اين روايات مربوط به مهمانى زمانى خداوند متعال يعنى ماه مبارك رمضان و كيفيت پذيرايى آن جناب از مهمانان خود بود.
اينك روايتى نقل مى كنيم كه مربوط است به مهمانى مكانى خداوند يعنى حج و سرزمين حرم و عرفات و مشعر و منى كه ببيند آنجا چطور مضيف و مهمان خانه اى است و سفره و پذيرايى و كيفيت آن چگونه است از امالى صدوق به سندى متصل از شخصى به نام مشمعل الاسدى:
قال خرجت ذات سنة حاجا فانصرفت الى ابى عبدالله الصادق جعفربن محمد عليه السلام فقال من اين بك يا مشمعل فقلت جعلت فداك كنت حاجا فقال او تدرى ما للحاج من الثواب فقلت ما ادرى حتى تعلمنى فقال ان العبد اذا طاف بهذا البيت اسبوعا و صلى ركعتيه و سعى بين الصفا والمروة كتب الله له ستة آلاف حسنة و حط عنه ستة الاف سيئة و رفع له ستة آلاف درجة و قضى له ستة الاف حاجة للدنيا كذا و ادخر له للاءخرة كذا فقلت له جعلت فداك ان هذا لكثير قال الا اخبرك بما هو اكثر من ذلك قال قلت بلى فقال عليه السلام لقضاء حاجة امرى مؤ من افضل من حجة وحجة و حجة حتى عد عشر حجج (1).
مشمعل اسدى گفت: يك سال مشرف به حج شدم. پس از حج، خدمت حضرت امام صادق عليه السلام رسيدم؛ حضرت فرمود: از كجا آمده اى؟ آقاى مشمعل؟ عرض كردم: قربانت گردم! حج بودم فرمود: آيا مى دانى حاجى چه ثوابى دارد! گفتم: نمى دانم شما بفرماييد! پس فرمود: به درستى كه هنگامى بنده اى طواف خانه كعبه كند و نماز طواف به جا آورد، و سعى بين صاف و مروه كند؛ براى او شش هزار حسنه نوشته مى شود و شش هزار گناه از او محو مى شود و مقام او شش هزار درجه بالا مى رود، و شش هزار حاجت دنيايى او برآورده مى شود و مثل آنها ذخيره مى شود براى آخرت او عرض كردم: قربانت گردم! چه پاداش عظيمى! فرمود: آيا خبر ندهم به تو چيزى كه از اين بيشتر باشد؟ عرض كردم: بله پس فرمود: هر آينه برآوردن حاجت برادر مؤ من بهتر است از يك حج و دو حج و سه حج تا اينكه حضرت ده حج شمرد.
برادران! باز تعجب نكنيد، لطف خدا به مقتضاى خدايى اوست و بسيار زياد است. حج رفته ها! بياييد اين توشه ها را براى سفر آخرت نگه دارى كنيم. خودمان را امتحان كنيم، ببينيم بعد از حج بهتر شده ايم يا نه؟ آيا رفتارمان تغيير كرده و دعوت خدا را خوب اجابت كرده ايم فاذا قضيتم مناسككم فاذكروا الله كذكركم آبائكم او اشد ذكرا (2) بايد بعد از حج بيشتر به ياد خدا باشيم. زيرا توقع خدا و خلق از ما بيش تر شده است.
همچنين خودمان را امتحان كنيم، ببينيم دعوت مهمانى خدا در ماه رمضان را خوب پذيرفته ايم؟ آيا اين روزها رفتارمان بهتر شده است؟ و گناهان و اشتباهات را ترك كرده ايم؟ آيا عبادات و اخلاص ما بيشتر شده؟ نماز شب مى خوانيم؟ قرائت قرآن داريم؟ ايا در اين ميهمانى با ميزبان حرف مى زنيم حرف زدن باخدا همان قرائت قرآن است، اگر اين ها را داريد خوشا به حالتان و اگر نداريد به فكر خودتان باشيد.
در اين قسمت، روايتى برايتان نقل مى كنم كه هم بيان گر ثواب حج است و هم در برگيرنده شرطى است كه بيان شد؛ يعنى همان دل كندن از گناه كه باعث آمرزش گناهان است. از كتاب فقه الرضا (3).
اروى عن العالم عليه السلام انه لايقف احد من موافق او مخالف فى الموقف الا غفر له فقيل له عليه السلام انه يقفه الشارى و الناصب و غير هما فقال يغفر للجميع حتى ان احدهم لو لم يعاود الى ما كان عليه ما وجد شيئا مما تقدم و كلهم معاود قبل الخروج من الموقف
از حضرت موسى بن جعفر عليه السلام روايت شده كه فرمود: به درستى كه وقوف نمى كند در عرفات هيچ فردى از شيعه و سنى، مگر آن كه گناهان او آمرزيده شود فردى به حضرت گفت: كه شارى (كه يك دسته از خوارج نهروان هستند) و ناصبى (دشمنان اميرالمؤ منين عليه السلام) هم وقوف به جا مى آورند. حضرت فرمود: گناهان همه آمرزيده مى شود، حتى اگر كسى از اين ها فرضا به وضع گذشته اش برنگردد، از گناه سابقش صرفنظر مى شود. (ولى متاءسفانه) همه آنها هنوز از عرفات بيرون نرفته، به كارهاى سابق خود برميگردد؛ حتى وضو و نمازشان هم باطل است پيش از غروب كوچ مى كنند و از عرفات مى روند، با اين كه تا غروب واجب است در عرفات بمانند و ...
----------------------------------------------
1-شيخ صدوق، امالى، ص 495 بحارالانوار، ج 74، ص 284، و ج 99 ص 3
2-سوره بقره آيه 200
3-بحارالانوار، ج 99، ص 11
------------------------------------------
سيد محمد على جزايرى (آل غفور)
ضيافت الهى در حج
- بازدید: 2335