يهود ((بنى قينقاع )) از همه يهوديان شجاعتر بودند، شغلشان زرگرى بود و با رسول خدا پيمان سازش و عدم تعرّض داشتند، اما پس از واقعه بدر، از راه نافرمانى و حسد درآمدند و پيمان خود را نقض كردند. رسول خدا آنها را فراهم ساخت و به آنان گفت : اى گروه يهود! از آنچه بر سر قريش آمد بترسيد و اسلام آوريد...
بزرگان طايفه در جواب رسول خدا گفتند: اى محمّد! چنان گمان مى برى كه ما همچون قريش خواهيم بود، به خدا قسم : اگر ما با تو جنگ كرديم ، خواهى فهميد كه مرد ميدان ماييم نه ديگران . (162)
رسول خدا بعد از پاسخ درشتى كه از سران اين طايفه شنيد، ((ابولبابه )) را در مدينه به جانشينى خود گماشت و با سپاه اسلام ، آنان را محاصره كرد تا به تنگ آمدند و تسليم شدند، ولى از كشتن آنان در گذشت ، فرمود تا از مدينه بيرونشان كنند و اموالشان پس از اخراج خمس بر مسلمانان قسمت شد.
- پینوشتها -
162- شوّال سال دوم ، بيست ماه پس از هجرت .
غزوه ((بنى قينقاع ))
- بازدید: 1145