بسم الله الرحمن الرحيم
ماه رمضان بهار توبه
و توبوا الى الله من ذنوبكم و ارفعوا اليه ايديكم بالدعاء فى اوقات صلواتكم فانها افضل الساعات ينظر الله عزوجل فيها بالرحمة الى عباده يجيبهم اذا ناجوه و يلبيهم اذا نادوه و يعطيهم اذا ساءلوه و يستجيب لهم اذا دعوه
اى گروه مردم! در ماه رمضان از گناهانتان به درگاه خدا توبه كنيد؛ و در وقت نمازها، دست نياز و دعا به درگاهش دراز كنيد؛ زيرا وقت نماز، بهترين ساعت ها است خداى متعال در آن ساعت به بندگانش نظر لطف مى كند و پاسخ مناجاتش را مى گويد و اگر او را صدا زنند، پاسخ مى دهد دعايشان را به اجابت مى رساند.
يكى از خصوصيات ماه رمضان اين است كه اين ماه، بهار توبه است. چون رابطه خدا و خلق در اين ماه زياد است. اصولا توبه و پذيرش پشيمانى يكى از الطاف و مراحم الهى است. اگر بنا بود هر كس هر گناهى مرتكب شد، در نامه عملش نوشته كرد و كيفر آن را حتما ببيند و راه بازگشت نبود، چه مى كرديم، و چه مى شد؟!
امام زين العابدين عليه السلام در دعاى ابوحمزه (دعاى بسيار شيرين و جالب سحر عرض مى كند:
فلو اطلع اليوم على ذنبى غيرك ما فعلته و لو خفت تعجيل العقوبة لاجتنبته لالانك اهون الناظرين الى و اخف المطلعين على بل لانك يا رب خير الساترين و احكم الحاكمين و اكرم الاكرمين ستار العيوب غفار الذنوب علام الغيوت تستر الذنب بكرمك و تؤ خر العقوبة بحملك فلك الحمد على حلمك بعد علكم و على عفوك بعد قدرتك
خدايا! اگر كسى غير از تو بر گناه و انحراف من با خبر مى شد، آن را انجام نمى دادم و اگر تعجيل عقوبت گناهم مى ترسيدم، باز هم از آن اجتناب مى نمودم. خدايا! اين امر به خاطر اين نيست كه تو از همه كسانى كه ناظر به من هستند، كم ارزش ترى يا آن كه آگاهى تو از همه بر من كمتر است؛ بلكه آنچه به من جراءت داده، اين است كه تو اى پروردگار از همه سر پوش ترى و از همه كريم تر و جوان مردترى؛ ستارالعيوبى، غفار الذنبوى، علام الغيوبى، به بزرگوارى خود گناه مرا مخفى نگه مى دارى و كيفرى را به تاءخير مى اندازى چون برد براى، خدايا! سپاس تو را بايد به جا آورد، كه بر گناهم آگاهى و بردبارى، مى كنى، قدرت و توانايى و كيفر دارى و باز هم گذشت مى كنى.
مرحوم احمد نراقى در كتاب خزائن نقل مى كند: (1)
كه يك وقت شيطان لعين براى حضرت يحيى عليه السلام مجسم شد، عرض كرد: مى خواهم تو را نصيحت كنم. حضرت يحيى فرمود: من احتياج به نصيحت تو ندارم، ليكن آنچه از بنى آدم مى دانى بگو گفت: اى پيغمبر خدا! اولاد آدم بر سه دسته اند: يك صنف، مثل شما معصوم و بى گناه اند و اصلا مرتكب معصيت نمى شوند. من و دار و دسته ام از اين ها راحتيم؛ چون ماءيوس هستيم و مى دانيم گول ما را نمى خورند. صنف دوم كسانى هستند كه كاملا در اختيار ما هستند (مثل توپ بازى كه در دست بچه هاى شما است) هر جور بخواهيم ايشان را مى چرخانيم. فكر ما از ناحيه اين گروه هم راحت است؛ ولى صنف سوم، نزد ما از همه بدتر و سخت ترند نزديك آنان مى رويم و سعى مى كنيم تا گولش بزنيم و با لطائف الحيل وادار به گناهش كنيم و از دين منحرفش سازيم (به پول، به مقام، به شهوت، به ريا، به عجب، به ظلم...) ولى يك مرتبه افسار را پاره و رو به درگاه خدا مى برند و طلب مغفرت و توبه مى نمايند و بر ميگردند و تمام سعى و كوشش ما را بى اثر و رشته تابيده ما را باز مى كنند. براى بار دوم به سراغشان مى رويم، ولى باز هم بر ميگردند، و توبه مى كنند؛ نه ما را از خود ماءيوس مى سازند و نه كاملا به دنبالمان مى آيند.
گهى به مسجد و مى خانه هم روى گاهى
به مار ماهى مانى، نه ماهى و نه مار
در حديثى آمده است: از اصول كافى، صحيحه معاوية بن وهب:
قال سمعت اباعبدالله عليه السلام يقول اذا تاب العبد توبة نصوحا احبه الله فستر عليه فى الدنيا و الاخرة فقلت و كيف يستر عليه قال ينسى ملكيه عليه من الذنوب و يوحى الى جوارحه اكتمى عليه ذنوبه و يوحى الى بقاع الارض اكتمى ماكان يعمل عليك من الذنوب فيلقى الله حين يلقاه و ليس شى ء يشهد عليه بشى ء من الذنوب (2).
امام صادق عليه السلام مى فرمود: هنگامى كه بنده، توبه نصوح #(فعول صيغه مبالغه است؛ يعنى بسيار نصيحت كننده، يا آن كه خود را زياد نصيحت مى كند كه گناهش را تكرار نكند و توبه خالص باشد، يا ديگران را نصيحت مى كند كه مثل او شوند و از گناهان توبه كنند). كند خداى تعالى او را دوست دارد و گناهان او را در دنيا و آخرت پنهان مى نمايد. عرض كردم: چگونه پنهان مى دارد؟ فرمود: اولا دو فرشته اى كه ماءمور هستند تا تمام كارهايش را بنويسند، (رقيب وعتيد) خداوند آنچه از گناهان او را كه نوشته اند، از يادشان مى برد؛ ثانيا به اعضا و جوارح او خطاب مى رسد كه شما هم گناهانش را پنهان داريد و عليه او شهادت ندهيد؛ ثالثا خداى متعال، به آن نقطه از زمين كه گناه را در آنجا انجام داده وحى مى كند كه تو هم كتمان كن و آن چه گناه بر روى تو انجام داده است را، نمايان مساز. بنابراين، روزى كه خدا را ملاقات مى كند هيچ چيز عليه او شهادت نخواهد داد.
----------------------------------------------
1-خزائن ص 431
2-اصول كافى، ج 2، ص 430
------------------------------------------
سيد محمد على جزايرى (آل غفور)