اولاً: همان طور كه پيش از اين گذشت، معناى «خوخة» با معناى «باب» تفاوت دارد؛ بنابراين، روايت ابن عباس با روايت ابوسعيد خدرى كه هر دو در باره ابوبكر وارد شده، متعارض است و معلوم نيست كه آن چه رسول خدا صلى الله عليه وآله در باره ابوبكر استثناء كرده است، يك سوراخ بزرگ (خوخة) بوده و يا در (باب)؛ پس تعارضا و تساقطا؛
ثانياً: اگر روايت «الا باب أبى بكر» درست باشد، سؤال و اشكال اساسى ديگرى پيش مى آيد و آن اين كه اگر رسول خدا در مرتبه اول همه درها را ؛ جز در خانه اميرمؤمنان عليه السلام بسته باشد، چگونه امكان دارد كه صحابه از اين دستور رسول خدا سرپيچى كرده باشند، تا اين كه در مرتبه دوم بازهم رسول دستور بستن آنها را داده باشد و اين بار در خانه و يا خوخه ابوبكر را استثناء كرده باشد؟
پذيرش روايت نبستن در خانه ابوبكر، ثابت مى كند كه در مرتبه اول كه رسول خدا به همه صحابه و حتى خود ابوبكر دستور دادند درهاى خانههاى خود را ببندند (جز در خانه امير مؤمنان عليه السلام) صحابه از فرمان آن حضرت تخلف كرده و همچنان در خانههاى خود را بازگذاشتهاند تا اين كه در آخرين روزهاى زندگى، آن حضرت بارديگر دستور دادند كه در خانههاى خود را ببندند ؛ اما اين بار در خانه ابوبكر را استثناء كرده باشد.
حتى اگر روايت «الا خوخة أبى بكر» نيز درست باشد، ثابت مى كند كه صحابه از فرمان رسول خدا سرپيچى كردهاند؛ چرا كه هدف رسول خدا صلى الله عليه وآله از بستن در خانههاى صحابه، ممانعت از ورود آنها از اين درها به مسجد بوده است، حال اگر صحابه به جاى بستن كامل در، آن را تبديل به سوراخهاى بزرگ براى ورود به مسجد كرده باشند، هدف رسول خدا محقق نشده و در حقيقت فرمان آن حضرت اجرا نشده است.
هيچ روايتى ولو با سند ضعيف نيز وجود ندارد كه رسول خدا بعد از دستور بستن درها در مرتبه اول، اجازه باز شدن در و يا حتى خوخه را داده باشد؛ پس يا صحابه از دستور رسول خدا صلى الله عليه وآله تخلف كردهاند، يا مرتبه دومى دركار نبوده است .
بنابراين، يكى از عوارض پذيرش روايت سد الأبواب در باره ابوبكر، اين است كه ثابت مى كند صحابه و از جمله خود ابوبكر، از فرمان رسول خدا سرپيچى كردهاند.
نقد روايت خوخه ابوبكر:
- بازدید: 1327