دعا ، اظهار احتياج و نياز ، به پيشگاه حضرت بى نياز است .
دعا ، بيان تهي دستى و فقر و مسكنت و ندارى به محضر غنىّ مطلق و مالك جهان هستى است .
دعا ، درخواست گدايى بى نوا از كريمى باوفا و مددخواهى ناتوانى از توانايى شكست ناپذير است .
دعا ، كمك خواستن بنده اى ضعيف ، مسكينى ذليل ، مستكينى بيچاره ، از پروردگارى رحيم ، خدايى مهربان ، حكيمى لطيف و سميعى بيناست .
دعا ، نشان دادن فروتنى و تواضع ، خاكسارى و خشوع ، انكسار و خضوع ، به درگاه سلطانى قدّوس ، عزيزى مقتدر ، غفورى ودود ، معبودى يكتا و دانايى قوىّ است .
دعا ، محبوب خدا و معشوق سالكان و نور چشم عارفان و راز و نياز مشتاقان و چراغ شبِ دردمندان و تكيه گاه مستمندان و نور قلب نيازمندان است .
دعا در قرآن
منبع فيض بى نهايت ، درياى بى ساحل كرامت ، فراهم آورنده ى فضاى هدايت ، نازل كننده ى سفره ى دانش و حكمت ، حضرت ربّ العزّة در قرآن مجيد مى فرمايد :
( قُل مَا يَعبَؤُا بِكُم رَبِّى لَولا دُعَاؤُكُم . . . )(1) .
« « اى پيامبر رحمت ! به مردم » بگو : اگر دعاى شما نباشد ، پروردگارم هيچ اعتنا و نظرى به شما نكند » .
دعا ، وسيله ى جلب اعتناى خدا و زمينه ى جذب رحمت الهى به سوى دعا كننده است . اعتنا و نظرى كه سفره ى شقاوت را از خيمه ى حيات انسان برمى چيند و مائده ى سعادت و خوشبختى را براى دعا كننده مى گستراند .
محبوب محبّان ، معشوق عاشقان ، انيس ذاكران ، جليس شاكران ، ياور بندگان ، تكيه گاه صاحب دلان ، در قرآن مجيد مى فرمايد :
( وَإِذا سَأَلَكَ عِبَادى عَنِّى فَإِنّى قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعَانِ . . . )(2) .
« هنگامى كه بندگانم در رابطه ى با من از تو سئوال كنند ، « پاسخش اين است » كه من يقيناً نزديكم ، دعاى دعا كننده را چون مرا بخواند مستجاب مى كنم » .
آرى ، جز خدا هيچ كس به بندگان نزديك نيست . او نزديكى است كه انسان را به وجود آورده ، و او را در رحم مادر پرورش داده و از رحم مادر به دنيا انتقال داده و در دنيا سفره ى مادى و معنويش را براى اين مهمان باكرامت گسترده و انبيا را براى هدايت او به سعادت دنيا و آخرت برانگيخته و نعمت بى نظيرى چون قرآن و امامان معصوم (عليهم السلام) را براى او قرار داده و درد تشنگى اش را با آب زلال و صاف درمان مى كند و رنج گرسنگى اش را با غذاى مناسب و گوارا برطرف مى سازد . بيمارى هايش را به درمان مى رساند . تنهاييش را با زن و فرزند و دوستان و ياران جبران مى كند . برهنگى اش را با انواع لباس ها مى پوشاند . محبّتش را در دلها مى نهد . مشكلاتش را هر چند شديد و سخت باشد مى گشايد . سلامتش را تداوم مى بخشد . به ارزش و اعتبار و آبرويش مى افزايد و اين همه را جز خدا چه كسى مى تواند براى او فراهم آورد و چه كسى چون خدا به تمام احوالات و نيازمنديها و حاجات او آگاهى دارد ؟ آرى ، او از همه به انسان نزديك تر است . تا جايى كه در قرآن مجيد فرموده : ( وَلَقَد خَلَقنَا الإِنسانَ وَنَعلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفسُهُ وَنَحنُ أَقْرَبُ إِلَيهِ مِن حَبلِ الْوَريدِ )(1) .
« هر آينه انسان را به وجود آورديم و آنچه را نَفْس او به آن وسوسه مى كند مى دانيم و ما از رگ گردن به او نزديك تريم » .
انبيا ، كه از نظر عقل و درايت و بصيرت و كرامت از تمام انسانها برترند و جان و قلب آنان از همه جانها و قلب ها نورانى تر است و آگاهى آنان به حقايق غيب وشهود كامل ترين آگاهى است و واقعيات را آنچنان كه هست مى دانند ، جان و دلى وابسته به دعا داشتند و با همه ى وجود به اين رشته استوار و محكم متصل بودند و شب و روزى نبود كه بخشى از عمر خود را صرف دعا نكنند و از راه دعا به محضر محبوب حاضر نشوند . آنان دعا را مايه ى رشد جان ، تصفيه ى دل ، زدودن غبار ماديت از باطن ، شستشوى خيمه ى حيات از كدورت هجران و عامل حلّ مشكلات مى دانستند و يقين داشتند هيچ خواهنده از درگاه ربوبى بدون رسيدن به مقصد و منهاى روا شدن حاجت بر نمى گردد . به همين خاطر به استجابت دعا ، مؤمن بودند و در اين زمينه هيچ شك و ترديدى به خود راه نمى دادند و در تمام دعاها قبولى دعا را خاضعانه از حضرت حق درخواست مى كردند و اطمينان صد در صد داشتند كه دعاى نيازمند در پيشگاه حضرت بى نياز به اجابت مى رسد .
قرآن مجيد اين حقيقت را روشن تر از روز از زبان پاك و دل تابناك حضرت ابراهيم (عليه السلام) حكايت مى كند :
( اَلْحَمدُ للهِِ الَّذِى وَهَبَ لِى عَلَى الْكِبَرِ إِسمَاعِيلَ وَإِسحَاقَ إِنَّ رَبِّى لَسَمِيعُ الدُّعَآءِ )(1) .
« همه ى سپاس و ستايش ويژه ى خداست كه مرا در سنّ پيرى و سالخوردگى دو فرزند برومند چون اسماعيل و اسحاق بخشيد ، يقيناً پروردگارم اجابت كننده دعاست » .
دعا ، نيرو و قدرتى است كه حضرت زكريّا در سنّ سال خوردگى از پروردگار مهربان درخواست فرزند كرد و خداى عزيز درخواستش را اجابت فرمود و به او و همسرش كه در سنّ نازايى قرار داشت يحيى را عطا كرد(2) . مسيح (عليه السلام)به دنبال تقاضاى يارانش ، به وسيله دعا از حضرت حق درخواست نزول مائده ى آسمانى كرد و خداى عزيز دعايش را مستجاب فرمود و براى او و يارانش سفره اى از غذاهاى مطبوع از آسمان نازل فرمود(3) . وجود مبارك حضرت حق ، بندگان را در تمام حالات ، به دعا كردن فرمان داده و از آنان خواسته در خوشى ها و ناخوشى ها به پيشگاه عزّتش روى ذلت سايند و به درگاه رحمتش دست به دعا بردارند و با دلى فروتن و اشكى مايه گرفته از قلب شكسته ، نيازهايشان را از او بخواهند و به وعده ى قطعى و حتمى و يقينى او در رابطه با استجابت دعا اميدوار باشند و قاطعانه اعلام كرده است : آن را كه از دعا تكبّر ورزد ، خوار و ذليل و سرافكنده و عليل و پست و فرومايه به دوزخ درآورد و اين همه را در ظاهر و باطن يك آيه در سوره ى مؤمن بيان فرموده :
( وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَن عِبَادَتِى سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّم دَاخِرِينَ )(1) .
« و پروردگارتان فرمود : مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم . در حقيقت كسانى كه از پرستش من كبر مىورزند به زودى خوار و در دوزخ درآيند » .
------------------------------------------------
1 ـ فرقان : 77 .
2 ـ بقره : 186 .
3 - ق : 16 .
4 - ابراهيم : 39 .
5 ـ مريم : 9 ـ 5 .
6 ـ مائده : 115 ـ 112 .