عزيزان! توجه كنيد، اگر از طرف خدا توبه پذيرفته نمى شد و گناه كار، اميد به عفو و بخشش نداشت و به مجرد اين كه انسان مرتكب معصيت و نافرمانى مى شد، مى دانست كه كيفر مى شود و عذاب مى بيند و به جهنم مى رود و در هيچ صورت و تحت هيچ شرايطى از او گذشت نخواهد شد، مسلما به گناه جرى مى شد و هر روز گناهان بيشترى انجام مى داد تا آن جائيكه براى گناهانش حد و مرزى مشخص نمى شد.
مثلا مى گفت: من كه نماز نخوانده ام، مى روم، جهنم، پس بگذار روزه هم نگيرم؛ حج هم نمى روم، خمس و زكات هم نمى دهم، پس چرا شراب نخورم؟ چرا زنا نكنم؟ چرا دزدى نكنم؟ و.. آن وقت مى شود يك درنده خطرناك. از گرگ و پلنگ هم بدتر مى شد و به قول آن شخص اگر بنا شد بروم جهم چرا صدر مجلس ننشينم، چرا دم دم ها باشم.
انسان در هر حال و با ارتكاب هر گناه نبايد از رحمت خدا ماءيوس شود همچنان كه نبايد خيلى اميد به اعمال خود داشته باشد؛ بلكه بينابين باشد در عين حالى كه به رحمت واسعه الهى اميدوار است از گناه و خلاف خود خائف و بيمناك باشد.
اميرالمؤ منين عليه السلام در كلمات قصار نهج البلاغه مى فرمايد:
الفقيه كل الفقيه من لم يقنط الناس من رحمة الله و لم يؤ يسهم من روح الله ولم يؤ منهم من مكر الله (1).
دانشمند به تمام معنا، كسى است كه مردم را از رحمت خدا ماءيوس و نااميد نكند و آن ها را از لطف و كرم و راءفت او نااميد نسازد و در عين حال آنها را از كفر و عذاب ناگهانى خدا در امان قرار ندهد(يعنى مردم را بين خوف و رجا نگه دارد).
برادران بدون شك، براى همه اتفاق افتاده است كه گاهى، گناهى، مرتكب مى شويم، بعد به فرد صالحى برخورد مى كنيم؛ يا شب جمعه دعاى كميل را مى خوانيم، آن جا كه اميرالمؤ منين عليه السلام مى فرمايد:
اللهم اغفرلى الذنوب التى تهتك العصم، اللهم اغفرلى الذنوب التى تنزل النقم اللهم اغفرلى الذنوب التى تحبس الدعاء اللهم اغفرلى الذنوب التى تنزل البلاء
خدايا! بيامرز گناهانى كه پرده ها را از بين مى برد و آبروريزى مى كند خدايا! بيامرز گناهى كه موجب نزول عذاب و نقمت مى شود خدايا! بيامرز گناهانى كه نعمت ها را تغيير مى دهد.
در آن وقت به ياد گناهانمان مى افتيم و توبه مى كنيم يا به مجلس وعظ و روضه مى رويم، حكايتى، داستانى، روايتى به گوشمان مى رسد به درگاه خدا رو مى آوريم و استغفار مى كنيم؛ ولى با كمال تاءسف وقتى وارد اجتماع مى شويم مشكلات پيش مى آيد باز هم مرتكب گناه مى شويم، همان آش و همان كاسه، همان دوغ و همان كشك و همان ماسه، در اينجا نبايد انسان نااميد شود بلكه همان وقت توجه پيدا كرد باز هم بايد توبه كند و اميدوار به رحمت خدا باشد، خوشبختانه هيچ موضوعى نيست كه در روايات نيامده باشد.
مرحوم كلينى در جلد دوم اصول كافى، روايتى نقل مى كند كه عينا همين موضوع مورد سؤ ال قرار گرفته ترجمه آن را نقل مى كنيم: (2)
سلام بن مستنير گفت: خدمت امام باقر عليه السلام بودم، حمران بن اعين وارد شد، سؤ الاتى نمود. وقتى كه خواست برود، خدمت امام عليه السلام عرض كرد: خدا شما را طول عمر دهد و ما را بيش از پيش از وجود شما بهره مند گرداند! اما وقتى خدمت شما مى رسيم، پيش از اين كه مرخص شويم، قلبمان صفا و جلا پيدا مى كند و دل از دنيا مى كنيم گويى ثروت مردم در نظرمان بى ارزش مى شود؛ ولى وقتى از خدمت شما مى رويم و وارد اجتماع مى گرديم، و تجار و پولدارها را مى بينيم باز دل به دنيا مى دهيم و آن را دوست مى داريم.
امام باقر عليه السلام فرمود: قلب است، گاهى سخت و گاهى نرم مى شود. سپس فرمود: مانند همين سؤ ال را اصحاب رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله از آن جناب پرسيدند و عرض كردند: مى ترسيم ما منافق و دورو باشيم. حضرت فرمود: چرا؟ گفتند: زيرا تا وقتى كه ما در خدمتتان هستيم و ما را نصيحت مى كنيد و به خدا پرستى و آخرت ترغيب مى فرماييد خدا ترس مى شويم و دنيا را فراموش مى كنيم و آنچنان بى ميل به آن مى شويم كه گويا آخرت را از بهشت و جهنم به چشم مى بينيم، ولى همين كه بيرون رفتيم و وارد خانه و كاشانه خود شديم و بوى اولاد و فرزندان به مشاممان رسيد و زن و همسر را ديديم، از آن حالت خوش خدا پسند برمى گرديم و همه چيز را فراموشمان مى شود، يا رسول الله آيا اين دو رويى و نفاق نيست؟
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود: هرگز، آن چه گفتيد، وسوسه هايى شيطانى است كه شما را به دنيا مايل مى كند به خدا سوگند! اگر به آن حالت اولى خدايى پايبند باشيد، هر آينه فرشتگان با شما مصافحه مى كنند و حتى مى توانيد از روى آب راه رويد. (يعنى به درجه اى مى رسيد كه مى توانيد اين كار را انجام دهيد) و اگر نبود آن كه شما گناه كنيد و سپس توبه نماييد، هر آينه خداوند متعال، مخلوق ديگرى را مى آفريد تا گناه و بعد از آن توبه نمايد و خدا نيز او را عفو كند. به راستى، شخص مؤ من هميشه مورد امتحان و ابتلاء است و زياد توبه مى كند و مى شكند. مگر نشنيده اى كه در قرآن، مى فرمايد: (ان الله يحب التوابين و يحب المتطهرين) (3) به درستى كه خدا بسيار توبه كنندگان و پاكيزگان را دوست مى دارد؟ و مى فرمايد: (استغفروا ربكم ثم توبوا اليه) (4) از پروردگارتان طلب مغفرت كنيد، سپس به درگاه او توبه و باز گشت نماييد؟!
صد بار اگر توبه شكستى بازآ
اين درگه ما درگه نوميدى نيست
بحث راجع به توبه همين مقدار كافى است ان شاء الله باز راجع به توبه مذاكره پيش خواهد آمد، فعلا چند جمله هم راجع به جملات بعدى خطبه در موضوع دعا و نيايش عرائضى تقديم كنم.
----------------------------------------------
1-نهج البلاغه، عبده، ج 2، ص 156،؟ 88
2-اصول كافى، ج 2، ص 423
3-سوره بقره، آيه 222
4-سوره هود، آيه 3
------------------------------------------
سيد محمد على جزايرى (آل غفور)