عزيزان در بيست و يكم است شما از شنيدن، فضايل اميرالمؤ منين عليه السلام و من از گفتن آن ها لذت مى بريم يك حديث ديگر كه جامع خيلى از فضايل آن بزرگوار است بخوانم.
در بحارالانوار، از احتجاج طبرى چنين نقل شده است:
قال سليم بن قيس: حدثنى سلمان و المقداد و حدثنيه بعد ذلك ابوذر ثم سمعته من على بن ابيطالب عليه السلام قالوا ان رجلا فاخر على بن ابيطالب عليه السلام فقال الرسول الله لما سمع به لعلى عليه السلام فاخر العرب فانت فهيم اكرمهم ابن علم و اكرمهم صهرا و اكرمهم نفسا و اكرمهم زوجة و اكرمهم اخا و اكرمهم عما و اكرمهم ولدا و اعظمهم حلما و اكثرهم علما واقدهم سلما و اعظمهم غناء بنفسك و مالك و انت اقروؤ هم لكتبا الله و اعلمهم بسنتى و اشجعهم لقاء و اجودهم كفا و ازهدهم فى الدنيا و اشدهم اجتهاد و احسنهم خلقا و اصدقهم لسانا و احبهم الى الله و الى و ستبقى بعدى ثلاثين سنة تعبد الله و تصبر على ظلم قريش لك ثم تجاهدهم فى سبيل الله اذا وجدت اعوانا فتقاتل على تاءويل القرآن، كما قاتلت معى على تنزيله ثم تقتل شهيدا تخضيب لحيتك من دم راءسك قاتلك يعدل عاقر الناقة فى البغض الى الله و البعد منه (1).
سليم بن قيس گفت: سلمان و مقداد براى من نقل كردند و بعد از آن، ابوذر نيز نقل كرد و بعد هم از خود على بن ابيطالب شنيديم، كه گفتند: شخصى بر اميرالمؤ منين عليه السلام اظهار فخر و بزرگى نمود، هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله اين موضوع را شنيد، به آن حضرت فرمود: يا على! تو بايد به تمام مردم فخر و مباهات كنى؛ زيرا پسر عموى تو گرامى ترين فرد است و پدر زن تو نيز چنين است. همچنين، تو گرامى ترين فرد از نظر نفس و گرامى ترين فرد از نظر همسرى (زهراى اطهر) و نيز گرامى ترين فرد از نظر برادرى (جعفر طيار كه در جنگ موته شهيد شد و با ملايكه در بهشت پرواز مى كند) و گرامى ترين فرد از نظر عمويى (حمزه سيدالشهدا) و گرامى ترين فرد از نظر فرزندانى (حسن و حسين عليهما السلام) و بزرگترين فرد از جهت حلم و بردبارى هستى و بيشترين فرد از نظر علمى و سابقترين فرد از نظر پذيرش اسلامى و با سخاوت ترين فرد به جانت و مالت (در راه اسلام) هستى و تو وقارى ترين فرد براى كتاب خدا هستى، و داناترين فرد، به سنت من مى باشى، و شجاع ترين فرد و زاهدترين فرد، در دنيا، هستى و شديدترين فرد از جهت كوشش (در تحصيل رضاى خدا) هستى و نكوترين فرد از نظر اخلاقى، و راستگوترين فرد، در گفتارى و عزيزترين فرد در نزد خدا و من مى باشى يا على! تو بعد از من، سى سال در دنيا مى مانى و در اين مدت خدا را عبادت مى كنى و بر ظلم و ستمى كه قريش بر تو را مى دارند صبر مى كنى. (بيست و پنج سال غصب خلافت و خانه نشينى) سپس با آنان در راه خدا جهاد مى كنى. و هنگامى كه ياران و اصحابى يافتى، پس با آنان جنگ مى كنى بر تاءويل و پياده كردن احكام قرآن (جنگ جمل و صفين و نهروان) همانگونه كه همراه من با كفار جنگ نمودى بر نزول قرآن سپس كشته مى شوى. در حالى كه شهيد، هستى و محاسنت با خون سرت رنگين خواهد شد، قاتل تو در دشمنى با خدا و كفرش) هم رديف پى كننده ناقله صالح است او دشمن خدا و دور از رحمت حق خواهد بود.
----------------------------------------------
1-بحارالانوار، ج 40، ص 2
------------------------------------------
سيد محمد على جزايرى (آل غفور)
تمام فضائل در على عليه السلام جمع است
- بازدید: 3181