سزاور است كه اميدوارى همراه با خوف باشد كه امير المومنين - عليه السلام - فرمود:
385 - ان استطعتم ان يحسن ظنكم بالله و يشتد خوفكم منه فاجمعوا بينهما فانما يكون حسن ظن العبد بربه على قدر خوفه منه، و ان احسن الناس بالله ظنا لا شدهم خوفا منه.
يعنى: سعى كنيد هم به خداوند حسن ظن و هم از او هراس داشته باشيد؛ چون حسن ظن هر كس به خدا به اندازه ترس او از خداست. بنابر اين، كسانى گمانشان به او نيك تر است كه از او هراس بيشترى دارند.
حسن بن ابى ساره گويد: شنيدم حضرت صادق - عليه السلام - مى فرمود:
386 - لا يكون العبد مومنا حتى يكون راجيا خائفا، ولا يكون راجيا خائفا حيت يكون عاملا لما يخاف و يرجو.
يعنى: بنده به درجه ايمان نمى رسد مگر آنكه هم اميدوار باشد و هم خائف و اميدوار و خائف نمى گردد مگر آنكه بر طبق ترس و رجائش عمل كند.
على بن محمد روايت كرده است كه يكى از اصحاب گويد: به حضرت صادق - عليه السلام - گفتم: عده اى از دوستان شما مرتكب گناه مى شوند و مى گويند (به رحمت حق) اميدواريم، حضرت فرمود:
387 - كذبوا اولئك ليسوا لنا بموالى اولئك قوم رجحت بهم الامانى، و من رجا شيئا عمل له، و من خاف شيئا هرب منه.
يعنى: دروغ مى گويند، هرگز دوستان ما نيستند، اينان افرادى هستند كه آرزوهايشان بر آنان چيره شده، كسى كه به چيره شده، كسى كه به چيزى اميد دارد، كارى مى كند كه به آن برسد و كسى كه از چيزى مى ترسد، از آن فرار مى نمايد.
----------------------------------------------------------------------------
جمال و السالكين شيخ احمد بن فهد حلى (قدس سره الشريف)
ترجمه: حسين غفارى ساروى
خوف و ترس از خدا
- بازدید: 4216