به سند معتبر منقول است كه: مردى از ملاحده به خدمت امام جعفر صادق عليه السلام آمد و سؤ الى چند كرد و به شرف اسلام مشرف شد، كه از جمله سؤ الهاى او اين بود كه: به چه دليل اثبات مى نمائى بعثت انبيا و رسل را؟
فرمود كه: ما چون اثبات كرديم به برهان كه ما را خالقى و صانعى هست كه بلندتر است از ما و از جميع آفريده ها، و او منزه است از آنكه خلق او را توانند ديد، يا او را لمس توانند كرد، يا بر او گفتگو توانند كرد، و دانستيم كه او صانع حكيم است و هر چه حكمت و مصلحت بندگان در آن است از او صادر مى گردد؛ پس ثابت شد كه بايد سفيران و رسولان از او در ميان خلق باشند كه كلام او را به بندگان او برسانند، و ايشان را دلالت نمايند بر آنچه مصلحت و منفعت ايشان در آن است، و بقاء ايشان به آن است، و ايشان پيغمبراننند و برگزيده هاى او از ميان خلق او كه حكيمان و دانايند، و حق تعالى ايشان را به علم و حكمت تاءديب نموده است و ايشان مبعوث به حكمت گردانيده است كه با ساير مردم شريك نيستند در احوال و صفات ايشان، هر چند به ايشان در خلقت و تركيب ايشان شبيه و شريكند، و مؤ يدند از جانب حكيم عليم به علم و حكمت و دلايل و براهين و شواهد و معجزات كه دلالت بر صدق دعوى ايشان نمايد، از مرده زنده كردن و كور و پيس را شفا بخشيدن و امثال آنها از امورى كه ساير مردم از اتيان آن عاجزند و به اين علت اين معنى مسمى و جارى است در هر عصر و زمان، پس هرگز زمين خدا خالى نيست از حجتى از خدا بر خلق، كه با او علم و معجزه اى باشد كه دلالت بر صدق مقال او، و پيغمبرى كه پيش از او بوده است بكند.(1)
مترجم گويد كه: حاصل اين حديث شريف آن است كه: چون ثابت شد وجود صانع و علم و حكمت و لطف و كمال او و آنكه عبث و بى فايده از او صادر نمى شود، پس ظاهر است كه اين خلق را عبث نيافريده است، از براى حكمتى عظيم خلق فرموده و اين حكمت فوايد و منافع نشاءه فانى دنيا كه منسوب به انواع المها و دردها و غمها و محنتها و مشقتهاست نمى تواند بود، پس بايد كه براى امرى از اين عظيم تر و فايده اى از اين بزرگتر آفريده باشد. ديگر منقول است كه: حسين بن صحاف (2) از آن حضرت پرسيد كه: آيا مى تواند بود كه مؤ منى كه ايمانش نزد خدا ثابت شده باشد خدا او را بعد از ايمان، به كفر متصل گرداند؟ فرمود كه: حق تعالى عادل است و پيغمبران را فرستاده است كه مردم را دعوت نمايند بسوى ايمان به خدا، و خدا كسى را بسوى كفر نمى خواند.
پرسيد كه: آيا كسى كه كفرش نزد خدا ثابت شده باشد، خدا او را از كفر به ايمان متصل مى سازد؟
فرمود كه: حق تعالى همه مردم را خلق كرده است براى خلقتى كه همه را بر آن خلق كرده است كه قابل ايمان هستند، و نمى دانستند ايمان به شريعتى را و نه كفر را به انكار ايمان، پس فرستاد پيغمبران بسوى ايشان كه بخوانند ايشان را به سوى ايمان به خدا تا حجت خود را بر ايشان تمام كند، پس بعضى به توفيق خدا هدايت يافتند و بعضى هدايت نيافتند.(3)
و در حديث معتبر منقول است كه: ابن السكيت از حضرت امام رضا عليه السلام يا امام على النقى عليه السلام سؤ ال نمود كه: به چه سبب حق تعالى حضرت موسى را با دست نورانى و عصا و چيزى چند كه شبيه به سحر بود فرستاد، و حضرت عيسى را با معجزه اى كه شبيه به طبابت طبيبان بود فرستاد، و محمد را به كلام فصيح و خطبه هاى بليغ مبعوث گردانيد؟ آن حضرت جواب فرمود كه: حق تعالى چون مبعوث گردانيد حضرت موسى را، غالب بر اهل عصر او سحر و جادو بود، پس آورد بسوى ايشان از جانب خدا معجزه اى چند را كه از نوع سحر ايشان بود و مثل آن در قوه ايشان نبود و جادوى ايشان را بر آنها باطل كرد و حجت را بر ايشان تمام كرد.
و حضرت عيسى را مبعوث گردانيد در وقتى كه ظاهر گرديده بود در آن زمان بيماريهاى مزمن و مردم محتاج به طبيب بودند، و طبيبان در ميان ايشان بسيار بود، پس آمد بسوى ايشان از جانب خدا با چيزى چند كه نزد ايشان مثل آنها نبود، از زنده كردن مرده ها و شفا بخشيدن كورهاى مادرزاد و پيس به اذن خدا، حجت را بر ايشان تمام كرد چون ايشان با نهايت حذاقت از مثل آنها عاجز بودند.
و حق تعالى حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم را در زمانى فرستاد كه غالب تر بر اهل عصرش خطبه هاى فصيح و سخنان بليغ بود، و پيشه و كمال ايشان هم چنين بود، پس آورد بسوى ايشان از كتاب خدا و مواعظ احكام و آنچه قول ايشان را باطل گردانيد، و عاجز گرديدند از اتيان به مثل آن، و حجت را بر ايشان تمام كرد.
ابن السكيت گفت: تا حال، چنين سخن شافى نشنيده بودم، پس امروز حجت خدا بر خلق چيست؟
فرمود: عقلى كه خدا به تو داده است كه تمييز مى توانى كرد ميان كسى را كه راست مى گويد بر خدا يا دروغ مى بندد بر او.
ابن السكيت گفت: و الله كه جواب اين است.(4)
-----------------------------------------------
1-توحيد شيخ صدوق 249؛ احتجاج 2 / 213: علل الشرايع 120.
2-در مصدر حسين بن نعيم صحاف است، و ترجمه اش در رجال نجاشى 1 / 119 و جامع الرواة 1 / 258 آمده است.
3-علل الشرايع 121.
4-علل الشرايع 121؛ عيون اخبار الرضا 2 / 79؛ احتجاج 2 / 437. و در هر سه مصدر سؤ ال از امام رضا عليه السلام شده است.
----------------------------------------
علامه مجلسى رحمة الله عليه
فصل اول: در بيان علت بعثت پيغمبران و معجزات ايشان است
- بازدید: 3611