كربلا، با نام هاى زيادى ناميده شده كه به بيش از بيست اسم مى رسد:
1- كربلا، كلمه اى كه اسم هيچ مكانى در شهرت و قداست به پايش، نمى رسد و در تفسير اين كلمه كمال آفرين چه حرف ها كه گفته نشده است!؟
الف: بعضى معتقدند ريشه كربلا از كلمه كربله گرفته شد و كربله يعنى به سستى گام برداشتن، يا سست شدن گام ها. و عرب ها زمانى كه بخواهند از بى حالى و با كسالت راه رفتن كسى حكايت كنند مى گويد جاد يمشى مكربلا يعنى فلانى آمد در حال كه به سستى گام بر مى داشت (1) تو گويى سرزمين كربلا چنان بوده است كه هر كسى كه به آنجا مى رسيد احساس خاصى برايش دست مى داد و گام هايش سست مى شد چنان كه كميت قلم، تا به ساحت مقدس كربلا مى رسد مى لنگد و خود را مى بازد. در كتب مقاتل نيز داستان هاى زيادى نقل شده كه هر يك از پيامبران گذشته كه گذرش به كربلا مى افتاد بى اختيار اندوهناك و غمگيمن مى شد و به امت خويش خبر مى داد كه در اين سرزمين حادثه اى بس بزرگ و بسيار غمبار رخ خواهد داد.
ب: كربلا از كلمه كربال گرفته شده و كربال يعنى غربال كردن و تميز و پاك كردن، گفته مى شود: كربلت الحنطة، يعنى گندم را غرباب كردم و آن را از خاك و خاشاك پاك گردانيدم. به كربلا نيز به خاطر اين كربلا گفته اند كه زمينى بود خالى از ريگ و سنگ و بدون درخت يا گياهان هرز و مزاحم، مثل اينكه كشاورزى آن را پاك كرده و براى كشته آماده كرده باشد. (2) راستى كه اسم با مسمايست! كربلا يعنى غربال تاريخ غربال كه هميشه و در طول تاريخ شريف را از ضعف و مردان ميدان را از رجز خوانان دروغين به خوبى جدا كرده و مى كند چنان كه بيدل دهلوى مى گويد:
كيست در اين انجمن، محرم عشق غيور ما همه بى غيرتيم، آينه در كربلاست.
ج: كربلا از دو واژه كرب و ابلا تركيب يافته است يعنى حرم خدا و خانه خدايگان. (3)
د: اين كلمه در اصل فارسى بوده و از دو كلمه كار و بالا گرفته شده است يعنى كار آسمانى و ارزشمند به عبارتى جايگاه نمارش و نيايش.(4)
ه: در اصل كور بابل بوده است يعنى در روستاى شهر بابل (5)
و توسط خود حضرت سيدالشهداء و پدرش على عليهماالسلام و جدش رسول اكرم صلى الله عليه و آله كربلا وكرب و بلاء يعنى درد و بلا و امتحان و ابتلاء تفسير شده است. (6) ادباء و شعراى شيعه نيز همين تفسير را برگزيده اند به عنوان نمونه سالار شهيدان شيعى سيد اسماعيل حميرى از كربلا چنين ياد مى كنند:
كربلا يا دار كرب بلا (7)
و بزرگ انديشمند شيعى، مرحوم سيد شريف رضى چنين مى گويد:
كربلا! لا زلت كربا و بلاد
ما لقى عندك آل المصطفى
كم على تربك لما صرعوا
من دم سال و من دمع جرى (8)
اى كربلا تو هميشه انبوهى از اندوه و بلا را به ياد مى آورى به سبب آنچه كه در خاك تو به آل پاك محمد مصطفى صلى الله عليه وآله رسيد.
هنگامى كه كشته شدند چه خون ها كه ريخته شد و چه اشك ها كه جارى شد.
2- حاير: پس از كربلا، حاير بيش از ديگر نام ها حائز اهميت بوده است و كربلا در كتاب هاى فقهى بيشتر با همين نام عنوان مى شود و فقهاء مسائل خاصى را كه در خصوص حائر و احكام و حدود آن مى باشد در ذيل همين عنوان بحث و بررسى مى كنند.
3- حير، مخفف همان حاير است، حيريا حائر يعنى جايى كه آب دلر آنجا حيران مى ماند و به دور مى پيچد و گودال قتلگاه امام حسين عليه السلام در همين مكان مقدس واقع شده است و جسد انورش نيز در آنجا مدفون است.
4- نواويس، در اصل و پيش از اسلام نام گورستانى بود كه مسيحيان مردگان خود را در آنجا مدفون مى كردند جالب اين كه پيشواى شهيدان حضرت اباعبدالله امام حين عليه السلام در ضمن يكى از خطبه هاى معروفش اين كلمه را به كار برده است آنگاه كه حضرتش از حريم جدش خارج شده بود و در ظاهر به سوى كوفه و در واقع رو به سوى ابديت مى رفت، كه قيامت تاريخ را بر پا كند و قيام عشق را قنوت جاودانه بخشد و هنگامى كه از مدينه حركت كرده بود تا هنگامه حماسه هاى هميشه جاويد و ماندگارش را بيافريند،چنين فرمود:
خط الموت على ولد آدم مخط القلادة على جيد الفتاة، و ما اولهنى الى اسلافى اشتياق يعقوب الى يوسف و خير لى مصرع انا لا قيه، كانى باوصالى، تقطعها، غسلان الفوات، بين النو اويس و كربلاء و... (9)
مرگ براى فرزندان آدم چه زيبا نوشته شده است؟ نوشتارى كه در لطافت به نقشى مى ماند كه گردن بند، در گردن دختركان جوان مى كشد و من براى سر كشيدن جام جان بخش شهادت و به ديدار سلف همانقدر مشتاقم كه يعقوب به ديدار پسرش يوسف، دست تقدير الهى، براى من قتلگاهى برگزيده است كه من به ديدارش خواهم شتافت، مى بينم كه به همين زوديها گرگ هاى گرسنه نواويس و كربلا مرا در محاصره انداخته بند بند اعضاى بدنم را از هم جدا مى كنند...
5- طف الفرات، كنار فرات.
6- طف.
7- شاطى الفرات، اين هر سه اسم تقريبا به يك معنى است و طف به زمينهاى كه مشرف دريا باشند يا در لب رودخانه قرار داشته باشند اطلاق مى شود سرزمين كربلا را به خاطر چند چشمه اى كه در آن بوده و كربلا را در كنار خويش گرفته بوند طف گفته اند چشمه هاى مانند: قطقطانيه، رهيمه، عين الجمل و نهر علقم.(10)
8- نينوا، از اسم هاى معروف و قديمى كربلاست.
9- موضع البلاء، يا موضع الابتلاء.
10- محل الوفاء
11- غاضريه.
12- ماريه.
13- قصر بنى مقاتل.
14- عقر بابل.
15- عمورا.
16- صفورا.
17- نوائح، يعنى ناله ها و نوحه ها.
18- شفائا، كه در عرف مردم شثاثه خوانده مى شود.(11)
19- مدينه الحسين عليه السلام، شهر حسين عليه السلام.
20- مشهد الحسين عليه السلام.
21- بقعه ماركه (12) و ديگر اسمهايى كه در كتابها نقل شده اند، و كربلا را مى شود حيرت آباد حماسها، عرش عشق، قربانگاه عاشقان، مسلخ عشق، شهر شهادت، مشهد شقايق ها، كعبه آلاله ها و... خواند.
--------------------------------------------------------------
على ربانى خلخالى
1-موسوعة العتبات المقدسه، قسم كربلا، ص 9.
2-همان، ص 9.
3-مدينة الحسين، ص 11.
4-همان، ص 1.
5-نهضة الحسين عليه السلام،ص 66.
6-نهضة الحسين عليه السلام، ص 58
7-ديوان السيد الحميرى، ص 58
8-ديوان سيد رضى، ج 1، ص 44.
9-بلاغة الحسين عليه السلام، خطبه 23، ص 144، نقل از لهوف سيد ابن طاووس ره.
10-شهر حسين عليه السلام، ص 12.
11-بعضى شفيه نقل كرده اند، بنگريد: تراث كربلا، ص 20.
12-تراث كربلاء، ص 21، 20، 19.