1)).
"زنان ومردان زناكار را هر يك صد ضربه تازيانه بزنيد واگر به خداوروز قيامت ايمان داريد مبادا كه در اجراى حكم خدا نسبت به آنان‏دستخوش رأفت گرديد، بايد گروهى از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده‏كنند."
2 - بدينسان دين، احترام به كانون خانواده را با دژ بندى آن بوسيله‏نرده هايى محكم بنيان نهاده است كه مى‏توان آن را در تحريم پيوندجنسى ميان مرد وزن، جز آنگاه كه پروردگار مى فرمايد جلوه‏گردانست وشايد همين اصل در ساير احكام مربوط به پيوند ميان مردوزن از جمله تحريم (قذف) - نسبت دادن تهمتهاى جنسى به‏ديگران - جارى دانست، البته اين موجب مى‏شود كانون زنا شويى اززبان بيهوده‏گويان در امان بماند واحترامى اجتماعى براى آن در نظرآيد.
خداوند مى‏فرمايد: (وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحَصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِشُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلاَ تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَداً وَأُولئِكَ هُمُ‏الْفَاسِقُونَ (2)).
"كسانى كه زنان پاكدامن را متهم (به عمل منافى عفت) مى‏كنند، سپس چهار شاهد (بر مدعاى خود) نمى آورند، آنها را هشتاد تازيانه‏بزنيد، واز آن پس هرگز شهادتشان را نپذيريد كه آنها همان فاسقانند."
3 - براى تجليل خاص از خانواده وحفظ حرمت آن در برابر زبانهاخداوند حرام كرده است كه مردى به همسر خود نسبت زنا دهدواحكام لعان را بر او فرض گردانيده است، چنانكه جامعه را ازبكارگيرى مسائل جنسى از سوى باندهاى مختلف در راه منافع‏سياسى باز داشته، ومسلمانان را به والاترين ادب، مؤدب ساخته‏است وكسانى را كه تهمت جنسى به ديگران مى‏زنند رسوا كرده‏است. خداوند مى‏فرمايد: (إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ‏آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (3)).
"براى كسانى كه دوست دارند در ميان اهل ايمان كار منكرى اشاعه‏وشهرت يابد، در دنيا وآخرت عذابى درد آور مهياست. وخدا مى‏داندو شما نمى‏دانيد."
4 - خداوند احترام به خانه را واجب گردانيده است واز ما خواسته‏بدون گرفتن اجازه به خانه‏اى درنيائيم وحكمت آن را هم در اين‏دانسته كه چنين كارى براى مسلمانان پاكتر وبهتر خواهد بود.
خداوند مى‏فرمايد: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ‏حَتَّى‏ تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى‏ أَهْلِهَا ذلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ * فَإِن لَّمْ‏تَجِدُوا فِيهَا أَحَداً فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّى‏ يُؤْذَنَ لَكُمْ وَإِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُواهُوَ أَزْكَى‏ لَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ (4)).
"اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد به خانه‏اى غير از خانه خود، بدون‏طلب اجازه وبر ساكنانش سلام كرده باشيد داخل آن نشويد، اين براى‏شما بهتر است، باشد كه پند گيريد. واگر در خانه، كسى را نيافتيد داخل‏نشويد تا شما را رخصت دهند واگر گويند باز گرديد، باز گرديد. اين‏برايتان پاكيزه‏تر است وخدا به هر كارى كه مى‏كنيد آگاه است."
5 - خداوند به زنان ومردان مؤمن دستور مى‏دهد از آنچه برايشان‏حرام گردانيده چشم فرو بندند، وروشن كرده كه اين كار براى آنهابسى بهتر است. خداوند مى‏فرمايد: (قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ‏وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكَى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ * وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ‏يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ... (5)).
"به مردان مؤمن بگو كه چشمان خويش را (از نگاه ناروا) ببندندوشرمگاه خود را (از عمل زشت ونگاه ديگران) محفوظ دارند. اين‏برايشان پاكيزه تر است، زيرا خدا به كارهايى كه مى كنند آگاه است * وبه‏زنان مؤمن بگو كه چشمان خويش را (از نگاه ناروا) ببندند وشرمگاه‏خود را (از عمل زشت ونگاه ديگران) محفوظ دارند...".
از اين آيه در مى‏يابيم كه مقصود حفظ شرمگاه، وپاكيزگى قلب اززنا وفتنه‏هاى بر خاسته از آن است، زيرا كه نگاه كردن زناى چشم‏وتيرى است از تيرهاى ابليس. پس فروبستن چشم از نگاه ناروا پرهيزاز گرفتار شدن در دامى است كه بسى خطرناكتر است. وشايد ازهمين روست كه در آيه شريفه امر به "غض بصر" نموده ومفهوم آن‏ظاهراً نه اين است كه چشم خود را كاملاً ببنديم بل مراد از آيه كريمه‏اين است كه نگاه خود را تيز نكنيم.
6 - خدا زندگى اجتماعى را با تحريم (تَبَرُّج) - آشكار كردن زينت‏وزيبايى‏هاى زن در برابر بيگانه - از انگيزشهاى جنسى پاك ساخته‏است، وزنان مؤمن را از اين كه زينت خويش را هويدا سازند - جزآنكه قهراً ظاهر مى‏شود - بازداشته است. ونمونه آن را همان حرمت‏آشكار سازى سينه‏ها وگردنها قرار داده است، وبه زنان دستور داده‏است كه مقنعه‏هاى خود را تا گريبان فرو گذارند واز آن گروههايى رااستثنا كرده است كه عبارتند از: شمارى از خويشان، بندگان، مردان‏خدمتگزار وكودكان مادام كه بر شرمگاه زنان آگاهى نداشته باشند.از زنها نيز زنان سالخورده استثنا شده است وبه آنها اجازه داده شده‏است در صورتيكه زينتى ندارند بخشى از لباسهاى خود را بنهندوحكمت آن هم اين است كه اميد نمى‏رود اين عده به نكاح كسى درآيند.
خداوند مى‏فرمايد: (...وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ‏بِخُمُرِهِنَّ عَلَى‏ جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَ‏أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْنِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ‏الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى‏ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن‏زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (6)).
"(زنان مؤمن) زينتهاى خود را جز آن مقدار كه پيداست (بربيگانه) آشكار نكنند ومقنعه‏هاى خود را تا گربيان فرو گذارندوزينتهاى خود را آشكار نكنند، جز براى شوهران خود وپدران وپدران‏شوهر وپسران خود وپسران شوهر وبرادران خود وپسران برادر وپسران‏خواهر خود، يا زنان همكيش خود يا بندگان خود يا مردان خدمتگزارخود كه رغبت به زن ندارند، يا كودكانى كه از شرمگاه زنان بى خبرند، ونيز چنان پاى بر زمين نزنند تا آن زينت كه پنهان كرده‏اند معلوم شود.اى مؤمنان! همگان به درگاه خدا توبه كنيد باشد كه رستگار گرديد."
7 - خداوند ورود به اطاق خواب را از سوى اعضاى خانواده جززن وشوهر وكودكان در اوقات مخصوص حرام كرده است، كه افرادغالباً در اين اوقات برهنه ويا در لباس كوتاهند (كه از اين امر لزوم‏رعايت آداب وشؤون اسلامى در لباس پوشيدن را در مى‏يابيم) خداوند مى‏فرمايد: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ‏وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُم مِنْكُمْ ثَلاثَ مَرّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الفَجْرِ وَحينَ تَضَعُونَ‏ثِيابَكُمْ مِن الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلاَةِ الْعِشَاءِ ثَلاَثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلاَعَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى‏ بَعْضٍ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ‏الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَليمٌ حَكِيمٌ(7))
"اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد. بايد بندگان ملكى شما وآنها كه هنوزبه سن بلوغ نرسيده‏اند در سه وقت از شما براى وارد شدن (به اطاق‏خواب و استراحت) رخصت طلبند. پيش از نماز صبح وهنگام ظهر كه‏لباس از تن بيرون مى‏كنيد وبعد از نماز عشاء، اين سه وقت، وقت خلوت‏شماست. در غير اين سه وقت بر شما وآنها باكى نيست اگر بر يكديگربگذريد خدا آيات را اين چنين براى شما بيان مى‏كند وخدا دانا وحكيم‏است."
خداوند ورود به اطاق خواب پدر ومادر را به هنگام خواب‏واستراحت براى كودكان مادامى كه به سن بلوغ نرسيده‏اند استثناكرده است، پس هر گاه آنها نيز به سن بلوغ رسيدند بايد براى ورود به‏اطاق اجازه بگيرند. خداوند مى‏فرمايد:
(وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ‏كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِه وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ(8)).
"وچون اطفال شما به حد بلوغ رسيدند بايد رخصت طلبند همانندكسانى كه قبل از ايشان رخصت من طلبيدند. خدا آيات را اين چنين براى‏شما بيان مى‏كند وخدا دانا وحكيم است."
چنانكه پير زنان را از قانون حجاب استثنا كرده است ومحور اين‏حكم اين است كه پير زنان شهوت را بر نمى‏انگيزند وازدواج با آنهااميد نمى‏رود، مشروط بر آن كه زينتى نداشته باشند وبه آنها اجازه‏داده شده است كه جامه از خويش برگيرند، ولى خداوند براى آنها نيزعفت را بهتر دانسته. خداوند مى‏فرمايد:
(وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لاَ يَرْجُونَ نِكَاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَ جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ‏ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَن يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(9)).
"وزنان سالخورده كه از ولادت وعادت باز نشسته واميد ازدواج‏ونكاح ندارند بر آنان باكى نيست اگر اظهار تجملات وزينت خود نكنندكه جامه‏هاى خود را از تن (نزد نامحرمان) برگيرند، واگر بازهم عفت‏وتقوى بيشتر گزينند (وجامه برنگيرند) بر آنان بهتر است. وخدا (بسخنان خلق) شنوا وآگاه است."
8 - خداوند بر زنان پيامبرصلى الله عليه وآله حرام كرده كه در سخن گفتن آن گونه‏بگويند كه در دل بيماران هوا وهوس فتنه بر انگيزد وموجب طمع آنان‏در آنچه خطر ناكتر است گردد. خداوند مى‏فرمايد: (يَا نِسَاءَ النَّبِيِ‏لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ‏وَقُلْنَ قَوْلاَ مَعْرُوفاً(10)).
"اى زنان پيامبر شما همانند ديگر زنان نيستيد (بلكه مقامتان رفيع‏تراست) اگر تقوا پيشه كنيد، پس به نرمى (با مردان نامحرم) سخن‏مگوئيد، مبادا آنكه دلش بيمار (هوا وهوس) است بطمع افتد، و به‏نيكى سخن گوئيد."
شايد مقصود سخن گفتن همراه با عشوه است كه طمع كسانى را برمى‏انگيزد كه دلى بيمار دارند ودر انجام كار زشت طمع مى‏كنند. به‏نظر مى‏رسد اين حكم همه زنان را در برمى گيرد.
9 - خداوند بر زنان پيامبرصلى الله عليه وآله آشكار كردن زينت وزيبايى‏هاى‏خود را در برابر نامحرمان حرام كرده وآنها را ملزم به خانه نشينى‏نموده است. خداوند مى‏فرمايد:
(وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْاُولَى‏...(11)).
"ودر خانه‏هاى خود بمانيد ومانند زينت نمايى روزگار جاهليت‏پيشين، زينت نمايى نكنيد..."
10 - خداوند وعده وقرار گذاشتن پنهانى با زنان را حرام گردانيده‏است، جز انكه سخنى نيكو ومشروع باشد (منظور خواستگارى‏براى ازدواج بر اساس روشهاى مشروع است).
خداوند مى‏فرمايد: (وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيَما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِأَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَلكِن لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَن‏تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً(12)).
"واگر به كنايت از آن زنان خواستگارى كنيد يا انديشه خود را در دل‏نهان داريد باكى بر شما نيست، زيرا خدا مى‏داند كه از آنها بزودى يادخواهيد كرد ولى در نهان با آنان قرار وپيمانى نگذاريد، مگر آن كه به‏وجهى نيكو ومشروع سخن گوييد."
11 - در پى آن به مردان مجرد دستور مى‏دهد پيوند زناشويى قرارسازند واز تهيدستى نهراسند: (وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى‏ مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ‏عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ(13)).
"بايد مردان بى زن وزنان بى شوهر وبندگان وكنيزان صالح وشايسته‏خود را همسر دهيد، اگر بينوا باشند خدا به كرم ولطف خود توانگرشان‏خواهد ساخت كه خدا رحمتش وسيع (ونامتناهى وبه احوال بندگان(آگاه است."
12 - خداوند از اين كه دختران جوان به فحشاء مجبور گردند نهى‏كرده است، (واين البته پس از زمانى است كه آنها را امر به ازدواج‏مى‏كند).
خداوند مى‏فرمايد: (...وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ‏تَحَصُّناً لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَن يُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌرَّحِيمٌ(14)).
"ودختران خود را اگر خواهند كه پرهيزگار باشند به خاطر طمع مال‏دنيوى به زنا وادار نكنيد، هر كس كه آنان را به زنا وادارد خدا براى آنان‏كه به اكراه بدان كار وادار گشته‏اند آمرزنده ومهربان است."
از اين آيات شريفه، درمى‏يابيم كه مقصود قرآن ساختن خانه‏زناشويى است بدور از زنا، قذف، تهمت ودروغ بستن، ودژ بندى آن‏در پرتو عفت وپاكى چشم وبازداشتن از "تَبَرُّج"، -زينت نمايى زن دربرابر نامحرمان - وحرمت لحظات استراحت وموارد استثنا از تحريم‏نگاه وآرايش وآشكار كردن زينت در برابر ديگران كه همان در ميان‏نبودن حكمت اين حرمت است، همچون آرايش نزد خويشان ونزدكسانى كه به زن نياز ندارند نظير خدمتگزاران مرد وكودكان وكسانى‏همچون زنان كهنسال كه اميدى به نكاح آنها نمى‏رود.
با تأمل وانديشه دقيق در آيات مذكور وتدبر در تأكيد قرآن پيرامون‏تزكيه وپاكى در مى‏يابيم كه حكمت بسيارى از احكام مربوط به زن‏حفظ جامعه از زنااست. خداوند تبارك وتعالى بارها به صراحت‏حكمت تشريع وقانونگذارى را در اين موارد بيان فرموده، واين‏احكام را در پيوند با نياز جنسى واميد ازدواج ورسيدن به سن بلوغ‏معرفى مى كند.
بدين ترتيب فقهاى ما از مجموع احكام شريعت، نگاه كردن توأم‏با لذت و ريبه را حرام دانسته حتى در موارد استثنا شده، ومقصود از (لذت) آنچه غريزه وشهوت را بر مى انگيزد و (ريبه) يعنى ترس ازافتادن در عمل حرام.
وقرآن كريم بيان داشته است كه از برجسته‏ترين ويژگيهاى مؤمنان‏حفظ شرمگاه است. خداوند مى‏فرمايد: (وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ‏حَافِظُونَ * إِلَّا عَلَى‏ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ * فَمَنِ‏ابْتَغَى‏ وَرَاءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْعَادُونَ(15)).
"وآنها كه دامان خود را (از آلوده شدن به بى عفتى) حفظ مى‏كنند* وتنها آميزش جنسى به همسران وكنيزان ملكى‏شان دارند كه دربهره‏گيرى از آنان ملامت نمى‏شوند * وكسانى كه غير از اين طريق را طلب‏كنند، تجاوزگرند."
بدين ترتيب در مى يابيم كه حكمت احكام شريعت پيرامون رابطه‏مرد وزن همان پاكدامنى، عفت وحفظ جامعه از به بازى گرفتن كانون‏خانواده است. واللَّه العالم.
2 - احكام اجازه خواهى‏
قرآن كريم مى‏فرمايد: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ‏أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُم مِنْكُمْ ثَلَاثَ مَرّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحينَ‏تَضَعُونَ ثِيابَكُمْ مِن الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ لَيْسَ‏عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى‏ بَعْضٍ كَذلِكَ يُبَيِّنُ‏اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَليمٌ حَكِيمٌ(16))
"اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! بايد مملوكهاى شما (بردگانتان) وهمچنين كودكانتان كه به حد بلوغ نرسيده‏اند در سه وقت از شما (براى‏ورود به خلوتگاه واطاق خوابتان) از شما اجازه بگيرند، قبل از نمازصبح، ونيم روز (ظهر( هنگامى كه لباسهاى (معمولى) خود را بيرون‏مى‏آوريد، وبعد از نماز عشا، (اين اوقات سه گانه) سه وقت خصوصى‏براى شماست، در غير اين سه وقت گناهى بر شما وبر آنان نيست (كه‏بدون اجازه وارد شوند) وبرگِرد يگديگر بگرديد، اين چنين خداوندآيات را براى شما تبيين مى كند وخداوند دانا وحكيم است."
خداوند مسلمانان را چنين تربيت كرده كه به بندگان وكنيزان ملكى‏وكودكان نابالغ خود دستور دهند كه به هنگام ورود به خلوتگاههاى‏ايشان (اطاق خواب واستراحت) اجازه بگيرند. اوقات اين‏خلوتگاهها عبارتند از پيش از پگاه وهنگام قيلوله (بعد از ظهر) وهنگام خواب شب پس از نماز عشاء.
از اين آيه الهام مى‏گيريم كه انسان دو گونه خلوتگاه دارد كه وروددر آن از سوى ديگران بدون اجازه گرفتن جايز نيست:
نخستين آن عمومى است، كه هيچ يك از مردم اجازه ندارد به‏خانه كسى در آيد مگر پس از اجازه خواستن.
دوم: خاص اهل خانواده وتوابع آنان بجز زن وشوهر است. كه هرانسانى بايد در اوقات استراحت اذن ورود بطلبد ودر زمانهايى كه‏احتمال مى‏رود آدمى برهنه يابه معاشرت زناشويى مشغول باشد.
از اين سخن پروردگار: (ثَلاَثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ) "سه وقت خلوتگاه‏شماست"، در مى‏يابيم كه اين حكم، همه خلوتگاهها را در برمى گيردحتى اگر در غير اين اوقات باشد وآن به عرف هر گروهى بستگى‏دارد. پس اگر در ميان برخى از مردم هنگام استراحت، پس از نمازصبح باشد ونه پيش از آن - چنانكه امروزه بسيارى از خانواده‏ها چنين‏هستند - حكم اجازه خواهى ورخصت طلبيدن، آن وقت را نيز در برمى‏گيرد.
ونيز از اين سخن پروردگار: (الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ) "بندگان ملكى‏شما". فهميده مى شود كه بنده ملكى خواه زن باشد يا مرد مى‏توانددر غير اوقات خلوتگاه براى ارائه خدمت به درون اطاقها رفت وآمدكند همانطور كه براى طفل غير بالغ جايز است.
واز اين سخن خداوند كه مى‏فرمايد:
(وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ‏كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِه وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ(17)).
"وهنگامى كه اطفال شما به سن بلوغ مى‏رسند بايد( در همه اوقات(اجازه بگيرند، همان گونه كه اشخاصى كه قبل از آنها بودند اجازه‏مى‏گرفتند، اين گونه خداوند آياتش را براى شما تبيين مى كند وخداوندعالم وحكيم است."
از اين سخن خداوند چنين در مى‏يابيم كه آن كودكى بايد اجازه‏بگيرد كه به سن تمييز يعنى سنى كه بتواند خوب وبد را از هم‏تشخيص دهد رسيده باشد.
در حديثى حلبى از امام صادق‏عليه السلام روايت كرده كه به حضرت‏عرض كردم: آيا مرد بايد هنگام ورود بر پدرش اجازه بگيرد؟
حضرت فرمود: آرى.. من در حالى از پدرم اجازه مى‏گرفتم كه‏مادرم نزد او نبود، بلكه زن پدرم در كنار او به سر مى‏برد. مادرم مرده‏بود در حالى كه من نوجوان بودم وشايد در خلوتگاهشان چيزى بودكه دوست نداشتم كه آنان را در آن حال بطور ناگهانى ببينم وآنها نيزاين كار را از من ناپسند مى داشتند، پس دريافتم در اين هنگام گفتن‏سلام (به صداى بلند) بهتر ونيكوتر است.(18)
3 - فقه نگاه‏
الف - احكام عمومى
قرآن كريم:
(قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكَى‏ لَهُمْ إِنَ‏اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ * وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ‏فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ...(19))
"به مردان مؤمن بگو كه چشمان خويش را (از نگاه ناروا) ببندندوشرمگاه خود را (از عمل زشت) محفوظ دارند، اين برايشان‏پاكيزه‏تراست، زيرا خدا به كارهايى كه مى كنند آگاه است * وبه زنان‏مؤمن بگو كه چشمان خويش را (از نگاه ناروا) ببندند وشرمگاه خود را (از عمل زشت) محفوظ دارند وزينتهاى خود را جز آن مقدار كه‏پيداست (بر بيگانه) آشكار نكنند."
حديث شريف:
1 - در صحيح فضيل آمده است كه از امام صادق‏عليه السلام پيرامون دوساعد زن پرسيدم كه آيا آنها از زينت محسوب مى شوند كه در اين‏فرموده خداوند به آن اشاره شده است: (وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّالِبُعُولَتِهِنَّ) "زنان مؤمن زينت خود را آشكار نكنند مگر براى شوهران‏خود..؟"
حضرت‏عليه السلام فرمود: آرى.. وهر آنچه زير وپائين‏تر از مقنعه است‏زينت است، وهر آنچه جز مچ دست است كه دستبند بر آن مى بندندزينت است.(20)
2 - در موثق زراره از ابو عبد اللَّه‏عليه السلام پيرامون اين سخن خداوند:(إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا) جز آن مقدار "از زينت كه ظاهر است". آمده است‏كه فرموده: (مقصود از زينت ظاهر سرمه وانگشترى است).(21)
3 - نيز حضرت‏عليه السلام مى فرمايد: (نگاه اول از تو، ونگاه دوم به زيان‏تو، ونگاه سوم نابودى تو در آن است).(22)
تفصيل احكام:
1 - جايز نيست مردى در غير ضرورت به زنى بيگانه نگاه كند مگردر حد متعارف (صورت ودست) مشروط به اينكه توأم بالذت وريبه (يعنى ترس از افتادن در عمل حرام) نباشد.
2 - جايز است به محرمهاى نسبى يا رضاعى ياسببى نگريست‏مشروط بر آن كه محرميت سببى بر اساس ازدواج شرعى باشد.
3 - نگاه كردن به زنان اهل كتاب، بلكه مطلق زنان كافر جايز است، به شرط عدم لذت جويى وبا اطمينان از عدم افتادن در عمل حرام‏ولى احوط آن است كه در نگاه كردن به مقدارى بسنده شود كه‏معمولاً آنها را نمى پوشانند. وبه نظر مى رسد با اين كيفيت اشكالى‏ندارد به زنان باديه نشين وروستا نشين ونيز زنانى كه توجهى به نهى ازمنكر نمى‏كنند نگريست.
ب - موارد جواز نگاه ولمس كردن
حديث شريف:
1 - از امام جعفر صادق‏عليه السلام در حديثى آمده است كه فرمود: برچشم فرض است كه به آنچه خداوند برآن حرام كرده است ننگرد وازآنچه خدا باز داشته روى برتابد واين همان وظيفه ايمانى اوست.خداوند مى‏فرمايد: (قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوافُرُوجَهُمْ) "به مردان مؤمن بگو كه چشمان خويش را (از نگاه ناروا) ببندند، وشرمگاه خود را محفوظ دارند". پس خداوند مؤمنان رابازداشته از اين كه به شرمگاه يكديگر نظر كنند يا مردى به شرمگاه‏برادر خويش بنگرد وبايد شرمگاه خويش را از اينكه برادرش بدان‏نظر كند حفظ كند ونيز فرموده: (وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَ‏وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ) "وبه زنان مؤمن بگو كه چشمان خويش را (از نگاه‏ناروا) ببندند، وشرمگاه خود را محفوظ دارند."
پس نبايد زنى به شرمگاه خواهرش بنگرد وبايد شرمگاه خويش رااز نگاه خواهرش بپوشاند، وحضرت‏عليه السلام فرمود: مقصود از هر چه درقرآن پيرامون حفظ فرج وشرمگاه آمده حفظ آن از زناست مگر اين آيه‏كه مقصود از آن حفظ از نگاه است.(23)
2 - از ابو عبد اللَّه‏عليه السلام نقل است كه فرمود: (شايسته نيست زنى نزدزنى يهودى يا مسيحى خود را بنماياند، زيرا آنها زنان مسلمان را براى‏همسرانشان توصيف خواهند كرد).(24)
3 - از پيامبر اسلام‏صلى الله عليه وآله روايت شده است: (كسى كه زنى را براى‏مردى چنان توصيف كند كه او را به فتنه اندازد وبر اثر آن فحشايى‏بجاى آورد، از دنيا نمى‏رود مگر آن كه مورد خشم وغضب خداوندقرار گرفته شده باشد).(25)
تفصيل احكام:
1 - هر مرد وزنى مى تواند بدون ريبه وترس از افتادن در عمل‏حرام وبدور از انگيزش جنسى به همجنس خويش بنگرد، مگر به‏شرمگاه او كه جز براى زن وشوهر بر كسى روانيست وهر كس بايدشرمگاه خود را از ديگرى حفظ كند.
2 - مكروه است زن مسلمان خود را در برابر زن يهودى يا مسيحى‏بنماياند، زيرا آنها اين را براى مردانشان توصيف خواهند كرد وشايداين حكم درباره همه زنانى كه چنين مى كنند جارى شود.
3 - نگاه كردن ولمس نمودن زن اجنبى (و برعكس) جايز است‏هرگاه ضرورت ايجاب كند واين ضرورت نزد شارع مقدس از حرام‏بودن نگاه ولمس كردن مهمتر باشد، پس نگاه ولمس كردن تنها درحدود ضرورت جايز است.
وبراى اين مسأله نمونه هايى وجود دارد كه ذكر مى شود:
الف - نگاه كردن ولمس نمودن به منظور درمان ومعالجه همچون‏گرفتن نبض ودرمان شكستگى وباند پيچى زخم جايز است، البته‏مشروط بر آن كه همجنس براى درمان كردن يافت نشود ونگاه كردن‏ولمس نمودن جايز نيست جز به مقدار ودر حدود ضرورت.
ب - هنگام نجات دادن كسى از غرق شدن يا آتش سوزى ونظايرآن نيز نگاه ولمس كردن جايز است واين البته هنگامى كه نجات دادن‏بر نگاه يا لمس كردن متوقف باشد.
ج - نگاه كردن براى شهادت دادن، يا شاهد شدن اگر ضرورت‏باشد جايز است، واقوى عدم جواز نگاه به زناكاران است براى‏شهادت دادن، مگر آنكه نگاه نكردن فسادى را انتشار دهد، وحدودخداوند را به تعطيلى كشاند ويا هرچيز ديگرى را سبب شود كه نزدشارع اهميتى بيش از نگاه كردن دارد.
ج - احكام نگاه كردن به زنان سالخورده
قرآن كريم:
(وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَ جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ‏ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَن يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(26)).
"وزنان سالخورده (كه از ولادت وعادت بازنشسته) واميد ازدواج‏ونكاح ندارند، بر آنان باكى نيست اگر زينت نمايى نكنند كه جامه‏هاى (چادرهاى) خود را از تن (نزد نامحرمان) برگيرند، واگر بازهم عفت‏وتقوى بيشتر گزينند (وجامه برنگيرند) بر آنان بهتر است وخدا (به‏سخنان خلق) شنوا وآگاه است."
حديث شريف:
در صحيح بزنطى به نقل از امام رضاعليه السلام در (قرب الاسناد( آمده‏است كه از حضرت پرسيدم: آيا جايز است مرد به موى خواهر زن‏خود بنگرد؟ حضرت‏عليه السلام فرمود: "خير، مگر آنكه زن سالخورده‏اى‏باشد".
گفتم: "خواهر زنش وزن بيگانه يكسانند..؟"
حضرت فرمود: "آرى."
عرض كردم: "اگر سالخورده بود به كجاى او مى توان نگريست"؟
حضرت‏عليه السلام فرمود: "موى ودو ساعد او."(27)

ادامه مطلب

تفصيل احكام:
تعريف: (وَالْقَوَاعِدُ) كه در آيه شريفه آمده است بر زنان‏سالخورده‏اى اطلاق مى شود كه نياز واميدى به ازدواج ندارند.
شرع مقدس جايز دانسته به اين گروه از زنان نگريست البته به‏مقدار متعارف كه از مقدار مو وساعد ونظاير آن تجاوز نمى‏كند، امّامانند سينه وشكم ونظاير آن كه معمولاً پوشيده داشته مى‏شود نبايدآشكار گردد، ومرد را شايسته نيست بدان نظر كند وزنان سالخورده‏نيز نبايد چندان آرايش وزينت را آشكار كنند، والبته آرايش وزينت برحسب زمان ومكان فرق مى‏كند ومعيار آن هم عرف مى‏باشد.
د - احكام نگاه كردن به پسر بچه ودختر بچه
قرآن كريم:
خداوند در بيان افرادى كه زن مى‏تواند خود را از آنان نپوشاندمى‏فرمايد: (..أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى‏ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ(28)).
".. يا كودكانى كه از شرمگاه زنان بى خبرند."
حديث شريف:
1 - از امام رضاعليه السلام نقل است كه فرمود: "از پسر بچه در حالى كه‏هفت ساله است خواسته مى‏شود كم كم با نماز آشنا شود ولى زن‏موى خود را از او نمى پوشاند تا آن كه محتلم وبالغ گردد."(29)
2 - در حديثى از عبد الرحمان بن حجاج آمده است كه از امام‏كاظم‏عليه السلام پيرامون دختر بچه‏اى پرسيدم كه به سن بلوغ نرسيده كه‏چه هنگام بايد موى خود را بپوشاند از كسى كه با او محرميتى نداردوچه وقت بايد به هنگام نماز مقنعه بپوشد؟
حضرت‏عليه السلام فرمود: "مويش را نمى‏پوشاند تا زمانيكه قاعده شودونماز بر او حرام گردد."(30)
تفصيل احكام:
واژه "مميز" به كودكانى اطلاق مى‏شود كه به سنى رسيده‏اند كه‏مى‏توانند درستى را از نادرستى تشخيص دهند گرچه به سن بلوغ‏نرسيده باشند ومقصود از "كودك مميز" كودكانى هستند كه مى‏توانندشرمگاه را از ديگر اعضاى جسم تشخيص دهند ومفهوم عورت رادرك كنند، وكودك غير مميز خلاف آن است.
1 - به كودكان دختر وپسر غير مميز مى‏توان نگاه ولمس‏شان كردوپوشش شرعى در برابر آنها واجب نيست، بلكه ظاهر ادله شرعيه برجواز نگاه كردن به ايشان تا قبل از بلوغ دلالت دارد، البته آنگونه كه‏نگاه كردن به آنها شهوت را بر نيانگيزد يا موجب فتنه وافتادن در عمل‏حرام نگردد.
2 - باكى نيست اگر مردى دختر بچه‏اى را ببوسد كه محرم او نيست‏كما اينكه جايز است پيش از آنكه سن او به شش سال برسد وى را دردامن خود قرار دهد، البته مشروط بر آنكه اين بوسيدن ودر دامن‏گرفتن از روى شهوت نباشد.
ه - حدود رابطه ميان مرد وزن نامحرم‏
قرآن كريم:
1 - (فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ(31)).
"پس زنهار، نازك ونرم (بامردان نامحرم( سخن نگوئيد، مبادا آن‏كه دلش بيمار (هوا وهوس) است به طمع افتد."
2 - (وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ(32)).
"به مؤمنان بگو چشمان خويش (از نگاه ناروا) فرو نهند."
حديث شريف:
1 - از پيامبرصلى الله عليه وآله نقل است كه فرمود: "زنان ناتوان هستندوعورت، پس ناتوانى آنها را با سكوت بپوشانيد وعورتهاى آنها را درخانه پنهان كنيد."(33)
2 - از امير المؤمنين‏عليه السلام نقل است كه فرمود: "در سلام كردن برزنان (نامحرم) پيشى نگيريد وآنها را به طعام دعوت نكنيد."(34)
3 - نيز امير المؤمنين‏عليه السلام مى فرمايد: "اى مردم عراق به من خبررسيده كه‏زنان شما در راه مزاحم‏مردان مى‏شوند، آيا شرم‏نمى‏كنيد؟"(35)
4 - ودر روايتى از امام جعفر صادق‏عليه السلام آمده است كه از ايشان‏سؤال شد: آيا زنان مى‏توانند در نمازهاى عيد قربان، فطر وجمعه‏شركت نمايند؟" حضرت‏عليه السلام در پاسخ فرمود: "نه مگر زن‏سالخورده."(36)
5 - از ابو بصير به نقل از ابو عبد اللَّه‏عليه السلام آمده است كه گفت (به‏حضرت عرض كردم: آيا مرد مى‏تواند با زن غير محرم دست بدهدومصافحه كند؟ حضرت‏عليه السلام فرمود: "خير، مگر از روى پوشش."(37)
6 - در موثق سماعه آمده است كه از ابو عبد اللَّه‏عليه السلام پرسيدم آيامرد مى تواند با زن (نامحرم) مصافحه كند؟ حضرت‏عليه السلام فرمود:"خير، مرد نمى‏تواند با زن مصافحه كند، مگر زنى كه ازدواج كردن بااو حرام باشد؛ همچون: خواهر، دختر، عمه، خاله، دختر خواهر، ونظاير آن، ولى زنى كه جايز است مرد با او ازدواج كند نبايد به‏مصافحه با او بپردازد مگر از روى پوشش والبته نبايد دست او را فشاردهد."(38)
تفصيل احكام:
تعريف: زن بيگانه يا اجنبى در اصطلاح فقه به هر زنى گفته‏مى‏شود كه مرد در اصل شرع بتواند با او ازدواج كند، يعنى هر زنى‏جز محارمى همچون خواهر، عمه، خاله.(39)
1 - مرد مى‏تواند صداى زن بيگانه را - مشروط به اينكه همراه‏بالذت ويا ريبه نباشد - گوش كند اگر چه احتياط استحبابى در ترك آن‏است در غير موارد نياز وضرورت عرفى.
2 - حرام است زنى صداى هيجان برانگيز خود را به گوش مردى‏بيگانه رساند.
3 - مصافحه كردن با زنى بيگانه جز از روى پوشش جايز نيست، آنهم بى آنكه دست او را فشار دهد.
4 - باكى نيست اگر شخص بدون شهوت يا ترس از افتادن در عمل‏حرام محارم خود را لمس كند.
5 - مكروه است مردى در سلام بر زنان (نا محرم( پيشى گيردوآنها را به طعام فرا خواند واين كراهت در زن جوان شديدتر است .
6 - نشستن در جايگاه زن كه تازه از آن بلند شده است كراهت‏دارد، مگر پس از آنكه گرماى آن مكان به سردى مبدل شود.
7 - احتياط در نگاه نكردن به عضو جداشده‏اى از بيگانه مثل‏دست، بينى، زبان ونظاير آن است. ولى دندان، ناخن وموى استثناشده است، اگرچه اقوى جواز مى‏باشد.
8 - زن مى‏تواند موى ديگرى را به موى خود پيوند زند وهمسرش‏مى‏تواند به اين موى بنگرد ولى ديگرى نمى‏تواند بدان نظر كند، زيرااين موى، موى او به شمار مى آيد.
4 - حكم نگاه كردن به منظور ازدواج‏
حديث شريف:
1 - از محمد بن مسلم آمده است كه گفت از امام محمد باقرعليه السلام‏پيرامون مردى پرسيدم كه مى خواهد ازدواج كند آيا چنين مردى‏مى‏تواند به زن مورد نظر نگاه كند؟
حضرت‏عليه السلام فرمود: "آرى، او آن زن را به گرانترين بهاء مى‏خرد."(40)
2 - از حسن بن السرى آمده است كه به ابى عبد اللَّه‏عليه السلام عرض‏كردم: آيا مردى مى تواند به زنى كه قصد ازدواج با او را دارد نيك‏بنگرد وبه پشت وچهره او نگاه كند؟
حضرت‏عليه السلام فرمود: "آرى باكى نيست كه مرد به چهره وپشت زنى‏بنگرد كه مى خواهد با او ازدواج كند."(41)
3 - در حديثى از يونس به نقل از امام صادق‏عليه السلام آمده كه به‏ابى عبد اللَّه‏عليه السلام عرض كردم آيا جايز است مرد به زنى بنگرد كه‏مى‏خواهد با او ازدواج كند؟
حضرت‏عليه السلام فرمود: "آرى. وجامه‏اى نازك براى او بپوشد، زيرا اومى خواهد اين زن را به گرانترين قيمت بخرد."(42)
4 - در حديثى از عبد اللَّه بن الفضل به نقل از امام صادق‏عليه السلام آمده‏است كه آيا جايز است مرد به موى وزيبائى‏هاى زنى بنگرد كه‏مى‏خواهد با او ازدواج كند؟
حضرت‏عليه السلام فرمود: "اگر همراه با لذت جويى نباشد اشكالى‏ندارد."(43)
تفصيل احكام:
مرد مى‏تواند به زنى كه از او خواستگارى مى‏كند بنگرد، زيرامى‏خواهد او را شريك زندگى خويش قرار دهد وبا عقد ازدواج دائم‏با او پيوند بر قرار سازد ونيز اين حكم نسبت به زن جارى است، چه‏بعيد نيست كه او نيز بتواند در صورت نياز براى شناخت بيشتر به‏مردى بنگرد كه به خواستگارى او آمده است، چون علتى كه درروايات ذكر شده در هر دو طرف وجود دارد.
در اين زمينه تفصيلاتى است كه ذيلاً به آنهااشاره مى‏كنيم:
1 - مرد مى‏تواند به چهره، دست، موى وزيبائيهاى زنى كه‏مى‏خواهد با او ازدواج كند، بنگرد، البته مشروط بر آن كه اين احتمال‏وجود داشته باشد كه او را به همسرى بر گزيند، ولى احتياط در اين‏است كه تنها به زنى بنگرد كه نيّت ازدواج با او را دارد، اما نگاه كردن‏به زنان به منظور گزيدن يكى از آنها براى ازدواج بنا به احتياط جايزنيست، كما اينكه جواز نگاه كردن مشروط به اين است كه مرد قبلاً اورا نشناسد، واز اوصاف او - بطورى كه او را از نگاه كردن كاملاً بى نيازكند - شناختى نداشته باشد.
2 - جواز نگاه كردن به ديگر اعضاى زن، جز زيبائى‏هاى او و جزنگاه كردن از پس جامه‏اى نازك براى شناخت ابعاد اندام او، بعيد به‏نظر مى‏رسد، و احتياط آن است كه از زن اجازه گرفته شود، ومردنبايد بدون آگاهى واجازه زن به اعضاى دلرباى او بنگرد، بويژه اگرنگاه كردن موجب هتك زن يا دزدانه نگريستن به او مى شود، زيرازيبائى‏هاى وى از حقوق اوست وتصرّف در حقوق ديگرى بدون‏اجازه او جايز نيست.
3 - نگاه كردن به چنين زنى بايد به دور از قصد لذت جوئى باشد.
4 - اگر با نگاه اول به زن آگاهى لازم به دست نيامد مى‏تواند نگاه راتكرار كرد.
5 - ازدواج، سنّتى الهى‏
قرآن كريم:
1 - (وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى‏ مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوافُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ(44)).
"بايد مردان بى زن وزنان بى شوهر وبندگان وكنيزان صالح وشايسته‏خود را همسر دهيد، اگر بينوا باشند خدا به كرم ولطف خود توانگرشان‏خواهد ساخت كه خدا رحمتش وسيع (ونامتناهى، وبه احوال بندگان(آگاه است."
2 - (وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ‏بَيْنَكُم مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (45)).
"و از نشانه‏هاى او اينكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تادر كنار آنان آرامش بيابيد، و در ميانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در اين، نشانه‏هايى است براى گروهى كه تفكّر مى‏كنند."
3 - (يَاأَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَازَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيراً وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَ‏اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبَاً(46))
"اى مردم بترسيد از پروردگارتان، آن كه شما را از يك تن بيافريدوهم از آن جفت او را خلق كرد واز آن دو تن مردان وزنان بسيار پديدآورد وبترسيد از آن خدايى كه با سوگند به نام او از يكديگر چيزى‏مى‏خواهيد وزنهار از خويشاوندان نبريد، كه همانا خدا مراقب اعمال‏شماست."
حديث شريف:
از پيامبرصلى الله عليه وآله آمده است كه فرمود:
1 - "ازدواج سنت من است، پس هر كه از اين سنت روى برتابد ازمن نيست."(47)
2 - "هيچ بنيانى در اسلام بنا نهاده نشد كه نزد خدا از ازدواج‏محبوبتر باشد."(48)
3 - "كسى كه ازدواج كند نصف دينش را بدست آورده پس بايدخدا را در نيمه ديگر بپرهيزد."(49)
تفصيل احكام:
اسلام از آن جهت مردم را به ازدواج فراخوانده كه آن را ركنى‏حياتى مى‏شمرد ولذا آن را مستحب مؤكد مى‏داند كه گاهى به وجوب‏نيز مى‏رسد، وخداوند تبارك وتعالى در آيات عديده قرآن كريم بر آن‏تشويق كرده واز حكمت وپاره‏اى احكام آن سخن به ميان آورده است‏چنانكه پيامبر گرامى‏صلى الله عليه وآله وامامان معصوم‏عليهم السلام نيز در روايات بسيارى‏بر آن تشويق كرده‏اند كه ما در آغاز بخشى از آنها را آورديم وبه‏خواست خدا در هر فصل از اين موجز به اندازه لازم باز هم ديگراحاديث وروايات را خواهيم آورد.
قرآن كريم اشاره كرده است كه ازدواج از سنتهاى الهى زندگانى به‏شمار مى رود وانسان بايد با اين سنت همسويى داشته باشد ونيز اين‏سنت پاسخى است به مقتضيات فطرت آدمى كه با آن سرشته‏شده‏است. خداوند در بيان چيرگى سنت "دوئيت" و "زوجيت" برهر چيز مى فرمايد: (وَمِن كُلِّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ(50))؛"واز هر چيزى دو نوع (نر وماده) بيافريديم، تا مگر متذكر حكمت خداشويد."
پروردگار در جارى شدن اين حكم بر انسان به اعتبار آن كه او نيزبخشى از آفرينش است مى‏فرمايد: (وَاللَّهُ خَلَقَكُم مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجاً (51))؛ "خدا شما را از خاك خلق كرد وسپس از نطفه‏بيافريد، وبعد از آن شما را جفت..جفت (مرد وزن( قرار داد."
آثار ازدواج‏
ازدواج موجب جلب خير وبركت در روزى‏است، چنانكه خداوندمى‏فرمايد: (إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ(52)).
"اگر بينوا باشند خدا به كرم ولطف خود توانگرشان خواهد ساخت كه‏خدا رحمتش وسيع (ونامتناهى وبه احوال بندگان) آگاه است."
ونيز اسحاق بن عمار از امام صادق‏عليه السلام در حديثى نقل مى‏كند كه‏به حضرت عرض كردم آيا درست است كه مردم مى‏گويند فردى نزدپيامبر آمد ونزد ايشان از تنگدستى وفقر شكايت كرد، وحضرت سه‏بار به او دستور ازدواج داد؟
حضرت امام صادق‏عليه السلام فرمود: "آرى.. درست است" سپس‏امام فرمود: "روزى به همراه زن وخانواده است."(53)
آرى! آيا روزى از نزد خدا نيست، وآيا زن وفرزندان نزد خدايى كه‏براى هر چيز روزى قرار داده روزى ندارند؟ مرد با يافتن احساس‏مسؤوليت نسبت به خانواده فعاليتش را فزونى مى‏دهد، وبدين‏ترتيب انرژى ونيروى كار او صد چندان مى شود ودر پرتو آن امكانات‏اقتصادى را در محيط زندگى خود متحول مى‏كند.
بدينسان متون اسلامى ازدواج را مورد تشويق قرار مى‏دهندومردم را از عاقبت روى برتافتن از ازدواج بر اساس ترس از تهيدستى‏باز مى‏دارند. آيا خداوند در صورتى كه آدميان اين گام را بردارندگشودن در رزق وروزى را براى ايشان تضمين نكرده است؛ گامى كه‏خير را نصيب ايشان وجامعه مى‏سازد؟
ازدواج در خدمت امت‏
از آثار اجتماعى ازدواج افزايش جمعيت يكتا پرست مسلمان درجاى جاى زمين است بدين ترتيب انسان متأهل در فزونى باريكتاپرستى در زمين سهيم است.
امام باقرعليه السلام به نقل از پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله مى‏فرمايد: "چه چيز مانع ازآن مى‏شود مؤمن خانواده بر گزيند شايد كه خداوند نسلى نصيب اوسازد كه با كلمه (لا اله الا اللَّه) زمين را سنگينى وثبات بخشد."(54)
از پيامبرصلى الله عليه وآله نقل است كه فرمود: ".. در طلب فرزند باشيد كه من‏مايلم شما را در روز قيامت - در مقايسه با امتهاى ديگر - فزونتريابم."(55)
از ابو عبد اللَّه‏عليه السلام نقل است كه فرمود: "اگر مى‏توانى نسلى تحويل‏جامعه دهى كه بار تسبيح وتنزيه خداوند را در زمين افزايش دهندچنين كن."(56)
ازدواج، يارى دين‏
متون اسلامى تأكيد دارند كه ازدواج ابزارى است براى بالا بردن‏سطح ايمان انسان مسلمان.
يك جوان داراى حجم قابل توجهى از انگيزه‏هاى جنسى است كه‏پيوسته بر او فشار مى آورند تا آنها را اشباع كند، اين انگيزه‏هاى فعال- اگر بر آورده نشوند - در زندگى انسان نقش ويرانگر ايفا مى‏كنندونيروها وتوانائيهاى بشر را مى‏فرسايند واو را به تباهى وعقده‏هاى‏جنسى مهلك مى‏كشاند، ولى ازدواج مانع از آن مى‏شود كه جوان درپليدى فرو رود، واو را وا مى دارد كه انرژى خود را در زمينه‏هاى‏مطلوب به كار بندد.
علاوه بر آن كه ازدواج نياز جنسى فرد را فرو مى نشاند، نياز روانى‏او را نيز كه قرآن بدان اشاره دارد بر مى آورد:
(وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَوَدَّةًوَرَحْمَةً(57)).
"واز آيات الهى آن است كه از جنس خودتان جفتى آفريد تا در كناراو آرامش يابيد وميانتان دوستى ومحبت قرار داد."
انسان در پرتو ازدواج نياز عاطفى وروانى خود را از راه محبت‏ودوستى والفت به همسر خود تأمين مى‏كند.
واين بيان قرآنى داراى عمق بلاغت وزيبائى است كه همسربخشى جدا از "خود" است كه اين "خود" جز بدو كمال نمى‏يابدوپيوستگى با آن در پرتو دوستى‏صورت‏مى‏پذيرد؛ عاطفه‏اى برخاسته‏از نياز مادى ودر پرتو رحمت ومهربانى عاطفه‏اى جان گرفته از نيازمعنوى وروانى. در پرتو اين دوستى ومهربانى است كه ساختار بنيان‏خانواده كه جايگاه آرامش والفت است فراهم مى‏آيد، بويژه اگرحاصل اين ازدواج فرزندان صالح وبابركتى باشد كه خانه را از گرمى‏وشادى بپا كند وموجب شود كه هر يك از زن ومرد در برابرموجوديت خانواده، كه در ساختار آن وبالا بردن بناى آن شريك‏بوده‏اند، احساس مسؤوليت مشترك كنند.
اينك بيائيد تا در كنار هم بر سر خوان روايات شريفه بنشينيم‏ومعارف مهمى را پيرامون حكمت ازدواج از آن بر گيريم:
1 - از پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله نقل شده است كه فرمود: "هيچ چيز نزدخدا محبوبتر از آن نيست كه در عرصه اسلام خانه‏اى به ازدواج آبادگردد."(58)
2 - ونيز از پيامبر اسلام روايت شده است كه: "كسى كه مى‏خواهددر حالى خدا را ديدار كند كه پاك وپاكيزه است همسر برگزيند."(59)
3 - وايضاً از رسول خداصلى الله عليه وآله آمده است: "دو ركعت نماز يك‏متأهل برتر است از مجردى كه شب را به عبادت گذرانده وروز را به‏روزه."(60)
نكوهش پديده بى همسرى‏
روايات انسان عزبى را كه مى‏تواند ازدواج كند واز آن سر برمى‏تابد سرزنش كرده است وآن را از عوامل مساعد ناقص بودن دين‏انسان وسستى ايمان او شمرده‏اند، به سبب اينكه در همه سطوح‏خطرات وآثارى منفى در پى دارد.
از پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله نقل است كه فرمود:
"بيشتر اهل دوزخ عزبها هستند."(61)
"پست‏ترين مردگان شما عزبها هستند."(62)
آرى، اقتضاى بى زنى وعزب بودن گسستن ومحو نسل انسان وياداوست وتوشه او را از دنيا بر مى‏چيند. آيا هر انسانى نيازمند فرزندان‏صالحى نيست كه پس از مرگ او ونوميديش از زندگى، با انجام‏كارهاى نيكو وطلب رحمت ومغفرت به آن توشه رسانند؟
------------------------------
1-سوره نور، آيه 3.
2-سوره نور، آيه 4.
3-سوره نور، آيه 19.
4-سوره نور، آيات 28 -27.
5-سوره نور، آيات 31 -30.
6-سوره نور، آيه 31.
7-سوره نور، آيه 58.
8-سوره نور، آيه 59.
9-سوره نور، آيه 60.
10-سوره احزاب، آيه 32.
11-سوره احزاب، آيه 33.
12-سوره بقره، آيه 235.
13-سوره نور، آيه 32.
14-سوره نور، آيه 33.
15-سوره مؤمنون، آيات 7 -5.
16-سوره نور، آيه 58.
17-سوره نور، آيه 59.
18-وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏157، از ابواب مقدّمات نكاح، باب 119،حديث‏2.
19-سوره نور، آيات 31 -30.
20-وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏145، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب 109،حديث 1.
21-همان، حديث 3.
22-همان، ص‏139، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب 104، حديث 8.
23-تفسير الميزان، ج‏15، ص‏115، به نقل از كافى.
24-وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏133، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب‏98،حديث 1.
25-همان، حديث 4.
26-سوره نور، آيه 60.
27-وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏144، باب 107، حديث 1.
28-سوره نور، آيه 31.
29-وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏169، باب 126، حديث 3.
30-همان، حديث 2.
31-سوره احزاب، آيه 32.
32-سوره نور، آيه 31.
33-وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏173، باب 131، حديث 1.
34-همان.
35-همان، ص‏174، باب 132، حديث 1.
36-همان، ص‏177، باب 136، حديث 2.
37-همان، ص‏151، باب 115، حديث 1.
38-همان، ج‏14، ص‏151، باب 115، حديث 2.
39-بنگريد به حديث قبلى امام صادق‏عليه السلام.
40-وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏59، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب‏36،حديث‏1.
41-همان، حديث 3.
42-همان، ص‏61، ابواب مقدمات نكاح وآداب آن، باب 36، حديث 11.
43-همان، ص‏59، حديث 5.
44-سوره نور، آيه 32.
45-سوره روم، آيه 21.
46-سوره نساء، آيه 1.
47-مستدرك الوسائل، ابواب مقدّمات نكاح، باب 1، حديث 15.
48-وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏3، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب 1،حديث 4.
49-همان، ص‏5، حديث 12.
50-سوره ذاريات، آيه 49.
51-سوره فاطر، آيه 11.
52-سوره نور، آيه 32.
53-وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏25، باب 11، حديث 4.
54-وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏3، باب 1، حديث 3.
55-همان، حديث 6.
56-همان، ص‏5، باب 1، حديث 9.
57-سوره روم، آيه 21.
58-وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏5، باب 1، حديث 10.
59-همان، ص‏6، حديث 15.
60-همان، ص‏7، باب 2، حديث 2.
61-همان، ص‏8، باب 2، حديث 7.
62-همان، ص‏7، حديث 3.
------------------------
محمد تقی مدرسی

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page