رجا و اميدوارى به رحمت حق

(زمان خواندن: 7 - 13 دقیقه)

خداوند متعال مى فرمايد:
- و ادعوه خوفا و طعا.(1)
يعنى: خداى را از روى بيم و اميد بخوانيد.
367 - انا عند ظن عبدى بى فلا يظن عبدى بى الا خيرا.
يعنى: گمان بنده ام به من هر چه باشد، من نيز همانطور هستم، پس سزاوار نيست كه به من جز حسن ظن داشته باشد.
رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - فرمود:
368 - ادعوا الله و انتم موقنون بالا جابه.
يعنى: در حالى كه يقين به اجابت خدا داريد، او را بخوانيد.
در آنچه خداوند متعال بر حضرت موسى - عليه السلام - وحى فرستاد آمده است:
369 - يا موسى، ما دعوتنى و رجوتنى فانى ساغفر لك.
يعنى: اى موسى! اگر در حالت اميدوارى مرا بخوانى، بزودى تو را خواهم آمرزيد.
سليمان بن فراء از راويان حديث از امام صادق - عليه السلام - روايت كرده است كه فرمود:
- اذا دعوت فظن حاجتك بالباب.(2)
يعنى: هر گاه دعا مى كنى، گمانت اين باشد كه حاجتت پشت در آماده است.
و در روايت ديگر آمده است كه فرمود:
370 - فاقبل بقلبك وظن حاجتك بالباب.
يعنى: با قلبت به او روى كن و گمانت اين باشد كه حاجتت پشت در آماده است.
چگونه انسان حسن ظن به خدا پيدا نكند در حالى كه او اكرم الامين و ارحم الراحمين مى باش و اوست كه رحمتش بر غضبش پيشى گرفته است.
روايت شده است كه:
371 - ان الله سبحانه لما نفخ فى ادم من روحه و صار بشرا فعندما استوى جالسا عطس فالهم ان قال: الحمد لله رب العالمين، فقال الله تعالى: يرحمك الله يا ادم.
يعنى: هنگام كه خداوند متعال از روحش در آدم دميد و آدم به صورت بشر در آمد، نشست و عطسه اى كرد، به او الهام شد كه بگويد: الحمد لله رب العالمين، خداوند متعال در پاسخش گفت: يرحمك الله يا ادم؛ يعنى: اى آدم خدا! تو را رحمت كند.
بنابر اين، اولين خطاب خداوند متعال به حضرت آدم - عليه السلام - توام با رحمت بود.
در روايت آمده است كه:
372 - ان الله سبحانه قال لموسى حين ارسله الى فرعون يتوعده و اخبره انى الى العفو و المغفره اسرع منى الى الغضب و العقوبه.
يعنى: خداوند سبحان حضرت موسى - عليه السلام - را به سوى فرعون فرستاد تا تهديدش كند و به او بگويد: سرعت من به رحمت و مغفرت بيشتر است تا به خشم و عقوبت.
در روايت ديگر آمده است:
373 - انه استغاث بموسى حين ادركه الغرق و لم يستغث بالله فاوحى اليه يا موسى لم تغث فرعون لانك لم تخلقه ولو استغاث بى لا غثته
يعنى: فرعون هنگام غرق شدن به جاى كمك خواستن از خداوند متعال، از حضرت موسى عليه السلام كمك خواست خداوند متفال به او وحى كرد كه اى موسى! او را يارى نمدى چون تو را خلق نكرده اى اما اگر از من يارى مى طلبيد كمكش مى كردم.
محمد بن خالد در كتابش از رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - روايت كرده است كه فرمود:
374 - وقتى حضرت يونس - عليه السلام - به دريايى رسيد كه قارون در آن بود تقارن به فرشته اى كه مامور او بود گفت: اين صدا و ترس و وحشت چيست كه ميشنوم؟
فرشته گفت: اين يونس است كه خداوند او را در شكم ماهى زندانى كرده و در درياهاى هفتگانه او را گردانده تا به اين دريا رسيده است، اين صدا و وحشت به خاطر وجود اوست.
قارون گفت: آيا اجازه مى دهى با او سخن بگويم؟
فرشته گفت: اجازه دادم.
آنگاه قارون به حضرت يونس - عليه السلام - گفت: چرا به سوى پروردگارت توبه نمى كنى؟
يونس در جواب گفت: چرا تو به سوى پروردگارت توبه نكردى؟
قارون گفت: من به سوى موسى - عليه السلام - توبه كردم ولى از من نپذيرفت، اما اگر توبه سوى خدا توبه كنى و باز گردى، در اولين قدمى كه به سويش بردارى، رحمتش را مى يابى. مگر نمى بينى كه او با بندگانش چه نيك رفتار مى كند و چگونه احسان و رحمتش را بر آنان ارزانى مى دارد؟.
از جمله نشانه هاى رحمتش اين است كه مومنين را تحريك كرده كه براى برادران ايمانى خود دعا كنند و فرموده است كه:
با زبانى كه مرا با آن معصيت نكرده اى دعا كن و آن زبان ديگران است.(3)
هم آن دعا را مستجاب مى كند و هم چندين برابرش را به تو مى دهد، كه اين مطلب ان شاء الله به طور مفصل خواهد آمد.(4)
از ديگر نشانه هاى رحمتش، رواياتى است كه در ترغيب اهداى ثواب طاعات و عبادات براى مردگان آمده و ثواب آن را چندين برابر قرار داده تا جايى كه از رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - روايت شده است كه فرمود:
375 - تدخل على الميت فى قبره الصلاه و الصوم و الحج و الصدقه و الدعاء و البر و يكتب اجره للذى يفعله و للميت.
يعنى: بعد از مرگ، ثوابهاى نماز و روزه و حج و صدقه و دعا و نيكهايى كه براى ميت انجام مى گيرد به او مى رسد و پاداشش هم براى كسى كه آنها را انجام داده، نوشته ميشود و هم براى آن مرده.
و نيز فرمود:
377 - من عمل من المسلمين عن ميت عمل خير اضعف الله اجره و نفع الله به الميت.
يعنى: هر مسلمانى كه به نيابت از طرف ميتى، عمل خيرى انجام دهد، خداوند متعال پاداش او را دو برابر كرده به آن مرده نيز بهره اى مى رساند.
علامت سوى براى رحمت واسعه حق، فرمان او به پيامبر - صلى الله عليه و آله و سلم - است كه فرمود:
- فاعلم انه لا اله الا الله و استغفر لذنبك و للمومنين و المومنات.(5)
يعنى: پس بدانكه هيچ خدايى جز الله نيست، براى گناه خود و گناه مردان و زنان با ايمان، آمرزش بخواه.
در اين آيه كريمه دقت كن و ببين كه چگونه ذات اقدس الهى، فرمان به استغفار را در كنار شهادت به توحيد كه اساس اسلام است و احكام الهى، حول آن محور دور مى زند قرار داد؟ آيا اين جز نهايت عنايت و توجه و كمال رحمت و تفضل اوست؟ به اين مقدار هم اكتفاء نكرد و در جاى ديگر فرمود:
- انا عند ظن عبدى بى.(6)
يعنى: گمان بنده ام هر چه باشد، من همانجا هستم.
و نيز كسى را كه به او سوء ظن داشته و بر او غضب كند، ترسانيده است.
واضحتر از همه دليلها بر فراوانى لطف و محبتش نسبت به كسى كه به او حسن ظن دارد و اينكه اگر گمان بنده به او نيك باشد، هرگز خلافش را انجام نمى دهد، آيه شريفه قرآن است كه فرمان به توكل مى دهد و مى فرمايد:
- و على الله فتوكلو ان كنتم مومنين.(7)
يعنى: تنها بر خدا توكل كنيد اگر مومن هستيد.
اگر جز اين آيه، چيز ديگرى ما را بر توكل، تحريك نمى كرد كافى بود، چون توكل را شرط ايمان قرار داده است.
سپس اين كلام را با بشارت به جزاى نيك و تفضل و... براى كسانى كه گرد آن جمع شوند تاكيد كرد و فرمود:
- وقالوا حسبنا الله و نعم الوكيل فانقلبوا بنعمه من الله و فضل لم يمسسهم سوء و اتبعوا رضوان الله.(8)
يعنى: گفتند: خدا ما را بسنده است و چه نيكو ياورى است، آنگاه از جنگ بازگشتند در حالى كه نعمت و فضل خدا را به همراه داشتند و هيچ آسيبى به آنان نرسيده بود، اينان به راه خشنودى و رضايت خدا رفتند.
علاوه بر آن بشارت داده كه متوكلين را دوست دارد.
- ان الله يحب المتوكلين.(9)
يعنى: خدا توكل كنندگان را دوست دارد.
از حضرت صادق - عليه السلام - سوال شد كه ميزان توكل چيست؟ فرمود:
378 - الا يخاف مع الله شيئا.
يعنى: وقتى با خدا بود، ديگر از غير او هراسى نداشته باشد.
بنابر اين، مدار و مركز توكل، حسن ظن به خداست، چون تنها، كسى كه به خدا حسن ظن داشته باشد، از غير او ترسى ندارد.
پس از بررسى آيات قرآنى، نظرى به روايات وارده از معصومين - عليهم السلام - نما كه در اين باره چه فرموده اند؟
از امام كاظم - عليه السلام - روايت شده است كه فرمود:
379 - والله ما اعطى مومن قط خير الدنيا و الاخره الا بحسن ظنه بالله عزوجل و رجائه له و حسن خلقه والكف عن اغتياب المومنين، والله تعالى لا يعذب عبدا بعد التوبه و الا ستغفار الا بسوء ظنه و تقصيره فى رجائه الله عزوجل و سوء خلقه و اغتيابه المومنين.
يعنى: به خدا قسم به هيچ مومنى، خير دنيا و آخرت داده نشد مگر به خاطر:
- حسن ظن به خداوند عزيز و جليل و اميدش به او.
- اخلاق نيكويش.
- و دست برداشتن از غيب مومنين.
- و خدا بنده اى را بعد از توبه و استغفارش عذاب نكرد مگر به خاطر:
- سوء ظن و اميد نداشتن به خداوند عزيز و جليل.
- بد اخلاقى.
- و غيبت مومنين را نمودن.
- وليس يحسن ظن عبد مومن بالله عزوجل الا كان الله عند ظنه لان الله كريم يستحى ان يخلف ظن عبده و رجاءه فاحسنوا الظن بالله و ارغبوا اليه فان الله تعالى يقول:.
يعنى: هرگز بنده مومنى به خداوند عزيز و جليل حسن ظن نشان نمى دهد مگر آنكه خداوند متعال با او بر اساس همان ظن و گمان نيكش ‍ رفتارى نمايد؛ چون خداوند، كريم است و شرم دارد از اينكه با گمان و اميد بنده اش مخالف كند، بنابر اين گمانتان را به خداوند نيك گردانيد و به سوى او ميل و رغبت نشان دهيد كه خودش مى فرمايد:.
- الظانين بالله ظن السوء عليهم دائره السوء و غضب الله عليهم.(10)
يعنى: (منافقين و مشركين) بر خدا گمان بد دارند (بدين سبب) بدى برگردشان حلقه زد و خداوند نيز بر آنان خشم گرفت.
در روايت آمده است كه:
380 - ان الله تعالى اذا حاسب الخلق يبقى رجل قد فضلت سيئاته على حسناته فتاخذه الملائكه الى النار و هو يلتقت فيامر الله تعالى برده فيقول له: لم تلتقت - و هو اعلم به -؟ فيقول: يا رب، ما كان هذا حسن ظنى بك، فيقول الله تعالى: ملائكتى و عزتى و جلالى ما احسن ظنه بى يوما ولكن انطلقوا به الى الجنه لا دعائه حسن الظن بى.
يعنى: خداوند متعال حساب خلق را كه رسيد، يك نفر باقى مى ماند كه سيئاتش بر حسناتش فزونى دارد، ملائكه او را مى گيرند تا به سوى آتش ‍ ببرند در حالى كه او پشت سر خود را نگاه مى كند، در اين هنگام خداوند متعال فرمان مى دهد او را برگردانند آنگاه به او مى گويد: چرا پشت سر خود را نگاه كردى؟ - البته ذات اقدس الهى خود علت آن را مى داند - آن فرد مى گويد: خدايا! گمان نيكوى من به تو اين نبود (كه مرا به آتش بسوزانى)، در اينجا خداوند سبحان مى فرمايد:
ملائكه من، به عزت و جلالم سوگند! اين بنده حتى يك روز هم به من حسن ظن نداشت، اما او را به بهشت ببريد، چون ادعا كرد كه به من حسن ظن دارد.
عطاء بن يسار مى گويد: امير المومنين - عليه السلام - فرمود:
381 - يوقف العبد يوم القيامه بين يدى الله سبحانه و تعالى فيقول: قيسوا بين نعمتى عليه و بين عمله، فيستغرق النعم العمل، فيقول الله: و قد و هبت له نعمتى له فقيسوا بنى الخير و الشر، فان استوى العملان اذهب الله تعالى الشر بالخير و ادخله الجنه، و ان كان له فضل اعطاه الله بفضله، و ان كان عليه فضل و هو من اهل التقوى لم يشرك بالله تعالى و اتقى الشرك فهو من اهل المغفره يغفر له ربه برحمته و يدخله الجنه ان شاء بعفوه.
يعنى: روز قيامت بنده اى را در برابر خداوند سبحان نگه مى دارند، آنگاه (به ملائكه) فرمان مى دهد: نعمتهاى مرا با عمل او بسنجيد، كه نعمت بر عمل مى چربد و آن را در بر مى گيرد. در اينجا ذات اقدس الهى مى فرمايد: تمام نعمتهايم را به او بخشيدم، كارهاى خير و شرش را با هم بسنجيد، در اين هنگام اگر اين دو مساوى بودند، خداوند متعال كارهاى شر را به واسطه كارهاى خير مى برد و او را داخل در بهشت مى نمايد و اگر كارهاى خيرش ‍ برتر بود، خداوند متعال او را مى بخشد و اگر كارهاى شرش برتر بود، ولى با اين حال، او در دنيا انسانى با تقوا بوده و چيزى را شريك خداوند متعال قرار نمى داده، و از آن پرهيز داشته است، پروردگار منان به واسطه رحمتش ‍ او را بخشيده و از اهل مغفرتش قرار مى دهد. و اگر بخواهد، به واسطه عفوش او را داخل بهشت مى نمايد.
در روايت آمده است كه:
382 - ان الله سبحانه و تعالى يجمع الخلق يوم القيامه و لبعضهم على بعض حقوق و له تعالى قبله تبعات فيقول: عبادى ما كان لى قبلكم فقد و هبته لكم فهبوا بعضكم تبعات بعض و ادخلوا الجنه جميعا برحمتى.
يعنى: خداوند سبحان، روز قيامت تمام خلق را جمع مى كند در حالى كه هم آنان بر يكديگر حقوقى دارند و هم خداوند متعال بر آنان، در اين هنگام مى فرمايد: بندگانم! من حق خود را بخشيدم، شما نيز حقوق يكديگر را به هم ببخشيد و همگى به واسطه رحمت من، وارد بهشت شويد.
از پيامبر اكرم - صلى الله عليه و آله و سلم - نقل است كه فرمود:
383 - ينادى مناد يوم القيامه تحت العرش: يا امه محمد ما كان لى قبلكم فقد وهبته لكم و قد بقيت التبعات بينكم فتوا هبوا و ادخلوا الجنه برحمتى.
يعنى: روز قيامت از عرش الهى ندا مى رسد كه: اى امت محمد - صلى الله عليه و آله و سلم - هر حقى از من برگردنتان بود آن را به شما بخشيدم، باقى مى ماند حقوق خودتان، پس همديگر را ببخشيد و به واسطه رحمت من وارد بهشت شويد.
محمد بن خالد برقى به واسطه اى از امام صادق - عليه السلام - روايت كرده است كه فرمود:
384 - مرد عابدى در ميان بنى اسرائيل بود، خداوند متعال بر حضرت داوود - عليه السلام - وحى فرستاد كه او رياكار است، پس از گذشت مدتى، آن مرد از دنيا رفت. حضرت داوود - عليه السلام - بر جنازه اش ‍ حاضر نشد، اما چهل نفر از بنى اسرائيل بر جسدش ايستاده و گفتند:
خدايا! ما از او جز خير ديگرى نمى دانيم، اما تو از ما داناترى و بهتر مى دانى، او را بيامرز.
بعد از غسل دادن چهل نفر ديگر ايستادند و گفتند:
خدايا! ما از او جز خير چيز ديگر نمى دانيم، اما تو از ما داناترى و بهتر مى دانى، او را بيامرز.
در اينجا خداوند متعال بر داوود - عليه السلام - وحى فرستاد كه چرا بر او نماز نگزارى! داوود - عليه السلام - جواب داد: به خاطر اينكه خودت به من گفتى كه او رياكار است.
وحى آمد كه: چون عده اى به نيكوكارى او شهادت دادند، من شهادتشان را تجويز كردم و آنچه را كه من مى دانم و آنان نمى دانند، برايش ‍ آمرزيدم.
----------------------------------------------------------------------------------
1-سوره اعراف، آيه 56.
2-در حديث 17 گذشت.
3-در حديث 333 گذشت.
4-از حديث شماره 483 تا شماره 491.
5-سوره محمد (ص)، آيه 19.
6-حديث 367 گذشت.
7-سوره مائده، آيه 23.
8-سوره آل عمران، آيات 173-174.
9-سوه آل عمران، آيه 159.
10-سوره فتح، آيه 6.
----------------------------------------------------------------------------
جمال و السالكين شيخ احمد بن فهد حلى (قدس سره الشريف)
ترجمه: حسين غفارى ساروى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page