در بيان قصه حضرت ذوالكفل عليه السلام است

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

به سند معتبر از امامزاده عبدالعظيم رحمه الله منقول است كه به خدمت امام محمد تقى عليه السلام نوشت سؤ ال نمود كه: ذوالكفل چه نام داشت؟ آيا پيغمبر بود يا نه؟
آن حضرت در جواب نوشتند كه: حق تعالى صد و بيست و چهار هزار پيغمبر بر خلق مبعوث گردانيد كه سيصد و سيزده نفر از ايشان مرسل بودند و ذوالكفل از جمله ايشان بود، و بعد از سليمان بن داود عليه السلام مبعوث گرديد و در ميان مردم حكم مى كرد به نحوى كه سليمان عليه السلام حكم مى كرد و غضب نكرد هرگز مگر از براى خدا، و نام او عويديا بود و همان است كه حق تعالى در قرآن فرموده است: ياد كن اسماعيل و يسع و ذوالكفل را هر يك از ايشان از نيكان بودند.(1)(2)
ابن بابويه رحمه الله به سند ديگر روايت كرده است كه: از حضرت رسول صلى الله عليه و آله سؤ ال نمودند از حال ذوالكفل، فرمود: مردى بود از حضر موت و نام او عويديا بود و پدرش ادريم بود و پيغمبرى پيش از او بود كه او را يسع مى گفتند، روزى گفت: كى خليفه من مى شود كه بعد از من هدايت مردم نمايد به شرط آنكه به غضب نيايد؟ - به روايت ديگر: به شرط آنكه روزها روزه باشد و شبها به عبادت بيدار باشد و از كسى به خشم نيايد.(3)
پس عويديا برخاست و گفت: من مى كنم.
پس از يسع اين سخن را اعاده كرد، باز آن جوان برخاست و گفت: من مى كنم.
پس يسع فوت شد و خدا عويديا را به جاى او بعد از او پيغمبر گردانيد، او در اول روز ميان مردم حكم مى كرد. روزى شيطان به اتباع خود گفت: كيست كه او را از عهد خود برگرداند و او را به خشم آورد؟
يكى از شياطين كه او را ابيض مى گفتند گفت: من اين كار را مى كنم.
ابليس گفت: برو و سعى كن شايد او را به خشم آورى.
چون ذوالكفل از حكم ميان مردم فارغ شد رفت به خانه خود و خوابيد كه استراحت كند، ابيض آمد و فرياد كرد كه: من مظلومم.
ذوالكفل گفت: به خصم خود بگو به نزد من بيايد.
گفت: به گفته من نمى آيد.
پس انگشتر خود را به او داد كه: اين نشانه را به او بنما و بگو كه بيايد. ابيض ‍ رفت و ذوالكفل امروز خواب نتوانست كرد، و شب هم خواب نكرد.
روز ديگر چون از قضا فارغ شد رفت كه بخوابد، ابيض فرياد كرد كه: بر من ظلم كرده است كسى و انگشتر تو را بر دم قبول نكرد كه بيايد. پس حاجب رفت و ذوالكفل را اعلام كرد، ذوالكفل نامه اى نوشت به او داد كه برود و خصم خود را حاضر كند. امروز نيز جواب نكرد، شب را به عبادت احيا كرد.
چون روز سوم از قضا فارغ شد به رختخواب رفت كه بخوابد، باز ابيض آمد و فرياد كرد كه: نامه تو را خصم من قبول نكرد. پس آن حضرت برخاست از براى او بيرون آمد دست او را گرفت و همراه او روانه شد. در روز بسيار گرمى كه اگر گوشت را به آفتاب مى گذاشتند بريان مى شد، چون ابيض اين صبر را از آن حضرت مشاهده كرد از او نااميد شد و دست خود را از دست آن حضرت جدا كرد و ناپيدا شد.
پس به اين سبب او را ذوالكفل گفتند كه متكفل آن وصيت شد و بعمل آورد. حق تعالى قصه او را براى آن حضرت ياد فرمود كه آن حضرت نيز صبر نمايد بر آزارهاى امت چنانچه پيغمبران پيش از او صبر كردند.(4)
شيخ طبرسى رحمه الله گفته است كه: مفسران خلاف كرده اند در ذوالكفل: بعضى گفته اند مرد صالحى بود اما پيامبر نبود و ليكن از براى پيغمبرى متكفل شد كه روزها روزه بدارد و شبها به عبادت بايستد و به غضب نيايد و به حق عمل نمايد، و وفا كرد به آنها؛ و بعضى گفته اند پيغمبرى بود كه نامش ذوالكفل بود يا او را ذوالكفل گفتند كه خدا ثواب او را مضاعف گردانيد؛ و بعضى گفته اند الياس بود؛ و بعضى گفته اند كه يسع پسر اخطوب است كه با الياس بود و اين غير يسع است كه خدا در قرآن ياد كرده است.(5) و ما در اول كتاب حديثى نقل كرديم كه دلالت مى كرد بر آنكه ذوالكفل يوشع عليه السلام است (6)، و روايتى كه در اول اين باب نقل كرديم معتبرتر است.
ثعلبى گفته است كه: ذوالكفل (بشر) (7) پسر ايوب صابر است، خدا او را بعد پدرش به رسالت فرستاد در زمين روم، پس ايمان به او آوردند و تصديق او كردند و متابعت او نمودند، پس خدا امر فرمود ايشان را به جهاد پس ‍ ايشان گفتند: اى بشر! ما زندگانى دنيا را دوست مى داريم و مرگ را نمى خواهيم و با اين حال نمى خواهيم معصيت خدا و رسول بكنيم، تو از خدا سؤ ال كن كه تا ما نخواهيم مرگ را، نميريم تا عبادت خدا بكنيم و با دشمنان او جهاد بكنيم.
پس بشر برخاست نماز كرد و بعد از نماز با قاضى الحاجات مناجات كرد و گفت: خداوندا! مرا امر كردى كه با دشمنان تو جهاد كنم، من مالك نفس ‍ خودم و مى دانى كه قوم من چه گفتند، پس مرا به گناه ايشان مگير بدرستى كه پناه مى آورم به خشنودى تو از غضب تو و به عفو تو از عقوبت تو.
پس حق تعالى به او وحى كرد كه: من سخن قوم تو را شنيدم و آنچه طلبيدند به ايشان عطا كردم كه نميرند تا نخواهند، تو كفيل شو از جانب من براى ايشان.
پس رسالت الهى را به ايشان رسانيد، به اين سبب او را ذوالكفل ناميدند. پس توالد و تناسل در ميان ايشان بسيار شد و آنقدر زياد شدند كه شهرها بر ايشان تنگى كرد و عيش بر ايشان تلخ شد و از بسيارى متاءذى شدند و به تنگ آمدند، از بشر سؤ ال كردند كه دعا كند خدا ايشان را به حال اول برگرداند، پس خدا وحى نمود براى بشر كه: قوم تو نمى دانستند كه آنچه من براى ايشان مصلحت ديده ام و اختيار كرده ام بهتر است از براى ايشان از آنچه خود اختيار كردند.
پس ايشان را باز به حال اول برگردانيد كه به اجلهاى خود مى مردند، به اين سبب روم از همه طوايف عالم بيشتر شدند.(8)
مؤلف گويد: اين قصه را انشاء الله در آخر كتاب ايراد خواهيم كرد به عنوان حديث، اما در حديث چنان است كه: از پيغمبرى اين سؤ ال كردند و تعيين آن پيغمبر در آنجا مذكور نيست، و مسعودى در مروج الذهب گفته است كه: حزقيل و الياس و ذوالكفل و ايوب عليهما السلام همه بعد از سليمان عليه السلام و پيش از حضرت عيسى عليه السلام بوده اند (9)، از آن حديث در باب ذوالكفل چنين ظاهر شد و ما موافق مشهور او را در اين مرتبه ذكر كرديم.
-----------------------------------------------
1-سوره ص: 48.
2-قصص الانبياء راوندى 213؛ مجمع البيان 4/59.
3-مجمع البيان 4/59.
4-قصص الانبياء راوندى 212.
5-مجمع البيان 4/59. و در آن به جاى اخطوب، خطوب آمده است.
6-علل الشرايع 596؛ عيون اخبار الرضا 1/245.
7-كلمه بشر از مصدر اضافه شد.
8-عرانس المجالس 164.
9-مروج الذهب 1/75.
----------------------------------------
علامه مجلسى رحمة الله عليه

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page