نام برخى از صحابيان معتقد به وضوى مسح

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

عباد بن تميم بن عاصم مازنى  ((470))
طـحاوى به سند خود از عباد بن تميم از عمويش [عبداللّه ] روايت كرده است كه گفت : پيامبر(ص ) وضو ساخت و بر پاهاى خويش مسح كشيد.عروه نيز چنين مى كرد ((471)) .ابـن اثير به سند خود از عبادبن تميم از پدرش روايت كرده است كه گفت : ديدم رسول خدا(ص ) وضو ساخت وبر پاهاى خويش مسح كشيد ((472)) .در كتاب الاصابه از عبادبن تميم مازنى ، از پدرش نقل شده است كه گفت : ديدم رسول خدا(ص ) را كـه وضـو مى گيرد وبر پاهاى خويش مسح مى كشد.
ابن حجر پس از نقل اين حديث مى گويد: رجال سند اين حديث همه ثقه اند ((473)) .شـوكانى مى گويد: طبرانى از عباد بن تميم ، از پدرش نقل كرده است كه گفت :رسول خدا(ص ) را ديدم كه وضو مى گيرد وبر پاهاى خويش مسح مى كشد ((474)) .ابـن حـجـر مـى گـويد: بخارى در تاريخ خود، احمد در كتاب مسند، ابن ابى شيبه ، ابن ابى عمر، بغوى ، بارودى وديگران همه از طريق ابوالاسود اين حديث را نقل كرده اند.در كـنز العمال نيز آمده است : حديث مسند تميم بن زيد از عباد بن تميم از پدرش چنين است كه گـفـت : ديدم رسول خدا(ص ) را كه وضو گرفت وبا آب ريش وپاهاى خود رامسح كرد.ابن حجر در الاصابة مى گويد: رجال اين مسند نيز همه ثقه هستند ((475)) .بدين سان مى بينيم عباد وضوى مسح را به دو طريق از رسول خدا(ص ) روايت كرده است : يك : از پدرش تميم بن زيد مازنى ، كه سند اين طريق در اغلب منابع آمده است ، دو: از عـمـويـش عـبـداللّه بن زيدبن عاصم ، واين سندى است كه طحاوى آن را درمعانى الاخبار آورده است .
از عباد از طريق عمويش روايتى درباره وضوى باشستن اعضاى مسح وسه بارشستن اعضاى وضو نـرسـيـده واين خود تقويت كننده اين احتمال است كه روايت رسيده از عبداللّه بن زيد بن عاصم مـازنـى ، عموى عباد، كه ازوضوى مسح و با دوبار شستن اعضاحكايت مى كند يگانه روايت صحيح رسيده از او، وروايت منسوب به او كه از وضوى باشستن اعضاى مسح وسه بار شستن اعضاى وضو حكايت مى كند، ضعيف است .
اوس بن ابى اوس ثقفى
متقى به سند خود از اوس بن ابى اوس ثقفى روايت مى كند كه پيامبر(ص ) را ديد كه در محله يكى از طـوايـف طـائف حـضـور يافت ووضو ساخت ، و[در وضو] بر پاهاى خويش مسح كشيد ((476)) .حـازمى به سند خود از اوس نقل كرده است كه پيامبر را ديدكه در محله يكى از خاندانهاى طايف حضور يافت ووضو ساخت و[در وضو] بر پاهاى خويش مسح كشيد ((477)) .
طبرى به سند خود از اوس نقل كرده است كه گفت : رسول خدا(ص ) را ديدم كه به آبادى يكى از خاندانها آمد و وضو ساخت و[در وضو] بر پاهاى خويش مسح كشيد ((478)) .شـوكـانـى مـى گـويـد: ابو داوود ابن حديث اوس بن ابى اوس ثقفى را نقل كرده است كه رسول خـدا(ص ) را ديـد كـه بـه مـحله يكى از خاندانهاى طايف آمد ووضو ساخت ، و[دروضو] بر پا افزار وپاهاى خويش مسح كشيد ((479)) .ابـن اثير در اسد الغابة ، احمد در مسند، متقى در كنزالعمال وكسانى ديگر هر كدام به سند خود از اوس بـن ابـى اوس روايـت كـرده انـد كـه گـفـت : رسول خدا(ص ) را ديدم كه وضو ساخت و[در وضويش ] برپا افزار وپاهاى خويش مسح كشيد وسپس آهنگ نمازكرد ((480)) .اخـتلاف روايت اوس را بدين ترتيب كه در برخى از مسح بر پاها ودر برخى از مسح بر پاافزار سخن به ميان آمده است به يكى از اين سه طريق مى توان توجيه كرد: يـك : دقـت نداشتن راويان در ضبط حديث از او.اين احتمال وجود دارد كه نقل عبارت بر پاافزار مسح كرد نوعى تسامح از سوى راويان باشد و بدين بازمى گردد كه مى پنداشتنه اند اين عبارت با عـبـارت بر پاهاى خويش مسح كشيد از يك حقيقت حكايت مى كند، در حالى كه حقيقة اين دو عبارت با يكديگر تفاوت دارند و از هم جدايند.دو: تـاءكـيـد بـر مـسح بر پاافزار مى تواند برساخته حكمرانان باشد، زيرا آنان دست اندركار تدوين حديث بودند و هيچ دور نيست كه اين حديث را از زبان راوى برساخته باشند.سـه : آخرين راه اين كه چونان كه احمد بن محمد مغربى در كتاب فتح المتعال فى اوصاف النعال آورده ، يا شيخ طوسى در تهذيب بدان گرديده بپذيريم كه اگر شخصى درحال وضو پاافزار عربى به پا داشته باشد اشكال ندارد كه بر روى آن مسح كند ((481)) .به هر روى ، اصل صدور روايت مسح از راوى ثابت و پذيرفته است ، و اين كه عبارت ونعليه در اين روايت وجود دارد ـ چونان كه در نقل ابن ابى داوود و شوكانى هست ـ و يا اين كه در برخى به جاى عـبارت قدميه عبارت نعليه آمده ، چونان كه درنقل ابن اثير هست ـ اين ، نمى تواند مانع اثبات مطلوب شود و يا به حجيت خبر خدشه اى وارد كند.
ابـن عـبـدالبر در الاستيعاب همين ديدگاه را برمى گزيند و مى گويد: اوس بن حذيفه احاديثى دارد كـه حـديـث مسح بر پاها از آن جمله است ((482)) ، هر چند وى مى افزايد، درسند آن ضعف است .
رفاعة بن رافع
ابن ماجه به سند خود از رفاعة بن رافع نقل كرده است كه نزد پيامبر(ص ) نشسته بودو آن حضرت فرمود: براى هيچ كس نماز كامل انجام نمى گيرد مگر هنگامى كه بر طبق فرمان خداوند، وضو را كـامـل سـازد، صـورت و دسـتـه، تـا آرنـج ، را بـشـويد و سر و پاها تابرآمدگى روى آن را مسح كند ((483)) .طـحـاوى در شـرح مـعانى الاثار خبر رفاعه را با همين متن و به شكل مسند آورده است ((484)) .سـيـوطى مى گويد: بيهقى در سنن خود از رفاعة بن رافع نقل كرده كه پيامبر(ص ) به مردى كه نماز خود را بد انجام مى داد فرمود: نماز براى هيچ كس انجام نمى يابد مگر هنگامى كه آن سان كه خداوند فرموده است وضو را كامل سازد، صورت خويش و دستان خويش را تا آرنج بشويد و بر سر و پاهاى خويش تا برآمدگى روى آنهامسح بكشد ((485)) .ايـن حـديث را ابوداوود در سنن ((486)) ، نسائى در سنن ((487)) و حاكم درمستدرك ((488)) نقل كرده است .حـاكم مى گويد: اين روايت بر شرط شيخين [بخارى و مسلم ] صحيح است .ذهبى نيز در تلخيص خود بر همين نظر است .عينى مى گويد: ابوعلى طوسى ، ابوعيسى ترمذى و ابوبكر بزاز اين حديث را حسن دانسته و حافظ ابن حبان و نيز ابن حزم آن را صحيح شمرده اند ((489)) .در هـمـه ايـن روايتها جمله حتى يسبغ الوضوء كما امره اللّه را مى بينيم كه به مسلك راءى اشاره دارد و مبناى تلاش بسيارى براى استنباط از اين عبارت شده است .نمونه هاى ديگرى از اين مبانى راءى نـيـز پـيـشـتـر گـذشـت .از جمله سخن حجاج درباره شستن پا و علت آوردن اين نكته كه نـزديكترين جا به آلودگى ، پاى انسان است ، يا سخن عايشه كه به عبدالرحمن مى گويد: رسول خدا(ص ) فرمود: واى بر پسينيان از آتش دوزخ ، و يا اين كه رسول خدا(ص ) فرمود: وضو را كامل بـه جـاى آوريـد.گفتنى است عايشه ، ابن عمر، ابوهريره و عبداللّه بن عمر و عاص اين دو عبارت اخـير را در متن روايت گنجانده اند تا از آن براى دلالت بر شستن پا در وضو بهره گيرند.عالمان حديث براى ادراج همين عبارت را مثال مى آورند.دربـاره حـديث اسباغ وضو اين احتمال وجود دارد كه پيامبر(ص ) با اين سخن كه ان يسبغ كما امـره اللّه بـه بـدان اشـاره فـرموده است كه كامل به جاى آوردن وضو تنها با دوبار شستن تحقق مـى يابد، چرا كه دو بار شستن از طريق دو مكتب سنى و شيعه به تواترثابت است .در حالى كه سه بار شستن ، دست كم در مكتب اهل بيت پذيرفته نيست .خـوب اسـت در اينجا به توضيح يكى از حاشيه نويسان بر سنن ابن ماجه اشاره كنيم كه مى گويد: لازم است عبارت يمسح براءسه و رجليه را [كه بر لزوم مسح دلالت دارد]به قرينه ادله بيرونى به معناى شستن سر و پاها بدانيم ، همان گونه كه قرآن نيز بايد بدين معنا دانسته شود! به هر روى ، آنچه گذشت نمونه هايى از روايت وضوى تنى چند از صحابه بود كه مسح مى كردند و بـر ايـن تاءكيد داشتند كه مسح همان وضوى رسول خداست .
اين روايات براى پاسخگويى به اتهام آنهايى كه شيعه را رهرو همه راهاى تاريكى و ظلمت خواندندبسنده مى كند.
ايـنك نمونه هايى از وضو يا روايت وضوى برخى از تابعان و برخى از وابستگان اهل بيت را مى آوريم تا روشن شود كه خط وضوى با مسح از زمان رسول خدا(ص ) تا اين زمان استمرار داشته و بر خلاف آنچه مدعى شده اند برساخته شيعيان و رافضيان نيست .
____________________________________________________________________________________________________________________________________________
470- او برادرزاده عبداللّه بن زيد بن عاصم مازنى انصارى , راوى حديث وضو است .
471- شـرح مـعـانـى الاثـار: 1, 35 / 162.
عـروه هـمـان ابـن زبـيـر است كه در سطور آينده بدو خواهيم پرداخت .
472- اسد الغابة : 1, 217.
473- الاصابة : 1, 185.
474- نيل الاوطار: 1, 210.
475- كنز العمال : 9, 429 / 26822.
476- كنز العمال : 9, 476 / 27042.
477- الاعتبار فى الناسخ و المنسوخ من الاثار: 1, 61.
478- تفسير طبرى : 6, 86.
479- نيل الاوطار: 1, 209, سنن ابى داوود: 1, 41 / 160.
480- اسد الغابة : 1, 140, مسند احمد: 4, 8 و 9 و 10, كنز العمال : 9, 476 / 27041.
481- تهذيب الاحكام : 1, 65 , من لا يحضره الفقيه : 1, 30.
482- الاستيعاب : 1, 120.
483- سنن ابن ماجه : 1, 156/460 , و همانند آن در تفسير طبرى .
484- شرح معانى الاثار: 1, 35/161.
485- الدر المنثور: 2, 262.
486- سنن ابى داوود: 1, 227/858 , سنن دارمى : 1, 305.
487- سنن نسائى : 2, 225 , سنن ابن ماجه : 1, 156/460.
488- المستدرك : 1, 241.

489- عمدة القارى : 2, 240.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page